♨️دوشنبه روز زیارت #امامحسن و #امام_حسین علیهماالسلام
💢زیارت این دو بزرگوار در روز دوشنبه
🔸فقط یک دقیقه برای عرض ارادت به این دو امام بزرگوار زمان بگذاریم.
#دوشنبه_های_امام_حسنی 💚
🌱اگر کریم تویی مابقی گدا هستند
همیشه در طلبت دست بر دعا هستند...
🌱طبیب را چه نیازی ست، نسخه کافی نیست...
تمام مردم این شهر مبتلا هستند....
#جانبهقربانکریمیکهکَرمزندهازاوست
Moavenian-BeImamZamanBegoo.mp3
6.4M
🎧#صوت_مهدوی
🔸هرچه میخوای به امام زمانت بگو!
♨️پیشنهاد ویژه دانلود
👌بسیار شنیدنی
👈حتما بشنوید و نشر دهید.
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
#روزشمار_مباهله
تنها 3 روز تا مباهله، بزرگترین فضیلت قرآنی امیرالمؤمنین علیه السلام، باقیست..
✳️ مباهله، نبرد پیروز سپاه بی سلاح است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_روزشمار_مباهله
3⃣ سه روز تا عید مباهله ، معرفی امیرالمومنین در قرآن به عنوان نفس پیامبر باقی مانده است
✳️ قرآن ناطق
در جنگ صفین مردم به سوی تکه های کاغذی رفتند در حالی که قرآن اصلی را فراموش کردن. ای قرآن ناطق
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ
﷽
گردهمایی خانوادگی
♥️دفاع از حریم خانواده♥️
🔸وعده ما چهارشنبه از ساعت ۵:۳۰ عصر
🔹خیابان امام جنوبی(مقابل مسجد جامع)
🌺ستاد نکوداشت هفته عفاف و حجاب🌺
#زن_عفت_افتخار
#هفته_عفاف_و_حجاب
⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜
📲 #شهر_مبارکه در ایتا
🌐 رسانه آگاهی و بصیرت
🆔 @mobarakeh110
📸 شماهایی که از پاییز پارسال تا الان در خواب زمستانی بودید و اونهمه آتشزدن اموال عمومی و بیتالمال مسلمین توسط اغتشاشوها رو ندیدید ولی الان یهویی یاد بیتالمال افتادید! ، لطفا محترمانه هیسسسسسس
👈 ضمنا چشماتون اگه کورتر نشه، باز هم خواهید دید که چطور مثل #جشن_غدیر توسط خود مردم برای محرم و اربعین و سایر مناسبتهای مذهبی، عاشقانه خرج خواهیم کرد
تا کور شود هرآنکه نتواند دید...
🌹 اَللّهُمَّ ارْزُقْنی تَوْفیقَ الشَّهادَةِ فی سَبیلِک
🔮 مرجع گفتمان
#جریان_تحریف
#جنگ_ترکیبی
#غدیر
تا زمانی برخورد قاطع تو زاهدان نباشه آرامش به شهر برنمیگرده
اگه شاخ عبدالحمید رو بشکنیم میخواد چی بشه؟ فوقش چهار تا اتفاق مثل این میوفته ولی برای بقیه عبرت میشه و میفهمن که نظام با کسی شوخی نداره اما الان که با هر قانون شکنی مماشات شده پیام ضعف مخابره شده و میبینیم که باعث پرروتر شدن این نانجیب ها هم شده.
وقتش نشده که در مورد بعضی مسائل تجدید نظر کنیم و مثل همه جای دنیا با قانون شکنان با صلابت برخورد بشه؟
🔮 مرجع گفتمان
#برخورد_قاطع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤قافله سالار داره میاد...
خداکنه برگرده...😭
.
.روز شمار عاشقی/۸ روز تامحرم
🏴🏴
#دست_مارا_به_محرم_برسانید_فقط
#روز_شمار_محرم
🔮 مرجع گفتمان
🔰۱۹ تیر ۱۳۶۴
عملیات قدس ۳
نتایج عملیات
🔺نفوذ به نیروهای دشـمن و ضربه زدن به یگانهای مستقردر منطقه
🔰انهدام یگان ارتش بعث
🔺 نابودی مقر گردانهای ۱ و ۲ از تیپ ۸۰۵ ارتش بعث صدام
🔺انهدام پمپ بنزین قرارگاه من در منطقه
دش
🔺به غنیمت گرفتن چندین دستگاه بی سیم و سیستمهای مخابراتی و شماری سلاح سبک
🔺 به اسارت در آمدن بیش از ۵۰۰ نفر از نیروهای بعثی
۱۵ خمپاره انداز
۱۵ خودروی زرهی
۴ تانک و نفربر
منطقه عملیات
منطقه عمومی دهلران
رمز عملیات
یا امام جعفر صادق (علیہ سلام)
مدت عمليات
1 روز
طراحی و هدایت
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی زمینی ارتش جهوری اسلامی
🔮 مرجع گفتمان
#دفاع_مقدس
#دستاوردهای_عملیات_قدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاداش صرفهجویی برای ۶ میلیون مشترک برق خانگی
19.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺چهارشنبه
🗓 ۲۱ تیر ۱۴۰۲
⏰ ساعت ۱۷
📍میدان #امام_حسین علیهالسلام
✊ ۹ دی را دوباره میسازیم…
🔴 امام یک دفعه از جایشان بلند شدند، همه تعجب کردند...!!
♦️در یکی از این دیدارها بود که تا امام خمینی آمد توی اتاق و روی صندلی نشست، شهید حسن باقری اجازه خواست با دوربینی که خودش آورده بود، دو سه عکس یادگاری بگیرد.
♦️امام گفت: «چه ایرادی داره پسرم؟!» یکی از محافظها که اشاره کرد فلش دوربین برای چشم امام خوب نیست، حسن لامپ اتاق را روشن کرد تا عکسها خراب نشود.
زود سه چهار عکس پشت سر هم گرفت و نشست روی زمین. سکوت بر اتاق حاکم شد. آقای محسن رضایی آمادهی ارائهی گزارش بود که امام از روی صندلی بلند شد. همه همراه او بلند شدند و با تعجب به هم نگاه کردند.
امام از کنار فرماندهان رد شد و رفت طرف کلید برق و چراغ را خاموش کرد. در آن وقت روز نیازی به لامپ نبود، اما برای همهمان جالب بود که چرا هیچکس به این قضیه توجه نداشت
جالبتر آنکه چرا امام به کسی دستور نداد چراغها را خاموش کند و خودش شخصا بلند شد و کلید را زد.
📌 مراقبت از اعمال، بویژه اسراف را از امام یاد بگیریم
#امام_خمینی
این روزها در مصرف درست برق وآب توجه بیشتری داشته باشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ بچه شیعه اینجوریه👌
🔸بعد از برپایی یه جشن بزرگ و کلی شادی، نوبت جمع کردن وسیلهها و زبالههاست...
🔸دست به دست کنید برسه به اون عده که از جشن بزرگ #غدیر حسابی سوختند😜
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🍐آخه بدبخت!🔸تو همانی هستی که چندماه سطل آشغالها رو آتش میزدی،
ترافیک ساختگی درست میکردی،
پمپ بنزین تخریب میکردی،
شکار غیرقانونی انجام میدی،
حالا نگران محیط زیست شدی؟!🥴
هوالعلیم
دیدن فیلم، کار با گوشی و...قبل از خواب یعنی جدا شدن از ملکوت و نزدیک شدن به ظلمت و نابودی ذهن
#استاد_سعید_مهدوی
#یاعلی
#مدیریت_ذهن
#نبرد_آخرالزمانی
#جهاد_تبیین
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
داستان#نیمه_شبی_در_حلّه
《 اثر مظفر سالاری 》
🔹قسمت پنجم
........ وزیر که مردی لاغر اندام بود و عبایی نازک با حاشیه های طلادوزی شده بر دوش داشت. روی یکی از پله های سکو نشست. پس از نگاهی به اطراف، به قوها خیره شد.
مسرور ظرف انگورها را تعارف کرد. وزیر با دست اشاره کرد که دور شود.
--- حمام قشنگی داری ابوراجح!
ابوراجح سرش را به علامت احترام پایین آورد و گفت: لباستان را درآورید و برای استحمام وارد صحن حمام شوید تا سقف زیبای آنجا را هم ببینید. هم فال است و هم تماشا.
وزیر از ابوراجح روبرگرداند.
فرصت نیست. از اینجا می گذشتم، گفتم بیایم و این دو پرنده ی زیبا را ببینم.
باز به قوها نگاه کرد.
--- همان گونه اند که تعریفشان را می کردند. گویی پرنده های بهشتی اند که از بد حادثه، از حمام تو سر درآورده اند.
وزیر با بی حالی خندید و متوجه من شد.
--- این جوان زیبا کیست؟ مانند شاهزادگان ایرانی است.
ابوراجح خواست مرا معرفی کند؛ که وزیر اشاره داد که ساکت بماند.
--- خودش زبان دارد. می خواهم صدایش را بشنوم.
گفتم : من هاشم هستم. ابونعیم زرگر، پدربزرگ من است.
--- ابونعیم هنوز زنده است؟
--- بله، خدا را شکر!
--- دیدن تو و این قوهای باشکوه را باید به فال نیک بگیرم.
رو کرد به ابوراجح.
--- خداوند هرچند از زیبایی به تو نصیبی نداده، اما سلیقه خوبی به تو بخشیده. حمامی به این زیبایی با قوهایی به این قشنگی و مشتری هایی با این حُسن و ملاحت!
ابوراجح گفت: اجازه دهید بگویم شربتی گوارا برایتان بیاورند.
--- لازم نیست.
به قوها اشاره کرد.
فکر نمیکنم در تمام بین النهرین چنین پرنده هایی وجود داشته باشد. راستش در خلوت سرای حاکم، حوضی است از سنگ یشم. این قوها سزاوار آن حوض اند.
دیروز نزد حاکمبودم که از تو سخن به میان آمد. به گوش حاکم رسیده است که از او بدگویی می کنی. مبادا راست باشد! بعد شخصی گفت در حوض حمام ابوراجح چنین پرندگانی شنا می کنند. چنان آنها را توصیف کرد که حاکم گفت: اگر چنین زیبا و تماشایی اند، سزاوار است که به حوض یشم کوچ کنند.
وزیر خندید.
--- چه سخن نغزی! حال بر تو منت نهاده ام و با پای خویش آمده ام تا پیشنهاد کنم برای رفع کدورت هم که شده، آنها را به حاکم تقدیم کنی.
ابوراجح کنار حوض نشست. قوها به سویش رفتند. گفت: اینها همدم من هستند. بهشان عادت کرده ام. مشتری ها هم به قوها علاقه دارند. باعث گرمی کسب و کارم شده اند.
وزیر با بی حوصله گی گفت: یکی از دو راه را انتخاب کن. یا آنها را به حاکم هدیه بده و یا بهایش را بگیر.
--- چرا به بازرگانان سفارش نمی دهید که چند جفت از این پرنده ها را برایتان بیاورند؟
--- ابله نباش، ابوراجح! این کار چند ماه طول میکشد. حاکم دوست دارد همین امروز این یک جفت قو را در حوض خلوت سرایش ببیند و از گناهان تو بگذرد. به همان کسی که اینها را آورده بگو بار دیگر هم برایت بیاورد. صبر حاکم اندک است.
سربازی که در مدخل صحن حمام ایستاده بود، مردی را که میخواست از آنجا وارد رخت کن شود به صحن برگرداند. ابوراجح قوها را به میان حوض راند و ایستاد.
--- بسیار خوب، من قبول کردم. قوهایم را به حاکم هدیه می دهم.
وزیر با خرسندی گفت: شنیده بودم که مرد زیرکی هستی. اکنون دریافتم که چنین است.
--- وقتی من از قوهایم می گذرم، شایسته است که حاکم هم هدیه ای در خور مقام و بخشندگی اش به من بدهد.
--- چه می خواهی ؟
--- دو تن از دوستانم را که بی گناه به سیاهچال انداخته اید، آزاد کنید.
وزیر درحالی که تلاش می کرد خشم خود را بروز ندهد، برخاست.
--- بهتر بود که خودم نمی آمدم و سرباز خشنی می فرستادم تا قوها را مصادره کند و آنها را در دارالحکومه به من تحویل بدهد.
--- من که حرف بدی نزدم. سعی کنید آرام باشید. این تنها یک پیشنهاد است.
--- دیگر چه میخواستی بگویی؟ با وقاحت تمام ادعا می کنی دو تن از دوستانت را بی گناه به سیاهچال انداخته ایم. می دانی اگر نتوانی این ادعا را ثابت کنی، خودت هم باید به آنها ملحق شوی؟ بگذریم از اینکه در حال حاضر هم سزاوار سیاهچال هستی.
--- شما میتوانید ثابت کنید که آنها واقعا" گناهکار و مجرم اند؟ همه می دانند که آنها بدون محاکه، راهی سیاهچال شده اند.
وزیر خود را به ابوراجح رساند و سیلی محکمی حواله اش کرد. صدای سیلی در فضای زیر گنبد پیچید و ابوراجح که بنیه ی ضعیفی داشت، تلو تلو خورد و روی زمین افتاد.
--- دهانت را ببند، بوزینه ی بدریخت! کاش به اینجا نمی آمدم. راست می گفتند که زبان تلخ و گزنده ای داری و مردک خطرناکی هستی.
...ادامه👇👇👇
به ابوراجح کمک کردم تا برخیزد. ابوراجح با بی باکی گفت: اگر سرباز خشنی را می فرستادی تا این دو پرنده را با خود ببرد. بدتر از این نمی توانست رفتار کند. من قوهایم را نه هدیه می دهم و نه می فروشم. من گفته ام که رفتار شما با شیعیان بدتر از رفتاری است که با غیر مسلمانان دارید و می بینی که
راست گفته ام.
وزیربه سوی پرده رفت و آن را چنگ زد.
--- قوهایت باشد برای خودت. با این وضعی که به وجود آوردی، اگر آنها را در دارالحکومه ببینم به یاد تو می افتم و من هرگز نمیخواهم تو را به یاد بیاورم. وجود تو شوم است.
ابوراجح خونی را که از بینی اش سرازیر شده بود با دستمال پاک کرد و گفت: اگر ذره ای انصاف داشته باشی، می توانی قضاوت کنی که وجود چه کسی شوم است. مانند باج گیران وارد شدی با تکبر سخن گفتی و چونکودکان بر آشفتی و مانند دیوانگان به من حمله کردی. می خواستی آنچه را دوستشان دارم و رونق بخش کسب و کار من است، با تهدید از من بگیری و از همه بدتر، مرا مقابل دوست و شاگردم تحقیر کردی و کتک زدی هنوز هم طلبکاری.
وزیر چشمهایش را از شدت خشم از هم دراند؛ اما گویی فکری به خاطرش رسید. برخود مسلط شد و با صدایی که می لرزید، گفت: می بینم که از جان گذشته ای. راست می گویی. من شوم هستم. پدرم هم همیشه همین را میگفت؛ ولی این را بدان که تا این حمام را بر سرت خراب نکنم رهایت نخواهم کرد.
--- از تو و آن دارالحکومه به خدا پناه می برم. انگار به روزی که باید جواب گوی اعمالتان باشید ایمان ندارید. این قدرت و مقام زودگذر و فانی، شما را فریفته. پس هرچه می خواهید بکنید.
--- تعجب می کنم چرا آمدن مرا غنیمت نشمردی. می توانستی با گشاده رویی، دل از این دو پرنده بکنی و مرا شاد و خشنود روانه سازی. اگر چنین شده بود، خیلی به نفعت تمام می شد.
ابوراجح دستمال خونی را نشان داد.
--- همین قصد را هم داشتم. اشتباه من آن بود که کلمه ی حقی بر زبان آوردم.
حالا هم طوری نشده. در این میان تنها من یک سیلی خورده ام. این هم که نباید باعث کدورت خاطر شما بشود. قوها را بردارید و ببرید. دو- سه روزی دلتنگ می شوم، ولی خود را به این تسکین خواهم داد که قوهایم زندگی بهتری خواهند داشت و غرق در ناز و نعمت خواهند بود.
وزیر قبل از آنکه در پس پرده ناپدید شود، گفت: امروز بهم ریخته ام.
قوها پیش خودت بماند تا ببینم تصمیم چه خواهد بود.
از آنچه در این چند دقیقه پیش آمده بود، مبهوت مانده بودم. ابوراجح دست و صورت خود را شست و آب کشید و به اتاقی که در راهرو بود، رفت تا استراحت کند. موقعی که به بالش تکیه داد، به من گفت: کار من دیگر تمام است. اگر خیلی خوش شانس باشم روانه سیاهچال خواهم شد. فکر نکنم این وزیر بی کفایت، دست از سرم بردارد. مرد کینه توزی است.
پنجره ای از حیاط خلوتی کوچک به اتاق گشوده شده بود. نزدیک پنجره، سجادیه ی ابوراجح پهن بود و کتاب هایش توی طاقچه، کنار هم چیده شده بود.
مسرور ظرف انگور را آورد و کنار ابوراجح گذاشت. مسرور که رفت، ابوراجح به شوخی گفت: صحنه ی نا خوشایندی بود و من نمی خواستم تو شاهد آن باشی؛ اما فایده اش این بود که برای چند دقیقه تو را از دنیای عشق و عاشقی بیرون کشید.
ابوراجح خندید و من هم بی اختیار به خنده افتادم.
--- اگر پدربزرگ بیچاره ات بفهمد اینجا چه اتفاقی افتاده، دیگر به تو اجازه نمی دهد پیش من بیایی.
باز هم خندیدم. انگار که هیچ اتفاق ناخوشایندی نیفتاده بود. ابوراجح خوشه ای انگور به من تعارف کرد و گفت: بگیر و بخور که قسمت و روزی خودمان است.
خوشه انگور را گرفتم و با لذت مشغول خوردن آن شدم. مسرور حیرت زده سرک کشید تا ببیند می خندیم یا زار می زنیم. با دیدن چشم های گرد شده ی او باز به خنده افتادیم و ریسه رفتیم.
پایان قسمت پنجم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#بخواندعایفرجراکهیارآمدنیاست...
🌱یقین بدان که اثر میکند دعای فرج
و از عنایت آن صاحبالزمان برسد...
🌱شروع دفتر باور به نام او زیباست
اگر که ختم غزل هم به پای آن برسد
#امام_زمان عج
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
#شبتونمهدوی🌙
﷽
#امام_زمان
#سلام_امام_زمانم 🌸🍃
روزها بے تو گذشٺ و غربتٺ تایید شد
چون دعاے فرج ما همہ با تردید شد
بارها نامہ نوشتم ڪہ بیا اما حیفـــــ
معصیٺ ڪردہ ام و غیبٺ تو تمدید شد
💚اللهم عجل لولیک الفرج 💚
💚باز دلم هوای #جمکران دارد
✨هوای آن گنبد بیکران دارد
💚به یاد حرم سبز و زیبایت
✨اشک در چشمان من مکان دارد
💚چه درد غریبی ست درد دل تنگی!
✨دل تنگم هوای صاحب الزمان(عج)دارد
#سه_شنبه_های_جمکرانی
#سه_شنبه_های_مهدوی
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 شخصی به آیت الله بهجت و آیت الله اراکی نامه می نویسد که من می خواهم عشقم به امام زمان(عجلاللهفرجه) زیاد شود، چه کار کنم ؟!
▫️هر دو در جواب می نویسند ...
Bar MAdare Ahd 15.mp3
1.34M
مجموعه صوتی
#بر_مدار_عهد
🔖قسمت پانزدهم
🔸نکاتی پیرامون عهد با امام عصر علیهالسلام
👌کوتاه و شنیدنی
👈حتماً بشنوید و نشر دهید.
صوت قسمت چهاردهم⬅️ اینجا
#امام_زمان
🔸 فراموش کردن قنوت
⁉️ اگر نمازگزار، قنوت را فراموش کند آیا جبران آن ممکن است؟
✅ میتواند بعد از سر برداشتن از رکوع، قنوت را انجام دهد سپس به سجده برود اما اگر در مراحل بعدی (مثلاً پیش از سجده) به یاد آورد، پس از سلامِ نماز، قنوت را انجام دهد؛ همچنین پس از نماز، هر موقع به یاد آورد میتواند قنوت را انجام دهد.
#احکام
#کلام_شهدا
شهید مصطفی صدرزاده:
شیعهی مرتضی علی(علیهالسلام) باید با رفتارش عشقش را ثابت کند. کسی که توی هیئت فقط سینه میزند، خیلی کار بزرگی نمی کند. باید رفتار و کردارمان در زندگی و برخورد با دیگران ثابت کند که یک شیعه واقعی هستیم.
🔮 مرجع گفتمان
#شهید_مصطفی_صدرزاده🕊🌹