◾️قال رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: وَ أَيْنَ مِثْلُ خَدِيجَةَ صَدَّقَتْنِي حِينَ كَذَّبَنِي النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِي عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِي عَلَيْهِ بِمَالِهَا
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: هرگزمثل خديجه پيدا نخواهد شد. خديجه در آن هنگام كه مردم مرا تكذيب كردند، مرا تصديق نمود، و مرا با ثروت خود براى پيشرفت دين خدا يارى نمود.
🏴سالروز وفات حضرت خدیجه کبری سلاماللهعلیها بر تمامی مسلمانان تسلیت باد.
#حضرت_خدیجه
#سخنرانی_های_ناب
@nab_menbar
دارستانی_عظمت_و_مقام_حضرت_خدیجه.mp3
7.53M
🎙توصیه میشود حتما گوش کنید👆
🎵قطره ای از فضائل و صفات حضرت(ام المومنین)خدیجه کبری سلام الله علیها
.
👈 #نشر_دهید
. اسـتـاد دارسـتانی
💬 #سخنرانی_های_ناب
@nab_menbar
12.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عظمت حضرت خدیجه سلام الله علیها از زبان رهبر انقلاب
وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت باد
💬 #سخنرانی_های_ناب
@nab_menbar
✨﷽✨
🔰عظمت حضرت خدیجه (س)
💬يكي از بانوان با عظمت كه در برابر بسياري از مصيبتها صبر كرد مادر حضرت فاطمه يعني خديجه ي كبري است. بعضيها به پيامبر اعتراض ميكردند كه تو چقدر نام خديجه را
مي بري. پيامبر فرمود: روزي كه هيچ كس به من ايمان نياورده بود اين بانو به من ايمان آورد. و همه ي مال و هستي خودش را در راه اسلام قرار داد. حضرت به اين بانو خيلي علاقه داشتند. در سيزده سال اول اسلام اين بانو مقاومت ميكند و پاداش اين صبر و مقاومت ولادت فاطمه است. اگر ما بخواهيم به امامان سلام بدهيم آنها را مفتخر به اين ميدانيم كه آنها فرزند خديجه ي كبري هستند. شيخ صدوق در كتاب امالي داستاني را از امام صادق (ع) نقل ميكند كه فردي از امام سوال كرد كه ولادت حضرت فاطمه به چه شكلي بود. امام فرمودند: بعد از ازدواج خديجه با پيامبر، خديجه از طرف زنان مورد تحريم اجتماعي قرار گرفت و كسي با ايشان رفت و آمد نمي كردند. حضرت خديجه غمگين ميشدند. تنهايي خيلي سخت است ولي ايشان اين سختي را تحمل كردند تا زمان بارداري ايشان فرا رسيد. امام ميفرمايد: فاطمه قبل از تولدش با مادرش صحبت ميكرد و او را دلداري ميداد. اگر عيسي در گهواره ميتواند سخن بگويد پس فاطمه هم در شكم مادرش ميتواند با مادرش صحبت بكند. يك روز پيامبر وارد خانه شدند و ديدند كه او با كسي دارد صحبت ميكند ولي كسي در خانه نيست. خديجه گفت كه نوزاد با من انس گرفته است و صحبت ميكند. در روز تولد، پيامبر براي زنان پيام فرستاد كه به كمك خديجه بيايند ولي آنها بخاطر اختلافات قبلي نيامدند و
تحريم را نشكستند. امام ميفرمايد: چهار بانوي آسماني آمدند و خودشان را معرفي كردند. يكي از آنها كه ديگران را معرفي ميكرد ساره همسر ابراهيم بود و ديگري آسيه همسر فرعون و ديگري حضرت مريم و ديگري خواهر موسي بن عمران بود. اين چهار بانوي بهشتي به استقبال ولادت فاطمه آمدند. اين صبر و تحملي كه فاطمه و خديجه كبري داشتند به كوثر رسيد.
🎙#استاد_حسینی_قمی
💬 #سخنرانی_های_ناب
@nab_menbar
یاد خدا...
💬 #سخنرانی_های_ناب
@nab_menbar
✨﷽✨
🔰درباره دين توضيح دهيد.
💬قديمها خانها گلي بود ولي باور مردم، سيماني بود. محكم بود. ولي امروز متاسفانه وضعيت معكوس است. خانهها سيماني شد و ضد زلزله شد ولي ايمان و باور بعضيها گلي شد. و با يك ضربه فرو ميريزد. ميگويند: در زمان ظهور امام زمان، طرف صبح ايمان دارد و شب ايمان ندارد. در گذشته خيلي با احتياط زندگي ميكردند. در بچگي كه به مغازه قصابي ميرفتيم و صد گرم گوشت ميگرفتيم، يك تكه گوشت هم اضافه روي آن ميگذاشتند و ميگفتند: اين هم براي بركتش. به لقمهها حساس بودند. الان اين طوري نيست. نه تنها از آن خبرها نيست، بلكه طرف ترازو را هم دست كاري ميكنند تا كمتر نشان بدهد. چرا در گذشته آن طور بوده و الان اين جور است؟ زيرا در گذشته مردم به دين، باور بيشتري داشتند. چون دين به آنها خوب عرضه شده بود. دين روان و مفهوم بود. ضُمُخت و خشك نبود. مردم هم استقبال ميكردند. متاسفانه الان آن جذابيت در تعليم ديني وجود ندارد. به همين دليل در بعضي جاها از آن اقبال نمي كنند. ما بايد دين را از زبان كساني بفهميم كه دين را با لطافت بيان كرده اند. به عبارت ديگر توانسته اند، لطافت دين را
خوب عرضه كنند. يكي از اين آدمها سعدي است كه خيلي ملموس و روشن حقايقي را بيان كرده است. و چه پندهاي گوش نوازي دارد. من نمونه اي عرض ميكنم. بسيار كاربردي است و به درد زندگي ما ميخورد. يك فرمول است.
#استاد_رنجبر
💬 #سخنرانی_های_ناب
@nab_menbar
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺سخنرانی تصویری 🔻
👤 #حجت_الاسلام_عالی
🎬 امیرالمومنین (ع) چه کسانی را شفاعت میکنند ؟✨
#ماه_مبارک_رمضان
#استاد_عالی
💬 #سخنرانی_های_ناب
@nab_menbar
✨﷽✨
🔰چرا براي بازخواني، ابيات و سخنان نغز سعدي را انتخاب كرده ايد؟
💬شما دقت كرده ايد كه هرچه تكنولوژي بيشتر پيشرفت ميكند، محصولات تجاري هم ظرافت بيشتری پيدا می كند. اساسا كاربرد و كارائی شان هم بيشتر ميشود. مثلا رایانه اول كه به بازار آمده بود، چه حجمی و چه سايزی داشت؟ ولی الان يك رايانه، به اندازه كف دست می سازند. گوشی های موبايل هم همين طور بودند و الان چقدر كوچك شده اند. رشد در انسان هم، چنين پيامدی دارد. اينكه يك رشد عقلانی پيدا می كنند، محصولاتشان هم ظريف تر و كاربردی تر ميشود. زيرا ما آدمها هركدام يك كارخانه عظيمی هستيم. مثلا همين مجموعه دهان ما، يك كارخانه چند كاره است. يكي از توليدات آن توليد سخن و كلام است. مواد مصرفی اين كارخانه هوای آلوده است. شما هوای آلوده تهران را مصرف می كنيد و وقتی بصورت بازدم در می آيد، آلوده تر ميشود. بعد با همين هوای آلوده تر، كلام و سخن می سازيد. اين معجزه بزرگی است. براي اينكه اين معجزه براي شما ملموس بشود مثالی می زنم. يك موتور وقتی به روغن
سوزی افتاده باشد، دود غليظی از اگزوز بيرون می آيد. بعدا مخترعی، يك دستگاهی اخترا ع كند و آن را به سر لوله اگزوز نصب كند و همينكه اين دودهای آلوده ميآيد، آنها را به شعرهاي حافظ تبديل كند. خدا اين را دروجود ما قرار داده است. يعني يك دستگاهي در دهان ما هست كه از همين هوای آلوده سخن می سازد. حالا هرچقدر سازنده اين سخن از نظر عقلانی بيشتر رشد كرده باشد، سخن او ظريف تر و كاربردی تر ميشود. جامع تر و كپسولي تر ميشود. حضرت علي (ع) ميفرمايد: وقتي عقل انسان به كمال ميرسد، سخنش كوتاه می شود. كلماتش قصار ميشود و گاهی در كوتاهترين جمله، بلندترين مطلب را بيان ميكند. مثلا سهراب سپهري از نظر عقلاني رشد بالايی داشته است. می بينيد گاهی در ضمن چند كلمه كوتاه، عقايد بلندی را بيان ميكند.
نی وقتی برابر آفتاب قرار ميگيرد، سايه پيدا ميكند. ولي آياي شما با اين سايه در ظهر تابستان به خنكي ميرسيد؟ شما از آسيب آفتاب در امانم ميمانيد؟ می گويد: اين آدمهايی كه تو می بيني مثل نی هستند، سايه اينها مثل سايه نی است. خنك نمی كند. بياييد زير سايه خدا و شاخه طوبی قرار گيريد. در حج به حاجيان ميگويد: زير سايه نرويد. خدا می گويد: زير سايه خودم بيا. زير سايه هيچ كس نرو. ببينيد چقدر كوتاه، لطيف و نرم سخن گفته است. خود سعدی، گاهی در كوتاهترين جملات، بلندترين حقايق را در اختيار ما قرار ميدهد. بخصوص كه سخنان سعدی ريشه در سخن خدا دارد. البته همه آن نه ولی غالب آنها ريشه در آيات الهي دارد. علت ماندگاری شعرهای سعدی و حافظ همين پشتوانهها است و اگر اين جور نبود، دوام نمی آوردند. مثلا دو آيه قرآن را برداشته: هركس كار كوچكی ولو به اندازه يك ذره دانه انجام بدهد، پاداش ميگيرد و اگر كسي كار خوبي انجام دهد، خدا دهها برابر به او پاداش خواهد داد. مثل پلههای برقی است كه شمايك قدم بر ميداری ولی ده قدم تو را بالا ميبرد. نتيجه اين دو آيه اين می شود كه هر خير كوچكي پاداش عظيمي دارد. سعدی اين دو آيه رابرداشته و يك داستان را نقاشی ميكند و می گويد: يتيمی از كوچه ای می گذشت و يك خار در پای او فرو رفت. درگوشه ای نشست و گريه كرد. كسی كه اين حادثه را ديد، اين خار را از پاي يتيم درآورد. بزرگ شهر از آنجا رد می شد و صحنه را ديد. بعد از مدتی كسی كه خار از پای يتيم درآورده بود، می ميرد وبه خواب آن بزرگ شهر می آيد. ديد او در باغ بزرگی، خرامان خرامان راه می رود و وقتي آن بزرگ به او می رسد ميگويد: چه خبر؟ گفت: آن روز ديدی كه خاری از پای يتيم در آوردم. گفت: بله و مرد گفت: اين باغ و گلزار بخاطر پاداش آن كار است. "فمن يعمل مثقال ذرة خيراً يَره". سعدی آمده و اين كار را مصداقی كرده است. يكی خار پای يتيمی بكند، به خواب اندرش ديد صدرخُجَند، همی گفت و در روضهها ميچميد، كزآن خار بر من چه گلها دميد.
ببينيد در دو بيت، سخن نغزی بيان ميكند. علاوه بر آنكه دو آيه قرآن را هم، بيان كرد. به نظر من سعدی ارزش بازخوانی را دارد.
#استاد_رنجبر
💬 #سخنرانی_های_ناب
@nab_menbar