🔹 نظریهی سکوت (۱) 🔹
غارت زمانی اتفاق میافتد که دیدهبان ها باور میکنند که خطری در کار نیست. دیدهبان ها و تریبون های تحریف، پر سر و صدا، برای توجیه غارت، نظریهی سکوت میسازند. صحبت به هیچ وجه بر سر دشمنان دین نیست. در این مجموعه یادداشت، مجموعهای از تحلیلهای انحرافی را نقد می کنم، که همزمان با آتش دشمن علیه حیا، با ظاهری "کاملا" معقول و دینی، راه حیا زدایی را هموار میکنند...
🔸 قدم اول: تحریف سخن فرمانده
چهاردم فروردین ماه ۱۴۰۲، رهبر انقلاب گفتند خیلی از کسانی که حجاب را رعایت نمیکنند هم اهل تدین هستند؛ و در همان جلسه تاکید کردند که بی حجابی "حرام شرعی و سیاسی" است. اما بعضی تریبون های مذهبی موضوع را اینطور روایت کردند که: طبق گفته رهبری، گسترش بی حجابی با "حفظِ" معنویت و تدین جامعه منافاتی ندارد و "همهی" بی حجاب ها هم بسیار مومن هستند و لذا پرداختن به حجاب اولویت ندارد... یعنی نص قرآن را با تحریف سخنان رهبر، سانسور کردند.
چند ماه گذشت، بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر در نوزدهم دی ماه امسال، باز هم این روایت سازی دستکاری شده را نقض کرد. رهبری دوباره از "تدین و تشرع" به عنوان اصلی ترین نقطه ی هدف دشمن گفتند، و بلافاصله به مساله حجاب اشاره و تاکید کردند که : "مسئلهی حجاب و این قضایای حجاب را با این چشم نگاه کنید. مسئله صرفاً این نیست که حالا قضیّهی حجاب را یک عدّهای نمیدانند یا ملاحظه نمیکنند؛ نه، یک عدّهای انگیزه دارند ــ البتّه عدّهی کمی ــ برای مخالفت و معارضه". درست چند روز قبل از آن هم رهبری از این گفتند که حجاب برای مقابله با لغزشگاه بزرگ جنسی، "باید" رعایت شود.
رهبر از خانواده میگویند که برای مردم، فوق العاده مقدس است و می تواند الهام بخشِ حفظ حریم حیا در خیابان باشد. رهبر از جهل ها میگویند که "باید" برطرف شود، اما تریبون های تحریف از ناشنوا شدن مردم میگویند. رهبر از ایمان مردم به عنوان زمینه مساعد برای "جهل زدایی" میگویند، این تریبون ها میگویند: امکان تبیین حجاب وجود ندارد. رهبری از لغزشگاه بودن فضای جنسی برای ایمان میگویند، اما این تریبون ها میگویند: "چون رهبری گفته اند مردم مومن اند، پس پافشاری بر حجاب دیگر ضرورتی ندارد." رهبر همزمان از چند اولویت می گویند؛ از جنگ اقتصاد، از جنگ علیه حیا، از جنگ علیه وحدت، اما این تریبون ها بحث به راه میاندازند که: " اولویت اصلی از نگاه رهبر چیست"... فرمانده را با تفسیر به رای سخنان خود فرمانده، به حاشیه میرانند.
دشمن هر روز آتش روایتش را روی سر شهر می ریزد که بی حجابی را "حق فردی" و "موضوع بی ضرر" نشان دهد و التزام به حجاب را یک تحمیل سیاسی بازنمایی کند. تمام تنش های اجتماعی دقیقا از باورپذیرشدنِ این روایت سازی ها شروع میشود. اما تریبون های تحریف چه می کنند؟ با هزار و یک رویدادِ بی خاصیت و حاشیه ای "هیچ" مشکلی ندارند، ولی دقیقا زمان مقابله با آتش روایت دشمن علیه حجاب، ناگهان نطقشان باز می شود که: "همه چیز که حجاب نیست. ما باید به اولویت ها توجه کنیم".
نیت ها را خدا می داند، اما "رفتارشان" را آفت زده. راستی که عاقبت مرزهای خاک مان چه می شد، اگر به جای شهدا، به دست این تریبونها سپرده شده بود.
ادامه دارد...
✍ علی جعفری
#نظریه
#نظریه_سکوت
#حجاب
@sobhemontazer
سلام و احترام
پیام های بالا، یادداشت هایی است که پیش از این در کانال بله منتشر شده است
🔹 نظریه سکوت (۲) 🔹
🔸 حجاب-اقتصاد
فن بیان عالی، زبان بدن خوب، صدای گیرا، بانک کلمات بی حساب، سوابق پر و پیمان؛ جنس شان جور است، جز یک قلم؛ شهامت ایستادنِ زیر آتش هجمه... طوری در چشمان آدم زل میزنند که جدیت نگاهشان، ابتذال تحلیل شان را بپوشاند تا کسی نپرسد: قرار بود از بالای آن تریبون، خط شکن و روشنگر باشید یا اینکه پشت تریبون پناه بگیرید؟ دوگانه ی دروغِ حجاب-اقتصاد، آنقدر از این تریبونها تکرار شده که در ذهن بخشی از جامعه شبیه وحی منزل به نظر میرسد...
میپرسیم چرا باید مقابل ظلم به حیای جامعه سکوت کرد؟ پشت تریبون شان لبخند میزنند و میگویند: "معلوم است، به خاطر مصلحت، به خاطر ناکارآمدی و مشکلات اقتصادیِ کشور"... تریبون دار محترم! برای شما، آن نوجوان مظلوم که از این وضعیت، تحت فشار جنسی لِه می شود هم معلوم هست یا نه؟ خانوادهی نگران او برای شما معلوم هستند یا نه؟ آنها مشکل اقتصادی ندارند؟ پس چرا باید ظلم اضافهای را هم به دوش بکشند؟ هم نگران امنیت اقتصادشان باشند هم نگران امنیت روحی بچه هایشان و هم نگران هزینه های ناشی از تبعات بحران جنسی؟ اینها مردم نیستند؟ آیا جامعه ارث شمااست که هر تکهاش را خواستید سانسور کنید و باقیاش را "مردم" بنامید؟ فقط برای کسی که پر سر و صداتر باشد گوش دارید؟ دوگانه و تقابلِ کاذبِ "حجاب - اقتصاد" که شما درست کردهاید همین قدر پوک و بی مغز است. پسر و دخترمان قربانی تریبون های یخ زدهی شما هستند. ظلم به حیای جامعه و تجاوز به حریم خانواده کوچک است؟ یا شهامت های شما آب رفته؟
جهل های بخشی از جامعه نسبت به جایگاه حجاب، فقط "ضرورت" و "امکان" تبیین را بیشتر نشان میدهد، پس دیگر سکوت شما چه معنایی دارد؟ کسی که از سر جهل وارد این فضا شده باشد قطعا بعد از تبیینِ قاطع و مستدل، با اقلیت بی حیا "همراه" و "هم شکل" نخواهد ماند. اما به نقطه ای رسیدهایم که حتی بعضی کسانی که با تبرج شدید در شهر تردد میکنند هم مقابل هر اعتراضی چهره ی حق به جانب میگیرند. این حس اقتدار از کجا آمده؟ جریان ضدحیا، روی لذت عمومی ساختنِ دخترمان، رنگ و لعاب رمانتیک میکشد و انحراف را شیوع می دهد، چون بعضی تریبونهای مدعی حق، زبان تبیین ندارند.
شهید جان داد تا معبری برای غارت باز نشود؛ به خاک افتاد که حجت تمام شود؛ که تماشای غارت، عادت نشود. نیتها را خدا میداند، ولی راستی که مرد میدان، روز جنگ شناخته میشود.
✍ علی جعفری
#نظریه
#نظریه_سکوت
#حجاب
#خواص
https://ble.ir/sobhemontazer
https://eitaa.com/sobhemontazer
🔹 نظریه سکوت (۳) 🔹
🔸 شیوع و تثبیت
دو خطای فاحش پیرامون مسالهی حجاب، که برخی چهرههای شناخته شدهی مذهبی تکرار میکنند:
❗️ ۱- سانسورِ "سِرایت": یک وجه مهم موضوع حجاب، توجه به سرایتپذیریِ شدید مساله ی جنسی است. برخی تریبونهای مدعی دین و عدالت، به راحتی، این "سرایت مداوم" را نادیده میگیرند و طوری سخن میگویند که انگار شیوعی در جریان نیست. چطور میشود این "ابتلای اجباری" نوجوان هایمان را نادیده بگیریم؟ بُروز یک ناهنجاری، مجوزی میشود که آنها که مبتلا نشده اند را هم رها کنیم؟ این بیتفاوتی و روزمرگی، اگر ظلم نیست چه نام دارد؟
❗️ ۲- گذشته محوری: برخی تریبون های تحریف، بروز یافتن بی حجابیها را به معنای تثبیت آن فرض کردهاند و با ژست علمی، صرفا از ریشههای آن در "گذشته" میگویند، در حالی که اساسا شخصیت نوجوان ما همین امروز در حال شکل گیری است. معنا و تصویر حجاب، همین امروز برای او در حال روایت شدن است. شخصیت نوجوان، امروز در حال شنیدن این معناها برای تعیین هویت خود است. علتها کاملا در جریان هستند و مساله را شکل میدهند. پس تثبیت شده فرض کردن مساله، یعنی ایجاد انفعال. سرمایه فرهنگی و تعلقات دینی کشور، همچنان پر است از ظرفیتهای تبیین ضرورت حجاب برای نسلهای مختلف. جریان ضدحیا ،"حق امنیت جنسی" را هزاران بار، حجاب اجباری مینامد و "شهوت اجباری" را هزاران بار پوشش اختیاری میخواند تا جای آزادی و تحمیل را عوض کند و بی حجابی را حق شخصی نشان دهد. تنشهای اجتماعی، نتیجه باورپذیر شدن همین دروغ پرتکرار است. وقتی دشمنِ حیا، امروز را میسازد، تریبونهای رخوت، مدام از گذشتهها میگویند؛ گذشته هایی که خودشان هم در آن حضور داشتند، و آن زمان هم باز از "گذشته ها" میگفتند.
ما هنوز روزهای کرونا را به یاد داریم.در دورهی کرونا نقطهی اول، تاکید قاطع بر مضر بودن و مسری بودن کرونا بود تا مسأله از دایرهی "حق شخصی" خارج شود. نه کسی شیوع را نادیده میگرفت، نه کسی مقابله با مسأله را معطل "گذشتهها" نگاه میداشت. به عینه دیدیم که شیوع بیشتر کرونا، فقط ضرورت اقدام را بیشتر نشان میداد. هیچ کس جرأت این را نداشت که حق سلامت مردم را به هیچ بهانهای، به حاشیه ببرد. آیا واقعا مرگ معنویت و حیا، کوچک تر از مرگ جسم هااست که این تریبونها اینطور یخ زدهاند و از این شیوع و ابتلا نمیگویند؟ تریبونهایی که سکوت تجویز میکنند را باید چه نامید؟
✍️ علی جعفری
#نظریه_سکوت
#حجاب
#خواص
https://ble.ir/sobhemontazer
https://eitaa.com/sobhemontazer
🔹 نیازِ لحظه 🔹
در تحلیلهای رایج اجتماعی، مفاهیمی مانند "اقدام کوتاه مدت" و "اقدام بلند مدت" را بارها شنیدهایم. این نوع تقسیم بندی گرچه بخشی از واقعیت را ترسیم میکند اما برای تحلیل دقیق ظرفیتها و پویایی های اجتماعی ناکارآمد است. اما رهبر انقلاب در تحلیلهایشان بارها بر یک مفهوم مهم دیگر تاکید کردهاند: "نیاز لحظه". ایشان در توضیح مفهوم نیاز لحظه، به ماجرای توابین و عدم درک بزنگاهِ عاشورا و جاماندن آنها از حضرت امام حسین(ع) اشاره میکنند. مفهوم "نیاز لحظه"، از یک ظرفیت فعال حکایت میکند؛ از یک بزنگاه که بسته به انتخاب ما، تحولات اساسیِ مثبت یا منفی را رقم میزند؛ منجر به فتح میشود یا منجر به فاجعه. نیاز لحظه یعنی، یک حرکت به هنگام تا "شروعِ" یک گشایش مهم فاصله داریم، و در عین حال، یک تعلل و سستی ما، به یک خسارت بزرگ منجر میشود... "نیاز و ظرفیت لحظه"، همین قدر بینابینی است.
نیاز لحظه موضوعاتی را نشان میدهد که دست دشمن به آنها نرسیده ولی دقیقا همانها را هدف گرفته است و تلاش میکند ما را از پافشاری و مقاومت دربارهی آنها منصرف کند. فاجعه یا فتح به انتخاب ما در آن بزنگاه برمیگردد. این بزنگاه دقیقا همان نقطهای است که بسیاری تریبونهای مذهبی به بهانهی "کار عمیق و اساسی"، آن را نادیده میگیرند، در حالی که دقیقا در همان زمان، یک ظرفیت "عظیم" و "عمیق" فراهم است که بلااستفاده مانده است. ظاهر شبه علمی و معقول بسیاری از تحلیلهای ناقص، در پنهان کردن همین نیاز و ظرفیت لحظه است.
بسیاری نخبگان فرهنگی و کنشگران رسانهای، درست در لحظهی بروز اختلافات مهم، دو نوع مواجهه دارند: در مواجههی اول، با عدم درک بزنگاه، موضوعاتِ مورد هجمه را موضوعاتی تمام شده تحلیل میکنند و به جای فعالسازی ظرفیتهای فعلی، صرفا به ریشهیابی های کلی گویانه پیرامون آن مساله میپردازند، یا طوری اظهار نظر می کنند که گویا آن مسأله کاملا بی زمان است و هیچ فوریتی برای اقدام مطرح نیست. در مواجههی دوم، اساسا اهمیت موضوعِ مورد هجمه را انکار میکنند تا اینطور به نظر آید که از دست رفتن آن، خسارتی جدی به بار نمیآورد.
نیاز لحظه، نقطهای است که توجه به آن، مثل باتلاق، دشمن را در خودش میکشد، و ندیدن آن، دقیقا همین وضعیت را برای ما رقم خواهد زد. میتوان ارزشمندیِ بسیاری از تریبونهای خواص را با شاخصِ "درک نیاز لحظه"، ارزیابی کرد.
✍️ علی جعفری
#نیاز_لحظه
#نخبگان
#خواص
https://ble.ir/sobhemontazer
https://eitaa.com/sobhemontazer
🔹 نظریه سکوت (۴) 🔹
🔸 جبههی غرب- جبههی جنوب
برخی دوگانهها، نوعی تقابل را بین دو موضوع رقم میزنند. این دوگانهها این ذهنیت را ایجاد میکنند که پرداختن به یک موضوع، مانع پرداختن به موضوع دیگر شده است و یا تاثیری منفی بر آن گذاشته است.
درست در زمان هجمهی همه جانبه به حیا، عدهای دوگانهی حجاب-اقتصاد را در ذهنها برجسته میکنند. سوال این است که چرا درباره بقیهی موضوعات غیر اقتصادی، تقریبا هیچ دوگانهای با اقتصاد ساخته نمیشود؟ مثلا چرا همین دوگانهی ساختگی را دربارهی عرضه نظامی مطرح نمی کنند و آنجا یادشان نمیافتد که بر اولویت اقتصاد تأکید کنند. آیا اگر این تحلیلگران، در دهه شصت در جبهههای جنگ بودند، مثلا به بهانهی اولویت جبهههای جنوب، علیه جبههی غرب کشور، دوگانه میساختند؟ آیا دوگانهها باید بین مسائل اصلی تقابلسازی کنند؟
در حال حاضر اساسا چند نفر در حال کنشگری فرهنگی مستمر برای حجاب هستند؟ آیا همین مقدار هم تریبون داران محترم را آزار میدهد که مرتباً دوگانهی کاذبِ حجاب-اقتصاد درست میکنند؟ چرا طوری وانمود میکنند که پرداختن به حجاب آنقدر زیاد شده که باید نسبت به اولویت اقتصاد در مقابل پرداختن به حجاب هشدار داد؟ مرد میدان، کاستیهای میدانِ زیر آتش را پر میکند یا دوگانهی کاذب درست میکند؟
صحبت از نیتها نیست، صحبت از عملکردهااست. آیا باز کردن راه دشمن، شاخ و دم دارد؟ مسألهی میدان کاملا واضح است؛ دشمن عزم کرده دختر شیعه را برهنه کند و خانواده را غارت کند. دشمن، راه خلوتِ بی مانع میخواهد، و تریبونهایی این راه را برایش باز میکنند.
پ ن: در قسمت دومِ نظریه سکوت، دوگانهی حجاب-اقتصاد را از منظری دیگر نقد کردم. این دوگانه بیش از همه، قشر ضعیف جامعه را تحت فشار قرار میدهد.
✍ علی جعفری
#نظریه_سکوت
#حجاب
#خواص
https://ble.ir/sobhemontazer
https://eitaa.com/sobhemontazer
🔹 مالکها 🔹
«مالک اشتر، امام را نمیگرفت که بایست تا اندامت را ببینم، میرفت تا رنج علی را کم کند و سنگینیِ [بارِ] علی را بردارد، حتی اگر فرسنگها از او دور شود و سالها او را نبیند، که آنها در جداییشان باهمند و جمعند، ولی دیگران در جمعشان هم از علی جدایند.»
«مالکها هستند که عشقشان شکل گرفته و حرکت شده، و معّلیٰها هستند که عشقشان تبدیل شده و به تسلیم رسیده، و آن درختان تنومند تشیّع هستند که آن باغبانها را دلشاد میکردند... که از نسیم سبک تر و رامتر بودند؛ در حالی که طوفانها را هم به بازی میگرفتند و کوهها را هم بیستون میساختند.»
🖋 استاد صفایی حائری. کتاب "تو میآیی"
#ظهور
#انتظار
https://ble.ir/sobhemontazer
https://eitaa.com/sobhemontazer
#دردِ_قلم
چشم در چشم
سرت را از درد فشار میدهی، از فکر غربت زن فلسطینی، از اینکه درد تمام نمیشود...
تلویزیون روشن می شود ، نظرات مردم پخش میشود: خیلی ممنون از زحماتتون، فقط میشه لطفاً سریال "..." رو هم مجدد پخش کنین؟ از دفعه قبل که پخش کردین چندسال گذشته، من و شوهرم خیلی دوستش داشتیم... راست میگوید، چندسال گذشته، چندسال قبل هم غزه اسیر بود، حالا هم اسیر است. چند سال قبل یک طفل معصوم بود، حالا قد کشیده، یک دختر معصوم شده، زیر چکمهی صهیون. راست میگوید، تلویزیون نه فقط یک قسمتش، که بیشترش باید ویدیو کلوپ باشد، تا دلمان تنگ نشود برای چشمان خیره قاسم، که چشمان هیز صهیون را درمیآورد. تلویزیون باید از بامشادها پر باشد تا یک وقت کسی هوای قاسم سلیمانی شدن به سرش نزند. بانک سرگرمی، بی دردی میکارد و یخ زدگی درو میکند، که حتی وسط درد غزه هم یادمان نمیرود سریال طنزمان را درخواست کنیم، پخش نکرد هم مهم نیست، هزار تا ویدیو کلوپ آنلاین داریم. بانک سرگرمی، کلی کار مهم، کلی سریال طنز دارد که نود بار پخش شده اند و نود بار دیگر هم "باید" پخش شوند. بانک سرگرمی حاضر است چند بار دیگر، "بازمانده" را هم پخش کند که وجدان مان هم آرام بگیرد.
خدا کند اگر اینجا قاسم نمیشویم، آنجا دیگر بسوزیم و آب شویم و خدا ببخشد. خدا کند اگر امروز اینقدر جان سخت شدهایم و از این درد نمیمیریم، فردا روزی با دختر غزه چشم در چشم نشویم، خدا کند ما را از درب پشتی به جهنم ببرند تا قبل رفتن، با دختران فاطمه(س) چشم در چشم نشویم. خدا کند پسر غزه حافظهاش را چند روزی از دست بدهد و چیزی نپرسد. خدا کند دنیا چند روز دهانش را ببندد، چند روز تکان نخورد، چند روز ویدیو کلوپ ها ساکت شوند چند روز مدعیان ساکتِ دین لال شوند و از این نگویند که: چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است، تا یادمان برود هنوز عده ای میگویند: نه غزه نه لبنان...
خدا کند قبل از اجابت همهی این دعاها مهدی(عج) آمده باشد؛ با قاسم هایی که هنوز هستند، و قاسم هایی که رفتند؛ قاسم هایی که میان خون دل غزه، کنسرت عیدانه و رمضانی و سریال درخواستی حالشان را خوب نمیکند و اشکشان را کم نمیکند.
#فلسطین
#ظهور
https://ble.ir/sobhemontazer
https://eitaa.com/sobhemontazer
🔹 تقوای تحلیل 🔹
در کثرت ادعاها و تحلیل ها، دغدغهی پیدا کردن تفاوت درست از غلط، گاهی به سردرگمی و سرگیجه میانجامد، و گاهی سر از تعصب در میآورد. صداقت را چطور باید پیدا کرد؟ وقتی حتی درستیِ نیّت هم تضمین کنندهی صادقانه بودن محتوای یک تحلیل نیست، پس چه باید کرد که تحلیلها، آغشته به تحریف نگردند؟ اینجا شاید مفهوم "تقوای تحلیل"، راهگشا باشد. تقوای تحلیل، یعنی رسیدن به یک تصویر همه جانبه از مسأله، که دور از تحریف باشد؛ یعنی رسیدن به نقطهای که بتوانیم همزمان، دورنما و کلیات یک مساله را در کنار جزییات آن مسأله در جای خودشان ببینیم.
برای تحقق تقوای تحلیل، در مرحلهی اول باید ریشهی اصلی مسأله مشخص گردد. تمام زیر شاخه ها حول یک ریشه شکل گرفتهاند. یک انتخاب اشتباه در تشخیص این ریشه، تمام شاکلهی تحلیل را به بیراهه میکشد. هر جزئی از مسأله که مهم باشد یا بیشتر در چشم باشد، لزوما ریشهی مسأله نیست. ریشهی اصلی باید مبتنی بر دلایل قطعی تعیین شود. بسیاری از تحلیلها زمانی به تحریف کشیده میشوند که توجه به یک وجه از مسأله، موجب پنهان ماندن ریشهی اصلی مسأله گردد. پس از شناسایی ریشه اصلی، باید سایر جزییاتی که با تقدم و تاخر، حولِ آن ریشه قرار گرفتهاند را دید، وگرنه یک کلاژ غیر واقعی از مساله شکل می گیرد که به هر جزئی، هر مقدار که خواسته وزن داده است. نتیجهی فقدان تقوای تحلیل، رسیدن به تصویری از مسأله است که اجزای آن کاملا سلیقهای کنار هم چیده شدهاند، نه آنطور که دقیقا هستند؛ یعنی فقط سایهای از واقعیت که خود واقعیت را تحریف کرده است. پس تقوای تحلیل، به صبر و توقف نیاز دارد، به چرخیدن دور مسأله و به عوض کردن زاویه دید احتیاج دارد، تقوای تحلیل به این نیاز دارد که ابتدا خودمان از یک تحلیل که فقط شبیه واقعیت است لذت نبریم.
پلتفرمهایی مانند اینستاگرام را از این منظر بررسی کنیم. در اینستاگرام باید انبوهی از خرده اطلاعات پراکنده وجود دارند، که عمدتا به جای مباحثه و جامع نگری و رسیدن به تحلیل دقیق، به انباشته شدن و فربهشدن میانجامند. در چنین فضایی، درست بودن یک موضعگیری را سلبریتی ها و میکرو سلبریتی ها تعیین میکنند نه قوت استدلالها. در اینستاگرام "معمولا" آنهایی در صدر هستند که زودتر و بیشتر میتوانند یک تصویر گزینشی و دستکاری شده -ولی باورپذیر- از واقعیت را به جای واقعیت اصلی بنشانند. البته فضایی مثل اینستاگرام قطعا شیوهی اندیشیدن و تحلیل را تعیین نمیکند، ولی مجرایی برای شیوعِ اَشکالی از تحلیل است.
میتوان یکبار فعالیت کنشگران فرهنگی را از این منظر بررسی کرد تا ببینیم کدام یک مبتلا به همین کلاژ سلیقهای و دستکاریشده از واقعیت هستند.
🖋 علی جعفری
#تقوای_تحلیل
https://ble.ir/sobhemontazer
https://eitaa.com/sobhemontazer
17.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 سرزمین آرزوها 🔹
وقتی قرار است مسوولیت پیشبرد گفتمان انقلاب اسلامی در عینیت جامعه، بر دوش یک شخصیت باشد، یک عهد ضروری، تجلی یافتن آن گفتمان در رفتار و کلام خود آن شخصیت است. شناخت عمق گفتمانی یک شخصیت، در مرحلهی اول نیازمند این است که تمام این گفتمان، در قالب رفتار خود شخصیت، ساده سازی گردد تا مخاطب، به واسطهی لمس آن شخصیت، آن گفتمان را نیز درک کند و آن را مرتبط با آرزوها و رویاهای خود ببیند. در اینجا مدیریت تصویر شخصیت، دیگر نه یک برساختهی کاذب رسانه ای، بلکه مرحله ای از عینیت بخشی به یک گفتمان حقیقی است؛ یعنی نشان دادن ارتباط یک گفتکان، با آرزوهای اصیل یک جامعه.
آنچه به صورت فشرده در ذهن مخاطب تداعی میگردد، در مرحله اول، تصویری است که از خود شخصیت به خاطر میسپارد، تصویری که لازم است برای مخاطب، معرف آرزوهای به دست آمده و آرزوهای از دست رفتهی خودش باشد، وگرنه انبوهی از برنامه ها و زحمات آن شخصیت، مانند وصلهای سنگین فقط بر ذهن مخاطب سنگینی میکنند و مخاطب احساس میکند که این شخصیت، صرفا شخصیتی بلندپرواز ولی بی ارتباط با آرزوهای او است. تمامی صبرهای یک شخصیت ، تمام خروش های او، تمام غضبها و لبخندهای او، تمام خطابهها و نقدها و شعارهای او، همگی باید رنگ و بوی آرزوهایی مشخص را داشته باشند تا اتصال آنها با مردم رقم بخورد.
این اتصال گفتمان به آرزو، نه در دام کلی گویی های انتزاعی میافتد و نه اسیر سطحی سازی عوام فریبانه میشود. این فرآوری گفتمان در قالبی ملموس، حلقهی مفقوده فعالیتهای رسانهای جبهه انقلاب است.
#انتخابات
#گفتمان
#آرزو
https://eitaa.com/sobhemontazer
🔹 تبیین کوفه، تبیین شام 🔹
کاروان اسرایی که پس از عاشورا به کوفه برده شدند همان بزرگوارانی بودند که در اسارت، به شام نیز برده شدند، اما زبان و بیان آنها مقابل کوفیان، با سخن آنها مقابل مردم عادی اهل شام تفاوتهایی جدی داشت. زنده نگاه داشتن عاشورا یعنی زنده نگاه داشتن همین جامعیت و تنوع رفتاری اولیای خدا در شرایط مختلف در مقابل گروه های مختلف؛ جامعیتی با هدف زنده نگاه داشتن "حریمها". رحمت واسعه بودن امام حسین(ع) بسیار فراتر از محدود شدن در یک شیوهی رفتاری ثابت است.
یک نمونهی مهم که این تنوعِ شیوهی رفتاری اولیای خدا را نشان میدهد، خطبهی حضرت زینب(س) در هنگام ورود به کوفه، پس از اسارت است. بخش هایی از خطبه را ببینیم:
«چه بار سنگین و بدی بر دوش خود نهادید، پس رحمت خدایی از شما دور و دورتر باد. که تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده، معامله تان قرین زیان گردیده است، خود را به خشم خدا گرفتار نموده و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است. وای بر شماای مردم کوفه! آیا میدانید چه جگری از رسول خدا دریدهاید؟ چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشاندهاید؟! چه خونی از آن حضرت بر زمین ریختهاید؟! و چه حرمتی از او شکستهاید؟! شما این جنایت فجیع را بیپرده و آشکار به انجام رسانید.»
سرتاسر خطبه مملو از عتاب و سرزنش و تندی با کوفیان است، چون کوفیان چشم در چشم اهل بیت پیامبر، آنها را به خاک و خون کشیده بودند در حالی که آنها را می شناختند و مدیون محبت آنان بودند. "شناختن" و باز "لگدمال کردن"، درد بزرگی است. انسان کوفی، "حریم" را لگدمال کرده بود. امروز بی توجهی به ارزشهای امام که حتی گاهی در روز روشن تا مقابل مجلس عزای ایشان میآید- فارغ از اینکه انگیزه آن چیست- همان بی حرمتیِ در عین شناخت است. مسأله، مسألهی گسترش بی توجهی به محضریت خدااست. وقتی محضریت خدا نادیده گرفته شود، روح خودمحوری و تنازع به سرعت بر تمام شئون اجتماع سایه میاندازد و روح حق گرایی را لگدمال میکند. به همین خاطر یکی از راهبردهای مهم تربیتی اولیای خدا، نکوهش و جلوگیری از شکسته شدن "حریمها" است.
وقتی زنده ماندن عاشورا ثمرهی قیام زینبی است، امتداد نگاه عاشورایی نیز تنها با نگاه جامع به تمام کنشهای تبیینیِ زینب کبری(س) امکانپذیر است. اولیای خدا از راهبردهای مختلف، متناسب با "ضرورت ها" استفاده مینمودند، اما محور ثابت تمام این کنشها، جلوگیری از انحطاط مردم و هتک حریمهای اخلاق و شریعت است؛ گاهی با سرزنش و گاهی با محبت، گاهی با تغافل، گاهی با امر و نهی، و گاهی با ترکیبی از همهی این روشها. جهاد برای ظهور، جامعیتی زینبگونه میخواهد.
🖋️ علی جعفری
#تربیت
#انتظار
#محضریّت
https://ble.ir/sobhemontazer
https://eitaa.com/sobhemontazer
🔹 رسانهی عهد 🔹
حسرت نهفتهی این تصویر چیست؟ چرا هر بار نگاه میکنیم آه حسرت میکشیم. چرا آرزوی بازگشتن زمان را داریم؟ این حسرت فقط حسرت از دستدادن یک شخصیت است؟ یا حسرت نادیده گرفتن یک عهد؟
این قابها در حالت عادی، نهایتا چند دقیقهای از یک بخش خبری میشوند، بدون هیچ پرداخت هنرمندانهای؛ بدون هیچ عهدی و هیچ قراری. صبح رسانههای ما با صبح قهرمانها چه شباهتی دارد؟ رسانهی ما عمدتا صبح را با تصویر کوه و دشت، با مرور اخبار و با جاذبههای سرگرمی شروع میکند؛ *یعنی با فراغت ذهنی، نه با تعهد قلبی* ...ما به وقت آشکار شدن حماسه، قهرمانها را تشویق می کنیم، ولی صبح را با خیال اینکه چقدر شبیه آنها شویم و چقدر پای قرار با آنها بمانیم شروع نمیکنیم، صبح رسانهی ما شروع یک جریان تجدید عهد نیست. صحبت به هیچ وجه بر سر پر شدن کمّی رسانه ها از تصویر قهرمانان نیست، مساله این است که اتمسفر رسانهای و "طراحی" سیر برنامه های ما بر مبنای "حراست از عهد ها از صبح تا شام"، شکل نگرفته است، رسانهی ما رسانهی "عهد محور" نیست.
حالا وقتی آن قابها را بعد از اینکه "دیر" میشود میبینیم، شاید در عمق وجدانمان احساس میکنیم که این قابها بیش از اینها ارزش داشتند، ولی ما آنها را به بخش خبری فرستادیم... دست کم در عالم رویا تصورش زیبا است که همین فردا رسانهی ما، رسانهی عهد باشد در زمانِ بودنِ مردان میدان، نه رسانهی حسرت، بعد از رفتن آنها. حماسهها صبح و شب از راه میرسند، ما و رسانه هایمان کجای رسیدن به عهد مردان خدا هستیم؟
🖋 علی جعفری
#عهد
#انتظار
https://eitaa.com/sobhemontazer