حضرت فاطمه زهرا.pdf
608.9K
◾️شرح و توضیح فرازهایی از زیارت نامه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
در گفتگو با آیت الله استاد حسن رمضانی
💢کانال سخن عرفان
@sokhanerfan
⭐️ آداب نماز_۴
🔷محافظت نماز از تصرفهای شیطانی
یکی از آداب قلبی نماز، حفظ آن از تصرفهای شیطانی است. یعنی، باید نمازگزار مواظب باشد که شیطان در ظاهر و باطن نماز و در جسم و فکر و روح او تأثیر نکند و او را منحرف یا غافل نسازد.
و شاید آیه شریفه مؤمنون که در وصف مؤمنان میفرماید:
( الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ؛ آنان کسانی اند که بر نمازهاشان محافظت دارند.)
اشاره به تمام مراتب حفظ باشد که مهمترین آن مراتب، حفظ نماز از تصرف شیطان است.
همانگونه که برای بدن انسان غذایی است که از آن تغذیه میکند و باید غذا مناسب حال آن بدن باشد تا رشد جسمانی به دست آید؛ برای قلب و روح نیز غذایی است که باید مناسب حال روحی و معنوی انسان باشد تا رشد و تربیت معنوی ایجاد گردد.
این غذای مناسب با روح انسان، معارف الهی است که در قرآن و احادیث و کتب مربوط آمده که به وسیله آن رشد و تکامل برای روح صورت می گیرد.
باید دانست که این غذاها نیز از تصرف شیطان خالص باشد، چون معجونی که با دست دیو پلید و تصرف نفس سرکش فراهم آمده باشد، جز خوی شیطانی از آن زاییده نشود.
💥 بنابراین سالک در هر مرتبه از مراتب دینی که باشد، برای دوری از تصرف نفس و شیطان ملزم به رعایت این موارد است:
👈اول اینکه باید با تمام دقت، چون طبیبی از حال خود مواظبت نماید و عیوب سیر و سلوک خویش را بررسی کند.
👈 دوم اینکه در خلال آن از پناه بردن به ذات مقدس حق از دست نفس و شیطان، در خلوت خود به درگاهش زاری و تضرع نموده، و غفلت نورزد.
#آداب_نماز
#آداب_الصلاه
#امام_خمینی
📚امام خمینی، آداب نماز
📣کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🔷گفت و گو با مرحوم آيتالله محمد صادق نجمي (ره)
🔹علت مخفي بودن قبر حضرت فاطمه زهرا (س) چيست؟
حداقل دو علت براي آن ميتوان بيان كرد: يكي از علل مخفي بودن قبر بانوي دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها، عداوت و دشمني حكام با اهل بيت (ع) بوده است. در سال 236 هجري متوكل دستور داد قبر امام حسين (ع) محو و با خاك يكسان شود. قبل از آن هم در قرن اول هجري به دستور بنياميه، خانه حضرت فاطمه زهرا (س) تخريب شد.
علت ديگر مخفي بودن قبر ايشان، وصيت و تاكيد حضرت فاطمه زهرا (س) بر آن بوده است مبني بر اينكه پيكر پاكش شبانه دفن و قبر مطهرش پنهان و مخفي شود.
به هر حال اين وصيت و اين نوع تدفين موجب شده كه قبر آن حضرت مخفي و اقوال و آراي مختلف در ميان محدثان و مورخان در مورد محل دفن وي پديد آيد.
🔹چند احتمال درباره محل دفن ايشان وجود دارد؟
عدهاي مي گويند قبر حضرت فاطمه (س) در بقيع واقع شده، عدهاي ديگر بر اين عقيدهاند كه در داخل خانهاش قرار گرفته و بعضي ديگر احتمال ميدهند در مسجد رسول خدا (ص) و در ميان بيت و منبر آن حضرت باشد.
🔹 آيا روايتي داريم كه محل دفن حضرت فاطمه زهرا (س) را مشخص كرده باشد؟
بله، روايات مسند و مورد اعتمادي از شش امام معصوم درباره محل دفن حضرت زهرا (س) در منابع شيعه نقل شده است. اين روايات نشانگر آن است كه حضرت، داخل خانه خود كه در كنار مسجد و در جوار خانه رسول خدا (ص) قرار داشت دفن شده است.
@sokhanerfan
🔹 جالب است كه از شش امام در اين مورد روايت داريم!
بله، در اين روايات دو نكته قابل توجه است: يكي اينكه شايد كمتر حادثهاي وجود داشته باشد كه درباره آن از شش امام معصوم بالاتفاق روايت نقل شده باشد. نكته دوم اين است كه متن اين روايات، دفن شدن آن حضرت در بقيع را با صراحت نفي ميكند.
🔹 ممكن است نمونهاي از اين روايات را نقل بفرماييد؟
در يكي از آن روايات، مرحوم شيخ صدوق از ابينصر بزنطي نقل ميكند كه از امام عليبن موسي الرضا (ع) از محل قبر حضرت فاطمه (ع)سوال نمودم، حضرت فرمود: «دفنت في بيتها فلما زادت بنو اميه في مسجد صارت في مسجد » يعني امام رضا جواب داد: حضرت در داخل خانهاش دفن شده و بعد كه بنياميه خواستند مسجد را توسعه دهند خانه را تخريب كردند و قبر حضرت در مسجد، قرار گرفت. اين روايت را مرحوم كليني، ابن شهرآشوب و علامه مجلسي نيز نقل كردهاند.
روايت ديگري را هم عرض كنم؛ سيدبن طاووس در كتاب «المسائل واجوبتها من الائمه» نقل ميكند: محمد همداني ميگويد: به آن حضرت نوشتم: اگر صلاح ميدانيد مرا از محل دفن مادرتان فاطمه زهرا (س) آگاه سازيد كه آيا در مدينه است يا همانگونه كه مردم ميگويند در بقيع قرار دارد؟ آن حضرت در جواب نوشت: «هي مع جدي صلوات الله عليه» يعني حضرت زهرا (س) در جوار جدم رسول الله (ص) دفن شده است.
@sokhanerfan
🔹نظر علماي معروف شيعه در اين باره چيست؟
مرحوم شيخ صدوق پس از نقل اختلاف در محل دفن آن حضرت ميگويد عدهاي از محدثين رواياتي را نقل كردهاند كه دلالت دارد بر اينكه آن حضرت داخل خانهاش به خاك سپرده شده است، سپس مي گويد: «و هذا هو الصحيح عندي» يعني به نظر من هم اين قول صحيح است.
شيخ طوسي هم اين نظر را دارد. وي ميگويد بهترين قولها اين است كه حضرت زهرا (س) داخل خانهاش يا در روضه دفن شده است.
مرحوم طبرسي نيز معتقد است كه قول كساني كه ميگويند مدفن حضرت، در بقيع است، قول بعيدي است و دو قول ديگر كه داخل خانهاش و يا در روضه دفن شده است صحيح به نظر ميرسد. علامه مجلسي هم ميفرمايد: همانگونه كه در كتاب مزار بيان كردهايم، اصح اقوال اين است كه آن حضرت داخل خانهاش دفن شده است.
همچنين علامه حسن زاده آملي، كه خود از صاحبدلان است، مي نويسد: بعضي از صاحبدلان به طريق خاصي از علم جفر، سؤال طرح كردهاند كه «يا عليم، قبر فاطمه زهرا (س) در كجاي مدينه است؟» جواب گرفتهاند كه: «جاي قبر، خانه شفيع جميع امت است.»
🔹آيا حضرتعالي، همين نظر را داريد؟
بله، يك خاطرهاي از شيخ محمد علي عمري (ره) رهبر شيعيان حجاز كه اخيراً از دنيا رفت برايتان بگويم. در ماه رمضان سال 1426 قمري در مدينه منوره با ايشان ملاقات داشتم، ضمن مطالب سودمند درباره قبر شريف حضرت زهرا فرمودند: قبر آن حضرت مسلماً داخل بيت خودش است و زماني كه ما كودك بوديم، قبر آن حضرت مشخص بود و ارتفاع آن به يك متر ميرسيد، ايشان اشاره كرد به عصايي كه در دست من بود و گفت: تقريبا به ارتفاع عصاي شما بود.
🔹آيا شواهد و قرائن ديگري مبني بر دفن شدن حضرت فاطمه زهرا (س) در خانه خود وجود دارد؟
@sokhanerfan
ترديدي نيست كه دفن شدن در كنار قبر پيامبر اكرم (ص) براي هر مسلماني بزرگترين افتخار دنيوي و عالي ترين مقام معنوي است. شما ببينيد طبق همين اصل، سران سقيفه با بهرهگيري از شرايط موجود و بدون اذن، توانستند كنار حضرت رسول (ص) دفن شوند.
👇👇
باز بر همين اصل بود كه امام مجتبي (ع) وصيت كرد كه در صورت امكان در كنار تربت جد بزرگوارش رسول اكرم (ص) دفن شود ولي با اجبار و اكراه مانع شدند. در مورد حضرت زهرا (س) افزون بر آنچه گفته شد، وجود ارتباط خاص معنوي و روحاني متقابل و عاطفه و محبت غير قابل وصف بين رسول خدا (ص) و ايشان، و با توجه به اينكه هيچ مانعي از دفن شدن آن حضرت در داخل خانهاش متصور نيست، چگونه ميتوان قبول كرد كه حضرت فاطمه (س) راضي شود در جايي غير از خانه خودش و غير از جوار پدر بزرگوارش دفن شود؟!
🔹 نظر علماي اهل تسنن در باره مدفن حضرت زهرا (س)چيست؟
علماي اهل سنت در باره مدفن حضرت زهرا (س) سه قول آوردهاند: يكي داخل بيت خود ايشان. اين قول را ابنشيبه از قديميترين مورخان آورده است و مدينهشناس مشهور يعني عبدالعزيز نقل ميكند كه وي ميگفت: حضرت فاطمه (س) داخل خانهاش دفن شده است. قول ديگر آنها اين است كه حضرت، در بقيع دفن شده است البته در تعيين محل دقيق آن اختلاف نظر دارند. قول سوم آنها اين است كه داخل حرم ائمه بقيع دفن شده است. اين قول را ميتوان قول مشهور ميان علماي اهل سنت دانست. دليل طرفداران اين قول وصيت امام حسن مجتبي (ع) است كه فرمود: «ادفنوني عند قبر امي فاطمه» مرا كنار قبر مادرم فاطمه (س) به خاك بسپاريد. * مراد اين روايت چيست؟ در عين اينكه اصل وصيت امام مجتبي (ع) از نظر تاريخي مورد تاييد است اما منظور امام حسن مجتبي (ع) از جمله «امي فاطمه» مادر بزرگوارش «فاطمه بنت اسد» است نه مادرش حضرت زهرا (س) چون اطلاق كلمه «ام» به مادر بزرگ، يك اطلاق شايع و گسترده است. شاهدش اينكه ابنحبان از بزرگترين محدثان و علماي اهل سنت در قرن چهارم در مورد قبر امام مجتبي (ع) مينويسد: حسن بن علي (ع) در كنار قبر مادر بزرگش فاطمه بنت اسد، دفن شده است.
🔹عدهاي معتقدند حضرت فاطمه زهرا (س) در محل «روضه» دفن شده است، نظرتان چيست؟
ميگويند روضه آن بخش از مسجد النبي است كه ميان منبر و خانه پيامبر قرار گرفته است. اصطلاح روضه و نامگذاري آن مكان مقدس به اين اسم، برگرفته از گفتار رسول خداست كه فرمود: «ما بين بيتي و منبري روضة من رياض الجنة» يعني بين خانه و منبرم، باغي از باغهاي بهشت است. محدوده روضه نزد شيعه با محدوده روضه در نظر اهل سنت متفاوت است. به نظر ما، روضه از ديوار محراب مسجد النبي (ص) در جنوب ـ كه امروزه با نردههاي فلزي مشخص است ـ آغاز و در شمال به چهارمين ستون منتهي ميشود. يعني يك ستون بيشتر از آنچه اهل سنت ميگويند و حد دوم آن در شرق داخل بيت پيامبر (ص) و بيت فاطمه زهرا (س) است و در سمت غرب محاذي منبر شريف است. اما پاسخ شما در مورد احتمال دفن ايشان در روضه، اين است كه ما بايد ببينيم منظور از روضه چيست؟ اگر مرادتان محدودهاي است كه شيعه معتقد است و بيت حضرت زهرا را نيز شامل ميشود؟ بايد عرض كنم مساله دفن شدن آن بزرگوار در روضه (به اين معنا) در واقع مكمل رواياتي خواهد بود كه با صراحت دلالت دارند بر اينكه پيكر آن بانو در داخل بيت خويش به خاك سپرده شده است. زيرا از نظر شيعه، روضه داراي مفهوم وسيعتر بوده و شامل بيت پيامبر و حضرت فاطمه (س) نيز ميشود. اما اگر مراد از روضه تنها فاصله بيت و منبر باشد علاوه بر اينكه دليلي بر مدفون بودن حضرت زهرا سلام الله عليها در آنجا وجود ندارد، اگر پيكر حضرت زهرا (س) در روضه (به اين معنا) دفن شده باشد، اشكال فقهي نيز بر آن متوجه آن خواهد شد چرا كه از نظر شرع، دفن شدن جنازه ـ متعلق به هر كسي كه باشد ـ در مسجد و محلي كه براي عبادت مسلمانان وقف شده است مجوز شرعي ندارد و لااقل مكروه است، و ائمه هدي (ع) بيشتر از هر كس، احكام الهي را مراعات ميكردند. طبق اين تحليل، چگونه جسد مطهر حضرت زهرا (س) در روضه، كه حساسترين جاي مسجد پيامبر (ص) است، دفن شده است؟ و اگر چنين امري جايز بود، پيكر پاك رسول خدا (ص) بر اين كار، اولي و سزاوارتر بود.
🔹 پس جمعبندي بحث اين شد كه حضرت زهرا داخل خانه خود، مدفون است و احتمالات ديگر بسيار بسيار ضعيف است؟
بله از مجموع ادله و شواهد به دست ميآيد كه قبر مطهر حضرت زهرا (س) در بيت خود و در كنار مسجد رسول خدا (ص) است.
🔹 اگر حضرت زهرا (س) در خانه خود مدفون است پس جريان تشييع جنازه، تابوت و .... چگونه توجيه ميشود؟
چون به هر حال تابوتي براي حضرت ساختند و ايشان را مخفيانه تشييع كردند. حضرت، دو خانه داشتهاند. خانه اول كنار مسجد پيامبر بود و خانه دوم نزديك بقيع بود. حوادث مهم تاريخي هم بيشتر در خانه دوم اتفاق افتاده است كه از جمله يورش به خانه حضرت زهرا (س) و آتش زدن آن، دوران نقاهت ايشان، ملاقاتها و حوادثي كه در ايام نقاهت حضرت زهرا (س) اتفاق افتاده در خانه دوم بوده است. لذا مراسم تجهيز و تشييع آن بانوي مكرمه، مربوط به منزل دوم بوده و از آنجا به سمت منزل اول تشييع شده و در منزل اول كنار مسجد دفن شده است.
د دفن شده است.
🔹پس با اين بيان، اشكالي كه برخي وارد كردهاند (چگونه خانه حضرت زهرا (س) را سوزاندند در حالي كه منزل ايشان، كنار مسجدالنبي بود و سقف مسجد و قبر رسول خدا (ص) از شاخه هاي قابل اشتعال بود، لذا اگر آن خانه را ميسوزاندند همه مسجد آتش ميگرفت) حل مي شود؟
بله، اين حادثه در بيت دوم اميرالمؤمنين (ع) اتفاق افتاده نه بيت اول كه كنار مسجد بود و اينطور اشكالها براي از بين بردن حوادث مهم آن زمان است.
🔹عدهاي معتقدند كه؛ وهابيها ميخواهند قبر حضرت را مشخص جلوه دهند و اصرار دارند كه حضرت زهرا (س) در بقيع، دفن شده و لذا قبر فاطمه بنت اسد را قبر حضرت زهرا معرفي ميكنند. نظرتان چيست؟
@sokhanerfan
تحريف اين واقعيت و اصرار و تلاش نويسندگان آنها، در طول تاريخ وجود داشته است. حكومتها در طول تاريخ با معرفي قبر حضرت زهرا (س) در داخل حرم ائمه بقيع، ميخواستند فشار عقيدتي و سياسي را از خود دور كنند. همه اينها در راستاي سر پوش گذاشتن به ايراد و انتقادي است كه در طول تاريخ از سوي پيروان مكتب اهل بيت (ع) به خط فكري مخالفان اهل بيت (ع) از لحاظ مخفي بودن قبر يگانه يادگار رسول خدا (ص) مطرح شده است. به همين جهت، حكومتها مجبور بودند به هر عنواني كه شده قبري براي فاطمه دختر رسول خدا (ص) معرفي كنند، لذا در طول تاريخ و حتي در دوران حكومت سعوديها كتيبههايي در حرم ائمه بقيع، مبني بر واقع شدن قبر فاطمه زهرا (س) در اين محل، نصب شد و در اين راستا براي فاطمه بنت اسد مدفنهايي غير از اين مدفن اصلي معرفي كردند. همه اين تلاشها به خاطر اين است كه سوال بزرگ تاريخ را از بين ببرند كه چه شرايطي اتفاق افتاد كه قبر فاطمه زهرا (س) دختر پيامبر اكرم (ص) مخفي ماند. و اين هشداري جدي براي حقيقتطلبان است!
🔹 علت اينكه امامان بعدها محل دفن را فرموده اند چه بوده است؟ آيا منافاتي با مخفي ماندن ندارد؟
خير، اوايل بايد مخفي ميماند، چون اوضاع و شرايط بسيار بد بود اما بعدها اين شرايط حساس و سخت از بين رفت لذا اظهار كردند كه در خانه خود مدفون شده است. سؤال تاريخي همچنان نيز باقي است كه چرا و به چه علت در آن زمان قبر شريف ايشان مخفي ماند؟! اين مطلب درباره قبر شريف حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام نيز هست، قبر ايشان نيز بعدها معلوم شد.
💢کانال سخن عرفان
@sokhanerfan
🌷 فاطمه (س) حجت بر امامان
قال الامام العسکری (علیه السلام): نحن حجج الله علی خلقه، و جدتنا فاطمة حجة علینا؛
امام حسن عسکری (علیه السلام)فرمودند: ما حجت های خداوندی بر بندگان هستیم و جده ما حضرت فاطمه زهرا، حجت بر ماست.
📗تفسیر اطیب البیان ج 13 - ص 225
💢کانال سخن عرفان
@sokhanerfan
علت وصیت حضرت فاطمه زهرا (س) به تشییع و دفن مخفیانه و شبانه در کلام آیت الله بهجت (ره). @sokhanerfan
🔹 حضور استاد آیت الله حسن رمضانی در منزل استاد مرحوم، حضرت آیت الله مصباح یزدی، جهت تسلیت گویی و قرائت فاتحه و صلوات.
@sokhanerfan
🔷تفاوت عرفان نظری با فلسفه رایج و متعارف این است که:
1⃣ در فلسفه، تنها تکیهگاه، عقل است، البته نه بهعنوان ابزار تبیین، بلکه بهعنوان مأخذ و منبع، اما در عرفان نظری، مآخذ و متکا تصفیه و شهود است و عقل فقط ابزار تبیین.
2⃣ تفاوت دیگر عرفان نظری با فلسفه رایج، تفاوت در موضوع است، چون موضوع عرفان نظری حق یا وجود است، و موضوع فلسفه رایج موجود بما هو موجود است. عرفان نظری از اسماء، صفات و افعال حقتعالی یا از احکام، مراتب و مظاهر وجود بحث میکند، ولی در فلسفه رایج بحث از عوارض موجود بما هو موجود است.
👈 چنانکه علامه طباطبایی میفرماید: ((موضوع فلسفه الهی مطلق موجود است، اعم از واجب و ممکن و از خواص و عوارض مطلق موجودیت بحث میکند و موضوع عرفان، حقیقت حق است و از تجلیات و تعینات او بحث می کند.))
#عرفان_علامه_طباطبایی
#استاد_وحید_واحدجوان
📚وحید واحدجوان، عرفان علامه طباطبایی در بیان استاد رمضانی، ص۶۳
📣کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🔶آیا تمام انسانها باید از طریق مکاشفه و اتصال به عالم غیب، احکام و معارف مورد نیاز خود را کسب نمایند؟
خداوند به انسان نیرویی دادهاست که با آن میتواند با عالم غیب متصل شود و حوائج خود را از آنجا اخذ نماید. از راه مکاشفات باید انسان به حقایق برسد فلهذا تبعیت از علما هم غلط است. آنها احکام را از جمع و تفریق و ضرب و تقسیم به دست میآورند، و از راه فرمول سازی جعل حکم میکند پیروی از ایشان شخص را به حقیقت نمیرساند. آن عالمی که خودش علم ندارد و راه صرف وجوه شرعیه را در مظان خود نمیداند، چگونه مردم به او رجوع میکنند و وجوهات خود را بدو میسپارند.
هر کس باید با تزکیه و اخلاق اسلامی و انسانی خودش به ملکوت راه یابد و احکام لازمه خود را از آنجا اخذ کند.
✅پاسخ: درست است که خداوند بالغریزه و بالفطره نیرویی در انسان نهاده است که میتواند با عالم غیب متصل شود و رابطه برقرار نماید، ولی آیا این نیرو در جمیع مردم عالم بالفعل موجود است؟! و یا باید در اثر تربیت و تعلیم استاد، این قابلیت به فعلیت رسد؟ و این استعداد بروز و ظهور نماید؟ و این غنچه نهفته تودر توی عمیق، شکوفا گردد؟
آیا همه مردم جهان از عالم و عامی، عالی و دانی، دارای این قدرت هستند که بتوانند از عالم غیب حقایق را بگیرند؟
یا نه در میلیونها نفر یک نفر هم پیدا نمیشود؟
و در این صورت حواله به عالم غیب، غیر از حواله به شیطان و خاطرات شیطانیه در طیّ طریق و به اوهام و افکار جنّیان متمرّده و تسویلات ضالّه و مضلّه نفس اماره، ثمر دیگری دربردارد؟
✅ راه کسب احکام در زمان غیبت، طریقه مألوف فقهاست، و باید عامه مردم از راه تعلیم و تعلم و تدریس و تدرس و بیان روایات ائمه معصومین، احکام را اخذ کنند و به اعمال و وظایف خود رفتار نمایند.
طبق ادله قطعیه و شواهد یقینیه مطلب از این قرار است، و به ضرورت مسلمیت اجماع مسلمین و همه شیعه، راه منحصربهفرد است.
برای عامه مردم ابداً چارهای جز رجوع به علما و فقها نیست، وگرنه در کام شیطان فرورفته و لقمه چربی برای یکبار بلعیدن او میشوند.
#روح_مجرد
#علامه_طهرانی
📚علامه طهرانی، روح مجرد، ص ۴۸
📣کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
⭐️آداب نماز-۵
🔷نشاط و بهجت در نماز
از دیگر آداب قلبی نماز که موجب نتایج نیکویی است، آنست که سالک به طور جدی عبادت را از روی نشاط و بهجت قلب و گشایش خاطر بجا آورد و از کسالت موقع عبادت ها دوری کند.
باید وقتی را که برای عبادت انتخاب میکند، وقتی باشد که نفس اقبال و نشاط به عبادت داشته باشد و خستگی و سستی نداشته باشد.
به همین ادب در کتاب کریم الهی اشاره شده، آنجا که در تکذیب کفار و منافقان میفرماید:
((وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَىٰ وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ؛جز با [حال] كسالت نماز به جا نمىآورند، و جز با كراهت انفاق نمىكنند.))
و نیز در حدیثی از حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) است که این حدیث دستور جامعی است که فرمودهاند:
((إذا نَشِطَتِ القُلوبُ فَأودِعْها(فَأودِعُوها) ، وإذا نَفرَت فَوَدِّعُوها؛ در هنگام نشاط قلوب به آنها امانت بسپارید و در وقت گریز و کسالت آنها را راحت بگذارید.))
💥در اینجا ادب دیگری بیان میشود که از مهمترین مسائل در باب ریاضت است و آن عبارت است از مراعات و میانهروی در عبادت.
بر سالک راه آخرت مراعات احوال اقبال و ادبار نفس لازم است.
و ملاک در باب مراعات، آنست که انسان متوجه احوال نفس باشد و متناسب قوت و ضعف آن سلوک کند.
چنانچه اگر نفس در عبادتها و ریاضتها قوی است و تاب مقاومت دارد، در عبادت کوشش کند و اگر غیر از آنست، به واجب ها و انجام آنها بسنده کند و عبادتها و مستحب های دیگر را تا وقتی که نشاط دوباره به وی دست دهد کنار گذارد.
#امام_خمینی
#آداب_الصلاه
#آداب_نماز
📚امام خمینی، آداب نماز
📣کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🔷نتیجه مثبت و یا منفی سیر و سلوک افراد در ادیان و مذاهب مختلف، در وصول به توحید و عرفان ذات حق متعال
حق در خارج یکی است. زیرا به معنی اصل هستی و تحقق و وجود است.و در مقابل آن، باطل است که به معنی غیر اصیل و غیر متحقق و معدوم است.
تمام افرادی که اراده سیر و سلوک بسوی خدا و مبدأ هستی دارند، چه مسلمان، چه غیرمسلمان از یهود و نصارا و مجوس و تابع بودا و مسلمان هم چه شیعه و یا غیرشیعه از انواع مذاهب حادثه در اسلام از دو حال خارج نیستند؛
1⃣ اول: آنان که در نیتشان پاک نیستند و در سیر و سلوک، راه اخلاص و تقرب را نمیپیمایند؛ بلکه بهجهت انگیزههای نفسانی وارد سلوک می شوند، این گروه ابداً به مقصود نمیرسند و در طی راه به کشف و کرامتی و یا تقویت نفس و تاثیر در مواد کائنات و یا اخبار از ضمائر و بواطن و یا تحصیل کیمیا و امثالهم قناعت میورزند و بالاخره دفنشان در همین مراحل مختلف، هرکدام بر حسب خودش می باشد.
2⃣دوم: جماعتی هستند که قصدشان فقط وصول به حقیقت است و غرض دیگری را با این نیت مشوب نمیسازند دراینصورت اگر مسلمان و تابع حضرت رسول و شیعه و پیرو حضرت علی علیه السلام باشند، در این راه میروند و به مقصود میرسند، زیرا که راه منحصر است و بقیه طرق منفی و مطرود هست.
👈اما اگر مسلمان نباشند و یا شیعه نباشند، حتماً از مستضعفین خواهند بود، زیرا که بر حسب فرض در نیتشان صادق هستند و غل و غشی ندارند و درباره اسلام و تشیع، دستشان و تحقیقشان به جای مثبتی نرسیده است؛ وگرنه جزو گروه اول محسوب می شوند که حالشان معلوم شد.
این افراد را خداوند دستگیری میفرماید و از مراتب و درجات، از راه همان ولایت تکوینیه که خودشان هم مطلع نیستند عبور میدهد و بالاخره وارد در حرم الهی و حریم کبریایی میگردند و فنا در ذات حق را پیدا مینمایند.
و چون دانستیم که: حق واحد است و راه او مستقیم و شریعت او صحیح است؛ این افراد مستضعف که غرضی ندارند خودشان در طی طریق و یا در نهایت آن به حقیقت توحید و اسلام و تشیع میرسند.
زیرا که وصول به توحید بدون اسلام محال است و اسلام بدون تشیع مفهومی بیش نیست و حقیقتی ندارد.
💥 اینان با نور کشف میفهمند که ولایت متن نبوت است و نبوت و ولایت راه و طریق توحید است. کسی که خدا را یافت، همه چیز را یافته است. در غیر اینصورت آیا متصور است که به توحید برسد و نبوت و ولایت را که حقیقت و عین آن است نیابد؟! این امر، امر معقولی نیست.
✅بنابراین جمیع عرفای غیراسلام و یا عرفای مسلمان غیرشیعه، یا در باطن مسلمان و شیعه بودهاند و به واسطه پرهیز از ظلم و جور حکومتهای ظالم و عوام الناس نادان، از ابراز این حقیقت خودداری کردهاند. و یا در حقیقت به مقصد و مقصود نرسیدهاند و فقط ادعای وصول و عرفان دارند.
#روح_مجرد
#علامه_طهرانی
📚علامه طهرانی، روح مجرد، ص۳۴۸ _۳۵۰
📣کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🌸 آبرو نبر !
خدمت آیت الله بهاء الدینی رسیدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سید سکوت چه بود؟ آقا دست بالا آورد و اشاره به دهان کرد. خدا شاهدست الان مردم خیلی دست کم گرفته اند آبرو بردن را.
ببینید خدا چند گناه را نمی بخشد: 1- عمدا نماز نخواندن.2- به ناحق آدم کشتن.3- عقوق والدین.4- آبرو بردن.
این گناهان این قدر نحس هستند که صاحبانشان گاهی موفق به توبه نمی شوند. پسر یکی از بزرگان علما که در زمان خودش استادالعلما بود، برای من تعریف می کرد: "به پدرم گفتم پدر تو دریای علم هستی. اگر بنا باشد یک نصیحت به من بکنی چه می گویی؟
می گفت پدرم سرش را انداخت پایین. بعد سرش را بالا آورد و گفت آبروی کسی را نبر!" الان در زمان ما هیئتی ها، مسجدی ها و مقدس ها آبرو می برند.
عزیز من اسلام می خواهد آبروی فرد حفظ شود. شما با این مشکل داری؟ دقت کنید که بعضی ها با زبانشان می روند جهنم.
روایت داریم که می فرماید اغلب جهنمی ها، جهنمی زبان هستند. فکر نکنید همه شراب می خورند و از دیوار مردم بالا می روند. یک مشت مومن مقدس را می آورند جهنم. ای آقا تو که همیشه هیئت بودی! مسجد بودی! بله. توی صفوف جماعت می نشینند آبرو می برند.
امیرالمومنین به حارث همدانی می فرماید: اگر هر چه را که می شنوی بگویی؛ دروغ گو هستی.
🔹 استاد فاطمی نیا
@sokhanerfan
🔷آیا اتصال به عالم ماوراء و اطلاع بر امور باطنی و اسرار غیبی مخصوص انبیاست و دیگران نمیتوانند به آن عالم راه یابند مگر بعد از مرگ؟ یا اینکه نخیر، این امر اختصاص به انبیاء ندارد، بلکه امری است اکتسابی و برای دیگران نیز امکانپذیر است؟
✅ علامه در پاسخ میفرمایند: ((به نظر ما قول دوم صحیح است و افراد دیگر هم میتوانند به عالم ماوراء اشراف پیدا کرده و از امور باطنی و اسرار غیبی مطلع گردند.))
👈ایشان در توضیح این مطلب میفرمایند:
( دلیل ما این است که نسبت عالم ماده با عالم ماوراء، نسبت ظاهر با باطن است و ازآنجاکه ظاهر بالضروره مشهود ماست، و نیز شهود ظاهر خالی از شهود باطن نیست، چون وجود ظاهر از اطوار وجود باطن و عین ربط به آن است پس باطن، یعنی عالم ماوراء، نیز هنگام شهود ظاهر، بالفعل مشهود ما ولی مغفول است، و ازآنجاکه ظاهر حد و تعین باطن است و اعراض از حد موجب شهود محدود است پس اگر انسان از ظاهر اعراض نماید و با تلاش و کوشش بسیار آن را به دست فراموشی بسپارد، ناگزیر باطن را مشاهده خواهد کرد و همین مطلوب ماست.)
💥البته لازم است این نکته را نیز از یاد نبریم که هر کس فقط میتواند به قله مناسب خودش دست پیدا کند. یعنی براساس این مبنا که هر کسی استعداد ویژهای دارد و استعدادها متفاوت بوده و همه در یک حد نیستند لازم است برای هر کسی قلهای ویژه و مناسب خود او وجود داشته باشد و قله مناسب هر کسی همان به فعلیت رسیدن استعداد ویژه او در تمام ابعاد است.
#عرفان_علامه_طباطبایی
#استاد_وحید_واحدجوان
📚وحید واحدجوان، عرفان علامه طباطبایی در بیان استاد رمضانی، ص۱۹۷
📣کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🌸 فاطمه زهرا (س)، تمام نسخه انسانيت
... روز تولد صديقه طاهره، فاطمه زهرا- سلام اللَّه عليها- است؛ روز زن است. تمام ابعادى كه براى زن متصور است و براى يك انسان متصور است در فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها- جلوه كرده و بوده است.
يك زن معمولى نبوده است؛ يك زن روحانى، يك زن ملكوتى، يك انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان. او زن معمولى نيست؛ او موجود ملكوتى است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است؛ بلكه موجود الهى جبروتى در صورت يك زن ظاهر شده است.
تمام هويت هاى كمالى كه در انسان متصور است و در زن تصور دارد- تمام- در اين زن است.
زنى كه اگر مرد بود، نبى بود؛ زنى كه اگر مرد بود، به جاى رسول اللَّه بود.
تمام حيثيت زن و تمام شخصيت زن فردا موجود شد. معنويات، جلوه هاى ملكوتى، جلوه هاى الهى، جلوه هاى جبروتى، جلوه هاى مُلكى و ناسوتى- همه- در اين موجود مجتمع است. انسانى است به تمام معنا انسان؛ زنى است به تمام معنا زن. از براى زن ابعاد مختلفه است؛ چنانچه براى مرد، و براى انسان. اين صورت طبيعى نازلترين مرتبه انسان است و نازلترين مرتبه زن است و نازلترين مرتبه مرد است؛ لكن از همين مرتبه نازل، حركت به سوى كمال است. انسان، موجود متحرك است؛ از مرتبه طبيعت تا مرتبه غيب، تا فنا در الوهيت. براى صديقه طاهره اين مسائل، اين معانى حاصل است. از مرتبه طبيعت شروع كرده است، حركت كرده است؛ حركت معنوى؛ با قدرت الهى، با دست غيبى، با تربيت رسول اللَّه- صلى اللَّه عليه و آله و سلم- مراحل را طى كرده است تا رسيده است به مرتبهاى كه دست همه از او كوتاه است. پس، فردا تمام جلوه زن تحقق پيدا كرده است؛ و زن به تمام معنا متحقق است.
📚حضرت امام خمینی (ره)، صحيفه امام، ج7، ص: 337
📣کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🔷حضرت زهرا(سلام الله علیها) در بیان آیت الله جوادی آملی
دربارهٴ حضرت زهرا (علیها السلام) سخن گفتن سَهل و ممتنع است،
سُهولتش برای فراوانی فضیلت است و امتناع و صعوبت آن برای عمق و ژرفای غیر قابل غوص و شنای ایشان می باشد.
در اُسوه قرار دادن آن بانو فرقی بین زن و مرد نیست؛
یعنی مردانِ سالکِ کوی وَلا موظف اند به آن حضرت (علیهاالسلام) اقتدا نمایند
چنانکه زنان سالک کوی صفا مکلف اند به حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) تأسّی نمایند.
زیرا بسیاری از وظایف دینی مشترک بین زن و مرد است که مهم ترین آن ها را عقائد، علوم، فضایل نفسانی تشکیل می دهد
و در وظایف اختصاصی نیز هر کدام از آن دو معصوم، همتایِ هم دستورهای لازم داده اند.
👈در جوامع اسلامی آمده است:
محبوب ترین زنان نزد رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فاطمه (علیهاالسلام) و محبوب ترین مردان نزد آن حضرت(صلی الله علیه و آله و سلم)، امیر المؤمنین(علیه السلام) بود.
البته معلوم است پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم) که خود حبیب خداست، دوستی آن حضرت میزان تعیین کنندهٴ محبوبیت انسان ها نزد خداست.
👈و در حدیث دیگر چنین آمد:
… و کانَتْ إذا دَخَلَتْ علی النبی(صلی الله علیه و آله و سلم) قامَ إِلیها فَقَبَّلها وَ أَجلَسَها فی مَجلسِهِ؛
یعنی هر وقتی فاطمه (علیهاالسلام) وارد می شد، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از جای خود برمیخواست و به سوی حضرت زهرا(علیهاالسلام) می رفت و او را می بوسید و به جای خود می نشاند.
✅نکتهٴ مهمّ آن است که درحدیث مزبور نیامد «قامَ لَها» بلکه چنین میگوید: «قام اِلیها»، میان این دو تعبیر فرق عمیقی است.
📚پیام آیت الله جوادی آملی (حفظه الله)(۱۳۷۱ش) سروش هدایت، ج۱، ص ۲۶۶
📣کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🌹 زن و عرفان
/ ویرایش جدید
1. از نظر قرآن، عرفان و برهان، تفاوتی بین جنس زن و مرد در رسیدن به کمالات عرفانی نیست؛ بلکه به تصریح برخی از بزرگان عرفان و برخی از اساتید برجسته ما، به علت شدت انفعال و تأثّر، در صورت داشتن شرایط و همت و تلاش، زنان بهتر می توانند مسیر سیر و سلوک و عرفان را طی کنند و کامل شوند.
2. زیبایی خداوند و اسماء جمالی حق تعالی در زنان بیشتر تجلی کرده است، و زن مظهر اسم «الجمیل» حق تعالی در کره زمین است. می توان گفت از این زیباتر نمی شد در عالم طبیعت موجودی خلق شود.
3. اسماء رحمت و رأفت حضرت حق تعالی در مادران بیشتر تجلی کرده است. «مادر» مظهر بارز لطف و رحمت و مهربانی خداوند در عالم طبیعت است.
4. شاید بتوان گفت مردها بيشتر با اسم «الظاهر» (پيداي) خداوند در ارتباط اند، در حالی که زن ها با اسم «الباطن» (پنهان) او مرتبط اند. به تعبير ديگر، اسم «الظاهر» در مردها بيشتر تجلی كرده و اسم شريف «الباطن» در زن ها بيشتر غلبه دارد.
5. چون اسم «الباطن» خداوند، مستور و پوشيده است و هر کس نمی تواند با آن مرتبط شود مگر بعد از کسب شایستگی های لازم؛ حقيقت وجودی زن نيز بايد از اغيار و نامحرمان پوشيده باشد؛ و چون بدن دنيوی زن جلوه ای از حقيقت وجودی اوست، آن هم بايد مستور باشد تا ارتباطش را با حقيقت وجودی خود حفظ كند؛ از این رو در آموزه های دين و قرآن، ستر و پوشش (حجاب) تدوين و تشريع شده و به آن سفارش شده است. در واقع ستر و پوشش مناسب از اغیار و نامحرم، زن را با حقيقتش پيوند داده، او را الهی نگه می دارد.
تو گویی زبان حال ستر و پوشش مناسب (حجاب) این است که به دختران و زنان می گويد: شما مطابق اسم «الجمیل» و «الباطن» حق تعالی اظهار شده اید، پس مواظب حقيقت خود باشيد؛ شما گوهری هستيد كه هر كس لياقت و شايستگی ديدن بدن دنیوی شما را ندارد، هر نااهلی نبايد از شما و بدن شما در دنیا بهره مند شود، تنها كسی می تواند شما را ببيند و با شما ارتباط بگیرد كه شايستگی (محرميت) يافته باشد.
البته روشن است که این بحث درباره طبیعت و بدن زن است. روح، قلب، فکر و خیال زن مهمتر از بدن اوست (بدن مهم است و روح و قلب و فکر و خیال مهمتر) که آنها نیز باید مواظبت شوند و گرفتار و اسیر نا اهلان و نامحرمان وجودی زن نشوند.
6. موقعی که روح و قلب زن یا طبیعت و بدنش جز در موارد شایسته از پوشش مناسب در آمد، وجهه حقی خود را کم رنگ کرده، وجهه خَلقی و دنیوی اش تقویت می شود. به همین جهت از حقيقت الهی و اسم الباطن فاصله می گیرد.
7. از توضیحات فوق سرّ اين نكته نیز روشن می شود كه اگر حضرت اميرالمومنين علی علیه السلام نبود، احدی لياقت و شايستگی همسری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را نداشت؛ چرا که آن بانوی با عظمت، مادر انسانیت و مظهر کامل همه اسماء الله به ویژه اسماء «الجمیل، الرحیم، الرئوف و الباطن» حق تعالی بود.
وحید واحدجوان
🆔 @dr_vahedjavan
📣کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
⭐️آداب نماز_۶
🔷ادب تفهیم
یکی از آداب قلبی عبادتها، بهویژه عبادتهای ذکر، تفهیم است. و تفهیم یعنی، انسان قلب خود را در ابتدا همچون طفل پندارد که زبان باز نکرده است و میخواهد به او تعلیم دهد؛ از این رو، هر یک از اذکار و اوراد را با کمال دقت و سعی به او تعلیم دهد و در هر مرتبهای از کمال هست، آن حقیقتی را که ادراک نموده به قلب بفهماند.
پس اگر اهل فهم معانی قرآن نیست و معانی اذکار نماز را نمیداند، همان معنای اجمالی را که قرآن کلام خدا است و اذکار یادآوری حق است و عبادتها اطاعت و فرمان برداری پروردگار است به قلب خود القا کند.
نتیجه این تفهیم، آن است که پس از مدتی مواظبت، زبان قلب گشوده میشود و قلب ذاکر و متذکر میگردد.
در آغاز، قلب شاگرد است و زبان معلم و با ذکر زبان، قلب نیز ذاکر میشود و پیرو زبان. اما پس از گشوده شدن زبان قلب، این امر برعکس میشود.
💥پس اول باید انسان این ادب، یعنی، تفهیم را ملاحظه کند تا زبان قلب او که مطلوب حقیقی است گشوده شود و علامت گشایش زبان و قلب آن است که سختی ذکر از بین برود و نشاط و فرح به انسان دست بدهد.
و از جمله حقیقت ذکر و تذکر، ذکر قلبی است و ذکر زبانی بدون ذکر قلبی بیمغز بوده و از درجه اعتبار بهکلی ساقط است.
چنانچه در احادیث شریفه به این معنا اشاره بسیار گردیده است.
👈رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم ) به ابوذر فرمود: ای ابوذر دو رکعت نماز متوسط توام با اندیشه و تفکر بهتر است از شبزندهداری درحالیکه قلب غافل است.
👈 و نیز از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بیان شده است: خدای تعالی به صورتهای شما نظر نمیکند بلکه به قلبهای شما نظر می کند.
#امام_خمینی
#آداب_الصلاه
#آداب_نماز
📚امام خمینی، آداب الصلاه
📣کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🔷آیا عارفان، اصول معارف خود را فقط از راه تاویل آیات به دست میآورند؟
🔸 متأسفانه برخی فکر میکنند یگانه دستاویز عارفان در معارف قرآنی و روایی خویش، تأویل ظواهر آیات و روایات است، بهگونهای که اگر از تأویل آیات و روایات دست بردارند، در بیان مقاصد خویش، مستمسک قرآنی و روایی دیگری ندارند؛ درحالیکه اینگونه نیست، زیرا اهل معرفت از همین ظواهر در راستای اهداف عرفانی خود استفاده های بسیار زیبایی دارند.
✔️ مثلاً محییالدین ابنعربی در تبیین جمع بین تشبیه و تنزیه بدون آنکه دست به تأویل بزند به آیه شریفه (لَيْسَ كَمِثْلِهِ شیء وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ) استناد میکند.
✔️مرحوم علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان روی این قواعد ادبی پافشاری میکند و براساس همین قواعد، از ظواهر آیات بدون هیچ تأویلی، مسائل ناب عرفانی را بیرون میکشد.
✅آری عارفان در بعضی و بلکه بسیاری از موارد، آیات و همچنین روایات را تأویل میکنند و اصولاً تأویل در مباحث عرفانی باب واسعی دارد که در جای خود باید بحث شود و اشکالی هم ندارد، اما اینکه بگوییم عرفا همیشه آیات و روایات را تأویل میکنند و با تأویل است که مباحث عرفانی و مقاصد خود را اثبات کرده و پیش میبرند، نه چیز دیگری، اصلاً چنین نیست.
✔️همین ظاهر بلکه صریح آیه سوم سوره حدید که میفرماید:(هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ تنها اوست که آغاز، انجام، آشکار و پنهان است) مگر چیزی برای غیر خدا باقی میگذارد؟
این آیه در مطلوب، صریح و نص است و نیازی به تأویل نیست، بلکه کسانی که به غیر توحید عرفانی معتقدند، اینگونه آیات صریح را تأویل میکنند مثلاً میگویند: ظاهر است یعنی نشانههایش ظاهر است، باطن است یعنی کنه ذاتش باطن است و ....
✅عرفای شامخ، توحید ناب را از همین ظواهر، استفاده میکنند نه اینکه بخواهند آیه را تأویل ببرند.
❌یکی از اتهاماتی که الان در خیلی از جاها میبینیم که به اهل عرفان زده می شود، این است که اینها باب تاویل را باز کردند و همه مطالبشان را براساس تأویل مطرح میکنند و به چیزی از ظواهر تمسک نمیکنند.
✅عرض ما دربرابر این اتهام این است:
1⃣ اولاً: همانگونه که بیان کردیم واقع امر چنین نیست بلکه اهل معرفت به صورت فراوان به ظواهر استناد میکنند.
2⃣ ثانیاً: اهل عرفان باب تاویل را باز نکردند، بلکه این ائمه معصومین بودند که این در را برای نخستین بار به روی دیگران گشوده و آن را مطرح کردند، منتها ضوابط و قواعدی را هم ارائه کردند تا براساس آن ضوابط و قواعد تأویلات صورت بگیرد، نه اینکه تأویلات بیضابطه و بیقانون باشد و هر کسی با سلیقه خود بگوید این معنای باطنی قرآن است.
👈 امام صادق در روایت بسیار زیبا و شیرینی میفرماید کتاب خداوند بر چهار وجه است: عبارت، اشارت، لطایف و حقایق، عبارت در خور فهم مردم معمولی و متعارف، اشارت در خور فهم خواص، لطایف برای اولیاء و حقایق خاص انبیا است.
✅ بنابراین اینطور نیست که عرفا برای توجیه حرفهای خودشان باب تاویل را باز کرده باشند.
البته ما منکر این معنا نیستیم که در فضای تاویل، تأویلات خنک و نادرستی هم صورت گرفته که خارج از ضابطه و بر خلاف قاعده است و به دل نمینشیند لذا نمیتوان به بهانه قبول اصل تأویل مدافع هرگونه تأویلی بود چنانکه صحیح نیست به خاطر تأویلهای باطل، اصل تأویل را مطلقاً رد کرد.
#عرفان_علامه_طباطبایی
#استاد_وحید_واحدجوان
📚وحید واحدجوان، عرفان علامه طباطبایی در بیان استاد رمضانی، ص۱۵۰_۱۵۵
📣کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🔷آيتالحق مرحوم حاج ميرزا علي قاضي طباطبائي درباره ماههاي رجب، شعبان و رمضان فرمود:
هان! اي برادران عزيز و گراميم؛ آگاه باشيد! متوجّه و هشيار باشيد كه ما در قرقگاه زماني (ماههاي رجب، شعبان و رمضان) داخل شدهايم!
و همانگونه كه در زمينهاي حرم بايد از محرّمات اجتناب نمود و ارتكاب يك سلسله اعمالي كه در جايي جرم نيست، امّا در حرم جرم محسوب ميشود، در اين ماهها هم كه قرقگاه زماني محسوب ميشوند، چنين است و بايد با هشياري و مواظبت در آن وارد شد و به همان نحو كه در قرقگاه مكاني كه حرم است، انسان به كعبه نزديك ميشود، در اين ماهها هم كه قرقگاه زماني است، انسان به مقام قرب خداوند ميرسد. پس چقدر نعمتهاي پروردگار بر ما بزرگ و تمام است؟! و او هرگونه نعمتي را بر ما تمام نموده است.
پس حال كه چنين است، قبل از هر چيز، آنچه كه بر ما واجب و لازم ميباشد، توبه ايست كه داراي شرايط لازم و نمازهاي معلومه است و پس از توبه، واجب ترين چيز بر ما، پرهيز از گناهان صغيره و كبيره است تا جايي كه توان و قدرت و استطاعت داريم!.
پس به راستي، هر كسي كه در صدد متذكّر شدن به ذكر حقّ و در مقام خشيّت از ذات اقدس حضرت حقّ متعال بوده باشد، مي تواند از راه مراقبه و محاسبه و معاتبه و معاقبه متذكّر گردد!
پس از اين مرحله، با دلهاي خود، به خداوند رو آورده، بيماريهاي گناهانتان را معالجه و مداوا نمائيد و به وسيلۀ استغفار، بزرگي و سنگيني عيوب خود را كاهش دهيد و بپرهيزيد از اينكه حريم الهي را بشكنيد و پردههاي حجاب را بالا زده، حرمت حرم را هتك نمائيد!
زيرا به راستي چنين شخصي در نظام تكوين بي آبرو و مهتوك است؛ گرچه خداوند كريم از روي كرمش، به حسب ظاهر، آبروي او را حفظ نمايد و همين جزاي اوست و نيازي به مجازات پروردگار ندارد!
📚استاد فیاض بخش، ادب حضور (دفتر اول)، ص ۱۶
📣کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🔷دعا با تمام وجود
🔸بدان که به کمال اجابت و خیر دعا نمیرسی، مگر این که باطن و روح و قلب تو نیز متصف به صفات دعا باشد و اتصاف به صفات دعا این است که باطن و روح و قلب تو دعا کند.
✔️مثلا وقتی می گویی: ارجوک لکل خیر (امید به تمام خیرات از جانب تو دارم) با باطن و روح و قلبت امیدوار به خدا باشی.
و هر کدام نیز آثاری دارند که باید در عملت نمودار شوند.
کسی که امید در باطن و روح او بوجود آمده باشد، گویا تمامی وجودش امید و زندگیش همراه با امید است. و کسی که با قلبش امیدوار باشد اعمالی که با اختیار و تصمیم انجام می دهد بهمراه امید خواهد بود.
✅ بنابراین بپرهیز از این که امید در هیچ جنبه ای از جنبه هایت پیدا نشود. اگر می خواهی ببینی که رجاء و امید در تو هست به کارهایت نگاه کن ببین آیا در حرکاتی که از تو سر می زند، اثر آن که همان طلب و خواستن است را می بینی یا نه؟
👈 فرمایش معصوم علیه السّلام را نشنیده ای که فرمود: «کسی که امید به چیزی داشته باشد آن را طلب می کند»
و واقعا چنین است زیرا اگر در حالات امیدواران اهل دنیا در امور دنیوی بنگری، می بینی آنها اگر از شخص یا چیزی امید خیری داشته باشند، به اندازه امیدشان آن را از آن شخص یا آن چیزی که به آن امید دارند، طلب می کنند. مثلا تاجری که تجارت کرده و کارگری که کار می کند همه و همه به این جهت است که خیر و خوبی را در تجارت و کار می بینند.
و همچنین هر گروهی خواسته های خود را از جایی که امید دارند طلب می کنند و تا رسیدن به آن از پای نمی نشینند. ولی اکثر امیدواران بهشت و آخرت و فضل و کرامت خدا چنین نیستند و بهمین علت هیچگاه هم به آرزوی خود نمی رسند.
زیرا اگر امید به این امور داشتند، طبق قانون فوق در پی آن می رفتند. و بهر اندازه امید در انسان پیدا شود، بهمان مقدار نیز اثر آن که همان طلب است بوجود می آید.
❇️مضامین دعا مثل تسبیح، تهلیل، تحمید، تضرع، خضوع، ترس، استغفار و توبه نیز همینطور است.
زیرا گاهی حقیقت این صفات در انسان بوجود می آید و گاهی فقط آن را ادعا می کنیم ولی فقط زمانی آثار آنها آشکار می شود که حقیقت آنها بوجود آمده باشد. و اگر اثر آنها محقق نشد باید بدانیم که ادعایی بیش نبوده است.
✔️مثلا اگر گمان می کنی در باطن و با روح و قلبت خدا را تسبیح می کنی و او را نیز از تمام نقائص منزه می دانی، چرا به وعده او در مورد رزق خود مطمئن نیستی؟ در حالی که او رزق تو را تضمین نموده است.
و زمانی که او را از شریک منزه می دانی چرا در اطاعت او از دیگری می ترسی؟ و در طاعت دیگران و سرپیچی از فرمان او، از او نمی ترسی؟
✅بلکه اگر واقعا می دانستی که خداوند دعای تو را شنیده و باطن تو را مانند ظاهرت می بیند و تو پرورش یافته و تحت اراده او هستی و او می تواند تو را پاداش داده یا مجازات نماید، تو را نجات داده یا هلاک کند و تو را قبول یا رد کند، حداقل از گفتن دروغ و ادعاهای پوچ می ترسیدی.
✅ بنابراین کسی که مراسم بندگی را اظهار می کند ولی در باطن این گونه نباشد و خودش هم این را بداند، مردم می گویند: او مشغول مسخره کردن است نه عبادت.
ولی غالبا چنین نیست زیرا عبادت کننده معمولا از باطن خود غافل بوده و به همین جهت عبادت خود را عبادتی واقعی و غیر صوری پنداشته و نمی داند که فریب خورده است.
به همین جهت از دسته مسخره کنندگان خارج و وارد گروهی می شود که
👈خداوند درباره آنان فرموده است: ورشکسته ترین افراد از حیث عمل کسانی هستند که می پندارند کارشان خوب است.
📚آیت الله ملکی تبریزی، المراقبات
#مراقبت_ماه_رجب
📣کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
📱«نرم افزار اندروید آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی (قدسسره)» منتشر شد.
👇لینک دانلود👇
🌐 https://mesbahyazdi.ir/files/app/ketabkhan.apk
@mesbahyazdi_ir
🔸کانال سخن عرفان
@sokhanerfan