فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احمق چیه اصن ؟ خر به تمام معنایه 😂
۵ قانون برتر دنیا که دوسشون دارم:🌱
۱- قانون مورفی:
از هرچی بیشتر بترسی، بیشتر اتفاق میفته.
۲- قانون کیدلین:
اگه بتونی یه مشکل رو به طور واضح رو کاغذ بنویسی، اون وقت اون موضوع نصفش حل شده.
۳- قانون گیلبرت:
بزرگترین مشکل در محل کار اینه که کسی بهت نمیگه که چیکار باید بکنی.
۴- قانون ویلسون:
اگه اطلاعات و هوش رو همیشه در درجه اول قرار بدی، اون وقت پول همینجوری میاد.
۵- قانون فالکْند:
وقتی مجبور نیستی که تصمیمی بگیری، پس تصمیمی نگیر 💗 .
روز پزشک رو به
پزشک بدون سهمیه ای
پزشک بدون رانت
شاگرد اول های دبیرستانی که معدلشون از ۱۹ پایین نیومد
بچه هایی که بخاطر استرس امتحانا IBS گرفتن، چاق شدن، بدقواره شدن، قید تفریح رو زدن و
بچه های پایین شهر که خواستن با پزشکی دست پدرمادرشون رو بگیرن،
مباااارک 🐸💚
ایشالا یه روزی یکی به خودم چنین روزی رو تبریک بگه 😭😂 .
تو صفحه ی روانشناس خونده بودم که نوشته بود:
این حقیقت رو از من بپذرید که مشکل از تو نیست که آدمای سمی رو جذب میکنی؛
اونا سراغ همه میرن .
مشکلِ تو اینِ که اجازه میدی اونا بمونن و بعد سعی میکنی راضی نگهشون داری !
سلـوان ؛
اندر احوالات من⚽️🧤 به امید پیروزیه گلادباخ 😂😔 .
باختیم اما هر شکستی مقدمه پیروزیه 😂😭:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ وقت فراموش نکن ؛
تو یک ماموریت داری !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنظرم آدما یه بار باید تا تهش برن
تا ته خواسته ای که عمیقاً اونو میخوان
برن و تا جون دارن براش بجنگن
اونقدر که زخمی بشن
خسته بشن و برگردن
میدونی چیه؟
برد و باخت مهم نیست
مهم تهشو دیدنه، کسی هم که تهشو دیده بعدا حسرت اینو نمیخوره که کاش تلاش میکردم شاید میشد :)
پاشو وقتشه باید شروع کنی💪
بعد از اینکه رئیس جمهور شدم، از محافظانم خواستم در شهر قدم بزنیم. بعد از پیادهروی برای صرف ناهار به رستوران رفتیم. در یکی از رستورانهای مرکزی نشسته بودیم، پس از کمی انتظار، گارسون با منوهای ما ظاهر شد، در این لحظه متوجه شدم که روی میزی که دقیقاً روبروی ما بود، یک مرد تنها منتظر پذیرایی بود. به یکی از محافظانم گفتم: برو از این مرد بخواه که به ما ملحق شود. محافظ رفت و دعوت مرا ابلاغ کرد، مرد بلند شد و بشقابش را برداشت و کنارم نشست. در حین غذا خوردن دستهایش مدام میلرزید و سرش را از خوردن غذا بلند نمیکرد. وقتی کارمان تمام شد بدون اینکه حتی به من نگاه کند برایم دست تکان داد، برایش دستی تکان دادم و رفت! یکی از محافظانم گفت: مادیبا، این مرد باید خیلی مریض باشد، دستانش در حین غذا خوردن مدام میلرزید. به او گفتم: - اصلا. علت لرزش او متفاوت است. آنها با تعجب به من نگاه کردند، «این مرد نگهبان زندانی بود که من در آن محبوس بودم. اغلب بعد از شکنجههایی که به من میشد، فریاد میزدم و آب میخواستم و او میآمد تا مرا تحقیر کند، به من میخندید و به جای آب دادن، روی سرم ادرار میکرد.- بیمار نبود، ترسیده بود و میلرزید، شاید میترسید که حالا که رئیس جمهور آفریقای جنوبی هستم او را به زندان بفرستم و همان کاری را که با من کرد انجام دهم و او را شکنجه و تحقیر کنم. اما این رفتار جزء شخصیت و اخلاق من نیست .
- نلسون ماندلا🌝