eitaa logo
سهیل سلیمی
1.7هزار دنبال‌کننده
530 عکس
418 ویدیو
3 فایل
نویسنده و فیلم‌ساز متخصص مطالعات استراتژیک مشاور رسانه‌ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران 🎭کانال آپارات www.aparat.com/SOHEIL_SALIMI 🌐وبلاگ رسمی سهیل سلیمی www.soheilsalimi.blogsky.com 📩ارتباط: eitaa.com/SOHEILSALIMI1 کانال 👇
مشاهده در ایتا
دانلود
من نبودم دستم بود، تقصیر پادشاه بود! | تحلیل کوتاه انیمیشن "هیولای دریا" ساخته کریس ویلیامز | محصول نتفلیکس | قصه‌ی به ظاهر تکراری "هیولای دریا" داستانِ مبارزه‌ی مردمی از تمدن غرب است که سال‌ها از هیولاهای دریایی آسیب دیده‌اند و هزاران دلاور و جنگجو در این راه از دست داده‌اند و ناگهان از طریق شجاعت دخترک دورگه‌ای می‌فهمند که هیولاها اصلا هم بد نیستند بلکه پادشاهان جهت منافع خودشان آنها را بد جلو داده‌اند تا از این طریق ضمن کنترل جامعه، ثروت‌شان را هم افزایش دهند و به بهانه مبارزه با هیولاها سرزمین‌هایشان را گسترش دهند. از ترکیب جمعیتی و نژادهای استفاده شده در فیلم مشخص است که منظور از این سرزمین تمدن غرب و پادشاهی این تمدن بر جهان است. اما هیولاها که دو تای آنها در فیلم به وضوح به آنها اشاره میشود در واقع تمدن‌های خفته‌ای هستند که سالیان سال توسط تمدن غرب به زور قدرت سرکوب شده‌اند. هیولای سبز و هیولای قرمز. از آنجا که تمدن غرب به دنبال نابود کردن ارزش‌های الهی است، هیولای سبز که در فیلم نماد تمدن اسلامی است را می‌کشد اما هیولای قرمز که نماد سوسیالیسم و خصوصا چین است، را از طریق دخترکِ دورگه کنترل می کند، و دخترک سوار بر گُرده‌ی هیولا، پادشاه را رسوا می‌کند و مردم را از صدها سال جنگ برای دوام آن امپراطوری نحس آگاه می‌سازد. چرا؟ تا جنگ تمام شود؟ 📒ادامه 👇🏼👇🏼👇🏼
چرا چند سال است که در آثار متعدد رسانه‌ای، تمدن غرب به چنین خودزنی دست زده است؟ یکی از روش‌های پاک کردن حافظه تاریخی ملت‌ها این است که با اظهار دوستی و گاه ندامت از کرده‌های پیشین آن‌ها را از اقدام متقابل یا انتقام منصرف کنند و اصطلاحا گذشته را در گذشته جا بگذارند! تمدن غرب رو به افول و نابودی است، و بسیار از آن روزی که تبدیل به یک سری دولت شهر فروپاشیده شده هراس دارد. پس از طریق ساخت آثاری اینچنین سعی دارد تا سرمایه اجتماعی و سبک زندگی اش را حتی بعد از پایان هژمونی سیاهش حفظ کند. مهمترین حسی که بعد از تماشای این انیمیشن و آثاری از این دست مانند "پاندای کنگ‌فوکار" یا "چگونه اژدهای خود را تربیت می‌کنید" در ناخودآگاه مخاطب شکل می‌گیرد این است که؛ {ما "تمدن غرب" در حال نابودی هستیم و دیگر سر جنگ با شما را نداریم، لطفا! بعد از نابودی قدرت و هژمونی ما، به ما حمله نکنید! و ما را نکشید! و ما را نخورید!، هرچه بوده تقصیر فرمانروایان بوده، ما فریب خورده ایم و پشیمان. قلب مهربان شما را پشت چهره‌ی هیولایی‌تان! ندیده بودیم‌، شرمنده!}. بی تردید این گونه آثار در قلب مخاطب نا‌آگاه و روشنفکرهای کوته نظر بسیار تاثیرگذار است و نوعی خلع صلاح فکری و اعتماد حماقت‌بار به تمدن غرب ایجاد می‌کند. این مدل استراتژی‌های کنترل افکار عمومی از طریق اظهار ضعف، در طول تاریخ و در موارد متعدد، در آستانه‌ی شکست‌های بزرگ بسیار توسط غربی رخ داده است. نباید اجازه داد که حافظه تاریخی مردم و خصوصا انسان ایرانی از جنایت‌هایی که حاکمان تمدن غرب با حمایت مردمی علیه مردم ما انجام دادند از خاطر برود. حفاظت از حافظه‌ی تاریخیِ ملت و تمدن ایران اسلامی نباید لحظه ای به دست فراموشی سپرده شود. سهیل سلیمی هیولای دریا حافظه تاریخی هیولای سبز اسلام هیولای قرمز سوسیالیسم هیولای زرد بودیسم سهیل سلیمی سهیل سلیمی کارگردان تمدن غرب استعمار جهاد تبیین 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI
🟥👇🏼🟥👆🏻🟥👇🏼🟥👆🏻🟥👇🏼🟥👆🏻🟥 | صفحه اختصاصی دیدگاه و نظرات مخاطبان جهانی فیلم سینمایی "فرشتگان قصاب" راه اندازی شد. | این مجموعه شامل آرا و نظراتِ مخاطبان جهانی فیلم سینمایی "فرشتگان قصاب" به نویسندگی و کارگردانی: سهیل سلیمی و تهیه کنندگی: محمد قهرمانی می‌باشد. در این مجموعه نظرات مخاطبانی از ترکیه، انگلیس، آمریکا، اندونزی، استرالیا، نیجریه، کانادا، سوریه، اسپانیا، هند، آلمان و فرانسه، در قالب "عکس نوشت" گردآوری و منتشر شده است. در میان این مخاطبین، افراد صاحب نامی چون (استیو بسویک تهیه کننده فیلم لژیون) و (مایکل کاسیا نویسنده فیلم مخروط کاج چسبنده) و (استیوارت مکنیون تهیه کننده سریال مردی در قلعه بلند) نیز دیده می‌شود. https://soheilsalimi.blogsky.com/%d8%af%db%8c%d8%af%da%af%d8%a7%d9%87-%d9%88-%d9%86%d8%b8%d8%b1-%d9%85%d8%ae%d8%a7%d8%b7%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d9%87%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b3%db%8c%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c%db%8c-%d9%81%d8%b1%d8%b4%d8%aa%da%af%d8%a7%d9%86-%d9%82%d8%b5%d8%a7%d8%a8-%d9%86%d9%88%db%8c%d8%b3%d9%86%d8%af%d9%87-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%b1%d8%af%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d9%87%db%8c%d9%84-%d8%b3%d9%84%db%8c%d9%85%db%8c
کانال اختصاصی سهیل سلیمی 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI
آیا از جنایتی نامرئی که در نزدیکِ شما در حال وقوع است خبر دارید؟ 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 👇🏼 👇🏼 👇🏼 👇🏼 👇🏼 👇🏼 👇🏼 👇🏼 👇🏼
مستند جنایت نامرئی نویسنده و کارگردان: سهیل سلیمی مستند جنایت نامرئی پاسخی است به دها سوال پیچیده در حوزه حکومت‌ها و جهان پیرامون ما. جهانی که گلوبالیست‌ها و کانون‌های بزرگ تصمیم‌گیری مانند بنیاد راکفلر و گروه بیلدربرگ و دانشگاه جان هاپکینز و... برای آینده‌ی آن تصمیم گیری می‌کنند. این مستند سوالاتی را که سال‌ها به دنبال جواب‌شان می‌گشتید پاسخ داده است. سوالاتی مانند: آیا بیماری‌های جدید محصول طبیعت هستند یا آزمایشگاها؟ آیا تجارت سلامت با بیماری‌های جدید رونق می‌گیرد یا بیماری‌ها سلامت را به مهمترین تجارت جهان مانند تجارت سلاح و تجارت موارد مخدر تبدیل کرده‌اند؟! آیا تولید علم در جهان کنترل می‌شود؟ آیا علم هم مافیای خاص خودش را دارد؟ آیا علم و مقالات علمی سانسور می‌شوند؟ آیا سلاح‌های بیولوژیک فقط در جنگ استفاده می‌شوند یا در زمان صلح هم اهداف خود را مورد هجوم قرار می‌دهند؟ آیا رسانه‌ها بخشی از یک پاندمی هستند؟ آیا در مقوله جمعیت و کاهش جمعیت! و ارتباط آن با اقتصاد و طرح‌های سازمان‌ها و نهاد‌های بین‌المللی برای کنترل جمعیت ارتباطی وجود دارد؟ آیا از نقش بیماری در تصرف قاره‌آمریکا توسط اروپائیان و کشتارِ بومیانِ آمریکا و ظهور امپراتوری ایالات متحده اطلاع دارید؟ آیا در طول تاریخ جنگ‌هایی بوده که از طریقِ بیماری‌های واگیردار به شکست یا پیروزی‌های بزرگ بیانجامد؟ آیا می‌دانید در دوران مدرن بیماری‌های ساخته‌ی دست بشر در کدام کشورها ساخته و یا آزمایش شده است؟ آیا حفاظت از جمعیتِ بیمار و کهن‌سال با نگاهِ علم مدرن و ایدئولوژی لیبرالیسم و کپیتالیسم، مقرون به صرفه است؟ آیا ارتباطی میان موارد زیر می بینید؟ (لطفا توضیح کامل بدهید) فروپاشی اقتصادی آمریکا در سال 2001 که بحرانِ دات‌کام معروف شد، خروج آمریکا از کنوانسیون منع اشاعه سلاح‌های بیولوژیک و سموم در همان سال و پیرو آن، فرو ریختنِ برج‌های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک در 11 سپتامبر 2001 و تصرف عراق و افغانستان توسط ایالات متحده آمریکا. گزارش بانک جهانی در سال 2004 از تاثیرات کسری ۶۶۶ میلیارد دلاری بودجه آمریکا بر رشد اقتصادی کشورهای جهان، خصوصا کشورهای در حالِ توسعه، و تصویب قانون سپر دفاعی بیولوژیک آمریکا در سال 2004. سقوطِ اقتصادی سال 2008 و جنگ‌های متعدد در آفریقا و غرب آسیا (خاورمیانه) ورشکستگی یونان با مدیریت بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول. ظهور پدیده‌ای بنام داعش در 2013! کشته شدن قریب به هشت‌هزار نفر در حج سال 2015-1394. جمع آوری ژنوم نژادهای مختلف بشری از کشورهای مختلف، با عجله و فشار تبلیغاتی فراوان تا قبل از سال 2019. بحران بدهیِ جهان که از اواسط دهه نود شروع شده بود و در سال 2019 از مرزِ 55تریلیون دلار عبور کرد! تظاهراتِ مردم در اروپا و آمریکا برای نجاتِ شرایطِ اقتصادی (خصوصا در فرانسه و آمریکا)! شکست داعش توسط ایران، شهادت سپهبد سلیمانی توسط ایالات متحده آمریکا و ظهورِ ویروسِ سارس-کوو2 یا همان کرونا یا کووید19! آیا می‌دانید آمریکا با بیش از 30تریلیون دلار چین با 8 تریلیون دلار و انگلیس با قریب به 4 تریلیون دلار، فرانسه 5/3 تریلیون دلار، آلمان با 4 تریلیون دلار، برزیل 2 تریلیون دلار و کشور کوچک ژاپن با قریب به 15 تریلیون دلار مهم‌ترین بدهکاران اقتصاد جهان هستند؟ آیا از کاربرد ژنوم انسان در ساخت سلاح‌های بیولوژیک و برقراری توازن جمعیت اطلاع دارید؟ آیا شیوع گسترده‌ی بیماری‌های تنفسی در مسیر اربعین در عراق را در حالی که هیچ شهر دیگری جز کربلا و نجف آلوده نمی‌شوند، اتفاقی می‌دانید یا محصول یک حمله بیولوژیک؟ کشته شدن هشت هزار نفر در فاجعه منا 1394 که علت آن ازدحام! و یکی دو ساعت! تشنگی! اعلام شد را چقدر حمله‌ی بیولوژیک و مسمومیت با گاز می‌دانید؟ در حوزه‌ی اقتصاد با توجه به نظریات فروپاشی اقتصاد جهان: مانندِ کتاب "سقوط آزاد" اثرِ ژوزف استیگلیتز و توابینِ علم اقتصاد به سَرکردگیِ راث ‌اَشکرافتس. چطور جهان را تفسیر می‌کنید؟ چگونه تورم از کشورهای توسعه یافته، خصوصا آمریکا به دیگر کشورها صادر می‌شود؟! جایگزینی پشتوانه‌ی پول که طلا بود با نفت و سپس با دلار چگونه رخ داد؟ نقش فرانسه در خروج طلاهایش از آمریکا و اعلام زنگ خطرِ پول کاغذی چه بود؟ از چه زمانی کشورهای جهان به این نتیجه رسیدند که معیار دلار باید کنار گذاشته شود؟ نسبت توازن جمعیتِ مولد و جمعیت سربارِ اقتصاد چه تاثیری در بدهی داخلی و اقتصاد آمریکا دارد؟ توازن جمعیتِ استفاده کننده از دلار در جهان، چه تاثیری در اقتصاد آمریکا دارد؟ بحران فقر و پیری و بیماریِ جمعیت در کشورهای توسعه یافته! چه تاثیری در سیاست‌گذاری‌های بانک‌ها و بیمه‌ها و خدمات‌درمانی گذاشته است؟
علتِ بدهی دولت‌های جهان و شرایط اقتصادی جهان و ارتباطشان با جنبش‌های گوناگونِ رخ داده مانند جنبش جلقه زردها در فرانسه و جنبش ضد طمع در آمریکا چه می‌دانید؟ در دکترین مجمع جهانی اقتصاد با عنوان "ریستِ بزرگ یا بازنشانیِ بزرگ"، از کاهش جمعیت! جهان به عنوان راه‌حل مُعظلات جهانی یاد می‌شود. آیا با توجه به شرایط وخیم اقتصاد جهان، منظور کاهش طبیعی است یا کشتار فوری؟ چه رابطه‌ای میان پول، جنگ و بیماری‌ها وجود دارد؟ چرا اغلب ثروتمندان جهان از سهامدارانِ عمده‌ی شرکت‌های خدماتِ درمان و داروی‌سازی هستند؟ آیا بیماری‌ها و گونه‌های جدید بیماری‌ها، محصول جدید کمپانی‌های ارائه دهنده‌ی خدمات درمان است؟ مانند ویروس‌ها و آنتی‌ویروسهایی کامپیوتری که اغلب محصول یک شرکت هستند! از واحد731 ژاپن تا پروژه‌های "اِم‌کی اُلترا" و "تاسکیگ" "112" در ایالات متحده، و آزمایش سلاح‌های بیولوژیکِ شیمیایی، میکروبی و ویروسی و مخدرها و روان‌گردان‌ها و تاثیرات شوک‌های الکتریکی بر ساختار الکتروشیمیایی بدن انسان، اطلاعی دارید؟ آیا کرونا محصولِ آزمایشگاه‌های بیولوژیک آمریکاست؟ اگر بحران اقتصاد و بحران توازن جمعیت راه‌حلی جز جنگ بیولوژیک ندارد، کدام کشور یا کدام کشورها توان استفاده از این راه‌حل را دارند؟ چه کسی بیشترین سود را از فراگیر شدنِ کرونا بُرده است؟ چه اهداف کلان و خُرد دیگری جز حل مشکل اقتصادِ جهان در این جنگ بیولوژیک پنهان شده است؟ آیا می دانید وحشت و ترس چه تاثیری در سیستم ایمنی بدن دارد؟ آیا می دانید بمباران خبری، پروتکل‌های بهداشتی، زمینه‌ چینی‌های غذایی و دارویی (مانند جمع آوری راینیتیدین به بهانه سرطان‌زا بودن، که می‌توانست با کاهش اسید معده از اسیدی شدنِ دهان و نای جلوگیری کند، با توجه به اینکه ویروس‌ها و اساسا کرونا‌ویروس عاشق فضای اسیدی است، و یا عدم چاپ و نشر مقالات تحلیلی و منتقد در مورد واکسن‌ها با دستور سازمان بهداشت جهانی از دو سال قبل از شیوع کرونا در مجلات معتبر علمی) و حملات رسانه‌ای و شبه علمی، همگی بخشی از یک پازل بزرگ برای کشتار مردم جهان است؟ آیا با شناخت ایدئولوژیک غرب در ساحت لیبرال‌دموکراسی و کپیتالیسم، و برده‌داری نوینِ این مکتب فکری آیا نشانه یا نشانه‌هایی از وجود فلسفه‌ای مشخص برای اشاعه‌ و استفاده از سلاح‌های بیولوژیک وجود دارد؟ آیا با توجه به آمار و ارقام ارائه شده از میزان کشته‌های بیماری کرونا در کشورهای مختلف و با تطبیقِ آمارهای میزانِ کشته‌های: افراد فقیر، رنگین پوست، ازکارافتاده، بیمار و کهن‌سالان، به ارتباطی معنادار از ایجاد توازن جمعیت با سلاح‌های بیولوژیک می‌رسیم؟ آیا می دانید جهان نه دو جنگ جهانی بلکه چهار جنگ جهانی را تجربه کرده است؟ آیا می دانید امروز جهان در درون جنگ جهانی چهارم به حیات خود ادامه می‌دهد؟ آیا می‌دانید جنگ جهانی چهارم، جنگ شمال و جنوب نام دارد؟ جهان پسا کرونا چه شکل و ویژه‌گی‌هایی خواهد داشت؟ آیا از طرح حاکمیتِ واحد جهانی مطلع هستید؟ آیا از جنایت نامرئی با خبر هستید؟ پاسخ تمام این سوالات و بیشتر را در مستند پژوهشیِ جنایت نامرئی به تهیه کنندگی سهیل سلیمی می‌توانید ببینید. مستند جنایت نامرئی در چهار قسمت و در موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی ساخته شده است و نویسندگی و کارگردانی آن ره عهده‌ی سهیل سلیمی بوده است. عناوین هر قسمت به ترتیب به این شرح است: قسمت اول: جهان در آشوب – قسمت دوم: توازن جمعیت و جنگهای ترکیبی، راه حلی برای تمام فصول – قسمت سوم: جلیقه زرد که باشی می‌میری – قسمت چهارم: جنگ جهانی چهارم. عوامل تولید این اثر عبارتند از: مجری طرح: ستیف ربیعی / مدیرتولید: محمد حسین اکبری / فیلم‌بردار: محسن استیری / تدوین و صداگذاری: الهه شیرازی / آهنگساز: سهیل سلیمی / تنظیم: کیوان کریمی / موشن گرافی: سمانه ضیائی / راوی: منوچهر زنده دل. جنایت نامرئی 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI
کسی چه می‌داند، شاید روایتِ تاریخ چیز مهمی باشد! نویسنده: سهیل سلیمی 📒🟥📒🟥👇🏼
چیستی، چرایی و چگونگیِ قصه های تاریخی همانطور که اهل معنا و تفکر آگاهند و می‌دانند برای شناخت درست و فهم دقیق هر پدیده‌ای در چیستی و چرایی و چگونگی آن باید مداقه نمود. از این منظر در این کوتاه نوشت گریزی میزنم به اهمیت روایت قصه‌های تاریخی، خصوصا تاریخ باستانِ ایران زمین، که جای آن در رسانه‌های ما به شدت خالی است و این کوتاهی در بیان روایت‌های تاریخی، از سرزمینی که قریب به ده هزارسال تاریخ تمدن دارد، می‌تواند در جنگ رسانه‌ای نوین تا حد یک تهدید در حوزه امنیت ملی، کشور را به چالش بکشد. تاریخ ایران عزیز ما یکی از دراماتیک ترین و پر فرازو نشیب ترین روایت‌هایی ست که در پهنه‌ی عالم رقم خورده است و هزار آه و افسوس که این عظمت تاریخی در قاب رسانه های ما هیچ جایگاهی ندارد. چیستی! قصه های تاریخی به عمق خود تاریخ، معنا، به دوش می کشند. قصه های تاریخی گونه ای آشنا از آنچه که انسان، مبهم می پندارد را به او ارائه می کنند که مخاطب به دنبال خودش یا خواسته ها و باورهای خودش در درون آنها به سَیلان در می آید. در این گونه آثار، باورها و نگاه مخاطب در قلمرو تاریخ شناور است و می توان قایق عواطف و احساسات مخاطب را، گاه در آرامشی رویایی و گاه در طوفانی عظیم فرو برد. هر چه در عمق تاریخ پیش می رویم قهرمانان عظیم تر و ضد قهرمانان آن مهیب تر می شوند و افسانه ها و اسطوره ها سر بلند می کنند و مخاطب را به جهانی از رویاهای بزرگ تاریخی دعوت می کنند. تاریخ جولانگاه قصه هایی است که انسان ها در فطرت و ناخودآگاه خود آنها را می پذیرند. زیرا قصه های تاریخی و اساطیری اساسا بر مبنای فطری ترین تمایلات انسان شکل گرفته اند. تاریخ همانند یک دانشگاه بزرگ است که انسان را در زوایای مختلف به انسان می شناساند. تاریخ روند تکوین و تکرار انسان است و تا جهان بوده و هست این تکوین و تکرار بی درنگ ادامه خواهد داشت. شاید یکی از بارزترین و مهمترین تعاریف را رهبر معظم انقلاب در هشتِ بهمنِ سال هزاروسیصدو هفتاد ارائه کردند؛ تاریخ، درس و گنجینه اطلاعات ما از گذشته بشریت است؛ سرگذشت ماست. مگر می شود نسبت به تاریخ بی اعتنا بود؟ همه علوم و همه معارف و همه تلاشهای بشری و همه آنچه که امروز در این صحنه عالم وجود دارد، فقط زمان حال است؛ میلیونها برابرِ این تلاشها در گذشته انجام گرفته است. سرگذشت اینها، یعنی تاریخ.» و هفده سال بعد در نوزده اردیبهشتِ هشتادوهفت تعبیری دقیق از اهمیت عبرت گرفتن از تاریخ را بیان کردند که؛ «می خواهیم از راه شناختن تاریخ خود، گذشته خود و برجستگان این تاریخ، خود را درست بشناسیم؛ امروزمان را درست بفهمیم و راه فردامان را تشخیص بدهیم و باز کنیم... ما به گذشته که نگاه می کنیم، با این چشم نگاه می کنیم. گذشته برای ما یک وسیله و آئینه ای است؛ مایه عبرتی است تا راه آینده مان را هموار کنیم.» چرایی! وجود قصه های تاریخی در راز بی بدیل هستی نهفته است، در تکوین و تکرار. شناخت تاریخ و تکوین و تکرار آن برای فهم بهترِ شرایط امروز و آینده ضروری است. زیرا امروز همان دیروزِ فردای ماست! جامعه ای که تاریخ را نمی داند تجربه ها را تجربه می کند و طعم شکست های پی در پی را برای رسیدن به یک پیروزی ناچیز می چشد. جامعه ای که تاریخ را نمی داند در پنچه ی تجربه های کشنده اسیر خواهد شد، چنان که نتیجه ی این نا آگاهیِ تاریخی چیزی جز زوال آن جامعه را به دنبال نخواهد داشت. از سوی دیگر انسان و جامعه ی آگاه به تاریخ، می تواند با عبرت گرفتن از آن، تجربه های نویی را رقم بزند که آینده ای درخشان و روشن را برایش به ارمغان بیاورد. و باز به جمله‌ای از رهبر انقلاب استناد می‌کنم؛ «حافظه ی تاریخی یک ملّت نباید ضعیف بشود.» بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در هجدهم شهریور نود و چهار. این حافظه‌ی تاریخی در واقع منجر به هویت سازی برای انسان ایرانی می‌شود. هویتی که در دل خود صدهاهزار دلیل و مدرک دارد که باید به مهین عشق ورزید و دوستش داشت. در واقع وقتی از زاویه‌ی دشمن به این امر مهم تاریخی نگاه کنیم متوجه می‌شویم که چرا و چگونه دشمن با ساخت فیلم‌هایی همچون سیصد و تولید روزانه‌ی اخبار منفی از ایران، در تمام اعصار تاریخی به دنبال نابودی این هویت ملی انسان ایرانی است.
چگونگی! پرداختن به تاریخ، نیاز به داشتن فانوسی روشن برای درست دیدن تاریخ دارد. این فانوس روشن همان رجوع به بیان فطری تاریخ است. در چگونگی بیان تاریخ، فطرت بشر باید مبنا باشد. نمایش حرکت سختِ عبور از میان شر، به سمت خیر، نمایش فطرت تاریخ است. اگر این مسیر درست تصویر شود مخاطب هم بی تاب برای دیدن آن لحظه شماری خواهد کرد، اما اگر مسیر رسیدن به قله، نه از راه های دشوار و پیچ ها و گردن های مرگ آسا، بلکه از پله ای سهل، تصویر شود، مخاطب در ناخودآگاه و سپس در خودآگاه خود، از آن بیزار خواهد شد. برای مثال بشر هر چند خود، گاه زبان به دروغ می گشاید اما به شکل ذاتی و فطرتی از دروغ بیزار است و همین است که ضد قهرمان های دروغ گو را ابتدا دل فریب و جذاب می سازد اما آنجا که منافع مردم و باورهایشان مورد هجوم قرار می گیرد دیگر آن ضد قهرمانِ دل فریب را دوست ندارند و می خواهند که قهرمان شکست خورده ی قصه بر او چیره شود و ضد قهرمان فریب کار رسوا. همچنین بشر عشق را همواره در سینه ی خود فهمیده و تجربه های ریز و درشتی از آن را در طول حیات خود اندوخته است، اثر تاریخی مبطنی بر عشق یعنی اثری مبطنی بر فطرت. کیمیای عشق، همواره می تواند در هر دو جبهه ی خیر و شر خرج شود و کدام را به سوی دیگری بکشد. اما آنگاه که عشق زلال شود و قهرمانان عاشق پیشه از ضد قهرمانان هوس باز جدا گردند، دیگر کیمیای عشق جز برای خیر شمشیر نخواهد زد. داستان های تاریخی همواره بر بستری از گل های سرخِ عشق پهن می شوند تا تاریخ و قهرمانان اش در قلب مخاطب بنشینند. بشر از نمایش جنگ لذت می برد اما از فرو رفتن در جنگ پرهیز دارد و همین است که تاریخ و قصه هایش همواره میادین نبرد را بین خیر و شر صف آرایی می کنند تا ذات حق طلب بشر را بیدار کنند و ناخودآگاه بشر را به سمت خیر سوق دهند، تا با سَروری خیر، دیگر تیغی کشیده نشود و خونی ریخته نگردد. پس از آنکه بیش از یک دهه است که به دنبال ساخت سریال یا فیلمی از تاریخ باستان ایران عزیز بوده‌ام و متاسفانه حامی مالی برای تحقق این هدف و به تصویر کشیدن فیلمنامه‌هایم نیافته‌ام، به نظرم آمد که باید برای آیندگان از این مهمِ تاریخی سخنی بنویسم به امید روزی که شاید طلسم ساخت آثاری هویت ساز و هویت بخش از تاریخِ این تمدن کهن، بشکند. سهیل سلیمی 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI
🖤💔🖤💔🖤💔🖤
سگ آندُلسی سگ آندُلسی با گردن‌آویزِ وهابیت آیا آن که اولین سنگ را انداخت توی چاه، خودش پشیمان از کرده‌ی خویش به زاری خواهد نشست؟! خیلی وقت است که کلید خورده عملیات ترور، از همان زمانی که افسار فرهنگ و هنر کشور را دست لندن نشین‌ها و شبکه‌ها سعودی و انگلیسی و آمریکایی و رهروان راستین‌شان در ایران دادیم. از همان زمان که دیگر مهم نبود که در دانشگاه‌ها علم را با چه طعمی به خورد بچه‌های ما می‌دهند که بعد از دانشگاه دین و ایمانشان کم رنگ و کم رنگ‌تر می‌شود. این گلوله‌ها سال‌هاست که توی خشاب شبکه‌های اجتماعی پُر می‌شوند و کسی کاری به کارشان ندارد، اسلحه‌های تمام اتوماتیک سلبریتی‌های سیاسی و فرهنگی و ورزشی و... خیلی وقت است که کودکان یک ساله را نشانه رفته‌اند، فیلمش امروز که درآمد خیلی شوکه کننده نبود برای من، که سال‌هاست ارواح سرگردان کشته‌های گلوله‌باران رسانه‌های تمدن غرب را در صف نانوایی و تاکسی و اتوبوس شمارش می‌کنم. شاید اولین کشته همانی بود که بیست و چند سال پیش جلوی دانشگاه تهران از یکی از همان ارواح سرگردان که مدام وسوسه‌وار می‌گفت؛ فیلم، نوار، پاسور، چیزی می‌خرید که خودش هم می‌دانست کارِ خلافِ عقلی‌ست اما عقلش همراهش نبود و داشت خونریزی شدیدی می‌کرد از شدت گلوله‌ی وسوسه‌ای که خورده بود. امروز اما آن روح سرگردانِ پاسور فروش، زمزمه نمی‌کند، فریاد می‌زند و پاسور می‌فروشد، آن هم درست جلوی لباس فروشی که تیشرتی با پرچم آمریکا به ویترین زده و همسایه‌اش شلوارِ پاره‌ی دخترانه می‌فروشد با مانتوی جلو و عقب باز، با زیربغل توری! و باز کسی کاری به کارش ندارد، که امروز توی حرم یک کودک یک ساله تیر می‌خورد. حتی اگر همه‌ی کودکان یک‌ساله ایران از دست این گلوله‌های سربیِ داعشی‌های سلطنت‌طلبِ! تجزیه‌طلبِ چپِ لیبرال مسلک! جان سالم بدر ببرند، بازهم امانشان نیست از ارواح سرگردانی که در مهد کودک و دبستان تا دانشگاه برنامه دارند برای تیربارانشان و سند پشتِ سند رو می‌کنند برای آن، که مچ یکی‌شان را که می‌گیری می‌شود؛ سندِ2030. فارغ از صفِ نانوایی و تاکسی و اتوبوس، دکتر هم که می‌روی که به خیالت تحصیل کرده است! زخم می‌زند به تن ایران که آنفالوو نمی‌شود این کرونا و آنفلانزا از این مملکت که داروی انگلیسی و آلمانی و آمریکایی نمی‌تواند وارد کند. عملیات ترور، همان روزی کلید خورد که فیلم ایرانی جایزه‌ی تمدن غرب می‌گرفت برای کوبیدن هویت این سرزمین! و کسی کاری به کارش نداشت. عملیات ترور روزی کلید خورد که آقازاده و چاکرزاده برای دانشگاه‌های تمدن غرب سر و دست می‌شکستند و کسی کاری به کارشان نداشت! چه فهرست بلندی می‌شود نوشت از عملیات‌های ترور که کسی کاری به کارشان نداشت تا امروز کودک یک ساله تیر بخورد، آن‌هم در حرم اَمنِ شاهچراغ. ادامه👇🏼
خونی که حرم حضرت شاهچراغ را رنگین کرد، از چاقویی می‌چکد که تمدن‌غرب هرآن با رسانه‌هایش بر قلب این ملت فرو می‌برد و چون یک قاتلِ سریالیِ کینه‌جو و سایکوهیستریک لحظه‌ای از آن دست نمی‌کشد. چرا دست بکشد؟! هنوز طعم زیتون سیاهِ آندُلسی زیر دندانِ کرم‌خورده‌‌شان حسابی مزه دارد و بوی فتح را لابلای بوی الکل و ماریجوآنا به مشامشان می‌رساند، البته اگر بوی شلوارهای همیشه نیازمند به اُدکلن‌شان بگذارد!!! اصلا کل این غائله را همان ایده‌ی زیتونِ آندُلسی به راه انداخت!!! زن! زندگی! آزادی! شعار و حسرتِ همان‌هایی بود که آندُلس را به مسلخ بُردند تا مغزهای جلو و عقب باز شان، چند انگشت پایین‌تر از شِکم‌شان کار کند. و برای این حسرت احمقانه‌شان خونِ هزاران انسان ریخته شد. اما حتی آنها هم قبل از رسیدن به شعار و حسرت حماقت‌بارشان تیربارانِ شده بودند با تهاجم فرهنگی روم و شیاطین! آیا آن که اولین سنگ را انداخت توی چاه، خودش پشیمان از کرده‌ی خویش به زاری خواهد نشست؟! تلخ‌تر از مانتوهای جلو و عقب باز، مغزهای جلو و عقب ‌بازی هستند که سگ‌های آندلسی تمدن غرب، روز و شب در رفت و آمد در آن‌ها به سر می‌برند و به بهای خون هزارن کودک یک‌ساله‌ی دیگر گوش به بوق‌های رسانه‌ای وهابی‌هایی می‌دهند که از دهان متعفن‌شان هنوز بوی جسدهایی که تیر از داعش خورده به مشام می‌رسد. تسلیت کافی نیست، اما لازم است، شاید مرهمی باشد بر داغ وطن! وطنم تسلیت! با آرزوی صبر جلیل برای تمام بازماندگان رحمت خدا بر آنان که برای خدا و در حرم خدا جان به جان آفرین تقدیم کردند. سهیل سلیمی 5 آبان 1401
جنگ‌های سایبرنتیکی و شناختی و استراتژی اغتشاش به شیوه‌ی لوسیفر خرده مقاله‌ای پیرامونِ جنگ‌های "سایبرنتیکی و شناختی" و استراتژی ساخت مزذور و اغتشاشگر به شیوه‌ی لوسیفر با مقدمه ای بر مفهوم شناسی واژه "سایبرنتیک" بی‌گمان یکی از مراتب آگاهی در مسائل علمی شناخت دقیق ماهیت مطالب و گذاره‌هایی است که به عنوان ریشه‌ی کلام در مباحث و مسائل مطرح می‌شود. گاهی استفاده از یک واژه اشتباه یا نامرتبط می‌تواند در روند فهم یک گذاره مهم تاثیرگذار باشد. برای مثال در موارد بسیاری دیده‌ام که افراد با مدارک تحصیلی بالا فرق واقعیت و حقیقت را نمی‌دانند و به راحتی در جمله‌هایشان از این دو کلمه به‌جای هم استفاده می‌کند حال آنکه این دو در معنا بسیار متفاوت هستند. زیرا امر واقع به واقعیت می انجامد حال آنکه حقیقت از واژه حق منشعب می‌شود، واقع میان وقوع و عدم وقوع معنا می‌یابد و حقیقت از تقابل حق و باطل، و این یعنی این دو واژه هیچ ربط معنایی به هم ندارند اما متاسفانه در موارد بسیاری به جای هم استفاده می‌شوند. بعد از وقوع اغتشاشات اخیر در مهر ماه هزاروچهارصدویک مطالب زیادی با عنوان نبرد سایبرنتیکی یا جنگ سایبرنتیکی پیرامون تحریک و مدیریت اغتشاشگران در کشور مطرح شد که متاسفانه به دلیل عدم شناخت دقیق از واژه سایبرنتیک، نوعی اشتباه علمی را در فهم مسائل مرتبط آینده ایجاد خواهد کرد که باید از همین فرصت برای اصلاح آن بهره ببریم. 🟥 ادامه 👇🏼👇🏼👇🏼
اولین اشتباه ترجمه سایبر اِسپیس به فضای مجازی است. زیرا مجاز مترادف یا هم معنای سایبر نیست و حتی فضای مجازی اصلا مجاز نیست، یعنی فضایی غیر واقعی و خیالی و توهمی نیست بلکه واقعیتی است ناملموس یعنی تمامیت آن و حتی فعل و انفعالات آن کاملا واقعی هستند و آدم‌های واقعی می‌توانند در آن فعالیت کنند و سرگرم شوند، یا چیزی بیاموزند و یا فعالیتی اقتصادی انجام دهند. پس فضای مجازی ترجمه‌ای غلط از سایبر اِسپیس است و شاید مفهوم درست، "فضای واقعیت ناملموس" باشد. در بخش دوم خود واژه‌ی سایبر است که از کلمه سایبرنتیک که ریشه‌ی آن یک واژه‌ی یونانی ست برگرفته شده است. واژه‌ی کیبرنِتوس در یونان باستان و حدود بیست و پنج قرن قبل برای مفاهیمی چون حاکمیت، حکومت و کنترل، سُکانداری، هدایتِ همراه با کنترل کاربرد داشته است. پروفسور نوربرت وییِنِر در کتاب سایبرنتیک این مفهوم را این گونه بیان می کند؛ سایبرنتیک یا دانشِ حاکمیت و کنترل بر حیوان (انسان) و ماشین. پس بر خلاف تصوّر عامه سایبر و سایبرنتیک به معنای اینترنت و شبکه‌های فعال در آن نیست. با تعریف امروزی سایبرنتیک بر حاکمیتی اشاره دار که کنترلی همه جانبه بر انسان یا ماشین دارد و یکی از ابزارهایش اینترنت است که اتفاقا ابزار بسیار قدرتمندی‌ست. در سی سال گذشته تمدن غرب شیوه‌ی حاکمتش را از ساختار حاکمیت و کنترل بر اقتصاد و انرژی، فرهنگ و سیاست، اجتماع و قدرت نظامی به ساختار دوگانه‌ی اطلاعات-انرژی تبدیل کرده است. به همین جهت است که واژه‌ی سایبرنتیک که ظرفیت بالای معنایی دارد مفهومِ اجماع اطلاعات را در تمامی حوزه‌ها به دوش می‌کشد و برای تحقق تمامی گذاره‌های تمدنی تنها انرژی را برای پیش برد اهدافش نیاز دارد، خواه این انرژی انرژی فسیلی باشد و خواه انرژی‌های نوین. با نگاهی به شرایط جهان در عصر حاضر و با توجه به موقعیت فوق استراتژیکِ ایران اسلامی، در واقع وقتی از جنگ سایبری صحبت می‌کنیم باید بدانیم که با همان مفهوم جنگ هیبریدی یا جنگ ترکیبی طرف هستیم. تمدن غرب و همه دنبال روهای آنها از تمام ابزارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و رسانه‌ای، اجتماعی و نظامی(تروریستی) به اضافه‌ی ابزار بسیار قدرتمند اینترنت برای ضربه زدن به درخت تناور انقلاب استفاده می‌کنند و این جنگِ‌‌ترکیبیِ نوین، با این باز تعریف، معنای درست جنگ سایبرنتیکی است. در اغتشاشات اخیر برجستگیِ ابزارهای متکی بر اینترنت بسیار بارز و قابل تامل بود اما آنچه باید مورد مداقه قرار گیرد، تاثیر ابزارهای‌ دیگر برحاکمیت و کنترل بر اذهان اغتشاشگران و گروهایی که به پیروی از آنها به خیابان آمده بودند، است. بعد از مختصری که برای تبیین سایبرنتیک و جنگ‌های ترکیبی نوشتم باید به یکی از مهم‌ترین زیرشاخه‌های جنگ‌های ترکیبی اشاره کنم، جنگِ شناختی! واژه‌ی شناخت، که ترجمه‌ی کوگنِیتیو است به این معنا مد نظر است که چگونه ابزارهای حاکمیت و کنترل، که دشمن از آنها بهره می‌گیرد، باورها و زاویه‌ی نگاه مخاطبان را تغییر می‌دهند، و آنقدر این کار را با دقت و وسواس و به کرّات انجام می‌دهند که به قول قدیمی‌ها اگر بگویند ماست سیاه است، مخاطبان‌شان می‌پذیرند. شاید در نگاه اول ماهواره‌ها و شبکه‌های معاند و ابزارهای اینترنت محور به افکار ما خطور کنند، اما آموزش‌های دوران کودکی و مهد کودک‌ها، فیلم و انیمیشن‌ها، کتاب‌ها و مجلات، موسیقی‌های خصوصا با کلام، آموزش‌های موسسات خصوصی در حوزه‌های گوناگون، آموزش عالی از طریق کتاب‌های عموما ترجمه‌ای و صدها مورد دیگر که به روش‌های مختلف باورهای کودکان و جوانان و مردان و زنان کشور را تغییر می‌دهند، همه بخشی از جنگ‌های شناختی هستند که تمدن غرب با استفاده از افکار بیمار گونه‌ی استراتژیست‌هایش به آنها دامن می‌زند.
جرالد سگال استاد دانشگاهِ اورشلیمِ رژیم جعلی صهیونیستی بود، وی مسئول پروژه مطالعات تطبیقی براندازی سیاسی در کشورهای کمونیستی در موسسه سلطنتی امور بین‌الملل لندن و همچنین مدیر شورای تحقیقات اقتصادی و اجتماعی برنامه آسیا ـ پاسیفیک و عضو رسمی انجمن مطالعات بین‌المللی بریتانیا بود، که در 46 سالگی در اثر سرطان مُرد، و شاید یکی از مهمترین راهبردهای طراحی شده توسط سگال راهبردی بود که به اعتراف خودش با استفاده از روش "لوسیفر یا همان شیطان" برای هبوط آدم طراحی کرده بود. او به سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای غربی توصیه می‌کند که؛ "کشورهای اسلامی و آیت‌الله‌ها را باید با ترویج سکس و فرهنگ «والت دیزنی» در سرزمین‌هایشان آلوده کرد. این‌ها نیروهای مرگباری هستند که می‌توانند به‌وسیله «فناوری اطلاعات» و «توریسم» در کشورهای مدنظر و ایران آزاد شوند. غرب باید دشمنانش را شبیه خود کند و درعین‌حال باهوش و بردبار باشد. حالا زمان رها کردن سگ‌های جنگی جدید چون «مایکروسافت» و «میکی ماوس» است." جرالد سگال با باز تعریف استراتژی لوسیفر، علیه آدم (ع) برای تمدن غرب نقشه‌ی راهی تعریف کرده که اگر با دقت شرایط را بررسی کنیم سال‌هاست که غربی‌ها مشغول اجرای آن هستند، یعنی وسوسه و اغفال زنان برای هرزگی و فحشا و بدنبال آن قلیان تمایلات مردان برای فرو رفتن در این مرداب شهوت و هیجان، و در نهایت نابودی جوامع ِ هدف. حالا با دانسته‌های موجود از جنگ شناختی، که تمدن غرب در این سال‌ها علیه زنان کشور ما به راه انداخته می‌توان فهمید که چگونه استراتژی جرالد سگال در مد و پوشاک، در ضدیت با آموزش‌های دینی برای کودکان، در ترویج فرهنگ مصرفگرایی، در ترویج مسائل جنسی میان دختران و در ساخت میلیون‌ها ساعت برنامه‌های گوناگون در رسانه‌ها و بسیاری مواردِ دیگر خودنمایی می‌کند. تمام آنچه در این استراتژی جرالدسگال ارائه و تمدن غرب به دنبال مُحَقق کردن آن بوده، همگی بخشی از جنگ سایبرنتیکی یا همان جنگِ حاکمیت و کنترل است. با بازگشت به ابتدای متن باید یادآور شوم که فهم ما از واژه‌ها تاثیر به سزایی در فهم ما از جهان پیرامون و تهدیدات گسترده و روزمره ای دارد، که بی وقفه گریبان‌گیر مردم سرزمین‌مان است. در واقع با فهم درست، استاندارها، هنجارها، مقررات و سیاست‌های نوینی ایجاد خواهد شد که امکان فریب خوردن ما را خواهد گرفت. سهیل سلیمی فیلمساز و متخصص مطالعات استراتژیک مشاور رسانه‌ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران 22/مهرماه/1401 1. Cybernetic & Cyberspace 2. Cognitive 3. Norbert Wiener 4. Norbert Wiener - Cybernetics: Or Control and Communication in the Animal and the Machine 5. Gerald Segal 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI
ایران من! تو، سبز خواهی ماند، حتی در زردترین پاییزها! 📷 عکس از سهیل سلیمی 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI 🟥 @SOHEILSALIMI