eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 حاج‌ قاسم هنوز زنده است و فاتح دلهاست 🔹 ا‌ینجا ونزوئلاست... ◇ تصویری که از چند بمب اتمی برای آمریکا و سران رژیم جعلی صهیونیستی و حامیان آنها مخرب تر هست. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
📌 #امام‌خمینی‌ره: «تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.
📌 امام ما گفته بود: یک موی سر این کوخ‌نشینان، به همه کاخ‌ها و کاخ‌نشینان شرف و برتری دارد. ◇ «شما این انقلاب را به ثمر رساندید...» • عکس بالا : خانه شهید محمد قنبری • عکس پایین : خانه شهید عجمیان 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 در اقدامی قابل تحسین خانواده سردار از شهدای اغتشاشات ۱۴۰۱، با حضور در منزل شهید مدافع امنیت ، ضمن دیدار و همدردی با خانواده این شهید گرانقدر، برای آنها طلب صبر و اجر کردند. 🔹 شهید سجاد امیری روز ۲۱ خرداد، در پی درگیری با اشرار مسلح در یکی از شهرک‌های حاشیه شهر‌ کرمانشاه، به شهادت رسید. ◇ چه غم انگیره این صحنه ها، از همه ی مادران شهدا پوزش میطلبم بابت پخش این تصاویر 💔 مادر است دیگر طاقت دوری فرزند ندارد... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸«ما رأیت الا جمیلا» ◇ و اینگونه به شهادت فرزندش افتخار می‌کند... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 واکنش شیرزنِ بختیاری؛ مادرِ شهید قنبری از عاقبت بخیری فرزند شهیدش: ◇ «الهی شکر، الهی شکر...» 👌 زن مگو مرد آفرین روزگار... 🔹 او به تنهایی یک‌رسانه اثر گذار است. این زن آمده است تا نقش تمدن ساز خود برای دفاع از حیا و عفاف زن شیعه را ایفا کند. ◇ جنس مادر از جنس مادران که با خون فرزندشان چهره نفاق و ظلم را عریان کردند. ◇ درود بر غیرت و ایستادگی مادران ام وهب‌وار سرزمینم ◇ و لعنت به اون به‌ اصطلاح مادری که باعثِ ریخته‌ شدن خونِ فرزندِ این مادر شد 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
32.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 «فرمانده من صدای اذان میشنوم» 🔹 ماجرای شنیدنی تفحص، شهید سیدمرتضی، عضو گردان بلال، اذان گوی گردان بلال لشکر ۷ ✍ راوی: سردار عبدالرضا مراد حاجتی مدیرکل بنیاد حفظ و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خوزستان 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 عزاداری سوزناک خانواده شهید قنبری 🔹️ عکس شهید در آغوش یکی از دختران شهید است. برادر شهید با لحن لری درحال عزاداری است و درحال تکرار این کلمه: "جوون آی جوون" ◇مراسم تشیع و خاکسپاری پیکر شهید محمد قنبری در شهرستان صیدون، روستای چلسرخ 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از دامن زن مرد به معراج رود ... بر دامن پاک مادران و همسران شهدا صلوات 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
📌 در اقدامی قابل تحسین خانواده سردار #شهید_نادر_بیرامی از شهدای اغتشاشات ۱۴۰۱، با حضور در منزل شهید
مَن مَات من العشق ؛ فقد مَات شهید .... الهی هیچ قلبی بدون شهادت ، از کار نیفته ... آرامگاه بسیجی شهید مدافع‌ حرم و امنیت سجاد امیری 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 گزارش تصویری وداع خانواده با پیکر شهید " عیسی شجاعی " واعلام برنامه های تشییع و خاکسپاری شهید 🔹شهید والامقام "عیسی شجاعی" فرزند رضا، در تاریخ ۱۳۴۴/۰۵/۰۲ متولد و از کرج به جبهه اعزام گردید و در تاریخ ۱۳۶۲/۵/۱۹ در سن ۱۸ سالگی در عملیات والفجر یک در منطقه فکه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در منطقه بر جای ماند. ◇ به‌لطف الهی و با تلاش گروه‌های تفحص شهدا پیکر مطهر شهید شجاعی کشف و شناسایی گردید و پدر و مادر گرامی این شهید پس از ۴۰ سال از چشم انتظاری درآمدند. 🔻 پنجشنبه ۲۵ خرداد مراسم تشییع پیکر شهید شجاعی از معراج شهدای تهران در مقابل پارک شهر تهران برگزار و یکشنبه شب همزمان با بیست و هشتم خرداد محفل وداع با این شهید بزرگوار از ساعت ۲۰ در مسجد الزهرا شهر فردیس برگزار خواهد شد. ◇ همچنین مراسم تشییع پیکر شهید عیسی شجاعی عصر دوشنبه ۲۹ خرداد از ساعت ۱۶ از میدان شهدای کرج تا امام زاده حسن (ع) این شهر ادامه خواهد داشت و در امام زاده حسن بر پیکر این شهید بزرگوار نماز میت خوانده خواهد شد. ◇ و سرانجام عصر پنجشنبه یکم تیر از ساعت ۱۶ با تشییع پیکر این شهید در شهر طالقان در زادگاهش به خاک سپرده خواهد شد. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 جسم شهیدی که ذوب شد تا عملیات لو نرود 🔹️ وسط میدان جنگ بود و آرپیچی زن نوجوان معرکه را برهم زده بود . در حین حرکت کوله پشتی اش که پر از خرج گلوله بود؛ یکباره آتیش گرفت و هرکار کردند با توجه به حجم آتش نتوانستند کوله را از او جدا کنند. ◇ از بچه ها جدا شد و از آنها هم خواست که به پیشروی و جنگ با دشمن ادامه دهند . ◇ با چفیه دهان خودش رو بست و به پشت روی زمین خوابید تا کسی آسیب نبیند و آنقدر سوخت که وقتی آتش آرام شد تمام تنش از پشت سوخته بود و وقتی بچه ها بالای سرش آمدند شهید شد. ... 🔹️ بخش هایی از وصیت نامه شهید: ما هرچه داریم از ارتباط با خداوند است و بدانید که دنیا و زرق و برق دنیا همه‌اش فناپذیر است، آنچه باقی می‌ماند خداست. ◇ در پیشگاه خداوند رفتن ترس نیست اما ظلمت‌هایی که در این دنیا برای خودمان درست کرده‌ایم ترس دارد، علاقه به دنیا و مظاهر دنیوی دل را می‌میراند اما یاد خدا دلها را زنده می‌کند. ◇ شهید علی عرب متولد دهم تیر ماه ۱۳۴۹ روستای روح آباد زرند کرمان می‌باشد که در تاریخ دهم تیر ماه ۱۳۶۵، در سن شانزده سالگی در عملیات کربلای ۱ در منطقه مهران به شهادت رسید. 🔻 و چه زیبا استاد شهید مرتضی مطهری می‌گويد : چه معنی کنم شهید را؟! اگر شور یک عارفِ عاشقِ پروردگار را با منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب کنید از آنها "منطق شهید" در می آید.... 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 ققنوس دفاع مقدس ذره ذره سوخت تا عملیات لو نرود 🔹️ شهید علی عرب که به ققنوس دفاع مقدس شهره شد ، ذره ذره در آتش سوخت تا عملیات لو نرود. 🔻 شرح لحظه شهادت "علی عرب "… ◇ کوله‌پشتی‌اش را محکم بسته بود. کوله سنگین بود. پر بود از خرج و موشک آر.پی.جی. داشتیم پشت سر هم به ستون از داخل معبر رد می‌شدیم. سنگرهای دشمن در 200 متری‌مان قرار داشتند. ◇ آرام‌آرام و بی هیچ صدایی جلو می‌رفتیم. اطرافمان میدان مین بود. کوچکترین صدایی فاجعه به بار می‌آورد… ناگهان کوله‌پشتی علی گلوله خورد. و خرج‌های آر پی چی آتش گرفتند… و علی شعله‌ور شد.کوله‌پشتی علی محکم بسته شده بود و خرج‌ها هم خیلی سریع آتش گرفته بودند. ◇ امکان اینکه کوله‌پشتی علی را باز کنیم نبود. ◇ همه بهت‌زده داشتند علی را نگاه می‌کردند. شعله‌های آتش لحظه به لحظه بیشتر علی را در کام خودشان می‌کشیدند و همه هر لحظه‌ منتظر بودند که علی فریاد بزند و دشمن شروع به تیراندازی کند. ◇ علی همانطور که داشت می‌سوخت، نارنجک‌هایش را از خودش جدا کرد و یک کار دیگر هم کرد. و با چفیه دستش را گرفت جلوی دهانش و مظلومانه روی زمین افتاد. فقط می‌شد نگاه کرد. ◇ شعله‌ها ذره ذره علی را می‌سوزاند و علی جلوی چشم‌های ما داشت جان می‌داد. علی داشت جان می‌داد ولی جلوی دهانش را محکم گرفته بود. آتش کم کم سرد شد. علی که هنوز ته‌رمقی برایش مانده بود با اشاره از یکی از بچه‌ها تقاضای آب کرد. رزمنده چفیه‌اش را خیس کرد و گذاشت روی لب‌های علی… ◇ دوباره چفیه خیس را که گذاشتند روی لب‌هایش، نگاهش برای همیشه خیره ماند و شهید شد. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada