#طعم_حقیقت ۵۲
فرداش صبح، دیگه با ترس بیدار نشدم. با یه تصمیم بیدار شدم.
از اون تصمیمهایی که آدم میگیره چون دیگه طاقت معلق بودن نداره.
لباس پوشیدم، موهامو جمع کردم، گوشی رو برداشتم و آدرس رو دوباره نگاه کردم.
به خودم گفتم: «یا امروز، یا هیچوقت.»
از هتل زدم بیرون. این بار مستقیم رفتم سمت همون محله. دیگه نپرسیدم، دیگه دور خودم نچرخیدم. خیابونها همونطور که دیروز گفته بودن، مرتب بود. خونهها ویلایی، دیوارها بلند، درها سنگین. انگار همهچی میگفت اینجا جای آدمهاییه که گذشتهشونو قایم کردن.
کوچه رو که پیدا کردم، دلم ریخت.
کوچه باریک بود، ولی تمیز. تهش یه ساختمون نیمهکاره بود؛ اسکلت فلزی، دیوارهای ناتمام، صدای چکش و دستگاه.
چند ثانیه وایسادم.
با خودم گفتم نکنه اشتباه اومدم. نکنه آدرس مال قبل بوده.
یه مرد جوون اونجا داشت کار میکرد، لباس کار تنش بود و صورتش پر گرد و خاک. جلو رفتم. صدام یهکم لرز داشت، ولی جمعش کردم.
گفتم:
«ببخشید… من دنبال یه نفرم. اسمش سهیله.»
سرشو آورد بالا، نگام کرد.
گفت: «سهیل؟»
گفتم: «آره.»
با دست اشاره کرد به ساختمون:
«تو همینه.»
قلبم محکم کوبید.
ادامه دارد
کپی حرام
هدایت شده از تبلیغات گسترده ریحون
اقدس خانم بود و یه کوه ظرف نشسته 😱
خونه قروقاطی، اتاقا مثل بعد زلزله 😵💫
شوهرش زنگ زد گفت: ۵ دیقه دیگه مهمونا میرسن! اقدس نشست وسط حال، زد تو سرش 😢 نه میدونست چی بپوشه، نه بدونه چی جمع کنه! در باز شد، شوهرش اومد، اقدس با خجالت دوید تو اتاق، درو بست...
شوهره اومد گفت: عزیزم شوخی کردم، مهمون نداریم 😅 فقط خواستم عضو این کانال شی 👇میگن یه #بی_بی که از تمیزی و برنامهریزی زندگی ساخته!
از همکارم گرفتم، میگفت زنش از وقتی عضو شده، شده خانوم نمونه! 🤩
📌 تو هم عضو شو... یکم به خودت بیا، زن 😒
https://eitaa.com/joinchat/2107638452C19d9e69a7e
https://eitaa.com/joinchat/2107638452C19d9e69a7e
هدایت شده از شهید گمنام🇵🇸
.
خانومایی که این کانال و ندارن 10 هیچ به بقیه خانم ها باختن😥👇
https://eitaa.com/joinchat/2107638452C19d9e69a7e
از اون أموزشایادت میده که با نتیجه اش میگی قدیمیا چیزی رو الکی نگفتن پس همین الان عضو کانالش شو😎👆