هدایت شده از شعله ای زیر خاکسترها
#باقر_العلوم
پیر گشتم به طفولیت خود ای یاران
چون که در کرب و بلا اوج بلا را دیدم
#شعر
#مناجات
#کمیل
#شعله_ای_زیر_خاکسترها
هدایت شده از شعله ای زیر خاکسترها
#حریم
من تو را پیدا نکردم هرچه گشتم ای عزیز
عاقبت خود گم شدم در این هوای عاشقی
#شعر
#مناجات
#کمیل
#شعله_ای_زیر_خاکسترها
هدایت شده از شعله ای زیر خاکسترها
#حرم
غرق گناه و آه و بی ارزش صدایی
یارب نگاهی؛گاه گاهی، گاه گاهی
آهم ببین، دردم نگر، فریاد من رس
من گم شدم در ظلمت و غربت الهی
#شعر
#مناجات
#کمیل
#شعله_ای_زیر_خاکسترها
هدایت شده از شعله ای زیر خاکسترها
#حرم
ای زائر نشسته میان حرم ببین
قلب شکسته ای به حرم جا نمانده است
گر یافتی میان حرم آن شکسته را
با دیگران مگو، به امانت سپرده ام
#شعر
#مناجات
#کمیل
#شعله_ای_زیر_خاکسترها
هدایت شده از شعله ای زیر خاکسترها
#باقر_العلوم
نی سواران همه یک یک، به کنار محمل
من جلوتر زِ همه خون خدا را دیدم
#شعر
#مناجات
#کمیل
#شعله_ای_زیر_خاکسترها
هدایت شده از شعله ای زیر خاکسترها
51.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من خطا کردهام پشیمانم
اینچنین رو سیه نمی مانم
ای ضمانت کننده ی آهو
گوشه چشمی به چشم گریانم
ذاکر: حجت الاسلام حاج علی شفائی
شعر : حاج محمود بهرامی
#شعر
#مناجات
#کمیل
#شعله_ای_زیر_خاکسترها
هدایت شده از شعله ای زیر خاکسترها
#عرفه
من را ببخش اگر که
خیلی گنه نمودم
قلبم شکسته مولا
از کثرت گناهان
#شعر
#مناجات
#کمیل
#شعله_ای_زیر_خاکسترها
هدایت شده از شعله ای زیر خاکسترها
#عرفه
من سرم گرم گناه است، سرم داد بزن
توشه ام حسرت و آه است، سرم داد بزن
#شعر
#مناجات
#کمیل
#شعله_ای_زیر_خاکسترها
هدایت شده از شعله ای زیر خاکسترها
#عیدقربان
بر سر کوی تو هر شب، عید قربان می شود
آن زمان که مادرت، با گریه مهمان می شود
#شعر
#مناجات
#کمیل
#شعله_ای_زیر_خاکسترها
هدایت شده از شعله ای زیر خاکسترها
#عیدقربان
راهی کعبه شدن نیست هنر، جان پدر
رابعه گر بشوی،قدر تو از کعبه سر است
چون به پایت بروی دور حرم می گردی
گر به دل پای گذاری، حرم اندر سفر است
گشته عید و تو به من گوی چه قربان کردی
نَفس سرکش چو شود کشته تو را یک ظفر است
#شعر
#مناجات
#کمیل
#شعله_ای_زیر_خاکسترها
هدایت شده از شعله ای زیر خاکسترها
آمدم مثال بزنم بین شهید امیر عبداللهیان و ظریف و می خواستم از شمع و خورشید استفاده کنم ضمن استغفار و درخواست عفو از شمع دیدم شمع هر آنچه کم باز نور دارد و ظریف جز ظلمت و گمراهی چیزی ندارد
نمی دانم چرا هر موقع می بینم ظریفک را
به یاد آن شهید خدمت و همراهیان هستم
کنون فرق میان این و آن تا آسمان باشد
بفهمیدم که شاعر از چه گوید، آمده دستم
وزیر خارجه دلقک، وزیر خارجه با شاخ
وزیر خارجه هوچی، کلامش این بُوَد خسته ام
وزیری که نمی داند چه امضاء کرده در برجام
و حالا راهبردی دارد و گوید که من مَستَم
خدایا عاقبت ما را از این احمق رهایی ده
که هر کاری کند گوید ( نبودم من، بُوَد دستم )۱
۱. ضرب المثل معروف من نبودم دستم بود، تقصیر آستینم بود.
✍ محمود بهرامی ۳۱ تیر ۱۴۰۳
#شعر
#کمیل
#شعله_ای_زیر_خاکسترها
هدایت شده از شعله ای زیر خاکسترها
معلوم الحالی بنام ظریف
شنیدم یک ظریفک بچه ای اینگونه می گفته
که شیعه بین اصحابم ندارد جای والایی
بدو گویم که ای احمق تو زحمت می دهی ما را
وگرنه یک مگس باشی که در این عرصه می آیی (۱)
اگر زین پس تو می خواهی که نام شیعه را گویی
دهانت را بزن آبی، که شیعه دارد آقایی
بماند امتیازاتت برای کودک دنیا
که ما را امتیازی نیست جز دلهای دریایی
بدان تو دلقکی، دنیا پرستی، زاده ی کفری
کلامت تفرقه دارد، نداری هیچ پروایی
به گرداب جهان بر زورق تهمت سواری تو
و این فهمیده مردم را نباشد جز شکیبایی
ولیکن منتظر باش و ببین این عاقبت را که
نداری اعتباری تو، سراسر جهل و رسوایی
بدان هنگام پرسش از تو در آن روز رستاخیز
غریق جهل خود هستی، نداری دست بر جایی
ببین این حُبّ دنیایی چگونه کرده حیوانت
تو باید خو کنی اکنون به پستی و به تنهایی
همانا شعر بالا را به وصف احمقی گفتم
اگر پرسی نشانم را ، کمیلم عَبد زهرایی
۱. مثال ضرب المثل معروف ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری و زحمت ما میداری
✍ محمود بهرامی ۳ مرداد ۱۴۰۳
#شعر
#کمیل
#شعله_ای_زیر_خاکسترها