گرگها درنده‌اند تکلیفشان روشن ولی.... وای از آن گرگی که پنهان است در ذات شبان. #لاادری

باید ذهن را خالی کرد... ذهن پر در حضور معبود‌ هم که باشد؛نه گوش شنوا دارد نه چشم بینا‌.... فقط بنویسید.بنویسید.بنویسید. باید ذهن را خالی کرد که جایی برای دریافت بهترین‌ها داشته باشد. ذهنتان را خالی کنید با نوشتن . نوشتن از ترس‌ها، نفرت‌ها، تنهایی‌ها، خستگی‌ها و .... #سلاله_زهرا

بعضی وقتا آدما خودشون اجازه میدن بهشون برچسب بزنند.چون دردشون خیلی فراتر از این برچسباست....🌾 #سلاله_زهرا

نزد خالق با منیت، من منم هرگز مکن ما کجاییم....نقطه‌ای در ناکجای کهکشان روز و روزگارتان پر از نور خدا ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

به وقت صبحونه🌱

↻

خدایا مگر ما عشق آسمانی نداشتیم؟ مگرچند تا از ما بانو ذلیخا خواهیم شد؟ مگر شهدا را محبوب نکردی چون فارغ از این عشق‌های زمینی شدند؟ پس این چه حسی‌ست که در جانمان به جدال با عشقت برخاسته است....؟ #سلاله_زهرا @solalehzahra99

#پروفایل_مذهبی #عاشقانه_های_مذهبی ~●~•🌺@porofil_mazhaby🌺•~●~

اگه میخای طراوت تو زندگیت بیاد‌ و برق شادی تو چشمات موج بزنه. اهل بیت رو دعوت کن به خونت و با دلت پذیرایی کن.... ❤️💗💖 #سلاله_زهرا @solalehzahra99

اگه خواستی بری مهمونی. برو خونه‌ی ام‌المومنین حضرت خدیجه(س). ایشون هم خوب پذیرایی می‌کنن‌‌‌، هم توشه‌ی خوبی بهت میدن. شک نکن برو در خونش .... #سلاله_زهرا 🦋🦋🦋 @solalehzahra99

ما عاقبت بخیر دعای خدیجه‌ایم🌱

پیِ‌هرحالی بروی عاقبت بی‌حالی جز حال خوب روضه🌱

#وحید_شکری باهم بشنویم🎧

هم‌زبان ناموافق، کم‌ ز عزرائیل نیست مرگ دانایان بُود با جمع نادان زیستن... #طغرای_مشهدی

یادش بخیر یک روز رویایی در بین الحرمین❤️ سفره حضرت رقیه(س)❤️ بزرگواران التماس دعا🥀 @solalehzahra99

اینم توسل به ام‌المومنین(س)🙂

انرژی🙂

🗓 #حدیث پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم : مَنْ اَكَلَ وَ ذو عَيْنَيْنِ يَنْظُرُ اِلَيْهِ وَ لَمْ يُواسِهِ ابْتُلى بِداءٍ لا دَواءَ لَهُ ؛ هر كس غذا بخورد و ديگرى به او نگاه كند، و به او ندهد، به دردى بى درمان مبتلا مى ‏شود. تنبيه الخواطر معروف به مجموعه ورام  ج 1 ، ص 47   🍃🍃🍃✨✨✨🍃🍃🍃

غلط‌است‌اینکه گویند:‌به‌دلی‌ره‌است‌دل‌را! دل‌من‌زغصه‌خون‌شد،‌دل‌او‌خبر‌ندارد #وحشی_بافقی @solalehzahra99

بدون کسب کمالات، شهادت میسر ‌نمی‌شود. #شهید_حجت_الله_رحیمی @solalehzahra99

زیر بیدی بودیم، برگی از شاخهٔ بالای سرم چیدم ، گفتم : چشم را باز کنید ، آیتی بهتر از این می خواهید؟ می شنیدم که به هم می گفتند: سِحر میداند،سحر...! #سهراب_سپهری