اون‌وقت‌آقاخودش‌دعات‌میڪنه... میگه‌توواسھ سلامتیه‌من‌دعاڪردی... منم‌دعامیڪنم‌مشڪلت‌حل‌شه((: آقاازسنی‌ومسیحی‌انتظارنداره‌ها... هرحدیثی‌هرحرفی‌زده..تابه‌حال گفته‌...شیعیان‌ما...شیعیان‌ما..! فرق‌نمیڪنه... چه‌قدگناه‌ڪردی...چه‌قدروسیاهی‌... چه‌قدپرونده‌اعمال‌خرابه... خودش‌گفته‌بچمی‌((: ازاین‌قشنگتر؟! ازاین‌قشنگترکه‌آقاخودش‌بگه‌توبچه‌ی‌منی((:؟

بعضی‌شبا دعوت‌ڪنین‌آقاروبه‌خونه‌تون...اصلانه به‌اتاقتون... یه‌گوشه‌ی‌اتاق‌ومرتب ڪنید...یه‌بالشی‌بزارید بگوآقامنت‌بزارسرم‌بیاپیش‌من((: به‌ولله‌درتڪ تڪ خونه‌هارومیزنه‌ها... خبرداره‌از‌خوب‌وبدتا... میدونه‌مشڪلت‌‌چیه‌ها((:💔

نمیخوادڪارخیلی‌بزرگی‌ِنی‌واس‌اومدنش... یه‌ڪارڪوچیڪ هم‌ڪنی‌...آقاواست‌پدری‌میڪنه((: میشی‌یارپسرفاطمه((:💔 امشب‌خلوت‌ڪن‌باآقا آی‌همونی‌که‌میگفتی‌آرزوت‌مرگه... برویه‌گوشه‌تکیه‌بده‌به‌دیوار... بگویابن‌الحسن‌خسته‌م((: دیگه‌بریدم‌پسرفاطمه...

آقامن‌همینم...غرق‌گناهم... دنیام‌سیاهه...خرابه‌حالم((: آقامن‌نمیخوام‌سَربارِت‌باشم..میخوام‌سربازت‌باشم((:💔 آقاجان... اگه‌من‌یڪی‌ازاونایی‌که‌باعث‌اشڪچشات‌شده خودت‌منوازروزمین‌بردار((: خودت‌نفسموقطع‌ڪن‌...((:💔 ولی‌اگه‌‌قبولم‌داری‌هنوز... اگه‌دست‌پدریت‌روسرمن‌وزندگیمه... بهم‌اجازه‌بده‌نوڪریتوڪنم((: اجازه‌بده‌سربازت‌باشم((: پسرفاطمه... آقاجان من‌که‌لیاقتشوندارم‌جونم‌واس‌شمابدم... من‌که‌لایق‌این‌نیستم‌ڪه‌به‌خاطرت‌سَرَموبِدَم...

حداقل‌اجازه‌بده‌بهم... لیاقت‌بده‌بهم‌ڪه‌بتونم‌‌تورڪابت‌باشم((:💔 به‌ولله‌خیلی‌اثردارع((:💔 به‌ولله‌میشنوه((: همین‌امشب‌امتحان‌ ڪن((: آقاڪه‌خوب‌میدونه‌تودلت‌چه‌خبره.. خودش‌گفته‌ازآرزوهاوخواسته‌های‌تڪ تڪ بچه‌هام؛تڪ تڪ شیعیانم‌خبردارم((:💔 پس‌بروسراغش..

آقابابارِگناهام‌اومدم... آقامن‌حتی‌لیاقت‌ندارم‌تاجمکرانت‌بیام((:💔 حلالم‌کن‌‌پسرفاطمه که‌دلتودردمیارم((: حلالم‌کن‌که‌باعث‌اشک‌روی‌چشاتم((:💔 چراهرکی‌ازراه‌میرسه‌بهش‌میگی‌حالت‌بده((: چرابلندگودستت‌میگیری‌به‌همه‌جا؛جارمیزنی که‌مشکل‌داری؛غصه‌داری((: مگه‌خدانداریم((: مگه‌امام‌زمان‌ونداریم((: میدونین‌واس‌چی‌بهش‌میگیم‌امام‌زمان... ینی‌امامی‌که‌‌‌هرلحظه‌همراهمونه وخبرداره‌اززندگی‌هامون((:

بھ غریبھ هانگیدحال‌بدتونو((:💔

رفیق.. آقاحواسش‌هست((: اهل‌بیت‌..حواسشون‌به‌ همون‌یه‌دونه‌اشکی‌هم‌که‌ازچشات‌میادپایین.... هست((:💔 خیلی‌بدبختیم‌ اگه‌موقع‌غصه‌هامون‌...موقع‌مشکلاتمون موقع‌سختی‌های‌زندگیمون...فکرکنیم‌بی‌کَسیم((:💔

نمیتونی‌کاری‌کنی؟! حرف‌چی؟!حرف‌که‌میتونی‌بزنی‌باآقا((: دردودلاتوکه‌میتونی‌ببری‌پیشش((: مابی‌صاحب‌نیستیم((: دیگه‌دلگرمی‌بیشتر‌ازاینکه پسرفاطمه؛نجات‌دهنده‌کل‌دنیا خودش‌بیادبهت‌بگه‌ حواسم‌بهت‌هست((:؟

یه‌راننده‌کامیونی...بار داشت‌ قراربودببره‌یه‌شهردیگه... وسط‌راه‌طوفان‌میاد؛هواهم‌خیلی‌سردبود بنزین‌تموم‌میکنه‌‌... وسط‌راه‌تواون‌وضعیت‌گرگ‌ومیش.. گیرمیکنه... پرنده‌هم‌پرنمیزد... چه‌برسه‌به‌آدم.. ازاون‌طرف‌هم‌ماشینش‌خراب‌شده‌بود‌‌‌‌و حرکت‌نمیکرد... گفت‌چیکارکنم‌تاصبح‌اگه‌بمونم‌اینجا ازسرمایخ‌میزنم..!

هیچ‌راهی‌وجودنداشت واس‌اینکه‌‌‌خودشونجات‌بده.. تعریف‌میکنه‌میگه وسط‌اون‌‌‌‌‌‌‌موقعیت..یادحرف‌یه‌حاج‌آقایی‌افتادم.. اون‌حاجی‌میگفت هروقت‌یه‌جایی‌توزندگیتون درمونده‌شدین؛همه‌ی‌راه‌هابه‌روتون‌بسته‌شده‌بود رسیده‌بودین‌به‌ته‌خط.. آقاامام‌زمان‌وصداکنین‌وبگین یاصاحب‌الزمان‌ادرکنی یاصاحب‌الزمان‌اغثنی((:

مردراننده...شروع‌میکنه‌به‌گفتن‌این‌ذکر میون‌ذکرگفتن‌باآقاحرف‌میزنه میگه‌آقا‌من‌اشتباه‌کردم...من‌آدم‌درستی‌نیستم گناه‌میکنم...یه‌نمازدرست‌حسابی‌هم‌نمیخونم((: آقا...کمکم‌کن...یه‌نگاهی‌کن‌بهم... نجاتم‌بده‌ازاین‌وضعیت((:💔 تودلش‌قول‌میده‌به‌امام‌زمان میگه‌اگه‌کمکم‌کنی؛قو‌ل‌میدم‌دیگ‌نمازامواول‌وقت‌بخونم.. یه‌گناهی‌‌هم‌انجام‌‌میداده... قول‌میده‌میگه‌دیگه‌اون‌گناه‌وتکرارنمیکنم((:

توی‌حال‌واحوالات‌خودش‌بود که‌یکی‌درشیشه‌رومیزنه... راننده‌‌‌‌‌‌‌شیشه‌رومیاره‌پایین میبینه‌یه‌آقایی‌باصورتی‌‌غرق‌درآرامش ونورانی...بهش‌سلام‌میکنه ومیگه‌مشکلت‌چیه‌آقای‌فلانی؟! مرده‌تعجب‌میکنه...تواون‌هوا میون‌جاده...اسم‌منوازکجامیدونه؟ راننده‌میگه‌ماشینم‌خراب‌شده‌و روشن‌نمیشه...‌بنزین‌هم‌نداره اون‌آقاهم‌آروم‌آروم‌جوابشومیده ومیگه‌‌توبشین‌توماشین من‌ماشینتودرست‌میکنم...

آقامیره‌‌‌درکاپوت‌ماشین‌وبازمیکنه... به‌دقیقه‌نکشیده..بدون‌هیچ‌ابزاری... ماشین‌درست‌میشه...میره‌پیش‌‌راننده ومیگه‌حالااستارت‌بزن... تااستارت‌میزنه‌ماشینش‌روشن‌میشه... خیلی‌خوشحال‌میشه‌ میگه‌‌‌من‌نمیدونم‌چجوری‌لطف‌شماروجبران‌کنم بیاین‌برسونمتون... هرچه‌قدرپول‌بخواین‌بهتون‌میدم شماجون‌منونجات‌دادین...

آقایه‌لبخندمیزنه‌میگه‌ نیازی‌نیست؛فقط‌به‌قولی‌که‌به‌‌‌مهدی‌فاطمه‌دادی عمل‌کن‌ومیره.. راننده‌تابه‌خودش‌میاد میزنه‌توسرش‌میگه‌وای‌من‌این‌آقا امام‌زمان‌بوده‌ومن‌نفهمیدم((: میره‌پایین‌ازماشین..هرچی‌صدا‌میکنه‌آقارو دوروبرشونگاه‌میکنه‌میبینه‌آقانیست...

گرفتی‌قصه‌رودیگه((:؟ توجاده؛آقاامام‌زمان به‌‌آدمی‌که‌غرق‌گناه‌بوده‌ونمازهم‌نمیخونده... کمک‌کرد‌ه‌ونجاتش‌داده((:💔 چندوقت‌میگذره مرده‌که‌تو‌محل‌کارش‌بوده اذانومیزنن...سریع‌آماده‌میشه‌بره‌وضوبگیره همکاراش‌مسخره‌ش‌میکنن میگن‌خب‌حالاتوهم‌واس‌مامومن‌شدی بیاغذاتوبخور...بعدانمازت‌هم‌میخونی

مرده‌میگه‌نه...بایدبرم‌نمازاول‌وقت‌بخونم((: بازهمکاراش‌مسخره‌ش‌میکنن‌ومیگن‌نمازچیه... تااون‌لحظه‌واس‌کسی‌تعریف‌نکرده‌بود قضیه‌ی‌توجاده‌رو.. مجبورمیشه‌بگه... واسشون‌تعریف‌میکنه‌چیشده((: میبینه‌همه‌شون‌دارن‌گریه‌میکنن‌وپریشون‌شدن... بغلش‌کردن‌وعذرخواهی‌کردن‌ازش((: مردگفت‌به‌خاطرآقاوبه‌خاطرقولی‌که‌دادم نمازاول‌وقتم‌ترک‌نمیشه؛اون‌گناهم‌ترک‌کردم((:💔

ایناداستان‌تخیلی‌نیستا... حقیقته((: پسرفاطمه‌حلالمون‌کن((: آقاببخش‌منوکه‌‌‌باعث‌شرمندگیتم((:💔 هردوشنبه‌وپنجشنبه کارنامه‌موشمانگاه‌میکنی ومن‌هرروزبدترازروزقبلمم((:💔

آقادارم‌خفه‌میشم‌ازاین‌همه‌گناه((: هرجامیرم...غم‌وغصه‌هست.. بی‌معرفتی‌هست...دل‌شکستن‌هست.. آقادنیاخیلی‌خراب‌شده((:💔 به‌دادم‌برس‌پسرفاطمه((:💔

آقامن‌همونم‌که‌جزشماوخونواده‌ت‌کسیوندارها((:💔

آقامن‌همونم‌که‌تاته‌رفتم‌توگناه((: آقامن‌همونم‌که‌باعث‌اشک‌چشما‌ی‌قشنگته((: آقامن‌همونم‌که‌آبروبردم((:💔 ولی‌فقط‌شمارودارما... آقا...نکنه‌یه‌وقت‌بگی‌ازم‌قطع‌امیدکردی((: آقانکنه‌یه‌وقت‌بگی تودیگه‌شیعه‌ی‌من‌نیستی((:

نکنه‌بگی‌‌دیگه‌بچه‌م‌نیستی((:💔 به‌داددلم‌برس‌پسرفاطمه((:💔 آقاباروی‌‌سیاه‌اومدم‌درخونه‌ت نکنه‌بیرونم‌کنی((:💔 من‌خودم‌‌وقتی‌‌آقاروصدامیکنم دستامومیارم‌بالا باگریه‌میگم...دست‌خودمم‌نیستا میگم‌آقاکجایی((: میشه‌یه‌دیقه‌بیای...

آقابیاببین‌حالم‌خرابه((: آقابیاببین‌‌اشک‌چشامو((:💔 به‌دادم‌برس.. شبایی‌که‌تنهانبودم‌ونمیتونستم‌خلوت‌کنم پشت‌سرهم‌توپیوی‌خودم واسش‌تایپ‌میکردم((: تارمی‌دیدم‌‌‌اشتباه‌مینوشتم‌ امابازم‌حرفاموبهش‌‌میگفتم((: آروم‌گریه‌میکردم‌کسی‌صدامونشنوه... امابازم‌حرفاموبهش‌میگفتم((:💔

اهل‌بیت‌و... مادرشو.. خودشو... فقط‌به‌خاطرحاجت‌گرفتن‌نخواین((:💔 اگه‌رفاقت‌کردین‌تاتهش‌برین مثل‌کسی‌نباشید‌که‌رفیقشو فقط‌واس‌غماش‌میخواد((:💔 تورفاقت‌کن.. تویه‌بارازته‌قلبت‌صداشون‌کن... خودشون‌لیاقت‌سربازی‌تورکابشونوبهت‌میدن((: پسرفاطمه‌ خسته‌م..((: به‌داددلم‌برس((:

میدونم‌الان‌اینجایی میدونم‌خبرداری‌‌ازحال‌دل‌تموم‌بچه‌هات میدونم‌اشک‌چشارومیبینی((:💔 آقا...برامون‌پدری‌کن..مابی‌کسیم((:

نکنه‌نگام‌نکنی‌((: نه... رسم‌بچه‌های‌فاطمه‌‌‌این‌نیست گداروازدرخونه‌شون‌بیرون‌کنن((: یابن‌الحسن‌کجایی‌ من‌اومدم‌گدایی((:💔 میون‌دردودلاتون‌‌باپسرفاطمه میون‌اشکاتون دعای‌برای‌ظهورش...برای‌اومدنش فراموش‌نشه‌ها((: به‌ولله‌آقابیاد غصه‌هامون‌هم‌تموم‌((: به‌ولله‌آقابیاد دردامون‌تموم((:💔 سربازهم‌نشدیم...حداقل‌سَربارنباشیم((:💔 چشم‌امیدمابه‌شماست‌((:💔 میدونم‌دست‌خالی‌برنمیگردونی‌کسیو((: التماس‌دعا الهۍهمه‌تون‌مادر‌ی‌شید(:🖐🏽

❇️ شیعه به دنیا آمده‌ایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم... -شهیدمحمودرضابیضائی-

•••••••••••⊰⃟🌼🌱࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅─ 🍃خانه‌تکانی کردم دلم را؛ کمی ایمانم خاک گرفته بود، کمی هم انتظار نصفه و نیمه... 😭اما تا دلت بخواهد غصّه‌ی روزهای نبودنت، گوشه و کنار دیوارهای دلم رخنه کرده بود. 🌷خانه‌ی دلم را آب و جارو نکردم که باز تنهایی‌ قسمتم باشد. ♥️منتظر مهمانم! قدم بر چشم دلم بگذار، یوسفِ نادیده‌ام! #استوری #دلنوشته_مهدوی •••••••••••⊰⃟🌼🌱࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅─