eitaa logo
نوستالژی
60.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
1 فایل
من یه دختردهه‌ هفتادیم که مخلص همه ی دهه شصتیاوپنجاهیاس،همه اینجادورهم‌ جمع شدیم‌ تا خاطراتمونومرورکنیم😍 @Adminn32 💢 کانال تبلیغات 💢 https://eitaa.com/joinchat/2376335638C6becca545e (کپی باذکر منبع مجازه درغیر اینصورت #حرامم میباشد)
مشاهده در ایتا
دانلود
یاد آن روزی که ماهم "آب،بابا" داشتیم دفتر مشق الفبا داشتیم سفره ای هرچند ساده، دلخوشی ها داشتیم زندگی یک ده ریالی بود در دست پدر پول تو جیبی که نه، انگار دنیا داشتیم! 💜🦋💜🦋💜🦋 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قهرنکن‌ توبامن‌ آی قهرنکن‌ توبامن....🥲 این کلیپ وشعرزیباش کلی حال خوب داره پیشنهادمیکنم حتمادانلودکنید‌ و کبوترخیالتونوچنددیقه‌ ای روبام‌ بچگی‌ به پروازدربیارین😍 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
Kor - Ghahr O Ashti (128).mp3
3.94M
مثل شبنم که نمی مونه رو گل و پونه گرمای وفا می بره از دل همه کینه ها دلا میشه روشن آی قهر نکن تو با من باهات قهرم باز نکن دهن با من حرف نزن حسود نیاسود این چه کاری بود چه دیر و چه زود نمی کنم آشتی جای آشتی نذاشتی 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
حال و هوای عید هم دیگه مثل سابق نیست 💜🦋💜🦋💜🦋 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
شاید خُرافاتی به نَظَر بیایَد، امّا من می گویَم غَذا توی بشقاب های گلسُرخی خوش طَعم تَر اَست! انگار که آن گل های سُرخِ جادویی، دَستی به سَر و رویِ غذاها می کِشَند و رنگ و بویِشان را بیشتَر می کُنَند. یا اصلا آن پارچِ بلوریِ قدیمی، که نه خیلی شَفّاف و ظریف اَست و نه خیلی طرّاحیِ عجیب و غریبی دارَد، امّا دِلبَری کردَن را خوب بَلَد اَست ... یا همین قاشق و چنگال های خانه ی مادربُزُرگ که تَنِشان باغِ گُل های نُقره ایست ... از سُفره هم بگویَم که تِرمه و قَلَمکارَش یک صفایی دارَد و آن مُشَمّایی های خوش طَرح و نَقش ، یک صفای دیگَر ... این چیزها قِصّه نیست ؛ اگر بِخواهی ، همین زیبایی های ساده دَست به دَستِ می دَهَند و تو را از چنگِ خستِگی ها و تَلخی ها، رها می کُنَند‌ ... کافیست ،‌ خو بگیری به دیدنِ زیبایی ها و دِل به دِلِ خیالَت بِدَهی تا به قَدرِ خوردنِ یک بُشقاب پلو مُرغ،‌ تو را میانِ نور و رنگ رَها کُنَد ، آن وَقت اَست که هم غَذا به جانَت می نِشینَد و هَم آرامِش . . . 🌺 💜🦋💜🦋💜🦋 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
پدر پیرم آلزایمر گرفته است نه گله آهوان چشمان مادرم را در جوانی اش بخاطر دارد نه پروانگی اش را در پیری وقتی که به دورش می چرخدو لقمه در دهانش می گذارد مادر پروانه ما کم کم دارد آب می شود مادرم حتی از پدرم کوچکتر شده است تا به او اعتراض میکنیم که حواسش بخودش هم باشد به ما اخم می کند و می گوید خجالت بکشید پدرتان آلزایمر گرفته من که نگرفته ام او مرا نمی شناسد من که او را می شناسم ! 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
پسر فقیری که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصیل خود را بدست میآورد یک روز به شدت دچار تنگدستی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار میاورد، تصمیم گرفت از خانه ای تقاضای غذا کند. با این حال وقتی دختر جوانی در را به رویش گشود، دستپاچه شد و به جای غذا یک لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است. برایش یک لیوان شیر بسیار بزرگ آورد. پسرک شیر را سر کشیده و آهسته گفت: چقدر باید به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت: هیچ. مادرمان به ما یاد داده در قبال کار نیکی که برای دیگران انجام می دهیم چیزی دریافت نکنیم. پسرک در مقابل گفت: از صمیم قلب از شما تشکر می کنم. پسرک که هاروارد کلی نام داشت، پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمی خود را قویتر حس می کرد، بلکه ایمانش به خداوند و انسانهای نیکوکار نیز بیشتر شد. تا پیش از این او آماده شده بود دست از تحصیل بکشد. سالها بعد... زن جوانی به بیماری مهلکی گرفتار شد. پزشکان از درمان وی عاجز شدند. او به شهر بزرگتری منتقل شد. دکتر هاروارد کلی برای مشاوره در مورد وضعیت این زن فراخوانده شد. وقتی او نام شهری که زن جوان از آنجا آمده بود شنید، برق عجیبی در چشمانش نمایان شد. او بلافاصله بیمار را شناخت. مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد کرد هر چه در توان دارد، برای نجات زندگی وی بکار گیرد. مبارزه آنها بعد از کشمکش طولانی با بیماری به پیروزی رسید. روز ترخیص بیمار فرا رسید. زن با ترس و لرز صورتحساب را گشود. او اطمینان داشت تا پایان عمر باید برای پرداخت صورتحساب کار کند. نگاهی به صورتحساب انداخت. جمله ای به چشمش خورد: همه مخارج با یک لیوان شیر پرداخته شده است. امضا دکتر هاروارد کلی زن مات و مبهوت مانده بود. به یاد آنروز افتاد. پسرکی برای یک لیوان آب در خانه را به صدا در آورده بود و او در عوض برایش یک لیوان شیر آورد. اشک از چشمان زن سرازیر شد. فقط توانست بگوید: خدایا شکر... خدایا شکر که عشق تو در قلبها و دستهای انسانها جریان دارد. 💜🦋💜🦋💜🦋 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشکلات دیدن برنامه های تلویزیون به وقت کودکی ما مخصوصا ادامه برنامه ها تا چند لحظه دیگر... 😁 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
مگه قرار نبود بزرگ شدیم یادمون بره...؟ 💜🦋💜🦋💜🦋 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
اینو چند بار بخون راضی باش، به هر چی اتفاق افتاد که اگه خوب بود زندگیتو "قشنگ" کرد و اگه بد بود "تو رو ساخت. مدیون باش، به همه آدمهای زندگیت که خوباش بهترین "حس ها" رو بهت میدن و بداش بهترین "درس هارو" ممنون باش، از اونی که بهت یاد داد همه شبیه "حرفاشون" نیستن و همیشه باید از هیچکسی توقعی نداشت! زندگی همین قدر ساده است عزیزِ من!🦋 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸یکشنبه تون زیبـا 🌾ان شاءالله 🌸امروزبهترین روز 🌾زندگیتون باشه 🌸حال خوب 🌾دلخوشی فراوان 🌸رزق و برکت بسیار 🌾لبریز از شادی و آرامش 🌸موفقیت پی درپی و 🌾نگاه مهربان خدا نصیبتون 🌸روزتون زیبا و در پناه خدا 💜🦋💜🦋💜🦋 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
دلم واسه اول دبستانم تنگ شده که وقتی تنها یه گوشه ی حیاط مدرسه وایسادی یه نفر میاد و بهت میگه با من دوست میشی؟ 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 خواستم بهت یاداوری کنم که تو همینجوری که هستی قشنگی! تو با عدد سنت معرفی نمیشی! تو با سایز بدنت معرفی نمیشی! تو با سبک لباس پوشیدنت معرفی نمیشی! تو با چیزای که در انتخابش دستی نداشتی مثل خونواده، محل زندگی، پدر و مادر، قیافه و.. معرفی نمیشی! تو شیرینی لبخندات هستی. تو اون قطره های اشکی هستی که گریستی. تو اون کلمه های زیبای هستی که به زبون آوردی. تو اون آواز های هستی که بلند میخونی. تو چیزی هستی که بهشون باور داری وآدمهای که عاشقشونی:) 🌺 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شماهم مثه من آشپزی های سنتی و روستایی رو‌ دوست دارین😋 💜🦋💜🦋💜🦋 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
بچه های ده شصتی به این صورت عکس میگرفتند. 💜🦋💜🦋💜🦋 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
هدایت شده از فاطمه
ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﻣﺜﺒﺖ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﯿﻢ👇🏻 ⛔️ﻧﮕﻮ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺰﺍﺣﻤﺘﺎﻥ ﺷﺪﻡ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﻗﺘﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﻦ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﺪ ﻣﺘﺸﮑﺮﻡ ! ⛔️ﻧﮕﻮ : ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﺩﺭ ﻓﺮﺻﺘﻰ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ! 🚫ﻧﮕﻮ : ﺧﺪﺍ ﺑﺪ ﻧﺪﻩ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﺧﺪﺍ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﺪﻩ ! ⛔️ﻧﮕﻮ : ﻗﺎﺑﻞ ﻧﺪﺍﺭﻩ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﻫﺪﯾﻪ ﺍﻯ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ! ⛔️ﻧﮕﻮ : ﺯﺷﺘﻪ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﻗﺸﻨﮓ ﻧﯿﺴﺖ ! ⛔️ﻧﮕﻮ : ﺑﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﺧﻮﺑﻢ! ⛔️ﻧﮕﻮ : ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷﯽ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﺷﺎﺩ ﻭ ﭘﺮ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺑﺎﺷﯽ ! ⛔️ﻧﮕﻮ : ﻣﺘﻨﻔﺮﻡ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ! ⛔️ﻧﮕﻮ : ﺟﺎﻧﻢ ﺑﻪ ﻟﺒﻢ ﺭﺳﯿﺪ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﺒﻮﺩ ! ⛔️ﻧﮕﻮ : ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺑﻄﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﺧﻮﺩﻡ ﺣﻠﺶ ﻣﯽﮐﻨﻢ ! ⭕️ﺧﻮﺏ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﺴﺨﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ! 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مورچه و مورچه خوار یادتونه یک دیالوگ معروف هم داشت سلام سوسیس 😉 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
مادربزرگم همیشه می‌گفت: "خدا نگاه میکنه ببینه تو با بنده‌هاش چه جوری تا می‌کنی تا همون‌جوری باهات تا کنه." باهم خوب تا کنیم.. :)💛 💜🦋💜🦋💜🦋 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
🌙 یک روز وقتى کارمندان به اداره رسیدند ، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود : « دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت . شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ١٠ در سالن اجتماعات برگزار مى‌ شود دعوت مى‌ کنیم . » در ابتدا ، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکارانشان ناراحت مى‌ شدند اما پس از مدتى ، کنجکاو مى‌ شدند که بدانند کسى که مانع پیشرفت آن‌ ها در اداره مى‌ شده که بوده است . این کنجکاوى ، تقریباً تمام کارمندان را ساعت١٠ به سالن اجتماعات کشاند . رفته رفته که جمعیت زیاد مى ‌شد هیجان هم بالا مى‌ رفت . همه پیش خود فکر مى ‌کردند : « این فرد چه کسى بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود ؟ به هر حال خوب شد که مرد !» کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت مى ‌رفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مى ‌کردند ناگهان خشکشان مى زد و زبانشان بند مى‌ آمد . آینه ‌اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مى‌ کرد ، تصویر خود را مى ‌دید . نوشته‌ اى نیز بدین مضمون در کنار آینه بود: « تنها یک نفر وجود دارد که مى‌ تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جز خود شما . شما تنها کسى هستید که مى ‌توانید زندگى‌ تان را متحول کنید . شما تنها کسى هستید که مى‌ توانید بر روى شادى‌ ها ، تصورات و موفقیت‌ هایتان اثر گذار باشید شما تنها کسى هستید که مى ‌توانید به خودتان کمک کنید . زندگى شما وقتى که رئیستان ، دوستانتان ، والدین‌ تان ، شریک زندگى ‌تان یا محل کارتان تغییر مى ‌کند ، دستخوش تغییر نمى ‌شود . زندگى شما تنها فقط وقتى تغییر مى‌ کند که شما تغییر کنید ، باور هاى محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسى هستید که مسئول زندگى خودتان مى ‌باشید . مهم‌ ترین رابطه‌ اى که در زندگى مى ‌توانید داشته باشید ، رابطه با خودتان است . خودتان را امتحان کنید . مواظب خودتان باشید . از مشکلات ، غیر ممکن‌ ها و چیز هاى از دست داده نهراسید . خودتان و واقعیت ‌هاى زندگى خودتان را بسازید . دنیا مثل آینه است . انعکاس افکارى که فرد قویاً به آن ‌ها اعتقاد دارد را به او باز مى ‌گرداند . تفاوت ‌ها در روش نگاه کردن به زندگى است . » 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f