سلام خطاب به مجردایی که برای نداشتن روز ولنتاین دارن حرص میخورن، میخواستم بگم والا ما اولین ولنتاینمونه! ولی حتی اسمشم تو صحبتامون با هم نیوردیم😂 فک کنم هر دو حس کردیم که طرف مقابلمونم مثل خودمون هیچ اعتقادی به ولنتاین نداره😂 ینی امروز حتی از روزهای عادی هم کمتر همو میبینیم یا حتی صحبت میکنیم چون اون بنده خدا استثنائا امشب کارش تا آخر شب طول میکشه🤦‍♀ الان اگه ولنتاین ذره ای برام اهمیت داشت، خیلی باید از این وضعیت حرص میخوردم😂😅 ولی به جاش دارم از حرص خوردن مجردا حرص میخورم🤦‍♀ #مرغ_همسایه_غازه

https://eitaa.com/mohammadi2i/12037 تازه بعدش مهمون ما بودن همراه روایتگری حاج حسین یکتا. آخر فیلم هم مادر شهید آرمان علی وردی و مادر شهید عبداللهی به ما پیوستن. اینجا نهر خیّر و کنار اروند رود هست. #نفوذیان_محمدی #سازمان_اطلاعات_محمدیون

این غذاییه که من درست کردم البته با پلو و زرشک و برنج زعفرونی که فرصت نکردم عکس بگیرم و رخ کار رو مشاهده می‌کنید😎✌️ اون غذای سوخته‌‌ی دخترارو گذاشتید اینم بذارید🤣 محبوب من الان اگه بودی واست غذای مورد علاقه‌تو درست می‌کردم🤌🏻 #قشر_کافر_بی_نماز_دهه_هشتادی #همون_تشکیلاتیه #اینو_دیگه_بذارید😂

جوجه ای در آغوش امن آقای محمدی

سلام..وقتتون بخیرونیکی.. خوابگاهیم داریم سیب زمینی سرخ میکنیم برای سحری ان شاءالله😋 یه همچین قشرمومنی هستیم ما.. حالا هی جوجه پنبه ای هادست دست کنن،کی ضررمیکنه؟😎 #دانشجوی‌خوابگاهی #الحمدلله🌱

آقای محمدی حالا بیاین از این جوجه پنبه ای ها حمایت کنید 😂

#جوجه_پنبه‌ای_گیر_افتاده_در_چنگال_عقاب‌ها😂

نام اثر: تکریم خُدام :) راهیان نور /پادگان دژ خرمشهر

پیرو اعتراف این دوست عزیزم😂👇🏻 https://eitaa.com/mohammadi2i/12050 منم چند سال پیش یک بار این کارو کردم 🤣🤦🏻‍♀ غذامو خوردم ، داشتم قابلمه غذارو میذاشتم روی گاز که پام گیر کرد به صندلی و نصفش ریخت کف آشپزخونه 😅🙊 منم دوباره همه رو برگردوندم تو قابلمه و یه عالمه آب ریختم روش تا اگر‌ میکروبی هست ، بپزه و از بین بره 🤣😂🤦🏻‍♀ ولی ادویه و نمک دوباره زدم که بی مزه نشه😂😆 اون بنده خدایی هم که ازش خورد خیلی تعریف کرد و سالم موند شکر خدا😂😆

رفیق نیمه راه من ... خداحافظ💔🚶‍♀:)

پیرو همه ی لو دادن ها منم یه اعترافی بکنم برای سر کار پدرم که ناهارش بود غذا درست کردم این ریخت رو کابینت ابجیم سر مدادشو که پلاستیکی وژله ای مانند بود گذاشته بود اونجا منم همرو جمع کردم ریختم ت قابلمه فرداش بابام امد گفت این چی بود هر چی جویدم نشد بخورم ایندفه ت غذا چربی اینا نریز 😶خوب شد نفهمید سر مداد بود #پیرو_لو_دادنا #خداروشکر_بابام_ت_این_کانال_نیس