🔺سفر وزیرخارجه کشورمان به چین، بعد از سفر چند روز گذشتهی ایشان به قطر و عمان، در کنار سفر جناب رضایی (بعنوان معاون اقتصادی دولت) به کشورهای آمریکای لاتین (حیات خلوت آمریکا)، سفر جناب قاسمی (وزیر راه) به سوریه و سفر روزهای آینده جناب رییسی به روسیه و احتمالا رییس جمهور ترکمنستان به کشورمان؛ همه و همه گویای فعال شدن بیش از پیش دیپلماسی و اهتمام دولت جدید بر استفاده از تمام ظرفیتهای موجود، بجای گذاشتن تمام تخم مرغ هایش در سبد مذاکرات و دل بستن به وین است!
#بیش_باد
#مقاومت_فعال
✍ #مهدی_قاسم_زاده
9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی زیبای یک مادر دهه شصتی با ۹ فرزند 😍
زهرا صادقی، متولد ۱۳۶۴ و صاحب ۹ فرزند: امروز با ۹ فرزند با سنهای ۱۶، ۱۴، ۱۱، ۹، ۷، ۶، ۴، ۲ سال و ۵ ماه به عنوان یکی از خوشحالترین آدمهای روی زمینم و هر شب قبل از خوابم خدا را شکر میکنم. خدا را شکر میکنم که همسرم را دارم و فرزندانی سالم و صالح خدا به من عطا کرده است.
مداحی_آنلاین_عمر_مجنون_در_خیال_دیدن_لیلا_گذشت_حمید_علیمی.mp3
6.06M
⏯ #واحد احساسی #امام_زمان(عجلاللهفرجه)
🍃عمر مجنون در خیال دیدن لیلا گذشت
🍃لیلی نادیده عمری از کنار ما گذشت
🎤 #حمید_علیمی
👌بسیار دلنشین
#مداحی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌿🌺🌿
🌺🌿
🌿
⚡️ادامه داستان واقعی ✅🌺 #بدون_تو_هرگز🌺✅
💠قسمت شصت و نه : زنده شان کن
پشت سر هم و با ناراحتی، این سوال ها رو ازم پرسید ... ساکت که شد ... چند لحظه صبر کردم ...
- احساس قابل دیدن نیست ... درک کردنی و حس کردنیه... حتی اگر بخواید منطقی بهش نگاه کنید ... احساس فقط نتیجه یه سری فعل و انفعالات هورمونیه ... غیر از اینه؟ ... شما که فقط به منطق اعتقاد دارید ... چطور دم از احساس می زنید؟ ...
- اینها بهانه است دکتر حسینی ... بهانه ای که باهاش ... فقط از خرافات تون دفاع می کنید ...
کمی صدام رو بلند کردم ...
- نه دکتر دایسون ... اگر خرافات بود ... عیسی مسیح، مرده ها رو زنده نمی کرد ... نزدیک به 2000 سال از میلاد مسیح می گذره ... شما می تونید کسی رو زنده کنید؟ ... یا از مرگ انسانی جلوگیری کنید؟ ... تا حالا چند نفر از بیمارها، زیر دست شما مردن؟ ... اگر خرافاته، چرا بیمارهایی رو که مردن ... زنده نمی کنید؟ ... اونها رو به زندگی برگردونید دکتر دایسون ... زنده شون کنید ...
سکوت مطلقی بین ما حاکم شد ... نگاهش جور خاصی بود... حتی نمی تونستم حدس بزنم توی فکرش چی می گذره... آرامشم رو حفظ کردم و ادامه دادم ...
- شما از من می خواید احساسی رو که شما حس می کنید ... من ببینم ... محبت و احساس رو با رفتار و نشانه هاش میشه درک کرد و دید ... از من انتظار دارید ... احساس شما رو از روی نشانه ها ببینم ... اما چشمم رو روی رفتار و نشانه های خدا ببندم ... شما اگر بودید؛ یه چیز بزرگ رو به خاطر یه چیز کوچک رها می کردید؟ ...
با ناراحتی و عصبانیت توی صورتم نگاه کرد ...
- زنده شدن مرده ها توسط مسیح ... یه داستان خیالی و بافته و پردازش شده توسط کلیسا ... بیشتر نیست ... همون طور که احساس من نسبت به شما کوچیک نبود ...
چند لحظه مکث کرد ...
- چون حاضر شدم به خاطر شما هر کاری بکنم ... حالا دیگه... من و احساسم رو تحقیر می کنید؟ ... اگر این حرف ها حقیقت داره ... به خدا بگید پدرتون رو دوباره زنده کنه ...
🔷🔷🔷🔷
💠قسمت هفتاد : خدا را ببین
چند لحظه مکث کرد
...
- چون حاضر شدم به خاطر شما هر کاری بکنم ... حالا دیگه... من و احساسم رو تحقیر می کنید؟ ... اگر این حرف ها حقیقت داره ... به خدا بگید پدرتون رو دوباره زنده کنه ...
با قاطعیت بهش نگاه کردم ...
- این من نبودم که تحقیرتون کردم ... شما بودید ... شما بهم یاد دادید که نباید چیزی رو قبول کرد که قابل دیدن نیست ...
عصبانیت توی صورتش موج می زد ... می تونستم به وضوح آثار خشم روی توی چهره اش ببینم و اینکه به سختی خودش رو کنترل می کرد ... اما باید حرفم رو تموم می کردم...
- شما الان یه حس جدید دارید ... حس شخصی رو که با وجود تمام لطف ها و توجهش ... احدی اون رو نمی بینه ... بهش پشت می کنن ... بهش توجه نمی کنن ... رهاش می کنن ... و براش اهمیت قائل نمیشن ... تاریخ پر از آدم هاییه که ... خدا و نشانه های محبت و توجهش رو حس کردن ... اما نخواستن ببینن و باور کنن ...
شما وجود خدا رو انکار می کنید ... اما خدا هرگز شما رو رها نکرده ... سرتون داد نزده ... با شما تندی نکرده ...
من منکر لطف و توجه شما نیستم ... شما گفتید من رو دوست دارید ... اما وقتی ... فقط و فقط یک بار بهتون گفتم... احساس شما رو نمی بینم ... آشفته شدید و سرم داد زدید ...
خدا هزاران برابر شما بهم لطف کرده ... چرا من باید محبت چنین خدایی رو رها کنم و شما رو بپذیرم؟ ...
اگر چه اون روز، صحبت ما تموم شد ... اما این، تازه آغاز ماجرا بود ...
اسم من از توی تمام عمل های جراحی های دکتر دایسون خط خورد ... چنان برنامه هر دوی ما تنظیم شده بود ... که به ندرت با هم مواجه می شدیم ...
تنها اتفاق خوب اون ایام ... این بود که بعد از 4 سال با مرخصی من موافقت شد ... می تونستم به ایران برگردم و خانواده ام رو ببینم ... فقط خدا می دونست چقدر دلم برای تک تک شون تنگ شده بود ...
⬅️ادامه دارد ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا میتونی ناوت رو بیاری دم بنگاه؟ سندش یک دسته؟
😂😂 ای ول ای ول
پی نوشت: اون بدبخت آمریکایی پنتاگون رو بگو میگه آقا از ایران زنگ زدی نیروی دریایی ارتش آمریکا !؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرمانده کل سپاه: انتقام شهید سلیمانی یک استراتژی و آرمان است
💞🌸💞🌸