🎙...قصه‌ شعر... 🔹 مجلس یازدهم؛ 🔹 ۱۳ اسفند ماه ۱۴۰۱ #فروغ_فرخزاد عروسک کوکی/ دیدار در شب/ هدیه/ بعد از تو #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... 🔹 مجلس دوازدهم؛ 🔹 ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۱ #فروغ_فرخزاد آیه های زمینی/ تولدی دیگر/ من از تو میمردم/ فتح باغ #قصه_شعر @soha_sima

. گوش هم مثل چشم است... نه چشم مثل دوربین فیلم‌برداری است و نه گوش مثل دستگاه ضبط صوت که هر چه از خاطرشان گذشت را ثبت و ضبط کنند. گرچه دوربین و ضبط صوت هم همه‌چیز را ثبت نمی‌کنند و باید به محدوده‌شان نزدیک شد تا نور و نوار شما را دریافت کنند. اما راستی محدوده‌ی ثبت در خاطر آدم‌ها کجاست و بعبارتی مردمان به چه سخنی گوش می‌دهند و چشمانشان خریدار بلیط تماشای چه نمایشی است؟ مراد سعدی از اینکه می‌گفت: رهین منت گوش گران خویشتنم که تا بلند نباشد سخن نمی‌شنوم این نیست که گوشش سنگین شده و برای شنیدن سخن دون نیاز به سمعک دارد. گوش او حساس به سخنی ساده و شیرین از سنخِ سخن خودش بود. ولی او تفاوت سخن بلند و دون را از کجا در می‌یافت؟ می‌توان گفت که حداقل او به این معنی اعتنا داشته و چشم به‌‌درِ شنیدنِ سخن بلند بوده است. سخن بلند با جان بیقرار پیوند دارد و نشانی بلندی‌اش هم این است که انتظار ما را پاسخ می‌گوید! مثل دختر بچه‌ای که منتظر شنیدن صدای چرخیدن کلید در قفل خانه پشت در نشسته است و با شنیدنش جان تازه می‌گیرد. خطابِ صدای کلید،با جان دختربچه است و راستی چه صدای بی‌سود و ثمری است و جان هم عجب دیوانه‌ای است و با چه‌چیزهایی که خوش است! دختربچه ممکن است بزرگ شود و دیگر گوش گرانش تحلیل رود و سنگین شود چرا که اگر این انتظار نباشد گوش‌ها هم از کار می‌افتند و دردا که دیگر فریاد بلند هم کارساز نیست و حتی ممکن است گوش‌ها را کر سازد و عادی شود. و حقا که ما این جهان سود و ثمرخواه را تجربه کردیم و دیدیم که خیرش به هیچ‌‌یک از ما نرسید و نمی‌رسد! وقتی همه سودخواه و جانب‌دار خوداند نتیجه لاجرم جدایی و تنهایی است! شاید مقدمه بی‌ربط جلوه کند اما در این شهر دختری زیسته که انتظار کودکی‌اش را از دست نداده و گزارشی از جهان ما آورده و جانش به تبعیت از زبانش، جانِ بی‌غرضی است و با ما به‌زبان دختر و خواهر و مادرانمان سخن می‌گوید. گمان من این است که او جسارت کرده و ما را همدرد و غمخوار خویش پنداشته و اجازه داده که ما درد و رنج و تنهایی و جزیی‌ترین خاطراتش را (حتی اگر به قیمت آن تمام شود که از چشممان بیافتد) با بیشترین وضوح ببینیم و بخوانیم و همین جسارت او را قهرمان خاطر خیلی از ماها کرده که از ترس، هزار قفل بر قلب و زبان خود زده‌ایم. اگر بپرسید چه‌چیزی این جسارت را به او داده می‌گویم زبان ساده و بی‌تکلف و عهد مادرانه‌ای که به او این باور را داده، که تنها چنین سخنی راه و چاره‌ساز و سازنده زندگی او و ماهاست و مابقی همه از یاد می‌رود! ماهم گاهی خود را از دست زبانمان عاجز می‌یابیم و آن را بابت رفق و رفاقتش لعن و نفرین می‌کنیم که چرا بی‌موقع باز می‌شود. ولی بهرحال می‌دانیم حق همان است که زبانمان گفت و ما و هستی‌مان را به‌دنبال خود به‌میدان کشید و در خطر انداخت و بَدل به‌خاطره و یادی راست و استوار در زبان خود و دیگران می‌کند. شاید این دعایی است که پدرمان ابراهیم در حق خود روا داشت که: واجعل لی لسان صدق فی الآخرین واجعلنی من ورثه جنه النعیم! لسان صدق یعنی سخنی که جاودانه و ماناست و همه لاجرم باید بپای آن بیایند و خود را به آن بسپارند و وارث بهشت شدن هم همین است. با این زبان و جسارت کردن به بیانش می‌شود مثل حافظ و سعدی و .... جاودان ماند و ماندگار شد و بدون آن باید جهنم ترس از مرگ و ناکامی زندگی و فراموشی را تجربه کنیم. ما خوب دریافته‌ایم که راز جاودانگی در یادها ماندن است بشرط آنکه آن‌را با پا بر روی سن گذاشتن و مشهور و سلبریتی شدن اشتباه نگیریم و باید از خود بپرسیم که چرا چنین تمنایی ما را از مرگ رمانده و مُصر بر ماندن کرده است؟ و آن‌ها که ماندند چگونه ماندند؟ ▪️ جادوی جاودانگی مجموعه‌ای از گفتگوها و نامه ها و سخنان فروغ است که می‌شود با هم‌سخنی و انس با سادگی‌اش شیرینی عمق صبر و انتظار و درد و عزم زندگانی را دریافت و باور کرد و همراه خواجه خواند: خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد بگذر ز عهد سست و سخن‌های سخت خویش ▫️شهاب‌الدین کرمانی #قصه_شعر مجلس بیست و چهارم، امشب ساعت ۲۲ #فروغ_فرخزاد @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... 🔹 مجلس بیست و چهارم؛ 🔹 ۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد کتاب؛ جادوی جاودانگی نامه‌ها مصاحبه‌ها داستان‌ها و مقالات #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... 🔹 مجلس بیست و پنجم؛ 🔹 ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد گفتگوی دوم کتاب جادوی جاودانگی شعر: کسی که مثل هیچ کس نیست #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... 🔹 مجلس بیست و ششم؛ 🔹 ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد گفتگوی سوم کتاب جادوی جاودانگی #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... 🔹 مجلس بیست و هفتم؛ 🔹 ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد گفتگوی چهارم کتاب جادوی جاودانگی شعر: عروسک کوکی/ هدیه #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... 🔹 مجلس بیست و هشتم؛ 🔹 ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد گفتگوی چهارم کتاب جادوی جاودانگی شعر: دیدار در شب #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... 🔹 مجلس بیست و نهم؛ 🔹 ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد گفتگوی چهارم کتاب جادوی جاودانگی شعر: مرداب #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... 🔹 مجلس سی‌ام؛ 🔹 ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد شعر: عصیان(خدایی)/ شعری برای تو گفتگوی پنجم کتاب جادوی جاودانگی #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... مجلس سی‌و‌یکم؛ ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... مجلس سی‌و‌دوم؛ ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد گفتگوی پنجم کتاب جادوی جاودانگی شعر: "ره‌گذر و بلور رویا" از دفتر عصیان باد مارا خواهد برد از دفتر"تولدی دیگر" #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... مجلس سی‌و‌سوم؛ ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد گفتگوی پنجم کتاب جادوی جاودانگی شعر: "جمعه" و "ای مرز پرگهر" از دفتر تولدی دیگر #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... مجلس سی‌و‌چهارم؛ ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد گفتگوی پنجم کتاب جادوی جاودانگی شعر: "غزل" و "در آب های سبز تابستان" و "میان تاریکی" از دفتر تولدی دیگر #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... مجلس سی و پنجم؛ ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد گفتگوی پنجم کتاب جادوی جاودانگی شعر: "ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد" #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... مجلس سی و ششم؛ ۱ خرداد ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد گفتگوی ششم کتاب جادوی جاودانگی شعر: "روی خاک" و "آفتاب میشود" و "گذران" از کتاب تولدی دیگر #قصه_شعر @soha_sima

🎙...قصه‌ شعر... مجلس سی و هفتم؛ ۳ خرداد ماه ۱۴۰۲ #فروغ_فرخزاد گفتگوی هفتم کتاب جادوی جاودانگی شعر در رثای فروغ: "مرثیه شاملو" و "دریغ و درد اخوان‌ثالث"و "دوست سهراب سپهری" #قصه_شعر @soha_sima