eitaa logo
صوفیه در گناباد؟
205 دنبال‌کننده
24 عکس
19 ویدیو
4 فایل
گناباد صوفی ندارد . جمعی از شهر بیدخت از قدیم بواسطه وجود صوفی ها بصورت سنتی گرایش پیدا نمودند . لذا (گنابادیه )کلمه اشتباهی هست. فهرست کانال https://eitaa.com/sofinetgonabad/27
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره استاد شیخ حسین انصاریان از سفر تبلیغی به گناباد پیش از انقلاب زلزله شدیدی منطقه گناباد را به لرزه در آورد و چندین هزار نفر را کشت. در آن زمان پسر عمه ام در آنجا ماموریت بانکی داشت. برای خبرگیری از او و نیز کمک رسانی به مردم منطقه، روانه آن دیار شدیم. در این سفر آقای حاج اسدالله صفا از نزدیکان مرحوم نواب صفوی با من بود. ما کمکهای نقدی مردمی زیادی را همراه داشتیم. ابتدا به مشهد و سپس به تربت حیدریه رفتیم. در آن شهر سراغ چهره مردمی و سرشناس می گشتیم که همه حاج اصغر شرکت را معرفی می کردند. او مغازه ای در بازار داشت. وارد مغازه اش شدیم که بلند شد و به گرمی از ما استقبال کرد. او که از کامیون داران سابق بود، مرا می شناخت و گاهی نیز در تهران پای منبرم می آمد. با تعجب گفت: «شما کجا؟ و این جا کجا؟» گفتم: «آمده ایم تا به مناطق زلزله زده برویم و این ساک پول را هم همراه آورده ایم.» گفت: «امشب را باید اینجا بمانید و برای مردم سخنرانی کنید. ما خودمان فردا شما را به آن مناطق می رسانیم. » او ما را به خانه اش برد. شب مردم در مسجدی به نام مسجد فولاد در میدانگاه شهر جمع شدند. آقای فولاد سازنده مسجد نیز در قید حیات بود. او مرد بزرگوار و خیری بود که حوزه علمیه بزرگی را تاسیس کرده بود. در آن شهر علمای بزرگی بودند، از جمله آیت الله سید محمد باقر امامی که در زمان سید ابوالحسن اصفهانی در نجف درس خوانده و به درجه اجتهاد رسیده بود. شیخ عبدالله امامی مدیر حوزه علمیه که حدود 200 طلبه داشت، هم چنین حاج شیخ اسماعیل که بسیار اهل معنویت بود. آن شب علمای زیادی پای منبر من آمده بودند و برای اولین بار بود که در حضور علما منبر می رفتم. این برای من که طلبه جوانی بودم مقداری دشوار بود. فردا صبح راهی منطقه زلزله زده شدیم. چون یک ماشین جیپ در اختیارمان قرار گرفت بود، صلاح را آن دیدیم که ابتدا به پشت کوه ها و روستاهای دور افتاده که هنوز کمکی به آنجا نرسیده برویم. وقتی به آن مکانها رسیدیم، مردم آواره از کوچک و بزرگ دور ما جمع می شدند، جالب آنکه وقتی می خواستیم مقداری پول به آنها بدهیم، با آن همه نیازمندی می پرسیدند آیا شما از طرف شاه آمده اید یا اینها کمکهای مردمی است. اگر از طرف شاه است ما نمی گیریم چون حرام است ... این امر جای شگفتی داشت و از تقوا و ایمان مردمان روستاهای دور افتاده تربت حکایت می کرد. دو شبانه روز آنجا چرخ زدیم و همه پولها را بین مردم تقسیم کردیم. روز دوم هنگام غروب به بیدخت گناباد رسیدیم. آنجا مرکز سلسله ی گنابادی هاست و مقبره سلطانعلی گنابادی، صاحب تفسیر معروف بیان السعاده در آنجاست. برای دیدار از مقبره رفتیم. قطب آن زمان سلطان حسین بود همراه عده ای برای نماز جماعت آمده بود. ما را که با لباس روحانیت دیدند اکرام و احترام بسیار کردند. هر چه گفتیم که فقط برای دیدار از اینجا آمده ایم و می خواهیم به تربت برگردیم اجازه ندادند و گفتند شب است و جاده تاریک و خاکی است. با اصرار آنها آن جا ماندیم. و به یکی از اتاقهای صحن رفتیم و دور هم نشستیم. در ضمن صحبت رفیق ما از جناب قطب پرسید :«شما هنگام زلزله کجا بودید؟» گفت: «من در اتاق بودم و دست بر روی زمین گذاشته و دعا می خواندم که زلزله آرام بگیرد.» او داشت این حرف را می زد که زمین لرزید. منظره ی بسیار دیدنی پیش آمد ؛ اولین کسی که سراسیمه به وسط حیات خیز برداشت، همان جناب قطب بود! آن شب تا صبح از خنده خوابمان نمی برد. https://eitaa.com/sofinetgonabad
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠 ❎ادیان و فرقه‌های باطله برای اینکه پوچ بودن تعالیم فرقه و کلک‌هاشون لو نره، معمولاً دو تا کار می‌کنن: 1️⃣ سفارش به مخفی کاری و رفت و آمدها و گفتگوهای سرّی 2️⃣ موضع گیری در برابر تحقیق و تفحّص توسّط پیروان و به صورت کلّی توصیه نکردن علم آموزی و کسب سواد. ✅ دین اسلام این افتخار را دارد که از همان آغاز، یعنی از 1400 سال پیش تا کنون، همه پیروانش رو به دو چیز دعوت کرده: 🍃یکی تفکّر و دیگری کسب علم و معرفت🍃 📚این دو توصیه دین اسلام، یکی از نشانه‌های حقّانیت این دینه؛ چون به حق بودن آموزه‌هاش اطمینان داره، از اینکه پیروانش برن باسواد بشن ترسی نداره! ولی اگر کلکی تو کارش می‌بود، هیچ وقت اینقدر توصیه به علم آموزی و تفکّر در حقایق نمی‌کرد! 💯در 18 آیه از قرآن توصیه به تفکّر شده. 💯در روایات فراوانی هم به علم آموزش توصیه اکید شده، مثل: 🔰پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله): علم آموزی بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است. 🔰امیرالمؤمنین (علیه السلام): علم بیاموزید و لو برای علم آموزی لازم باشد به چین (یعنی دورترین نقاط)، سفر کنید! 🔰پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله): از گهواره تا گور دانش بجویید! 🔰پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله): یک ساعت (=لحظه) فکر کردن از یک سال عبادت با ارزش تر است! 📛مراقب جریان‌های انحرافی باشیم📛
🔴 حمایت صفحه اینستاگرامی مزار سلطانی وابسته به فرقه گنابادی از رژیم صهیونیستی 🔸این صفحه اینستاگرامی متعلق به شاخه مجذوبان‌نور است. 🔻 شایان ذکر است گروهک افراطی مجذوبان‌نور عامل اصلی غائله تروریستی گلستان هفتم تهران در بهمن‌ماه ۱۳۹۶ بود که به شهادت سه نفر از حافظان امنیت و بسیجی شهید محمدحسین حدادیان و نیز زخمی شدن 80 نفر از مردم بی‌دفاع انجامید. 🔻 تا کنون جریان اصلی دراویش گنابادی از مواضع این گروهک افراطی، اعلام برائت نکرده‌اند. 🆔 @masir_elahi
اولین صوفی تصوف در قرن دوم هجری در میان امت اسلامی شکل گرفت. اولین کسی که صوفی نامیده شد «عثمان بن شریک» مشهور به «ابوهاشم کوفی» است. در روایتی از امام صادق علیه السلام مطلبی در مورد وی نقل شده است که می فرمایند: «ِاّنه کانَ فاسدُ العقیدةِ جداً و هُوَ الذّی ِابتَدَعَ َمذهَباً یُقال َلهُ التَّصَوُفُ وجَعَلَهُ مَفَرّاً لِعَقیدتِهِ الخَبِیثَۀِ»؛ کیوان قزوینی (شیخ توبه کرده فرقه گنابادی) می نویسد: «اوّلین کسی که زیر بار این ننگ و بدعت رفت، ابوهاشم کوفی بود که رنج ها به خود داد تا عِرّاده صوفی به راه افتاد. همانا او(ابوهاشم) انسانی است که جداً عقیده فاسدی دارد و اوست که از روی بدعت مذهبی را بنا نهاد که تصوف نامیده شد وآن را محل فراری برای عقیده فاسد خود قرار داد.»هر چند برخی از متصوّفه تلاش می کنند سابقه تصوّف را به همان سالهای آغازین اسلام برسانند.
تصوف چیست تصوف نوعی ایدئولوژی است که از نظر تا عمل واز بینش تا کنش را در بر میگیرد.تفسیر خاص زندگی و نحوه تعامل با حیات دنیوی است. این تفسیر به ادعای صوفیه با روش کشف وشهودتحصیل میگردد.البته پراکندگی و تنوع فرقه های صوفیه و تضاد وتعارض در این جریان انقدر زیاد است که نمیتوان با یک نظر و یک اندیشه آنها را دسته بندی و نقد کرد.ریشه های تصوف از قرن دوم هجری شروع به رشد کرد ودر میان مسلمین رایج شد.تحقیر دنیا فرار از تتنعمات وتمام شئون مربوط به زندگی مادی و دنیوی و ریاضت کشی و تحمل شکنجه ها از نکات بارز این دوره میباشد. ایستادگی تصوف در برابر ائمه اطهار علیهم السلام ومخالفت با سیره و روش آنها نشانه اوج تضاد با تفکرات اسلامی در دوران آغازین رشد این جریان بود.خرده گیری تصوف بر ائمه تا جائی پیش رفت که بر امام رضا علیه السلام تاختند که چرا لباس درشت بر تن نمیکنی و غذای خشن نمیخوری.امام فرمود:یوسف پیامبر خدا لباسهای زربفت و قباهای دیبا بر تن داشت.تصوف بدعتی بود که از بین اهل سنت آغاز شد و کم کم به شیعه هم راه یافت.و نخستین صوفی کسی نبود جز ابوهاشم کوفی که امام صادق علیه السلام به شدت با او مخالفت میفرمود. کم کم توسط مسیحیان تفکرات رهبانیت مسیحی به درون این جریان وارد شد و برای جداسازی این جریان از اسلام ناب در شام توسط یک پادشاه مسیحی اولین خانقاه بنیانگذاری شد.واین دوران آغاز صوفی گری بود که بعدها به تصوف امروزی منجر شد.
صوفی بیدختیه یکی از گروههای صوفی فعال در ایران فرقه نعمت اللهی گنابادی است.هر چند نعمت اللهی ها خود به چند فرقه مثل کوثریه. شمسیه.حجت علیشاهی.و غیره تقسیم می گردند از جمله اشکلاتی که به طور کلی بر این فرقه وارد است مواردی است که در ذیل به صورت فهرست وار اشاره می گردد و به امید خدا در ادامه به شرح ان خواهیم پرداخت. ۱-اباحه گری : .ملا سلطان گنابادی موسس گنابادیه میگوید:اصل و حقیقت روح نماز همین ذکر قلبی است که ما داریم ومن خودم که در خانه هستم نماز نمیخوانم و مسجد هم که میایم برای عوام است.(مقامات العرفاء صفحه ۱۵۲) ۲-بدعت در دین: مساله عشریه که این آقایان اعلام کرده اند و آنرا جایگزین حکم صریح قران در مورد زکات و خمس میدانند.ملا سلطان گنابادی در کتاب نابغه علم و عرفان چاپ تابان ۱۳۳۳صفحه ۲۰۴ میگوید: یک عشر از ارباح مکاسب و زراعات داده شود مغنی زکوه زکوی و از خمس خواهد بود. چه کسی به ایشان اجازه داده حکم صریح قران را نقض کند و حکمی جدید اختراع نماید. ۳-غسل اسلام: این غسل علاوه بر اینکه بدعت است توهینی به سایر امت اسلامی است که انها را مسلملن نمیداند.سلطان حسین تابنده در رساله رفع شبهات خود صفحه ۲۱ میگوید:مراد از اسلام در این مورد تسلیم امر الهی شدن است که چون شخص تصمیم و عزم دارد خود را نسبت به شریعت مقدس تسلیم و مطیع محض نماید به این نیت غسلی انجام میدهد و اشکالی ندارد. این یک بدعت آشکار و اهانت به سایر مذاهب اسلامی است چون معنی این کلام اینست که بقیه تسلیم امر خدا نشده اند و حالا باید مسلمان شوند.تازه در کجای آیات و روایات همچین حکمی است.این از غسل تعمید مسیحیت اخذ شده است.
kafi1.mp3
10.66M
🔻دیدگاه مرحوم کافی در باره فرقه دروایش در بیدخت 🔹چرا صوفیه سبیل دارند؟ 🔹نماز مرشدها چطوریه؟ 🔹شباهت مرشدباحضرت علی علیه السلام 🔹یک کرامت ویژه از قطب در بیدخت! اطلاعات بیشتر در باره صوفیه بیدخت در آدرس زیر https://eitaa.com/sofinetgonabad/27
صوفیان و دراویش فرقه هاى مختلفى دارند و نمى شود درباره همه آنها یکسان قضاوت کرد.تصوف تقریباً از قرن دوم به صورت یک مسلک معینی درآمده و تا قرن هفتم رو به تکامل بوده و قرنهای 7 و 8 اوج این مکتب است و از قرن نه تاکنون رو به نزول و انحطاط داشته و اگر نگوییم که تعریفش غیرممکن است باید اعتراف کرد که بسیار مشکل است. در روشن شدن این مطلب کافی است که بدانیم که ابوالمنصور بغدادی حدود 1000 تعریف درباره تصوف جمع آوری کرده، (تاریخ تصوف، دکتر مهدیزاده، ص 4) و علت این مطلب این است که در تصوف در طول تاریخ دگرگونی های بسیار زیادی حاصل شده که تصوف در اسلام از زهد ابتدائی شروع تا اوج عرفان که امروزه بعضی عرفان را تکامل یافته تصوف می دانند علاوه بر اینکه در هر دوره در تصوف فرقه های گوناگون که حتی گاه در مقابل هم بودند پیدا شده اند که همین مکاتب متعدد و گاه متضاد نشان می دهد که تصوف واقعاً دارای چهارچوب منظم و قابل تعریف نیست و رد کردن آن به صورت مطلق و یا قبول کردنش بنحو مطلق درست نیست لهذا باید آراء و عقاید فرقه خاصی از صوفیه را که ما شخصاً با آن مواجه هستیم مورد شناخت قرار دهیم تا بتوانیم به صورت مستدل قبول یا رد کنیم. ولی با تأمل و کنجکاوی در آثار و نوشته های صوفیه اشاره به دو نوع مطلب بر می خوریم:
1. مطالب ساده و در خور مطالعه و احیاناً سودمند که از مذاهب و ادیان و اندیشه های مختلف چه از اسلام، مسیحیت، بودا، خسروانی، زردشت و افلاطون و دیگران، گرفته اند.
2. مطالبی نادرست و نابخردانه و خرافات آشکار و مطالب ضد دین و عقل و ادعاهای عجیب و غریب که گاه به خواب پریشان بیشتر شباهت دارد مانند معراج نامه بایزید بسطامی، شطحیات حلاج، دعاوی ابن عربی و کرامات شیخ احمد جامی که بسیاری از این مفاهیم در صورتی که به ظاهر آن اخذ کنیم با قرآن و حدیث و حتی عقل در تضاد هستند و واضح است که با این چند سطر نمی توان فرقه ها و عقاید و آداب و رسوم مصوفه را بیان کرد. بنابراین اگر خواسته باشید به صورت کامل پی به حقیقت این فرقه ببرید، به منابعی که در پایان می آید مراجعه فرمائید. با این حال به صورت مختصر بعضی کلیات که تقریباً مورد قبول فرق گوناگون تصوف است را ذکر می کنیم. یکی از ویژگی های این فرقه که همه محققین به آن اعتراف کرده اند التقاطی بودن این مکتب است. بدین معنا که مبانی خود را از ادیان و مذاهب و اندیشه های گوناگون مانند اسلام، مسیحیت، هندو، بودا، زردشت گرفته و از مزج اینها تصوف ایجاد شده که همین التقاطی بودن باعث ایجاد تضادهای در درون این مکتب شده، (جلوه حق، آیت الله مکارم شیرازی، ص 24) و اینکه بعضی دعاوی آنها با عقل و بعضی با دین و بعضی با هر دو در تضاد باشد که به مواردی اشاره می کنیم.این مخالفت با علم و دانش و اموری از علم و مدرسه و اینکه بشوی اوراق دفتر اگر هم درس مائی چنانچه جنید بغدادی که از بزرگترین مشایخ تصوف است می گوید: خواندن و نوشتن سبب پراکندگی اندیشه صوفی می شود، (آثار ادبی صوفیه، دکتر قاسم غنی، ص 506) و شیخ عطار در حالات بشر حافی که از عرفای بزرگ است نقل می کنند که هفت صندوق از کتب حدیث داشت که همه را زیر خاک پنهان کرد، (تذکره الاولیاء، جلد 11، ص 108). و بگونه ای تعلیم و تعلم بین آنها زشت بود که بدست گرفتن قلم را ننگ می دانستند، (نقد العلم و العلماء، ص 317)
. ب: شکستن حریم احکام دین برخی از گروه های صوفیان در زمینه های گوناگون احکام صریح و قطعی اسلام را زیر پا می نهند. مانند ترک نماز، رقص و سماع، ترک ازدواج، ریاضت کشی های سخت، عزلت و گوشه نشینی، ایجاد خانقاه، خرقه پوشی، خرد کردن شخصیت خود. در کتاب اسرار التوحید در حالات ابو سعید ابوالخیر که از بزرگان صوفیه است نوشته شده روزی بعد از دعوت به مهمانی سماع کردند و شیخ ما را حالتی پدید آمد... مؤذن بانگ نماز ظهر گفت و شیخ همچنان در حال بود و جمع در وجد و رقص می کردند. امام محمد قاینی (میزبان) گفت وقت نماز است شیخ گفت ما در نمازیم و همچنان در رقص بود امام ایشان را بگذاشت و در نماز شد. در ریاضت کشیهای ایشان درباره ابوبکر شبلی از بزرگان صوفیه نقل شده به اول که به مجاهده دست بر گرفت سالهای دراز نمک در چشم کشیدی تا در خواب نشود و گویند که هفت من نمک در چشم کرده بود، (تذکره الاولیاء، شیخ قربه الدین عطار، جلد 2، ص 164) و داستان معروف لُص (دزد) حمام _ که غزالی از یکی از شیوخ بنام ابن کزینی نقل می کند که: من زمانی وارد یکی از مناطق شدم و در آنجا حسن سابقه ای پیدا کردم. برای نجات از این حسن شهرت روزی به گرمابه ای رفتم و لباس گرانبهائی را دزدیده از گرمابه خارج شدم مردم دویدند مرا گرفته جامعه های گرانبها از من برکندند پس از این واقعه در میان مردم به دزد حمام مشهور شدم و به این وسیله نفس من راحت شد!! و غزالی هم این عمل را تأیید کرده که باعث تعجب دانشمند بزرگ ابن جوزی شده که می گوید آیا هیچ راهی صحیح برای اصلاح قلب نبود که به این گونه امور بپردازند و آیا رواست که مسلمان بر خود نام دزد نهد. که باید گفت این نهایت شکستن حریم احکام دین است. اما از نظر دین حکم این گروه چیست؟ کتابهایی در این زمینه نوشته شده و به جمع آوری روایاتی که درباره صوفیه وارد شده پرداخته اند که از همه مهمتر 2 کتاب است یکی کتاب حدیقه الشیعه محقق اردبیلی و یکی کتاب الاثنی عشریه شیخ حر عاملی که هر 2 از دانشمندان بسیار معروف شیعه هستند. برای نمونه فقط یک حدیث معتبر و صحیح که در هر 2 کتاب ذکر شده بسنده می کنیم.