eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸اگر شهدا نبودند چه می شد؟ ◇ پاسخ شهید آوینی را با آن صدای آسمانی بشنویم. 🔹️ صبحانه ای با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 ارباً اربا شدن هیکلی ترین مرد لشگر ۱۷ علی ابن ابی طالب 🔷️ حاج احمد هیکل درشتی داشت. بچه ها سر به سرش می گذاشتند و می گفتند: با این هیکل درشت چطور می خواهی توی قبرهای کوچک گلزار شهدا جا شوی؟! ◇ می خندید و می گفت: همین قبرها هم برای من زیاد است. آرزویش این بود که اربا اربا شود. ◇ وقتی در ابتدای عملیات کربلای پنج، در پشت خاکریز در حال ساخت، مستقر شده بود، گلوله توپی خاکریز را مورد هدف قرار داد. ◇ ترکش های گلوله بالای سینه و پاهایش را برده بود. شده بود یک تکه گوشت له شده. همان که می خواست؛ اربا اربا. 🔻 شهید_حاج_احمد_کریمی فرمانده گردان حضرت معصومه(س) لشگر ۱۷ علی بن ابی طالب قم 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 سید جعفر شب ها از عراقی ها غنیمت نظامی می‌گرفت و روزها بر سر خودشان آوار می‌کرد 🔷️ طی آن چندروزی که داخل کـانال کمیـل درگیر محاصره و نبرد با دشمن بودیم؛ خـاطره رزم و رشادت سـید جعفـر طـاهری هـرگز از صفحه ذهن من پاک نمی شود. ◇ گویی خـدا به او یک نیروی خـارق العاده و تمـام ناشدنی داده بود. هرگـز ندیدم بخوابد! از سـر صبـح که حملات دشمن شروع می شد، مدام می دوید به این طرف کـانال و آر پی جی میزد. ◇ می دوید به آنطـرف و با دوشـکا شلیک میکرد. دوباره می دوید به سویی دیگر و اسلـحه دیگری برمی داشت و می جنگید. تا شب کـارش همین بود. نمیدانم چـرا خسته نمیشد؟! ◇ با لبهـایی ترک خورده از عطـش و شـکم گرسـنه، واقعاً یک تنه با آنها می جنگید. یعنی نبرد این یک نفر یکطرف و درگیری بقیه ی ما با دشمن هم یکطرف. ◇ شب هنگـام از کـانال خـارج می شد و به سمت دشـمن میرفت تا از سـربازان کشـته شده ی بعثی مهمـات به دست بیاورد. 🎙 راوی: احـمد بویانی 🔻 تصویـر فـوق، آخــرین قـابی است کـه از لبهـای خشکیده و چهـره خسته اما مقـاوم سـید جعـفرطـاهـری، ساعاتی قبل از شهادت در کانال آسمانی کمیل، به حـافظه تاریـخ اسـاطیر ایــران سپـرده شده. 📚 زمینهای مسلح / گلعلی بابایی 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
10.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 شهید علی شفیعی، شهیدی که در خرابه بزرگ شده بود. 🔷️ بی بی سکینه مادر شهید علی شفیعی می‌گوید: من سختی زیاد کشیدم تا تنها پسرم بزرگ شد. ◇ هم مادر خانه بودم هم مرد خانه! شوهرم و دخترم سه سال مریض بودند و هردو در یک سال مردند. ◇ در کل شهر کرمان کسی را نداشتیم من بودم همین یک پسر. ◇ میرفتم سر کوره آجرپزی و بعداز ظهرها که از سرکار برمی گشتم توان راه رفتن نداشتم ◇ حتی گاهی زندگی چنان سخت می شد، از خستگی از خدا می خواستم جان مرا هم بگیرد! ◇ بعد از شهادت علی پسرم، حاج قاسم می آمد و به من سر می‌زد 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
26.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
! 📌 همینجوری که انار دون میکنی یاد کن از اون دونه انارایی که توو جبهه‌ها یکی یکی روو زمین افتادن تا شب ما صبح بشه ◇ همینجوری که انار دون میکنی توو دلت بگو این دونه‌دونه‌ش به نیت ظهور بعد برو به اهل خونه تعارف کن و بگو بفرما انار بهشتی! 🔹️ صبحانه ای با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 سیزده قرن، نفس‌های زمین پر شده از پسر فاطمه‌ها ای پسر زهراها... 🔹️ صبحانه ای با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
12.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍉 ◇ سردار شهید حاج قاسم سلیمانی چطور شب یلدا را کنار خانواده می گذراند و جشن می گرفتند... 🔹️ صبحانه ای با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
💔🍉 هر کس شبی بی یار بنشیند، شبش یلداست... 🔹️ صبحانه ای با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 طلبه پاسدار شهید سید کمال خالقی شناسایی شد 🔷️ پیکر مطهر پاسدار شهیدی که روز ۲۷ آذر در جزیره مجنون جنوبی با پلاک هویت کشف گردید، شناسایی شد ◇ در جریان عملیات تفحص شهدا پیکر مطهر شهیدی با لباس پاسداری و پلاک هویت، در جزیره مجنون کشف شد پس از بررسی پلاک هویت مشخص شد پیکر کشف شده متعلق به طلبه پاسدار شهید سید کمال خالقی است. 🔹شهید سید مهدی خالقی اولین شهید این خانواده است و شهید سید کمال دومین شهید خانواده است 🔹شهید سید کمال خالقی اولین طلبه شهید مدرسه عالی شهید مطهری است 🔹شب گذشته سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین به همراه مسئولین معراج شهدا و عوامل برنامه یلدای ایرانی با حضور در منزل مادر شهید ،خبر شناسایی را به خانواده شهید رساندند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
17.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 آئین تشییع و خاکسپاری شهید گمنام در شرکت پارس خودرو 🔷️ مراسم با شکوه این شهید گمنام ۱۹ ساله با حضور خانواده های شهدا ، آیت الله صدیقی امام جمعه تهران، کارگران و مدیران گروه خودروسازی سایپا برگزار شد. ◇ زمان:چهارشنبه ۲۹ آذر ماه ۱۴۰۲ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
16.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 تشییع و خاکسپاری شهید گمنام در شرکت سایپا سیتروئن 🔷️ تشییع و خاکسپاری این شهید ۲۳ ساله طی مراسم باشکوهی از سوی مردم ، امام جمعه و مسئولین شهر کاشان و کارکنان سایپا سیتروئن برگزار شد. ◇ زمان: سه شنبه ۲۸ آذرماه 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
صبحانه ای با شهدا
📌 ارباً اربا شدن هیکلی ترین مرد لشگر ۱۷ علی ابن ابی طالب 🔷️ حاج احمد هیکل درشتی داشت. بچه ها سر به
📌 سردار شهید حاج احمد کریمی: دلم می‌خواهد با شهادت، پیش بسیجی‌ها روسفید باشم 🔷️ شهادت گمشده زندگی حاجی بود. او عاشق شهادت بود. اگر جایی می‌نشست و با کسی صحبت می‌کرد، با خاطری آزرده می‌گفت: نمی‌دانم چرا هنوز افتخار شهادت نصیبم نشده! اگر به جبهه آمدم، امید داشتم. ◇ دلم می‌خواهد با شهادت، پیش بسیجی‌ها روسفید باشم و در برابر امام شرمنده نباشم. ◇ چنان از صمیم دل سخن می‌گفت که گاه بغض آزارش می‌داد و نمی‌توانست ادامه دهد. ◇ یک‌بار حاج احمد به رفیق گفت: دعا کن من بروم. ◇ رفیقش گفت: خسته شدی؟ ◇ گفت: وقتی خانه شهدا می‌رویم شرمنده‌ام. چه بگوییم. مگر خانه رضی نبودی. ◇ رفیقش می‌گوید:یادم افتاد وقتی به خانه شهیدان رضی رفتیم. از در خانه رفتیم داخل، پدرشان گفت: چرا یکی‌شان را نگذاشتی برای ما کپسول گاز بگیرد؟ ◇ هم حاج اکبر نوری بود و احمد. فردایش - یا دو روز بعد - خبر شهادت احمد را دادند... 🔻 برگرفته ازکتاب: «آخر رفاقت» - روایت زندگی سردار شهید حاج احمد کریمی - به قلم مرتضی احمر 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671