eitaa logo
سعداء/حجت الاسلام راجی
167.9هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
180 فایل
🌱اندیشکده راهبردی #سعداء پایگاه رسمی نشر آثار #حجت_الاسلام_راجی @soada_ir #صعود_چهل_ساله اینستاگرام https://instagram.com/soada_ir کانال تفسیر قرآن @soada_tafsir 🌱 کانال خانواده @soada_reyhaneh 🌱 منبرک @manbarak . پاسخ به سوالات: @soada_answer
مشاهده در ایتا
دانلود
گروه دانشجویی مثل هانیه برگزار میکند 🇮🇷💫جشن بزرگ«ايران بانو»💫🇮🇷 💢 به مناسبت سالروز میلاد دردانه خلقت، حضرت زهرا(سلام الله علیها) و روز زن ⭕️ سخنران: مداح : حاج عبدالرضا هلالی 🌟و با حضور حاج ابوذر روحی و همخوانی سرود خاطره انگیز سلام فرمانده 🌟 💫همراه با معرفی پرافتخار «ایران بانوی» وطن💫 📢وعده ما چهارشنبه ۲۱ دیماه ساعت ۱۴:۳۰ تهران سالن همایش وزارت کشور مترو جهاد( میدان فاطمی) خ‌شهیدگمنام 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | آیا کسی درباره واقعه دلخراش به مردم دروغ گفت؟ ♨️ سریع ترین پذیرفتن مسئولیت زدن هواپیمای مسافربری در طول تاریخ!! 🔷 به مناسبت ۱۸ دی، سالروز مسافرین هواپیمای مسافربری اوکراین 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
🔰 دغدغه‌های ! ♨️ دغدغه هفتم: دغدغه تکریم خانواده شهدا 💢 احترام و تکریم خانواده شهدا از دیگر دغدغه‌های حاج قاسم بود. ایشان در بخشی از وصیت‌نامه خودشان خطاب به خانواده شهدا می‌گویند: فرزندانم، دختران و پسرانم، فرزندان شهدا، پدران و مادران باقی‌مانده از شهدا، ای چراغ‌های فروزان کشور ما، خواهران و برادران و همسران وفادار و متدینه شهدا! در این عالم، صوتی که روزانه من می‌شنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن به من آرامش می‌داد و بزرگترین پشتوانه معنوی خود می‌دانستم، صدای فرزندان شهدا بود که بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم؛ صدای پدر و مادر شهدا بود که وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس می‌کردم. عزیزانم! تا پیشکسوتان این ملتید، قدر خودتان را بدانید. شهیدتان را در خودتان جلوه‌گر کنید، به‌طوری که هر کس شما را می‌بیند، پدر شهید یا فرزند شهید را، بعینه خوِد شهید را احساس کند، با همان معنویت، صلابت و خصوصیت. خواهش می‌کنم مرا حلال کنید و عفو نمایید. من نتوانستم حق لازم را پیرامون خیلی از شماها و حتی فرزندان شهیدتان ادا کنم، هم استغفار می‌کنم و هم طلب عفو دارم. دوست دارم جنازه‌ام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند، شاید به‌برکت اصابت دستان پاک آنها بر جسدم، خداوند مرا مورد عنایت قرار دهد. 🔹 او حتی در اوج مشغله‌هایش، از حال همرزمان دوران جنگ غافل نمی‌شد و حواسش به آن‌ها بود. حجت الاسلام سعادت نژاد تعریف می‌کند: اسمش ناصر توبه‌ای بود؛ فرمانده یکی از گردا‌نهای لشکر ۴۱ ثارالله. قطع نخاع شده بود، بی‌حرکت افتاده بود کنج خانه. حاجی نزدیک عید می‌رفت اصفهان خانه‌اش. همین که می‌رسید، به همسر ناصر می‌گفت: «توی این دو روزی که اینجام همه کارها با من.» اول از همه حمام را آماده می‌کرد. ناصر را بغل می‌گرفت و می‌برد حمام. سرش را شامپو می‌زد، بدنش را لیف و صابون می‌کرد، کمرش را کیسه می‌کشید. بعد هم تنش را حسابی با آب گرم می‌شست و با حوله خشک می‌کرد. آخر سر هم یکدست لباس جدیدی را که برای ناصر خریده بود تنش می‌کرد. دوباره بغلش می‌گرفت و از حمام می‌آمدند بیرون؛ درست مثل یک تازه داماد. این دو روزه نمی‌گذاشت خانم خانه پا توی آشپزخانه بگذارد. هر سه وعده غذا را خودش آماده می‌کرد. تازه یک وعده هم بار و بندیل جمع می‌کردند و می‌رفتند توی دل طبیعت تا ناصر آب وهوایی عوض کند. آنجا هم همه کارها با حاج قاسم بود. بعد دو روز راه می‌افتاد میرفت سمت کرمان، سمت روستای قنات ملک. میرفت خدمتگزار پدر و مادرش باشد. 🔻حاج حسین کاجی روایت می‌کند: سال‌ها از شهادت پسرش می‌گذشت. آخر عمری تمام دلخوشی‌اش سر زدن های گاه‌و‌بی‌گاه حاج قاسم بود. بوی آبگوشت خانه را پر کرده بود. حاجی مثل همیشه آمده بود برای احوالپرسی. وقت زیادی نداشت، باید می‌رفت تا به بقیه برنامه‌هایش برسد؛ اما مادر شهید خواسته دیگری داشت: «من تنها هستم حاجی. بمون ناهار رو باهم بخوریم.» هیچوقت روی مادران شهدا را زمین نمی‌زد. در مرامش نبود. آن روز تا غذا آماده شود، دو سه ساعتی مونس تنهایی پیرزن شد. 🔘 در جای دیگری حجت الاسلام رضایی می‌گوید: نامه را نشانم داد، به خط حاجی بود. برای رئیس بنیاد شهید کرمان نوشته بود. گفته بود توفیق بسیار خوبی پیدا کردید که به این قشر خدمت کنید. نوشته بود هر روز صبح دو رکعت نماز بخوانید و از خدا کمک بگیرید و بعد بروید سر کار برای خدمت. توصیه کرده بود شیرین‌ترین لحظات زندگی را هم وقت‌هایی بدانید که خانواده شهدا یا جانبازی با مشکل اعصاب و روان یا هر مشکلی بیایند. عصبانی باشند و ناراحتی کنند و شما صبر کنید و کارش را راه بیندازید. اول از همه خودش به این توصیه ها عمل می‌کرد. حاج قاسم از این جور مراجعه‌کننده‌ها کم نداشت. هیچوقت ندیدم اخم و چین و چروکی به صورتش بیفتد. کار هم نداشت طرف عضو چه حزب و گروهی است، نامه می‌داد که کار این آقا را حل کنید و حل هم می‌شد. حاج قاسم توجه ویژه‌ای به مادران شهدا نیز داشت. ابراهیم شهریاری روایت می‌کند: یک مرتبه چشمم افتاد به ماشین جلوی در که مادر شهید علی محمدی داخل آن بود. حاجی خیلی ارادت داشت به این خانواده. اصلا تمام خانواده‌های شهدا را دوست داشت. خودش باید میرفت به استقبالشان. بدو رفتم پیش حاجی، طبقه پایین. گفتم: «مادر شهید علی محمدی اومدن.» یک جوری رفت که متحیر ماندم، پابرهنه و سراسیمه، احترام کرد و حالش را جویا شد. هروقت که مادر شهید می‌آمد یا توی ماشین می‌نشست کنارش یا دوزانو روی زمین یا کمکش می‌کرد و می‌آورد گوشه‌ای می‌نشستند به حرف زدن. همه دنیا هم که مهمانش بودند تا پیرزن می‌آمد بدو میرفت سمتش. می‌نشست کنارش، پای حرف‌های گفته و ناگفته‌اش. 🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دل‌ها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید: https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/ 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 | روایت مشعل‌های آمریکایی! ⁉️ ماجرای پشت‌پرده مشهورترین مجسمه جهان! 💢 چگونگی زنانه‌شدن مصرف سیگار! ♨️ ترفند صنایع دخانی آمریکا برای جذب خانم‌ها به سیگار! 💢 دنیای مدرن و استفاده ابزاری از زنان! 💢 سیگار و برابری و آزادی زنان! ⁉️ شرکت‌های دخانیات آمریکا چطور سیگار را تبدیل به پرچم آزادی زنان کردند؟ ♨️ سیگار نمادی از استقلال و تمدن! 💢 واقعیت عجیب گرایش زنان به ! ⁉️ سیگار چطور تبدیل به مشعل آزادی زنان شد؟ 💢 آزادی زنان به سبک آمریکایی! ________________________ 🔹برشی از سخنرانی در برنامه جهان آرا 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
🔰 کنگره‌ ملی مصطفا‌ی شهید با گفتمان جوان مومن انقلابی 💢 یازدهمین پاسداشت دانشمند نخبه هسته‌ای شهید حاج مصطفی احمدی روشن 🔷 سخنرانان: سردار محمدرضا نقدی حسین آبنیکی 🔹 مداح: حاج اباذر روحی ⏰ زمان: چهارشنبه ۲۱‌دی ماه ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۴۵ 🕌 مکان: تهران، چیذر، آستان مقدس امامزاده علی اکبر علیه السلام 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
🔰 دغدغه های ! ♨️ دغدغه هشتم: دغدغه تعظیم شعائر دینی ⭕️ بخش اول 💢 دغدغه بعدی حاج قاسم، دغدغه احترام و تعظیم شعائر دینی بود. دغدغه دین و مذهب. اصلاً ستاد عتبات عالیات توسط چه کسی ایجاد ‌شد؟حاج قاسم سلیمانی. اصلاً دستور ساخت صحن حضرت زهرا سلام الله علیها در نجف به دستور چه کسی بود؟ 🔻حسن پلارک می‌گوید: قرار شد چهارتا طرح جامع توسعه بنویسیم برای چهار شهر زیارتی کربلا، نجف، کاظمین و سامرا. حاجی اصرار داشت طرحها جامع باشند. می‌گفت: «این طور نباشه که امروز درست کنید و فردا مجبور بشید خراب کنید. حداقل ۲۵ سال بعد رو ببینید.» به سفارش خودش از حرم امام علی (ع) شروع کردیم. دلیلش هم کوچکی حرم امیرالمؤمنین علی (ع) بود. بعد رفتیم سراغ شهرهای دیگر. این سال‌ها وقتی زوار میلیونی عراق را می‌بینم، یاد پیش بینی حاج قاسم می‌افتم. همان روزهای اول تشکیل ستاد گفت: «این حرم‌ها خیلی کوچیکن. باید کاری کرد. من مطمئنم یه روز که زیاد دور نیست زائرین عتبات میلیونی می‌شن.» 🔹 چه کسی فکر می‌کرد مردم بتوانند پیاده روی اربعین شرکت کنند؟ پیاده‌روی اربعین مدیون حاج قاسم سلیمانی است همه کار را حاج قاسم کرد پیاده روی اربعین مدیون جمهوری اسلامی است و آدم تعجب می‌کند از بعضی افراد که مثلاً پارسال چون به دلایلی پیاده‌روی اربعین کنسل شد چه چیزهایی که به جمهوری اسلامی نگفتند! گفتند جمهوری اسلامی از اول هم با دین نسبت خوبی نداشت! چه کسی اربعین را اربعین کرد؟ چه کسی 20 روز قبل از اربعین رادیو اربعین را راه انداخت؟ چه کسی 20 روز قبل از اربعین تلویزیون را اختصاص داد به اربعین؟ چه کسی تا ده‌ها کیلومتر بعد از مرز را آسفالت می‌کرد تا مردم راحت باشند؟ چه کسی پایانۀ مرزی عراق را ساخت که مردم راحت باشند؟ چه کسی بسیاری از پول‌های ویزا و گذرنامه را حذف کرد که مردم راحت باشند؟ چه کسی یارانه داد به اتوبوس‌ها و امثال آن که مردم راحت باشند؟ چه کسی اتوبوس‌ها را فرستاد آن طرف مرز که مردم را تا نجف ببرند؟ چه کسی موکب‌ها را رایگان عبور داد و کمک کرد که آن طرف موکب‌های خودشان را بزنند؟ چه کسی این طرف مرز برایشان موکب زد که مردم اذیت نشوند؟ چه کسی همۀ فضا را برای مردم آماده کرد؟ جمهوری اسلامی بود. حالا به خاطر این‌که پارسال عراق به جمهوری اسلامی اعلام کرد که ما فقط چند هزار نفر اجازه می‌دهیم نه بیشتر، حالا جمهوری اسلامی شد ضد ارزش‌های دینی؟ جمهوری اسلامی شد ضد امام حسین علیه السلام؟ ♦️ حاج قاسم به اهل بیت و به صورت ویژه حضرت زهرا(س) ارادت ویژه‌ای داشتند. ایشان با بیان عنایات ویژه حضرت زهرا (س) در دوران دفاع مقدس می‌گویند: «ما هرموقع در جنگ فشارها بر ما حادث می‌شد و هیچ‌ کاری از دست‌مان برنمی‌آمد، پناهگاهی جز حضرت زهرا (س) نداشتیم، در عملیات والفجر 8 وقتی چشم‌مان به آب‌های پرطوفان، خشمگین و ترسناک اروند افتاد، آن‌جا هیچ نامی آشناتر از نام حضرت زهرا (س) نداشتیم؛ بنابراین در کنار «اروند» ایشان را در تلألؤ اشک‌های غریبانه و مظلومانه بسیجی‌ها صدا زدیم و اروند را با «یازهرا (س)» کنترل و از آن عبور کردیم. در کربلای 4، وقتی دشمن آتش مسلسل‌ها، خمپاره‌ها و توپ‌های خود را مستانه را بر ساحل باز کرد و جوی‌هایی از خون به اروند روانه شد، آن‌وقت هم همه تدابیر از کار افتاده بود و نامی جز نام حضرت زهرا (س) بر زبان‌ها جاری نمی‌شد. وقتی هم که عراقی‌ها در کنار اروند ایستاده بودند و رزمندگان را با تیر می‌زدند، آن زمان هم سلاح کارگر ما حضرت زهرا (س) بود. در عملیات کربلای 5، وقتی مضطر شدیم، نگاهی به آب‌های «بوبیان» کردیم؛ آن‌وقت هم سر خود را بر دژ گذاشتیم و عاجزانه حضرت زهرا (س) را صدا کردیم. من قدرت و محبت مادری حضرت زهرا (س) را در هور، غرب کانال ماهی، وسط میدان مین دیدم. وقتی شما مادرها نبودید و فرزندان‌تان در خون دست‌وپا می‌زدند، من حضرت زهرا (س) را دیدم. وقتی دشمن در کنار نیل به حضرت موسی (ص) نزدیک می‌شد و او با یک چشم خود نیل و با چشم دیگرش سپاه ترسناک فرعون را می‌دید، خدا «نیل» را برای او شکافت؛ حضرت فاطمه (س) هم در هور، کربلای 5، اروند و کوه‌های سرد و سخت کردستان، [برای رزمندگان ما] مادری کرد.» 🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دل‌ها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید: https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/ 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
🔰 دغدغه‌های ! ♨️ دغدغه هشتم: دغدغه تعظیم شعائر دینی ⭕️ بخش دوم 💢 حاج قاسم علاوه بر این دغدغه دفاع از حرم آل الله را نیز داشت و در این زمینه بسیار حساس بود. یوسف افضلی از همرزمان شهید می‌گوید: خیلی نزدیک شده بودند، آن قدر که تیرهای کلاش می‌خورد به درودیوار حرم. غوطه غربی بودیم، یعنی پشت حرم بی بی حضرت زینب (س). تاب نداشت ببیند به حرم آسیب می‌رسد. خودش کلاش دست گرفت. پابه پای بچه رزمنده‌ها می‌جنگید. وقتی تیر به دستش خورد، داد همه‌مان درآمد که «حاجی برگردید. حاجی تو رو خدا برگردید.» قبول نکرد. ماند کنار بچه‌ها. شده بود مثل اسفند روی آتش، روی پا بند نبود. تکفیری‌ها خیز برداشته بودند برای حمله به سامرا. حاجی را تابه حال این طور ندیده بودم. کم توی جنگ و درگیری نبود اما این بار فرق می‌کرد. دل نگران بود خدای نکرده دوباره اهانتی کنند به حرم ائمه اطهار. بعدها خودش می‌گفت: «سخت ترین لحظه های جنگ عراق همون روزایی بود که توی جاده بغداد سامرا می‌جنگیدیم.» 🔹 حاج قاسم حتی نسبت به مکان‌های مذهبی احترام خاصی قائل بود و هیچ‌گاه شان خودش را در نظر نمی‌گرفت. تنها چیزی که برای او مهم بود، خدمت به اهل بیت بود. ابراهیم شهریاری روایت می‌کند: کارگر گرفته بودیم. فرستاده بودیمشان بروند سرویس‌های بهداشتی را نظافت کنند. حاجی آمد توی بیت الزهرا. مستقیم رفت طبقه پایین پیششان. نگذاشت کارگرها دست بزنند. گفت: «همه برین بیرون.» رو کرد بهم گفت: «نذار کسی بیاد.» قدغن کرد حتی خودم بروم. در را بست و خودش ماند تنها. شیلنگ گرفت و همه جا را شست. ۴۵ دقیقه یک ساعت بعد آمد نشست. یک نفس راحت کشید و گفت: «آخیش، منم تونستم به عزادارای حضرت زهرا یه خدمتی بکنم.» کار زیاد بود. حاجی اما سخت ترین را انتخاب کرده بود، سخت‌ترین و بی‌ریاترین را. 🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دل‌ها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید: https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/ 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 | بهشت کدام کشور است؟! 💢 چه کسی صنعت ایران را لو داد؟! ‼️ دیکتاتوری مطلق برخی منتقدان! 💢 گفتمانِ انقلابی موافق یا مخالف انتقاد؟! 🔹برشی از سخنرانی در برنامه جهان آرا 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
🔰 دغدغه‌های ! ♨️ دغدغه نهم: دغدغه شهادت‌طلبی 💢 دغدغه دیگر حاج قاسم، دغدغه شهادت بود. او شهادت را سعادت بزرگی می‌دانست که نصیب مجاهدان بزرگ راه خدا می‌شود و در تمام زندگی تلاش می‌کرد تا به صورت یک مجاهد واقعی، برای نصرت دین خدا تلاش کند. حجت‌الاسلام حاج علی اکبری در جایی می‌گوید: کم محبوبیت که نداشت. خیلی‌ها می‌گفتند بیاید پای کار حتما رأي می‌آورد. به زبان هم به حاجی گفته بودند: «محبوبیت شما اقتضا می‌کنه کاندیدای ریاست جمهوری بشید.» حاجی نه گذاشت و نه برداشت، جواب داد: «من نامزد گلوله‌ها و نامزد شهادت هستم. سال‌هاست توی جبهه‌ها دنبال قاتل خودم می‌گردم، اما پیداش نمی‌کنم.» 🔹 فرزند شهید محرابی در مصاحبه خود می‌گوید: آن روز که آمد خانه‌مان، از شهادت حاج عماد و جهاد مغنیه برایم گفت، از اینکه دو دقیقه قبل از شهادت حاج عماد کنارش بوده، از اینکه دشمن جرئت نکرد هم با عماد مغنیه هم با پسرش جهاد روبه‌رو بجنگد، از اینکه ماشین جهاد را با بالگرد زدند و چیز زیادی از پیکرش نماند. گفت: «زینب دعا کن من هم مثل اینها شهید بشم. امروز روز عرفه ست. من به طمع شهادت اومدم مشهد، هرکسی که توی تمام این سال‌های جنگ نتونسته شهادتش رو بگیره امروز باید بگیره. امروز شهادت نامه امضا میشه. دعا کن اسم من هم توی این لیست باشه.» داشت از اتاق میرفت بیرون. برگشت و نگاهمان کرد؛ هم من هم فاطمه را. با حسرت گفت: «برای شهادت من دعا کنید که از قافله شهدا جا نمونم.» گفتم: «حضرت آقا که به شما لقب شهید زنده دادند.» گفت: «این یه لقبه و دل خوشی، من به این لقب دل خوشم ولی تا شهادتم رو نگیرم دست بردار نیستم.» ♦️ حجت‌الاسلام شهیدی، رئیس سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران از خاطره گفتگو خود با حاج قاسم در رابطه با شهادتش می‌گوید: بنیاد شهید است و رسیدگی به یک عالمه پرونده. آخرین باری که دیدمش، گفت: «آقای شهیدی پرونده من چه جوریه؟ حاضره؟» به شوخی گرفتم و گفتم: «حاج قاسم آقا شما ناراحت نباش، پرونده‌ات همیشه آماده ست.» گفت: «دیگه کم کم باید پرونده من رو بیاری رو.» فکرش را هم نمی‌کردم این قدر زود! پنج ماه بعد پرونده شهید سلیمانی آمد بالا. 🔻 او هیچگاه از مرگ نمی‌ترسید و حتی زمانی که دیگران از سختی حضور در میدان می‌گفتند و او را نهی می‌کردند توجهی نمی‌کرد و شهادت در راه خدا را برای خودش افتخاری می‌دانست. ⭕️ مسئول ستاد لشکر فاطمیون از آخرین روزهای زندگی حاج قاسم روایت می‌کند: همه منتظریم فرمانده بیاید. ساعت ۸ صبح وارد می‌شود. بعد از سلام و احوالپرسی، جلسه را شروع می‌کند. همه بنویسن. هرچی میگم رو بنویسین. عادت داریم به یادداشت برداری اما حاجی تأکید می‌کند تمام مطالب را بنویسیم. بخش بخش پیش می‌رود. می‌گوید: «منشور پنج سال آینده، برنامه تک تک گروه‌های مقاومت در پنج سال بعد، شیوه تعامل با یکدیگر» کاغذ پر میشود از نکات کلیدی سردار. سابقه ندارد این حجم از مطالب برای یک جلسه. سردار وقت جلسات خیلی جدی بود. کسی جرئت نداشت حرفش را قطع کند؛ اما این بار جور دیگری بود. سؤال که می‌کردیم، با آرامش می‌گفت: «عجله نکنید. بذارید حرف من تموم بشه.» وقت اذان جلسه را تعطیل کرد رفتیم نماز. ناهار خورده نخورده، ادامه جلسه را پی گرفتیم. حاجی هرچه در دل داشت گفت و نوشتیم. ساعت ۳ عصر هم با یک صلوات پایان جلسه را اعلام کرد. تا پای خودرویی که منتظرش بودیم، بدرقه اش کردیم. عازم بیروت بود. می‌خواست سیدحسن نصرالله را ببیند. ساعت ۹ شب از بیروت برگشت پیشمان. حاجی گفت امشب عازم عراق است، هماهنگی کنند. دلمان به شور افتاد. گفتم: «حاجی فعلا نرید، اوضاع عراق خوب نیست.» لبخندی زد و گفت: «می‌ترسید شهید بشم؟» هرکس چیزی گفت. یکی گفت: «شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست.» آن یکی گفت: «حاجی هنوز ما با شما خیلی کار داریم.» تک تکمان را از نظر گذراند. آرام و شمرده گفت: «میوه وقتی میرسه باغبون باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!» بعد نگاهش را بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ «اینم رسیده است، اینم رسیده است.» ساعت ۱۲ شب هواپیما از زمین کنده شد. دلمان آشوب بود. دو ساعت بعد خبر رسید که باغبان، میوه رسیده را چید. آری. او مزد یک عمر مجاهدت، مردم‌داری، ولایت‌مداری و دین‌داری خود را گرفت و به مقام شهادت نائل آمد. 🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دل‌ها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید: https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/ 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
🔰 💢 به علت کنسل شدن پروازهای مشهد به دلیل برف سنگین، کلیه سخنرانی‌های در تهران در روزهای ۴شنبه و ۵شنبه لغو شد 🔺سخنرانی درمراسم سالروز شهید احمدی‌روشن 🔺سخنرانی در جشن بزرگ ایران بانو 🔺سخنرانی در جمع دانش‌پژوهان دانشگاه پلیس 🔺سخنرانی در جمع ائمه‌جماعات دانشگاه‌های تهران 🔺سخنرانی در جمع مجمع ناشران 🔺سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه شریعتی 🔺سخنرانی در جمع خواهران منطقه‌ ۱۹ تهران 🔷 بر خود لازم می‌دانیم از همه مدعوین و مخاطبین عزیز خصوصا خانواده بزرگوار شهید ، شهید ، شهید و سایر خانواده‌های معظم شهدا کمال شرمساری را داشته باشیم 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 گزارشی از اعتکاف اندیشکده راهبردی ♨️ رهبر معظم انقلاب اسلامی: حرکت تبیین خنثی کننده این توطئه دشمن و حرکت دشمن است 💢 دوره دو روزه بصیرت افزایی 🔴 تبیین محور‌های شبهات 🔴 کارگاه مباحثه موضوعی ▪️ با محوریت کتاب 🔴 کارگاه فن بیان و سخنوری 🔴 روانشناسی مواجهه با نوجوان 🔴 کارگاه سواد رسانه‌ای 🔴 کارگاه استعمار و مسئله زن 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir