🔰از آقای شیخ حسین سامرایی که از اتقیاء اهل منبر در عراق بودند، نقل شده است:
▫️ در آن ایامی که در سامرا مشرف بودم، روز جمعه طرف عصر در سرداب مقدس رفتم؛ دیدم غیر از من کسی نیست و من حال و توجهی پیدا کرده و متوسل به حضرت ولی عصر (عج) شدم در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمود:
🔸 «به شیعیان و دوستان ما بگویید خدا را قسم دهند به حق عمه ام زینب که فرج مرا نزدیک گرداند.»
📚شیفتگان حضرت مهدی، ج۱، ص۲۵۱
🏴 @solok_shieh
✍ امام حسین علیه السلام:
ای فرزند آدم! تو همان روزهایی هستی که سپری می کنی ؛ هر روزی که می گذرد، بخشی از وجود تو از دست می رود.
📚ارشادالقلوب، ج ۱، ص ۴۰
🏴 @solok_shieh
نقش بست بر گلوی طفل صغیر حسین
تیری خشن، که درید قلب داغدار حسینــــــ
زآن واقعه تا کنون رباب نالان است
شاهد نبود بر غم او جز خدای حسینــــــ
🏴 @solok_shieh
7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ خواهشا دو دقیقه دست نگه دار
🔰همه کارهاتو رها کن
👈 بشین این دو دقیقه حرف علامه مصباح رو با جان و دل گوش کنیم و عمل کنیم
#امام_زمان
🏴 @solok_shieh
▪️همسر آیتالله حائری یزدی سالهای آخر نابینا شده بود. ایشان او را به دوش میگرفت و شبها به پشت بام میبرد تا از گرما اذیت نشود.
به او گفتند زن دوم بگیر، همسرتان که چشمش نمیبیند.
گفت چشم ندارد دل که دارد! من دل کسی را نمیرنجانم.
(نقل از آقای محقق داماد)
اسلام دین عاشقانه زیستن است...
🏴 @solok_shieh
دستور العملی برای کنترل چشم👌
وی ابراز کرد: در نجف اشرف که بودیم، کسی از استاد ما پرسید: چشم کسی که هرزه است و نمی تواند آن را کنترل کند؛ چه کند؟ ایشان فرمودند: سوره نور را بخوان، اگر خواندن سورة نور ادامه داشته باشد، خیلی چشم را کنترل می کنید و موفق می شوید که اختیار چشمت، دست خودت باشد.
استاد اخلاق افزود: این، اثر سوره نور است، علاوه بر آن که آیة نور (الله نور السموات و الارض) هم در همین سوره است که آن هم آثار بسیار عجیبی دارد!
🏴 @solok_shieh
همهی شما در این ماه
سوره یس بخوانید و
به مادر امام زمان( عج )
هدیه کنید تا رزق اشك شما
را امام زمان بنویسد.
#وحیدخراسانی🌱
#محـرم🖤
🏴 @solok_shieh
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آقای «عباس موزون» عزیز در مورد واژه «تَنَقَّبت» در زیارت عاشورا تفسیری فوقالعاده دردناک ارائه کردند...
🏴 @solok_shieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 میخواستند هیئت برگزار کنند
پول نداشتند
رفتند پیش یکی از تجار یزد
گفتند : میخواهیم عزاداری کنیم ، پول نداریم
دست چکش را داد گفت : هرچه میخواهید بنویسید، کم ننویسید. باید مجلس شما آبرو مند باشد
اینها مبلغ بالایی نوشتند اما نگران بودند که حاج آقا امضا میکند یا نه
تاجر دستش را روی مبلغ گذاشت تا نبیند و بعد امضا کرد
بعد از چند وقت از دنیا رفت
خوابش را دیدند ، گفتن : چه خبر؟
گفت : پرونده ی مرا دادند دست امام حسین ،آقا رویش را برگرداند و امضا کرد💔💔💔
🏴 @solok_shieh