سلام بر محرم سلام بر خونهای پاکی که به ناحق ریخته شد. 🖤🖤🖤

الهی الهی الهی به رقیه سلام‌الله علیها....🤲🖤🤲

پاهایم بی تاب شده‌اند! درد بر تار و پودم چنگ می‌زند. اهالی خانه با لباسهایی به رنگ شب درچارچوب اتاق ایستاده‌اند! در دلم غوغا‌شده است. لب که می‌گشایم زبانم به حسرت می‌نشیند تا اهالی خانه را راهی کند. دست بر جسم رنجورم می‌کشم و آرام زمزمه میکنم:"عشق الهی تو را شفا می‌دهد." درد محکم بر تنم می‌کوبد‌. صدای مداح در هوای شهر میپچد... #سلاله_زهرا

با اذن مجتبی به مُحرم رسیده‌ایم باید برایِ گُل پسرانش فدا شویم... #السلام‌علیک‌یا‌عبدالله‌الحسن #کَهرُبای_حسین

تا صدایش میکنم، یک دشت پاسخ می‌رسد زینبم بنگر علی‌های فراوان مرا ... #لاادری

دیدم اعضاے تنت را جگرم سوخت عݪے پاره هاےبدنت را جگرم سوخت عݪے ناگہان زانویم افتاد زمین چون دیدم طرز چانہ زدنت را جگرم سوخت عݪے چہ‌ڪنم عمہ‌نبیند بدن حمزه اے اَت مُثݪہ دیدم بدنت را جگرم سوخت عݪے #لاادری

هرگلی زیباست اما یاس چیز دیگریست در میان سنگ‌ها الماس چیز دیگریست ما میان عمر خیلی برادر دیده‌ایم در وفاداری عباس چیز دیگریست 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 فرا رسیدن تاسوعای حسینی تسلیت باد.

این آیه چقدر به روزگار مردم افغانستان نزدیک است...! آنگونه که فریب وعده‌های دورغین دولت آمریکا را خوردند. كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿۱۶﴾ كار آنها همچون شيطان است كه به انسان گفت كافر شو (تا مشكلات تو را حل كنم!) اما هنگامي كه كافر شد گفت: من از تو بيزارم، من از خداوندي كه پروردگار عالميان است بيم دارم! (۱۶)سوره حشر @solalehzahra99

کربلا رفته، عطش می‌‌شود براتش تا قیامت حتی اگر سقایش عباس باشد.🖤🖤🖤 #الهه_زارعی #سلاله_زهرا @solalehzahra99

آخرین بار، رسم برادری در چاه ماند.. حضرت عباس به قربانگاه رفت تا برادری‌ را از داخل چاه بیرون آورد. #الهه_زارعی @solalehzahra99

‌مجیدخراطها ( بی معرفت) ‌ 🎥 برای بهتر دیدن به #سکانس بپیوندید👇 ┄┄┅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/3649503289C24d99ee23a

گاهی واژه‌ها در مقابل کلمه‌‌‌ی "تنهایی" خود را به خواب می‌زنند تا تنهایی نتواند کلمه شود‌. #سلاله_زهرا

#دل_نوشته از کرنا #دلپر نا خوانده آمدی تو ای بلای چین من از تو درسهای فراوان گرفته ام ! حقا که فهمیدم خدا را شکر دیگر من صدها هزاران نعمت مجهول و مبهم را دیدم همه به فقر و غنی غرق نعمتیم بین حصار نعمت و غافل به نعمتیم فهمیده ام کرنا تو خود هم عبرتی بودی تدریس کرده درسی آخر می‌روی زودی در حیرتم غافل چرا بودم من از اینها آیا سزاوار است درسم می دهد کرنا !؟! آموختم حالا ! تمام دست دادن، دیده بوسی، رفت و آمدها فشردن های در آغوش ، مهمانی در شبها آموختم بی دغدغه ، کنار چمن ، پارک، پیش حوض، بی ترس و لرز بودن در شهر نعمت است در مسجد و حسینه انبوه مردمان باهم میان شادی و غم ها چه نعمت است حتی نفس نفس زدن در جمع ها خوش است اکنون بیا از منظری دیگر حالا ببین ویروس کرنا را گشته ذلیل سیل کرناها ! بگیر عبرت از این ابر حکام طاغوتی دیروزی !!! همچون پشه در مغز آن نمرود طاغوتی کرنا به خود مشغول کرد حکام نمرودی شاید پیام حمله ویروس این باشد مغلوب می گردند قدرتها و ثروتها به ویروسی ! با این همه باشد دعای صبح و شام ما نابود گردد ذره کرناهای ویروسی (آمین) #دلپر = روح الله رستمی @solalehzahra99

🖇 گاهی به خودم و دختران جامعه‌ام فکر میکنم. واگویه‌های چندین ساله‌‌ام را با این سوال آغاز میکنم..؟ _چرا دخترانی در جامعه در برخورد با هرگونه اتفاق متفاوت با روحیات و خواسته‌هایشان سکوت میکنند و یا نظری برای ابراز ندارند؟ وقتی به دوران نوجوانی سفر میکنم به آدم‌هایی میرسم که در مقابل کوچکترین رفتار ناپخته‌ی نوجوان جبهه می‌گیرند. در آن روزها، دختر نوجوان نباید با کسی مخالفت کند. اگر او این‌کار را کرد،شب آن روز قطعا با احساس گناه به خواب می‌رود. احساس گناه که به دوران جوانی رسید؛ آن دختر کمی سنجیده‌تر رفتار میکند. اینبار تمام حواس خود را جمع می‌کند که مبادا با کسی مخالفت کند و حرفی بزند تا دیگران او را سرزنش کنند. اینگونه می‌شود که دختران سرزمینم کلامشان می‌شود. " شما نظرتون چیه؟" "شما چه غذایی انتخاب می‌کنید؟ منم همون غذا را میخورم." گاهی باید در مقابل رفتار ناشایست نامزدشان اعتراض کنند اما آنها بلد نیستند اعتراض کنند. _می‌دانید چرا؟ بخاطر احساس گناه..‌ بخاطر سرزنش‌های خالی از درک بزرگترها در تمامی زندگیشان... #سلاله_زهرا #واگویه‌های_من

شاعری شعر نمی‌خواهد. شور می‌خواهد. شور حسینی را... اولِ روز، جانهایمان فدای حسین✨✨ روز و روزگارتان پر از عشق حسین #سلاله_زهرا

درد که به استخوانمان میرسد، چرا چراهایمان قد علم می‌کنند در مقابل حکمت‌هایت. درد که به خیمه‌ی اباعبدالله میرسد، شش ماهه چرا چراها را را در غل و زنجیر می‌کند و تمام... #سلاله_زهرا

من به آنان که در سیاهی شب، روبروی ضریح امام رئوفم، زیارت نامه می‌خوانند؛ غبطه میخورم...

من به سنگفرش‌های حرم غبطه میخورم.

خوشبحالت کبوتر🕊

بین من و عصر قراری ست من چای میریزم و او شاخه گلی میگذارد کنارش من شعر مینویسم و اوبلند بلند میخواند .. ‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ عصرتون شیرین☕️

صبح یعنی به آغاز آرزوهایت سلام‌ کن صبح قشتگتون بخیر و شادی💗

💓تو از جنس نوری ❣برخیز و نور بپاش 💕در روزگارت

خدمت به عاشقان حسین افتخار ماست این افتخار از هنر مادران ماست تا آخرین نفس به در مکتب حسین دلپر بمان که راه حسین اقتدار ماست #دلپر #صبحتون_حسینی