اقای محمدی دلم خیلی گرفته بود خیلی یهویی یه اقایی از راوی های اونجا صدام کرد و اینو بهم داد گفت یادگاری علقمه از طرف شهدای غواصِ اینجا به شما
گفتن صداشو درنیار کلا هم یدونه دارم اینم خدمت شما
همینجوری دلمون پیششون میمونه اینجوری ک بیشترم وابستشون شدم اونم دقیقا زمانی ک خیلی گرفته بود حالم مثل یه معجزه شد که دارن بهم میگن حواسمون بهت هستا🤭🤗
خیلی مظلومن شهدای غواص🥲
#روحیه_خیلی_حساس_و_لطیف
#قشر_خوش_خط_و_خال
آقای محمدی
اولین غذای راهیان نور
کاملابهداشتی وباقاشق وچنگال
بماندکه دقایقی بعدازعکس قاشقه شکست وبه فلاکت افتادم😅
#ممتحنه
لازم به ذکره آقای محمدی به دخترا میگید اشپزی یاد بگیرن به پسرام بگید حداقل تعمیرات جزئی خونرو یاد بگیرن 😐 شیر آب چکه میکنه یه اونو بلد نیستن درست کنن
وای آقای محمدی چرا مادر من انقدر سوتی میده 😬
همسایمون اومد کلید داد گفت هر وقت پسرم اومد اینو بدین بهش
مامانمم اومد تعارف کنه گفت خیلی دوستش دارم مثل پسرم میمونه دخترمم خیلی دوسش داره😶🌫😐😂
مادر من چرا از من مایه میزاری
من فقط به چشم برادری یه بار گفتم خیلی پسر خوب و مودبیه چون خیلیم از من کوچیکتره وگرنه همینشم نمیگفتم😢
#مادر_ابرو_بر☹️
#مخاطب_فرست
چرا در مورد هر چی حرف میزنیم آخرش این میشه؟ تنهایی چه بر سر ما آورد آقای محمدی😂🤦♂
عقاب بالاسر و اسارت عزتمندانهام آرزوست
#فرقه_محمدیون_در_یک_قاب
#قشر_منتظر_عقاب
#قشر_آسیب_پذیر
#مردها_در_انتظار_میمیرند
#مظلومان_همیشه_تاریخ
#مردان_مظلوم
#ارومیه
سلام یه خانومی راجع به خواب شون گفتن منم گفتم از خوابم بگم.
یه شب خواب دیدم با خانواده رفتیم یه جای سرسبز برای تفریح، بعد یه سری آقا داشتن کار جهادی میکردن و یه خونه ای میساختن، من داشتم میرفتم طرف خانواده که شونم خورد به یکی شون ، وقتی طرفو دیدم اوف نگم چی بود😂 یه بور با قد و هیکل متناسب که اونم از من خوشش اومد😂 خلاصه صب پاشدم رفتم سرکار، ساعت ۱۰ یا ۱۱ بود گوشیم زنگ خورد، خواستگار بود! بعد یه مدت طولانی خواستگار نداشتن دقیقا شبی که این خواب و دیدم برام خواستگار پیدا شده بود😂 و شرایطش خیلی خیلی به من و خانوادم میخورد، یه قرار ملاقات گذاشتیم، منم به شدددددددددت معتقد بودم این همون پسریه که تو خوابمه 😂 همش امید داشتم همون شکلی باشه. هعی. امان از دل شکسته😂 یجوری خورد تو ذوقم که نگم . انگار که عکس طرفو نشونم دادی بعد یکی دیگه رو جلوم آورده باشی😂 چهره اون آقا ایرادی نداشتا ذهنیت من ایراد داشت. وقتی منتظر یه چیز دیگه ای نمیتونی چیز دیگه ای قبول کنی
آقای محمدی
کلی جوجه پنبه ای پیداکردم
میخواستن خودشونوبندازن توفرات ازبی عقابی نجات پیداکنن😅
شایدم قصدمهاجرت به عراقوداشتن🤔
#ممتحنه
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام آقای محمدی
اینم فیلم مراسم عقد ۲ تا از خادم های هویزه است که چند شب پیش برگزار شد و این افرادی که وسط هستند دارند یکی از رسومات مردم اون مناطق را به جا میارن ولی با رقص بچه های شهری اونو قاطی کردند و واقعا اوضاع عجیب و غریبی بود و شما باید اونجا میبودی و سم زدایی مینمودید.
فانتزی های تازه ای در آنجا برای افراد به وجود اومد.
#هویزه_حرمت_دارد_نه_لذت
#تولید_فانتزی_جدید
#خوشبخت_بشن_الهی
#ادمین_نوشت
چقد دلم تنگ شده برا بچه ها شربت بهداشتی درست کنم
🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂
اقای محمدی حتی توی راهیان نور هم حضور شما احساس میشه😂
#راهیان_نور
#ذوالفقاریه
#فرهنگیان
#عقاب های_تنها
#جوجه پنیه ای_تاالان_نیومدی_دیگه نمیخواد_بیای
#حالا من _یه چیزی_ میگم_پاشو_بیا