eitaa logo
سردار سلیمانی
443 دنبال‌کننده
20هزار عکس
18.5هزار ویدیو
310 فایل
این محبت سردارِ عزیزِ که ما را دورهم جمع کرده،لطفا شما هم بیاین تو دورهمی مون😊 استفاده از مطالب مانعی ندارد مدیر کانال @Atryas1360 @Abotorab213 ادمین ۱ ارتباط با مشاوره و پاسخگوی سوالات دینی @pasokhgo313
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی به یاد شهید سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم+ دانلود - پایگاه خبری جماران.mp3
10.04M
🌹علمدار حضرت ولى، قاسم سليمانى ♦️ با مداحى حاج محمود كريمى يكشنبه ١٥ دى ١٣٩٨ 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 میدان نبرد، هرکجا که باشد، ما همه قاسمیم رجزخوانی فرزندان حاج قاسم در اکانت نتانیاهو؛ با منشن پرچم ایران و عراق 🇮🇷🇮🇶✌🏻 و به همراه عبارت «ما همه قاسمیم» رأس ساعت ۱:۲۰ بامداد سیزدهم دی‌ماه ۱۴۰۰ 🖤🍃🇮🇷
13.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ حماسی | افتخار ما 🎙 سید مجید بنی فاطمه ▪️ویژه‌شهادت سردار سلیمانی 🍃...از چه هراس از چه باک راه علی روبروی ماست از دل عرش تا به خاک نام علی گفتگوی ماست...🍃 الموت لاسرائیل ✊🏻 الموت لامریکا ✊🏻 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷محبوب شهادت 💢برای سرباز سرافراز ولایت چو غنچه از نسیم شوق، پیراهن دریدی تو که در راه وصال از هرچه ما و من رمیدی تو تن و پیراهنت را برد با خود کاروان عشق به ما بیچارگان چون بوی پیراهن رسیدی تو تو موجی بودی و اوج قرارت بی‌قراری بود رسیدن بود مقصود تو و از خود بریدی تو دلت همچون حرم از یاد غیردوست خالی بود که عمری جز جمال خوب دلبر را ندیدی تو به شرق و غرب عالم مهر رویت نور می‌پاشید به شام غم‌زده، ای ماه مهرافزا دمیدی تو سر زلف تو را از دست باد آخر ربود آتش چو ققنوس از دل آتش به‌سوی او پریدی تو چه جان‌هایی که باغ لاله شد از داغ هجرانت چه دل‌هایی که شد غم‌خانه تا در خون تپیدی تو تو محبوب شهادت بودی و مشتاق او یک عمر که پیش از رفتن تو، گفت آقایت: شهیدی تو تو یعنی مکتبی که خط سرخش خط عاشوراست هزاران قاسم و عباس و اکبر پروریدی تو تو یعنی مکتبی که جز ولایت نیست بنیانش که در سربازی راه ولایت روسپیدی تو تو الگوی جهاد و صبر و ایمانی سلیمانی شهید راه قدس و فخر ایرانی سلیمانی ، دی‌ماه ۱۴۰۰ 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰🌿°| جهت شادی روح سردار بزرگ اسلام و چهره ی فراموش نشدنی مقاومت، سردار دلها، شهید قاسم سلیمانی، الفاتحه مع الصلوات شهــ حـاج قاسـم سلـیمانی ـــیــد 💛🌿 🖤🍃🇮🇷
22.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه خوانی حاج قاسم سلیمانی برای حضرت زهرا سلام الله علیها 🖤🍃🇮🇷
Fadaeian_Fatemiyeh_Shab03_05.mp3
19.53M
🎧 میثم مطیعی 🍃ای سلیمان اباعبدالله🎶 ویژه سالگرد شهادت سلیمانی 🖤🍃🇮🇷
14.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باید که دراین حادثه توبیخ، شود خصم درسی بدهیم عبرت تاریخ، شود خصم ... نوای حماسی مداح اهل بیت برادرحسین طاهری در رثای حاج قاسم و انتقام از قاتلان ─┅─═इई 🌼🌹🌼ईइ═─┅─ 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 آمریکا در حال مُردن است؛ آینده را در «مکتب سلیمانی» جستجو کنید ♦️ پائول رودی از آمریکا و عضو جمعیت جهانی حامیان مقاومت در همایش «شهید قدس، قهرمان مقاومت» گفت: من از کشور دشمن هستم، من از ایالات متحده هستم اما ملت آمریکا دشمن شما نیست و این دولت آمریکاست که این اقدامات وحشیانه را انجام می‌دهد. ♦️ من به خاطر از دست دادن چنین قهرمان‌هایی به دو دلیل سوگوار شدم؛ یکی به همان دلیل که شما ناراحت هستید و من هم ناراحت هستم و دیگری اینکه کشور من مسئول مرگ این اشخاص است و این گناه کشور من است که این اتفاق رخ داد. ♦️ این فرد چنان شخصیت جذابی برای مردم ادیان مختلف داشت که بسیاری از افراد از او به عنوان قهرمان عصر حاضر و مبارز در مقابل ستم یاد می‌کنند. ♦️کشور من آینده نیست؛ کشور من در حال مردن است. شما آینده و آیندگان هستید؛ پس آینده را بچسبید و من هم به شما خواهم پیوست. 🔮 مرجع گفتمان 🖤🍃🇮🇷
اجتماع عظیم مردم تهران با سخنرانی رئیس جمهور عزیز پخش از شبکه های سیما هم اکنون
YEKNET.IR - shoor 1 - fatemyeh aval 98.10.15 - karimi.mp3
5.5M
حـٰاج‌قاسم‌ما😭🖤.. چه ‌فاطمیه ‌ای‌شد ‌امسال‌ امید و‌ دلبرم ‌برگشته💔 شهادتت ‌ مبارک ‌سردار ‌دل‌ها 🥀 التماس‌دعآ 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ... ✅ فرازی از تلاوت معروف استاد عبدالباسط تقدیم به روح بلند شهید حاج قاسم سلیمانی و ابو مهدی و همراهان عزیزشان🍃🌹 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖼| ملّی ترین ایرانی، امّتی ترین مسلمان 🖤 | 🖤🍃🇮🇷
⭕️ عاشورایی شده ای که داغت همچون مولا حسین علیه السلام سرد نمی شود. 👤 علی اکبر رائفی پور ⁦🇮🇷⁩ 🖤🍃🇮🇷
👤سرهنگ بازنشسته آمریکایی: 📍باید باور کنیم که نمی‌توانیم ایرانی‌ها را از استفاده از فناوری فضایی یا پرتاب موشک منع کنیم/با صراحت می‌گویم، غول از چراغ جادو خارج شده و برگرداندن آن دشوار است! 🔻کارشناس ایرانی: وقتی عربستان در حال تولید موشک بالستیک است چگونه از ایران انتظار دارید تمام برنامه های موشکی خود را محدود یا متوقف کند؟ 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دلیل بغض رهبری از فراق حاج قاسم را از زبان خود بشنويد 😭😭 ا 🖤🍃🇮🇷
🔰اطلاعیه 📱پخش زنده ویژه برنامه دومین سالگرد شهادت سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی و هم رزم شهیدش حاج حسین پورجعفری از گلزارشهدای کرمان را در «اینستاگرام» «وبسایت گلزارشهدای کرمان» «آپارت» «روبیکا» «هیئت‌آنلاین» «تکیه» «رادیو اینترنتی» مشاهده کنید: 🔷«اینستاگرام» https://instagram.com/live_golzarkerman?igshid=n51wuar66hm6 🔷«وبسایت گلزارشهدای کرمان» http://golzarkerman.ir/پخش-زنده 🔷«آپارت» https://www.aparat.com/golzarkerman/live 🔷«روبیکا» https://rubika.ir/golzarkerman 🔷«هیئت آنلاین» https://heyatonline.ir/heyat/3101 🔷«تکیه» https://tekye.net/live/3030 🔷«رادیو اینترنتی گلزار شهدای کرمان» https://mirol.ir/live/bb921944c8c4531826da/audio
به وقت
🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌿🌺🌿 🌺🌿 🌿 ⚡️ادامه داستان واقعی ✅🌺 🌺✅ 💠قسمت چهل و هفتم: سومین پیشنهاد علی اومد به خوابم ... بعد از کلی حرف، سرش رو انداخت پایین ... - ازت درخواستی دارم ... می دونم سخته اما رضای خدا در این قرار گرفته ... به زینب بگو سومین درخواست رو قبول کنه... تو تنها کسی هستی که می تونی راضیش کنی ... با صدای زنگ ساعت از خواب پریدم ... خیلی جا خورده بودم... و فراموشش کردم ... فکر کردم یه خواب همین طوریه ... پذیرش چنین چیزی برای خودم هم خیلی سخت بود ... چند شب گذشت ... علی دوباره اومد ... اما این بار خیلی ناراحت ... - هانیه جان ... چرا حرفم رو جدی نگرفتی؟ ... به زینب بگو باید سومین درخواست رو قبول کنه ... خیلی دلم سوخت ... - اگر اینقدر مهمه خودت بهش بگو ... من نمی تونم ... زینب بوی تو رو میده ... نمی تونم ازش دل بکنم و جدا بشم ... برام سخته ... با حالت عجیبی بهم نگاه کرد ... - هانیه جان ... باور کن مسیر زینب، هزاران بار سخت تره ... اگر اون دنیا شفاعت من رو می خوای ... راضی به رضای خدا باش ... گریه ام گرفت ... ازش قول محکم گرفتم ... هم برای شفاعت، هم شب اول قبرم ... دوری زینب برام عین زندگی توی جهنم بود ... همه این سال ها دلتنگی و سختی رو ... بودن با زینب برام آسون کرده بود ... حدود ساعت یازده از بیمارستان برگشت ... رفتم دم در استقبالش ... - سلام دختر گلم ... خسته نباشی ... با خنده، خودش رو انداخت توی بغلم ... - دیگه از خستگی گذشته ... چنان جنازه ام پودر شده که دیگه به درد اتاق تشریح هم نمی خورم ... یه ذره دیگه روم فشار بیاد توی یه قوطی کنسرو هم جا میشم ... رفتم براش شربت بیارم ... یهو پرید توی آشپزخونه و از پشت بغلم کرد ... - مامان گلم ... چرا اینقدر گرفته است؟ ... ناخودآگاه دوباره یاد علی افتادم ... یاد اون شب که اونطور روش رگ گرفتن رو تمرین کردم ... همه چیزش عین علی بود ... - از کی تا حالا توی دانشگاه، واحد ذهن خوانی هم پاس می کنن؟ ... خندید ... - تا نگی چی شده ولت نمی کنم ... بغض گلوم رو گرفت ... - زینب ... سومین پیشنهاد بورسیه از طرف کدوم کشوره؟... دست هاش شل شد و من رو ول کرد ... 🔷🔷🔷 💠قسمت چهل و هشتم: کیش و مات ... چرخیدم سمتش ... صورتش بهم ریخته بود ... - چرا اینطوری شدی؟ ... سریع به خودش اومد ... خندید و با همون شیطنت، پارچ و لیوان رو از دستم گرفت ... - ای بابا ... از کی تا حالا بزرگ تر واسه کوچیک تر شربت میاره ... شما بشین بانوی من، که من برات شربت بیارم خستگیت در بره ... از صبح تا حالا زحمت کشیدی ... رفت سمت گاز ... - راستی اگه کاری مونده بگو انجام بدم ... برنامه نهار چیه؟... بقیه اش با من ... دیگه صد در صد مطمئن شدم یه خبری هست ... هنوز نمی تونست مثل پدرش با زیرکی، موضوع حرف رو عوض کنه ... شایدم من خیلی پیر و دنیا دیده شده بودم ... - خیلی جای بدیه؟ ... - کجا؟ ... - سومین کشوری که بهت پیشنهاد بورسیه داده ... - نه ... شایدم ... نمی دونم ... دستش رو گرفتم و چرخوندمش سمت خودم ... - توی چشم های من نگاه کن و درست جوابم رو بده ... این جواب های بریده بریده جواب من نیست ... چشم هاش دو دو زد ... انگار منتظر یه تکان کوچیک بود که اشکش سرازیر بشه ... اصلا نمی فهمیدم چه خبره ... - زینب؟ ... چرا اینطوری شدی؟ ... من که ... پرید وسط حرفم ... دونه های درشت اشک از چشمش سرازیر شد ... - به اون آقای محترمی که اومده سراغت بگو ... همون حرفی که بار اول گفتم ... تا برنگردی من هیچ جا نمیرم ... نه سومیش، نه چهارمیش ... نه اولیش ... تا برنگردی من هیچ جا نمیرم ... اینو گفت و دستش رو از توی دستم کشید بیرون ... اون رفت توی اتاق ... من، کیش و مات ... وسط آشپزخونه ... ⬅️ادامه دارد...