کانال ازدواج به سبک شهدا📣📣
🌸واسطه خیر برای ازدواج دائم 🌸
⛔️همسان گزینی و بارگذاری فرم شما داخل کانال به صورت رایگان انجام میشه⛔️
درکنار تمام اینها مشاوره ازدواج و.... داریم🤩
به قوانین سنجاق شده در کانال توجه کنید
و درصورت تمایل و پیگیری ازدواج شما بزرگوار، فرم سنجاق شده را کامل کنید.
کانال توسط یکی از خانواده های شهدا اداره میشه . و ثواب این کار هم هدیه به ارباب بی کفن آقا ابا عبدلله الحسین میباشد💔
✨با حضورتون به کارمون برکت بدین✨
🥰 #پیش_به_سوی_تاهل_آگاهانه_و_عاشقانه 🥰
منتظر حضور گرم شما عزیزان هستیم🔻🔻🔻
https://eitaa.com/ezdevagasemani313
کانال کمیته اقتصادی 😎
زیر نظر قرارگاه فاطمة الزهرا سلام الله علیها
برادران و خواهران کارآفرین😍
توجه توجه📣📣📣
📌محصولات شما به صورت رایگان در این کانال درج میشود.
⛔️فقط محصولات دست اول و دست دوم(سالم)⛔️
✨ان شاءالله که این کانال بستری شود برای فروش محصولات شما عزیزان✨
ثواب این کار هدیه به 🔻🔻🔻
1️⃣مادرمون فاطمه زهرا سلام الله علیها
2️⃣اربابمون آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام
3️⃣آقا امیر المومنین علیه السلام
4️⃣شهید ابوالقاسم موسوی دامغانی
5️⃣شهید فرهاد صفاکار
6️⃣شهید محمد مهدی لطفی نیاسر
برای عضویت در کانال بر روی لینک زیر ضربه بزنید🔰🔰🔰
https://eitaa.com/eghtesadi313_gharargah
کدام #شهید شما را متحول می کند؟
شهیدی که صدای اذانش عراقی ها را هدایت کرد؟!!😱
شهیدی که نشانی قبر خود را داد؟!!😳
شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت؟!!😨
شهیدی که در قبر خندید؟!!😱
شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند؟!!
و...
https://eitaa.com/joinchat/2365915227Ce14e443994
سنجاق شده
ذکر حاج آقا نخودکے(ره) برای هر حاجتی😳
شاید بعضیها نشناسن، شیخنخودکی عالمبزرگی کہ در صحنانقلاب حرمامامرضا سلام الله علیه زیر دربطبرسی مدفونہ
ذکرهاے سفارش شده از آن مرحوم بسیار مجرّبہ، مخصوصا این ذکری کہ در ادامہ بهت میگم، فرقی نداره حاجتت چی باشہ این ذکرِمعروف، گره از کار خیلی ها باز کرده هر حاجتی داری قبل از طلوع آفتاب «قبل از اینکہ آفتاب بزنہ» برای برآورده شدن حاجتت ۷۱ مرتبه این ذکرو بگو
برای دیدن ذکر روی لینک زیر بزن
https://eitaa.com/joinchat/2365915227Ce14e443994
سنجاق شده
سلام🖐🏻
میخواستم به یک کانال دعوتت کنم
اما یک سوال تو اصلا دلیلی برای اینکه خدا هست و ما را می بیند و وجود دارد داری؟🤔
ما توی این کانال دلیل هایی براتون آوردیم.
دلیل هایی با داستان هایی از امام های عزیزمون👌🏻
خب دیگه پس زود بیا توی کانال👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2365915227Ce14e443994
بیا توی کانال و این هشتگ را جستجو کن👇🏻
#خدا_وجود_دارد
#دلایلی_برای_وجود_خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰نماهنگ به امید دیدار🌿
◼#علی_پاکدامنی🎙
osweh_08_607315432285669430.mp3
726.9K
🌺تواشیح پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
🇮🇷🌹🍃
🌷🍃خاطرات شهید
✅همیشه وضو داشت. یه روز گفتم رضا چرا وقتی که پای سفره می شینی. وقتی می خوابی وقتی از خونه بیرون می ری اول وضو می گیری؟
✅گفت: وقتی کنار سفره میشینم مهمان امیرالمومنینم (علیهالسلام) شرم میکنم بدون وضو باشم ... وقتی میخوابم یا بیرون میرم ممکنه از خواب بیدار نشم یا بر نگردم. هرکسی هم با وضو از این دنیا بره اجر شهید را داره می خوام از اجر شهید محروم نشم...
🕊شهیدرضاپورخسروانی🌷
#شهیدانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رییسی: از آنچه بر مردم میگذرد آگاهم و ساعت به ساعت قیمتها را چک میکنم
🔹اولویت دوم دولت پس از کرونا مسئله معیشت مردم است. تصمیمات امروز ما در آینده زندگی مردم نتیجه خواهد داد.
♦️سردار حاجیزاده: به هرگونه ماجراجویی، پاسخ پشیمانکننده میدهیم
🔹صهیونیستها حتی نمیتوانند امنیت خودشان را تامین کنند، آنوقت برخی کشورها برای تامین امنیتشان سراغ رژیمصهیونیستی رفتهاند.
🔹 اگر مبارزه سردار سلیمانی نبود، امروز شاهد صدور گروههای تروریستی به اروپا بودیم. عاملان و آمران حمله به شهید سلیمانی همچنان تحت تعقیب ایران قرار دارند و از جنایت خود رهایی پیدا نخواهند کرد.
32.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[💕⃟✨••]
تأثیری که دعاکردن بر سلامت مغز دارد، باهیچ چیز قابل مقایسه نیست.
در اتاق ایشان نوشته شده:
"در طول روز دعاکنید،
حتی اگرشده برای ده دقیقه..."
👤 پروفسور #سمیعی
مسلمانی از جاده ی کفر!.ogg
7.34M
🌸💫بسمالله الرحمن الرحیم 💫🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔔🔔🔔🔔🔔🔔
🔶ازدواج سنگ بنای سعادت بشریت
❗️❗️آمار کاهشی ازدواج وافزایشی طلاق
❓چرا ازدواج های زمان رسول الله بامهریه ی سوره ی قرآن بهترین بازدهی ها را داشته اند اما الان با کلی جهیزیه به مشکلات عدیده می رسد؟
❇️ازدواج و برکات ❇️
✅به اعتراف پژوهشهای روانشناختی ازدواج در افزایش شادی و سلامت روان بسیار موثر است
مجردهایی که جز بزرگان بوده اند از تجرد پشیمان شده و همواره در یک سطحی از رشد نیافتگی مانده اند
🌸توصیه به ازدواج در آیات روایات برای مجردها تا غنی شوند!
✅یک رمز قرآنی رشد اقتصاد کشور اهتمام به ازدواج جوانان است!دولت اگر مشکل ازدواج را حل کند خداوند برکت در اقتصاد کشور خواهد انداخت
❗️وضع فعلی جامعه در باره ازدواج مثل این است که بخواهیم با طی جاده ی کفر مسلمانی کنیم!
🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم الشریف و اهلک اعدائهم اجمعین 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 زمانه لیاقت ندارد، تو چرا باید محروم باشی؟!
#استاد_پناهیان
#تلنگرانه
مواظبدینهمدیگهباشید
ماامتحانجمعیمیشیم؛
معدلجمعرومیگیرن
بهتکتکمامیدن🚶🏿♂!"
#استادپناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داشتم میمردم از گرما ، اومدم شروع کنم به غر زدن که امیر علی با لبخند برگشت سمتم خواهر گلم تو پله برقیا چادرت رو جمع کن حواست باشه. بعدم سرعتشو کم کرد و وقتی من بهش رسیدم دستمو گرفت. الهی من قوربون داداشم بشم که انقدر مهربونه . کلا خانواده من از این جماعت مذهبیون راهشون جدا بود از نظر اخلاقی.ابجی خانم شما باید با مامان بری اینجارو. همراه مامان شدم. رفتم به سمت یه حالت چادر مانند پارچه سرمه ایش,که به سیاهی میزد رو کنار زد و وارد شد. منم گیج و منگ دنبالش رفتم. وقتی تو صف بودیم فهمیدم اینجا کیفارو میگردن. وقتی جلو رفتم و به خانمی که رو صندلی بود رسیدم بهم لبخند زد و گفت عزیزم میشه گوشیتو روشن کنی ؟ منم گیج روشن کردم. بعد هم یه دستمال به سمتم گرفت وبا لبخند گفت لطفا آرایشتو پاک کن خانمی. اومدم بگم چرا که مامان از پشت اومد گفت چشم و منو هل داد به سمت بیرون. منم همینجوری مثله بچه اردک دنبالش راه افتادم با این که میدونستم الان اگه غر بزنم امیر علی و مامان اینا ناراحت میشن ولی دیگه اعصابم داشت خرد میشد تقریبا بالای پله برقی بودیم که اومدم لب باز کنم که دوباره چشمم به همون گنبد طلا افتاد و لب گزیدم. این صحن و سرا چی داشت که منو اینجوری,مجذوب خودش کرده بود؟ هی خدا. بیخیال غر زدن شدم و چشم دوختم به اون گنبد طلایی بزرگ. صدای عمو تو گوشم پیچید بابات اینا بیکارن پا میشن میرن مشهدا. که چی اخه؟ مثلا حالا شاید شاید یکی دو سه هزار سال پیش فوت کرده اونجا خاکش,کردن رفته دیگه حالا که چی هی پاشن برن اونجا که مثلا حاجت بگیرن چه مسخره ؛ و بعدش صدای قهقش. حالا من یکم درگیر بودم بین آرامشی که داشتم و حرفای عمو. شاید تغییرات من از اول به خاطر این بود که بابا برای عمو احترام خاصی قائل بود و وقتی عمو میخواست منو ببره پیش خودش مانعش نمیشد هر چند ناراضی بود.
صدایی منو از افکار خودم بیرون اورد : دخترم ، دخترم.
_بله؟
_ لطف میکنید کمی اون طرف تر بایستید وسط راه وایستادید. برگشتم پشت سرمو نگاه کردم دیدم جلوی پله برقی وایسادم. پس مامان اینا کوشن ؟
چشم گردوندم اون اطراف دیدم همشون یکم اون طرف تر تو حس و حال خودشونن . ببخشیدی گفتم و به سمتشون رفتم. هووووف چقدر گرم بود این چادر هم که دیگه شده بود قوز بالا قوز .
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_سوم
#ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد.
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
#هوالعشق
#قسمت_چهارم
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
اه اه چیه بر میدارن خودشون رو بقچه بیچ میکنن که چی اخه. رفتم سمت مامان و بابا. امیرعلی پیششون نبود. دیدم روبه روی یه بنر وایسادن و دارن میخوننش. یه زیارت نامه بود فکر کنم . _مامان. امیرعلی کو؟
مامان که خوندنش تموم شد برگشت سمت من و با همون لبخند مخصوص خودش گفت _ داداشت عادت داره وقتی میاد اینجا کلا از ما جدا میشه خودش تنها میره . ولی الان گفت میره سریع تا قبل از نماز یه زیارت میکنه و میاد که پیش هم باشید. هی من میگم این داداشم زیادی خوبه میگین نه ( البته کسی جرات نداره بگه نه) . مامان بابا راه افتادن و منم دنبالشون. از چندتا محوطه که ظاهرا اسمش صحن بود گذشتیم و رسیدیم به......... دیگه کاملا زبونم بند اومد . وای چقدر اینجا نورانی و قشنگ بود. درسته 11 سال پیش اومده بودم اما هیچی از اینجا یادم نمیومد. یه دفعه دستم توسط یکی کشیده شد و مصادف شد با جیغ کشیدنه من.
مامان _ عه چته ؟ سر راه وایسادی کشیدمت اینور.
بیخیال سکته کردنم شدم و با لرزشی که نه تنها تو صدام بود بلکه تو دلمم بود گفتم:
_ مامان اون که شبیه پنجرس اون گوشه چیه ؟ اون که اون وسطه چیه؟
مامان _ اون پنجره فولاده همون جایی که باعث حاجت گرفتن خیلیا شده از جمله خود من. اون چیزی هم که اون وسطه سقا خونس.
غوغایی تو دلم به پا شده بود. یه آرامش خاصی داشتم. بی توجه به مامان که داشت صدام میکرد به سمت همون پنجره مانند که الان فهمیده بودم اسمش پنجره فولاده رفتم. خیلی شلوغ بود. به زور خودمو به جلو کشوندم جوری که قشنگ چسبیده بودم بهش. سرم رو بهش تکیه دادم و ناخداگاه با سیل اشکام رو به رو شدم. نمیدونم دلیلش چیه ولی حس خوبی داشتم. احساس سبک بودن. نفهمیدم که چی شد اما احساس کردم یکی اینجاست که منتظره تا حرفامو بشنوه . یکی که میتونه آرامشی باشه برای دل خسته من. شروع کردم گفتم هرچی که بود و نبود. از تک تک لحظه های زندگیم. از همه چی ، از همه جا. چیزایی که تا الان به هیچ کس نگفته بودم چون نمیخواستم غرورمو بشکنم اما انگار اون نیرویی که منو وادار به درد و دل میکرد چیزی به اسم غرور براش معنی نداشت.
#ح_سادات_کاظمی
#دوستاتونو_دعوت_کنید
#قسمت_چهارم
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ڪلیپ_زیبا
ماجرای ازدواج آیت الله مجتهدی 😊
#پیشنهاد_دانلود