eitaa logo
هر روز یک‌ پرسش و پاسخ
236 دنبال‌کننده
49 عکس
60 ویدیو
6 فایل
◻️کانال های دیگر بنده: @AmirGrali @mahezeyafat ◻️ آپارات: https://www.aparat.com/amirgarali
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم رسول اکرم(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «اَلعِلْمُ خَزَائِنُ، وَ مِفْتاحُها السُّؤالُ، فَاسْألُوا يَرْحُمَكُمُ اللّهُ، فَاِنَّهُ يُوجَرُ فيهِ اَرْبَعَةٌ: اَلسَّائِلُ، وَ الْمُعَلِّمُ، وَ الْمُسْتَمِعُ، وَ الْمُجیبُّ لَهُْ» علم و دانش خزينه ها و گنجينه هایی است که كليد اين گنجينه ها سؤال كردن است. بنابراين، در مورد مجهولاتتان سؤال كنيد، خداوند شما را رحمت كند. زيرا چهار گروه بر اثر پرسش و پاسخ اجر مى برند: ۱-سؤال كننده. ۲-معلّم و استاد. ۳-كسى كه در آن جلسه حاضر است و پرسش و پاسخ را مى شنود. ۴-كسى كه پاسخ سوال رامیدهد. 📚 عيون أخبار الرضا جلد۲ صفحه ۲۸ @soalvajavab
بسم الله الرحمن الرحیم ضمن عرض سلام و ادب خدمت همراهان گرامی بنده امیرگرالی هستم.طلبه درس خارج مشهد به اطلاع میرساند که : هر روز در این کانال ، یک پرسش همراه با پاسخ آن به اشتراک گذاشته خواهد شد. و این کانال هیچ گونه فعالیت دیگری نخواهد داشت. پرسشها در زمینه های مختلف اما مشترک در این جهت که پاسخ همه آنها از دو منبع نورانی قرآن و عترت علیهم السلام استخراج میشود. در برخی از پرسشها ، دو نحو پاسخ (اجمالی-تفصیلی)ارائه میشود. این کانال در هر روز نهایتا در حد ۳ ، ۴ دقیقه بیشتر از وقت مبارکتان را نمیگیرد بنابراین پیشنهاد میکنم تشریف داشته باشید و از انوار قرآن و عترت بهره مند شوید. فعالیت کانال از فردا چهارشنبه ان شاء الله شروع خواهد شد. @soalvajavab
❓ پرسش شماره ۱ 📝 موضوع : اخلاقی 🔖 عنوان : رابطه بین زهد و پیشرفت 🗣 پرسش : میان زهد(ساده‌زیستى) و پیش‌رفت چه ارتباطى است؟ آیا این دو قابل جمع هستند؟ ✍ پاسخ : ● یکى از کمالات اخلاقى انسان زهد و ساده‌زیستى است و در متون دینى ما در باب مخالفت با تجمّلات دنیوى و دنیاگرایى تأکیدات فراوانى شده است: در قرآن کریم خداى بزرگ به پیامبر اکرم می‌فرماید: وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى و هرگز چشمان خود را به مواهب مادّى، که به گروه‌هایى از آنان داده‌ایم، مدوز؛ این‌ها گل‌هاى [ناپایدار] زندگى دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزى پروردگارت بهتر و ماندگارتر است. ● اما دیدگاه‌هاى مختلف در باب زهد و پارسایى در طول تاریخ موجب بروز تفاسیر گوناگون در عرصه فرایندهاى اجتماعى گشته است و متأسفانه برداشت‌هاى ناروا از منابع دینى و یا نادیده گرفتن سنت و سیره حضرات معصومین نحله‌هاى گوناگونى را پرورانده که جمعى در مسیر افراط و گروهى در وادى تفریط، چهره زیباى زهد و ساده‌زیستى را مشوّش ساخته‌اند. به گونه‌اى که گاهى با شنیدن واژه زهد انزوا، تنهایى، دورى از مردم و تمدن و پیش‌رفت و ترقى، و دعا و عبادت در گوشه‌اى آرام و فارغ از مشغله‌هاى زندگى در ذهن انسان تداعى می‌گردد، در حالی‌که این معنا واژگونه ساختن حقیقتى ارزشى و آلوده ساختن مفهومى ملکوتى است. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: لَيْسَ اَلزُّهْدُ فِي اَلدُّنْيَا بِإِضَاعَةِ اَلْمَالِ وَ لاَ بِتَحْرِيمِ اَلْحَلاَلِ بَلِ اَلزُّهْدُ فِي اَلدُّنْيَا أَنْ لاَ تَكُونَ بِمَا فِي يَدِكَ أَوْثَقَ مِنْكَ بِمَا فِي يَدِ اَللَّهِ «زهد نه آن است که مال دنیا را تباه کنى و نه آن‌که حلال آن‌را بر خود حرام گردانى، بلکه زهد آن است که اعتمادت به آنچه نزد حق است، بیش از آن باشد که در نزد خودت یافت می‌شود» لذا پارسایى و زهد،دل‌بستن به امر باقى و نومید گشتن نسبت به امور فانى است. جدایى از تعلقّات دنیوى و قرب به ملکوت است. ● حال آیا رشد و کمال و تعلیم و تربیت و سعادت‌مندى مانع پارسایى است یا یاور آن؟ کدام مکتب و آیین، مانند اسلام توصیه و تشویق نسبت به فراگیرى علم و کسب معرفت و جوشش و بالندگى و تلاش عقلانى دارد؟ ● اما در باب نسبت بین دین اسلام و پیش‌رفت باید گفت: از لحاظ تاریخى اسلام همواره به نو شدن تمایل نشان داده است، اما این نو شدن لزوماً به معناى مدرنیسم و نو شدگى غربى نیست. نکته حائز اهمیت این است که : ترقّى، پیش‌رفت و نو شدنى مورد نظر اسلام است که انسان را اسیر تمایلات نفسانى و تعلقات دنیوى نسازد، بلکه او را از هوا و هوس برهاند. وقتى تساوى دو روز انسان از منظر اسلام غبن و خسران محسوب گردد، این بهترین معناى رشد و بالندگى است. در همین راستا در روایات وارده از پیشوایان دین می‌خوانیم: امام على علیه السلام میفرماید : حَقٌ‏ عَلَى‏ الْعَاقِلِ‏ أَنْ‏ يُضِيفَ‏ إِلَى‏ رَأْيِهِ‏ رَأْيَ‏ الْعُقَلَاءِ وَ يَجْمَعَ إِلَى عِلْمِهِ عُلُومَ الْحُكَمَاءِ «سزاوار است انسان عاقل رأى خردمندان را به رأى خود بیفزاید و دانش علما را بر دانش خویش اضافه نماید». امام على علیه السلام میفرماید: التَّجارِبُ لا تَنْقَضي ، و العاقِلُ مِنها في زِيادَةٍ «تجارب آدمى پایان ندارد و معلومات انسان عاقل به وسیله تجربه همواره در افزایش و فزونى است» امام صادق علیه السلام میفرماید: العالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس «کسى که از مقتضیات زمان خود آگاه است مورد هجوم اشتباهات واقع نمی‌شود». امام موسى بن جعفر علیه السلام میفرماید: لَيسَ مِنّا مَن تَرَكَ دُنياهُ لِدِينِهِ و دِينَهُ لِدُنياهُ «از ما نیست آن‌کس که دنیاى خود را براى دینش یا دین خود را براى دنیاى خویش ترک گوید». @soalvajavab
❓ پرسش شماره ۲ 📝 موضوع : اعتقادی 🔖 عنوان : عدم تعلق اراده خداوند بر هدایت انسان 🗣پرسش: چرا خداوند اراده نکرده که همه انسان ها هدایت شوند و به این خیر نائل آیند؟ توجه به آیه شریفه۱۳ سوره سجده وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا (و اگر می‌خواستیم به هر انسانی هدایت لازمش را می‌دادیم) ، روشن می‌شود که خداوند هدایت شدن همه انسان‌ها را اراده نکرده است. اگر خداوند خیر تمام موجودات را می‌خواست هدایت همه را اراده می‌کرد، ولى این کار را نکرده است! چرا؟ ✍پاسخ: آنچه به استناد آیه ۱۳ سوره سجده گفته شد که خداوند هدایت همه انسان‌ها را اراده نکرده، باطل، بلکه مطلب عکس آن است، و خداوند هدایت تمامى موجودات را اراده کرده است؛ چون بنابر آنچه از آیات استفاده می‌شود: ① هدایت الهى به هدایت تکوینى و تشریعى تقسیم می‌گردد. هدایت تکوینى که هدایتى عام است به همه پدیده‌هاى هستى تعلق گرفته، و خداوند او را به واسطه آنچه در سرشتش نهاده به سوى کمال و هدفى که برایش تعیین کرده به جریان انداخته است. و هدایت تشریعى که هدایتى خاص براى صاحبان عقل و اندیشه است مربوط به امور تشریعى از قبیل اعتقادات حقّه و قوانین الهى بایدها و نبایدها و... می‌باشد که به وسیله انبیا و ائمه معصومین نسبت به بشر انجام پذیرفته است، و این هدایت نیز منّتى می‌باشد بر همه انسان‌ها، و نوع بشر از هر دو هدایت برخوردار است. ② آیات بسیارى بر مختار بودن انسان دلالت می‌کند چنانچه می‌فرماید: «ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و یا ناسپاس» و این حق انتخاب و اختیار، هدایتى تکوینى از ناحیه خداست، چراکه منشأ اختیار انسان نمی‌تواند خود انسان باشد و الّا اشکال دور و یا تسلسل پیش می‌آید. ③ سنّت خداى تبارک و تعالى این‌گونه است که امور را از مجراى اسباب به جریان اندازد، و در مسئله هدایت هم وسیله‌اى فراهم می‌کند تا مطلوب و هدف براى هرکس که او بخواهد روشن گشته، بنده‌اش در مسیر زندگى به هدف نهایى خود برسد. در نتیجه بر اساس صریح آیات قرآن، هدایت تکوینى خداوند شامل همه موجودات شده و علاوه، انسان مشمول هدایت تشریعى نیز گردیده است، ولى از طرفى چون در سرشت و جوهره آدمى اراده و اختیار به صورت تکوینى نهفته شده، او مختار است با یارى جستن از هدایت‌هاى خاصه الهى، زمینه هدایت افزون‌تر را فراهم نماید و یا با چشم بستن بر هدایت‌هاى خاصه در خلاف جریان هدایت طىّ طریق نماید که سرانجامش کفر و ظلم است. و از آیه مورد نظر می‌توان فهمید که اگر اراده خداوند تعلق می‌گرفت سرشت آدمى را همانند دیگر پدیده‌ها، بدون اختیار می‌آفرید. ولى خداوند با اعطای حق انتخاب به انسان، او را در پرتو هدایت‌هاى تکوینى و تشریعى خویش مکلف و مسئول نمود تا به این وسیله، حق را از باطل جدا سازد. و بنابر همان سنت الهى اگر انسانى با انتخابش در مسیر ظلم و کفر قدم بردارد به طور طبیعى هدایت الهى نمی‌تواند به ظلم و کفر تعلق بگیرد، و انسانى که با انتخابش در مسیر حق حرکت کند، توفیق هدایت افزون‌تر را می‌یابد. @soalvajavab