☎️زنگ عبرت:
🔴دستور گرانی؛ ضد انتخابات
ضد اراده ملت برای تغییر دولت
♦️یک ماه مانده تا انتخابات، دستگاه های دولتی دستور گرانی برخی کالا های اساسی (نان، روغن، شکر و...)، آن هم برای چندمین بار ظرف چند ماه اخیر را صادر کرده اند؛
♦️این در حالی است که آقای روحانی اول سال گفت هر گرانی که باید اتفاق می افتاده، انجام گرفته و در این چند ماهه پایانی دولت دیگر نباید کالاها از سوی دولت گران شود!
♦️شما بگویید! بدتر از این می شود مردم را در آستانه انتخاباتی مهم اذیت و بدبین کرد؟! این رفتار ها برای افزایش امید و مشارکت است، یا برای نا امید کردن و دلزدگی؟
♦️شاید هم بو برده اند که اراده ای در میان مردم برای تغییر ریل دولت در حال شکل گرفتن است، تصمیم گرفته اند مردم را نا امید کنند، یا پیشاپیش دارند رای دهندگان به تحول و تغییر را مجازات می کنند؟!
#محمدایمانی
🔵🔺جانم فدای رهبری که آیت الله میلانی او را در 24 سالگی مجتهد صدا میکرد...
🔵🔺جانم فدای رهبری که از سن نوجوانی با دیدار با شهید نواب انقلابی شد و انقلابی ماند...
🔵🔺جانم فدای رهبری که زیر شدیدترین شکنجه ساواک که تا آن لحظه بی سابقه بود لب نگشود...
🔵🔺جانم فدای رهبری که در فقر به دنیا آمد و در اوج قدرت هم فقیرانه زندگی میکند...
🔵🔺جانم فدای رهبری که آنقدر مخلصانه و بی توقع مبارزه میکرد که امام ره برای حضورش در شورای انقلاب شهید مطهری را مامور کرد...
🔵🔺جانم فدای رهبری که در جبهه ها در خط مقدم و در نمازجمعه ها باصلابت بود...
🔵🔺جانم فدای رهبری که دشمنانش به فضل و زهدش اذعان میکنند و حتی مهاجرانیِ فراری در جمع معاندان نظام در خارج از کشور میگوید : من منتقد ایشانم اما در مسایل مالی حتی یک نقطه خاکستری در پرونده اش نیست...
🔵🔺جانم فدای رهبری که استادش آیت الله بهاالدینیِ عزیز میگوید : اجازه بدهید من دست شما را ببوسم تا در قیامت مباهات کنم به اینکه مطیع ولی خود بوده ام...
🔵🔺جانم فدای رهبری که حضرت آیت الله بهجت در حالی که به استقبالش در ورود به قم رفته بود فرمود : که اگر مردم بدانند استقبال از این سید چه ثوابی دارد هیچکس در خانه نمیماند...
🔵🔺جانم فدای رهبری که علامه حسن زاده آملی گفت : که گوشتان به دهان رهبر باشد که او گوشش به دهان امام زمان (عج) است...
🔵🔺جانم فدای رهبری که یک تنه روبروی همه قدرت های ظالم و استکباری ایستاده و 29 ساله که کمر خم نکرده است...
🔵🔺جانم فدای رهبری که ميلياردها تومان پول داره صرف میشه تا با اتهام زنی های دروغ به خودش و فرزندانش ، بتوانند کمی از محبتش و اعتبارش را در بین مردم خدشه دار کنند....
🔵🔺پروردگارا سایه این مجتهد عادل و این سیاستمدار باتقوا و این جانباز شجاع و این قدرتمند فقیر و این مدیر مدبر و این سلاله زهرای مرضیه (س) را بر سر ما مستدام بدار.....
🔵🔺خدایا نَپَسند که زمانی بر ما بیاید که کسانی بر ما مُستولی شوند که به دین و ناموس و دنیا و آبرو و جان و مالِ ما بی تفاوت باشند...
📌ای مسلمِ امام زمان.عج. ، ما تو را در این کوفه ی بی غیرتی تنها نمیگذاریم.
انشاءالله
☎️زنگ عبرت:
🔴 خدا رحمت کند آقای مشکینی را؛یکبار قبل از انتخاباتی در خطبه هایش انتخابات را تشبیه می کرد به #کربلا و می فرمود:
🔻صحنه انتخابات #صحنه_کربلا است.
♦️کسی که در انتخابات شرکت نمی کند گویا دارد یزید را #یاری می کند.
♦️کسی که در انتخابات شرکت می کند ولی رای سفید می دهد انگار در کربلا است ولی تیر به سوی هدف خاصی نمی اندازد.
♦️کسی که به غیر صالح رأی می دهد گویا دارد علیه امام حسین شمشیر می زند.
♦️کسی که می گردد و اصلح را انتخاب می کند گویا دارد از امام حسین دفاع می کند.
🔺رأی مسئولیت آور است. با دقت و بصیرت رأی دهیم.
🔴 ترک تحصیل
دانشآموزانی درس نخواندند، در امتحان شرکت کردند، مردود شدند. برای سال بعد تصمیم مهمی گرفتند: ترک تحصیل کنند تا مردود نشوند!
این حکایت امروز ماست:
بخشی از مردم دو مرتبه بد رأی داده و بدترین را انتخاب کردهاند؛ چوب انتخابشان را خوردهاند و اکنون تصمیم بدتری گرفتهاند: رأی ندهند!
⭕️آیا حاضریم ۴۰روز مانند حضرت زهرا(سلام الله علیها) درب خانهها را بزنیم و #روشنگری کنیم؟
*شاخص بلوغ انسان «#اجتماعی_شدن» و «#حساس_بودن نسبت به جامعه» است
🔶علامت بلوغ یک انسان این است که بفهمد زندگیاش به حرکت جمع وابسته است و او هم نسبت به این حرکت جمعی، مسئولیت دارد.
انسان نهتنها نسبت به جامعه،نباید #منفعل باشدونباید جامعهترس یا جامعهگریز باشدبلکه بایدنسبت به جامعه،حساس باشدو #احساس_مسئولیت کند.
🔻مانسبت به جامعۀ خودمان خیلی باید حساس باشیم.
🔻متأسفانه درهیئتهاومساجد مااصلاًاین رسم نیست که بگویند:«الان نزدیک انتخابات است،بیاییدچهل روزتا انتخابات،مثل حضرت زهرا(سلام الله علیها) که روشنگری میکرد،برویم تکتک باافراد مختلف،صحبت کنیم وروشنگری کنیم.»
.
🔶اگر شما بگویید:«یا حضرت زهرا! کاش ما آن زمان بودیم وشمارایاری میکردیم»
خواهند فرمود:الآن هم مثل همان زمان است!شما ببینید من،در آن زمان چهکار کردم؟شما هم همان کارراانجام بدهید.
🔻برخی ازما حتی اینقدرزحمت نمیکشیم که باموبایل خودمان باچهل نفر #تماس بگیریم وگفتگوکنیم،یادر شبکههای اجتماعی،باافرادمختلف، گفتگوکنیم وروشنگری کنیم!
🔷آیتالله شاهآبادی(ره)-استادحضرت امام(ره)- میفرمود:راه #چاره این است که هرکسی برود #ده_نفر را-به این راه- بیاورد (شذراتالمعارف/ص۶۱)
🔶آیاشما تابحال شده است که بهخاطر خدا برویددرِ یک خانهای رابزنیدوآنهارابه حق دعوت کنیدوآنهانپذیرندیامسخره کنند؟ یابگویند«اصلاً چرا آمدی درِ خانۀ ما را زدهای؟» وشمادست خالی وبینتیجه برگردی؟
آیاتاحالادراین راه،حرف تلخ شنیدهاید؟!
تکنوکرات کیست، تکنوکراسی چیست؟
تکنوکرات و تکنوکراسی به دنبال توسعه است، توسعهای که از طریق اعداد ریاضی بدست میآید و در آن ارزشهای انسانی و اخلاقی و دینی جایگاهی ندارند.
تکنوکرات کیست، تکنوکراسی چیست؟
گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ تکنوکرات و تکنوکراسی دارای مفاهیمی در بعدهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است. تکنوکرات در سطح کلان کسی است که فن، تکنیک، فن آوری و ماشین را در مدیریت به کار می گیرد. اطلاق واژه تکنوکرات در قرن اخیر که سلطه ماشین و فن آوری بر انسان بیشتر شده است معنا پیدا می کند.
تکنوکراسی نیز که بر گرفته از تکنوکرات است به دو معناست اول، نظامی است که در آن حاکمیت علوم و فنون و ماشین بر انسان پذیرفته شده است. دوم، صاحب فنون بر بکار گیرنده فن تسلط دارد.
مفهوم تکنوکراسی در سطحی بالاتر و عمیقتر در مفهوم «عقلانیت ابزاری» ریشه دارد. بنابراین درباره اهداف به لحاظ ارزشی و اخلاقی داوری ندارد و اساسا برایش موضوعیت ندارد و فقط تحقق هدف مهم است.
اما آیا حاکمیت و سلطه تکنیک، فناوری و ماشین بر انسان مضر است؟
باید توجه داشت هنگامی که سلطه و حاکمیت چیزی را بر خود می پذیریم ناگزیر به اجرای فرامین و قوانین آن هستیم پس حاکمیت فن و ماشین به معنای قبول نظم و قوانین ماشینی است. بدین معنا که در اتخاذ سیاست ها و تصمیم گیری ها عوامل فنی و ماشینی نقش نخست را دارند و سایر عوامل از جمله ارزش های انسانی و اخلاقی و دینی در این مقوله جایی ندارد.
عنوان
در تکنوکراسی هدف نهایی توسعه است. توسعه ای که از طریق اعداد ریاضی بدست می آید و در آن ارزش های انسانی و اخلاقی ودین جایگاهی ندارند.
به طور مثال زمانیکه کرباسچی در دهه 70 شهردار تهران بود میگفت باید تهران از نظر مدرن بودن تبدیل به شهری بشود که هر کس زیر 500 هزارتومان درآمد دارد تهران را ترک کند چون نمیتواند هزینههای چنین شهری را پرداخت کند. این نوع تفکر ناشی از یک عقل ابزاری است که فقط دغدغه فنی دارد و مسایل فرافنی و فراتکنیکی مثل دغدغه عدالت در آن راهی ندارد.
تکنوکراسی در بعد اجرایی و مدیریت اقتصادی نیز با تولید انبوه، مصرف انبوه و فراوان همراه می گردد. از این رو تبلیغات شدید تجاری، حریم آزادی انسانها را از بین می برد.
هدف نهایی توسعه است. توسعه ای که از طریق اعداد ریاضی بدست می آید و در آن ارزش های انسانی و اخلاقی ودین جایگاهی ندارند.
در نهایت اینکه تکنوکرات ها به دنبال اصلاحات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، خصوصی سازی و مدیریت کلاسیک و علمی هستند.
عمدهترین گروه تکنوکرات ها در ایران، کارگزاران سازندگى است که در مجلس پنجم نقش عمدهاى ایفا کرد. هواداران آقای هاشمی رفسنجانی ( کارگزاران ، اعتدال وتوسعه و...) معروف به جریان تکنوکرات در ایران هستند.
یک پژوهشگر سیاسی در این باره می گوید: ساختن پل، جاده و دغدغههای سختافزارانه در ذیل تفکر تکنوکراتی در دوران هاشمی مطرح میشود و مدیران آن زمان توجه ندارند که این مسیر چگونه طی میشود و در واقع دغدغههایی فراتر از دغدغههای فنی نداشتهاند.
ما تحولات اجتماعی و تغییرات ارزشی را در دوره هاشمی و غلبه تکنوکرات ها داشتیم که جامعه را از ارزشهای عدالتخواهانه و سادهزیستی و مبارزه با اسراف و طرفداری از قناعت به یک جامعه مصرفگرا، تجملگرا و ثروتگرا تبدیل کرد. چرا که آنها با عقل محدودِ ابزاری تصمیم می گرفتند و فراتر از نگاه ابزار ی و تکنیکی دغدغه ای نداشتند. شهردار اسبق تهران کرباسچی نیز به دنبال این بود که تهران را به یک شهر مدرن تبدیل کند. در حالیکه به چه قیمت و چه هزینهای چندان برایش مهم نبو
یک اقتصاددانان ایرانی با نقل جملهای از کتاب «اختناق ایران» نوشته مورگان شوستر میگوید: ایران مجموعه فنسالار خوبی دارد. بسیار برخلاف این تصوری که میگویند همه اهل رشوه و ساختوپاخت هستند، افراد بسیار با ایمان، پاکدل و پاکدامن در بین قشر کارمند وجود دارد که بیسروصدا در حال انجام دادن کارهای کشورشان هستند. این قشر تکنوکرات متاسفانه از دو طرف همیشه در کشور ما تحت فشار بوده است. یکی از طرف حکومتها که از صدر مشروطه با آنها نامهربان بودهاند اما به دلیل نیاز همکاری کردهاند. دیگری دسته روشنفکران بودهاند که همواره تیر انتقاد خود را متوجه آنان میکنند.
مراد او از روشنفکران گروهی است که به گوشهای رفتهاند و فقط ایراد میگیرند و آنها را به دلیل همکاری با دولتها متهم و محکوم میکنند. گروهی که مرغ عزا و عروسی بودهاند.
اصطلاح تکنوکراسی یا فنسالاری در سال ۱۹۱۹ از سوی ویلیام هنری اسمیت، نویسنده آمریکایی، ساخته شد و با ساخت آن پیشنهاد «حکومت فنکاران» را نیز ارائه کرد. هواداران فنسالاری پس از جنگ جهانی اول به مطالعه وضع اقتصادی ایالات متحده آمریکا پرداختند. این اصطلاح در دهه ۱۹۶۰ در فرانسه گسترش یافت و فرانسویان آن را ادامه نظریات فیلسوف فرانسوی سن-سیمون میدانستند غافل از آنکه بخشی از تغییرات ایران در طول تاریخ محصول تلاشهای فنسالار بوده است.
اولین کسی که بودجه ایران را نوشت و در مقدمه بسیار جالب آن در مورد ضرورت بودجهنویسی و خارج کردن دخلوخرج عمومی از دست شاه و قرار دادن آن در دست نمایندگان مردم توضیح میدهد صنیعالدوله بوده است. علیاکبرخان داور به همراه تعداد دیگری از صاحبان دانش و فن و فقیه، قانون مدنی ایران را نوشتهاند که به شهادت بسیاری از حقوقدانان نهادی ماندگار بوده است. اما تفکر تکنوکراسی در ایران همواره در طول تاریخ با ظن و تردید نگریسته شد. پس از انقلاب هم با تغییر رویکردها و نیازمند به سازندگی تفکر تکنوکراسی نضج گرفت.
برخی نظریهپردازان اعتقاد دارند: تکنوکراتها مانند هر جریان دیگری نقاط قوت و ضعف دارند. حتی برخی آنها را به تکنوکراتهای خوب و بد تقسیم میکنند. تکنوکراتهای بد از توسعه ترجمه فیزیکی دارند و پروژهمحور حرکت میکنند اما تکنوکراتهای خوب فقط بر بعد فیزیکی توجه ندارند، تکنوکراتهای خوب، معتقد بر انجام کار خوب و انجام خوب کار بهصورت توامان هستند.
تغییر یک نگرش
بهترین راوی برای نگاه به اقتصاد و مقولات اقتصادی خود اشخاص هستند. اسحاق جهانگیری در گفتوگویی به بیان صادقانه باورهای خود در ابتدای انقلاب و تغییر تدریجی آن پس از برخورد با واقعیتها در طول زمان پرداخته است.
او در گفتوگویی روایت میکند روند اصلاح فکری او و دوستانش در مورد مقولههایی مثل توسعه در میانههای دهه 60 در مجلس شکل گرفت. میگوید: «ما وقتی اوایل انقلاب در مجلس حضور پیدا کردیم مثل همه نیروهایی که از پشت میزهای دانشگاه و سنگرهای انقلابی بیرون آمدیم و مسوولیتهای مهم را بر عهده گرفتیم، به شکلی دیگر فکر میکردیم. در مجلس، در دورهای کوتاه، همه ما به واقعیتها پی بردیم و فکر خود را در مورد توسعه، عدالت، رشد و دیگر مفاهیم اقتصادی اصلاح کردیم. در مجلس سوم نشان دادیم که خیلی از ذهنیتهایی که قبلاً داشتهایم اگرچه مبتنی بر عدالتخواهی و انساندوستانه است اما روشهایی که در ادبیات ما برای دستیابی به آن وجود دارد، تحقق آن را غیرممکن کرده است. اینجا بود که دیدیم سرمایهگذاری خارجی ضرورتی انکارناپذیر است. بنابراین اگر در سالهای اولیه انقلاب نسبت به سرمایهگذاری خارجی و درمجموع مقوله سرمایهداری موضع میگرفتیم، بعدها که با واقعیتهای اقتصاد مواجه شدیم، سعی کردیم آرامآرام، این مواضع را کنار بگذاریم.
در مجلس سوم روی همین موضوع با تیم اقتصادی دولت اختلاف پیدا کردیم اما آقای هاشمی که آن روزها رئیس مجلس بودند جلسه حکمیت برگزار کردند. کمیسیون برنامه و بودجه مجلس یک طرف نشست، نمایندههای اقتصادی دولت هم یک طرف نشستند. ما تاکید داشتیم که برای تامین منابع مالی مورد نیاز، چارهای نداریم جز اینکه از منابع خارجی استفاده کنیم اما دوستان ما در دولت مخالف بودند. درنهایت نظر ما رای آورد و در برنامه اول گنجانده شد.» او به نکته دیگری نیز اشاره دارد و میگوید: «زمانی که در وزارت معادن و فلزات بودم، یک مقدار به دلیل مسوولیت مستقیمی که داشتم بیشتر حساس شدم و به این نتیجه رسیدم که موانع توسعه در کشور ما زیاد است که از باورهای غلط و اندیشههای ما آغاز و بعد تا محدوده مشکلات ساختاری را هم شامل میشود، کار ما ایراد دارد که پس از 40 سال تلاش هنوز در مباحث مقدماتی توسعه صنعتی ماندهایم در حالی که کشور کره جنوبی که همزمان با ایران، توسعه صنعتی را آغاز کرد، در حال حاضر فاتح بازارهای جهانی است و ما هنوز داریم بحث میکنیم که توسعه صنعتی خوب است یا نه؟»
جهانگیری و تکنوکراسی
روایت مورد اشاره نشان میدهد اسحاق جهانگیری چگونه مسیر خود را انتخاب کرده است، آرمانگرایی که ترجیح میدهد برای رسیدن به آرزوهایش در جاده واقعیت حرکت کند و بهجای مواجهه و مجادله بهدنبال یافتن ابزار باشد. از اینرو او را نیز میتوان از جمله سیاستمدارانی دانست که در زمره تکنوکراتهای جمهوری اسلامی قرار دارد. دولتمردی که به واسطه تحصیلات در حوزه فنی سالها در عرصههای مختلف تولیدی اقتصاد ایران مشغول به کار بوده است. کشاورزی، معدن و صنعت حوزههایی است که او کار در آن را در سطح میانی و کلان تجربه کرده است.
اوج تلاش او اما در قالب استراتژی توسعه صنعتی قابل ردیابی است.
راهبردی که در تعیین مسیر آینده صنعت قرار بود بهجای نقشه، قطبنما باشد. تدوین استراتژی توسعه صنعتی از چند جهت مهم بود؛ نخست به واسطه اصلاحاتی که در حوزه سیاستگذاری میتوانست بهدنبال داشته باشد. پژوهشهای مختلفی تاکید دارد: کلید اصلی معمای رقابتناپذیری صنایع کشور را بایستی در حوزه سیاستگذاری جستوجو کرد، در این صورت، اصلیترین عامل در توسعه صنعتی کشور، اصلاح جهتگیریهای سیاستگذاری خواهد بود. این امر مستلزم تغییراتی در چارچوب استراتژی توسعه صنعتی است.
در آن زمان و در کشاکش فقر نظری تغییر رویکرد به جهان با هدف تقویت قدرت اقتصادی سخنی غریب بود. اما سند بهدنبال آن بود که در حوزه رویکرد اقتصاد صنعتی تحول ایجاد شود و رویکردها از درونگرایی به برونگرایی و از صنعت دولتی به صنعت خصوصی تغییر جهت دهد. هدف غایی نیز تغییر فضای مدیریت اقتصادی از کنترل اداری به حاکمیت سازوکار بازار بود. نکته دوم مخاطبان سند بودند. مخاطبان آن عمدتاً تصمیمگیرندگان و سیاستگذاران کشور بودند و نه بنگاههای بخش خصوصی. از اینرو نیز سند با اکثر اسناد تهیهشده در دورههای گذشته تفاوت داشت. نکته سوم رویکرد سند به توسعه در دیگر کشور و نحوه انتقال آن تجربه به ایران بود. برخلاف آنچه تبلیغ شد سند بهدنبال هضم در اقتصاد جهانی بود نه سودای کپی یک تجربه در ایران. زیرا نویسندگان و طراحان نوشته بودند: مطالعه تجربه صنعتی شدن کشورهای دیگر، حاکی از آن است که تفاوتهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و وضعیت منابع طبیعی و نیروی انسانی و دانش فنی کشورهای مختلف در نقطه شروع سیاستگذاری مانع از آن شده تا مسیر یکسان را عیناً تکرار کنند و در این میان آنچه یکسان است رویکرد آنان مبتنی بر بروننگری و محوریت بخش خصوصی است.
درمجموع سند استراتژی توسعه صنعتی سه ویژگی داشت، سیستماتیک، علمی و بومی. یعنی سند از نظر چارچوب، روش، حد تفصیل با اسناد دیگر کشورهای موفق در حوزه صنعتی مشابه بود اما از نظر محتوا متمایز. ویژگی که برای اسناد توسعه صنعتی در دیگر کشورها نیز ساری بود. در کنار این سه ویژگی سه معیار هم در تدوین سند استراتژی توسعه صنعتی در نظر گرفته شده بود.
معیار اول جامعیت بود و مراد از جامعیت ملحوظ کردن همه عواملی بود که بر عملکرد بخش صنعت تاثیر تعیینکننده دارند. معیار دوم سازگاری درونی به معنی آنکه عوامل انتخابشده در چارچوب روابط علت و معلولی و کارکرد درون صنعت دیده شوند بهگونهای که عملکرد هر عامل هماهنگ و سازگار با دیگر عوامل باشد. بالاخره معیار سوم و نهایی بهینگی به معنی کارکرد مجموعه عوامل در جهت فراهم آوردن عملکرد مطلوب صنعتی بوده است. درمجموع سند توسعه صنعتی نوع نگاه به دنیا، نوع نگاه به دولت و نوع نگاه به بخش خصوصی را ترسیم میکرد. اما نسبت این سند با جهانگیری چیست؟ خاطرات و گفتهها از سال 1382 تاکنون نشان میدهد شخص وزیر وقت حامی طراحان و طرفداران این رویکرد بوده است. وزیر بهدنبال آن بوده است برای اقتصاد ایران راهبرد تدوین کند که دیگران نیز با نگاه به آن بتوانند ادامه مسیر دهند.
جالب آنکه در بخشی از سند با استفاده از الگوهای اقتصادسنجی به پیشبینی برخی از متغیرهای اقتصاد ایران پرداخته شده بود. زمانی که نتایج رخ داده در سال 92 با پیشبینیهای سند در فرهنگستان علوم تطبیق داده شده است پیشبینی صورتگرفته با واقعیت رخ داده کمترین درجه انحراف را داشته است. تدوین چنین مجموعهای محصول اعتماد وزیر به مشاوران و تهیهکنندگان بوده است. این حمایت در شرایطی رخ داده بود که در زیرمجموعه وزیر نگاه یکسانی به سند وجود نداشته است و حتی بخشهای میانی وزارتخانه متبوع وی با رویکردها و کلیات سند زاویه و گارد داشتهاند. حتی وزیر وقت از جانب برخی نمایندگان مجلس نیز مورد حمله و تخریب بود. خرداد 84 و در آخرین روزهای وزارت در پاسخ به سوال نمایندهای که استراتژی توسعه صنعتی را مقالهای بیسروته خوانده بود، گفت: «یکی از افتخارات وزارت صنایع و معادن تدوین استراتژی توسعه صنعتی است که ایران را به یکی از قطبهای صنعتی دنیا تبدیل میکند.» اما وزیر با اطمینان از انجام و نهایی شدن کار حمایت کرد، از اینرو او نیز در خلق چنین سندی نقش دارد، نقشی که میتوان کلیدی توصیف کرد.
اسحاق جهانگیری و نگرش اقتصادی
اسحاق جهانگیری در آخرین دقایق ثبتنام برای انتخابات ریاست جمهوری پا به عرصه میدان گذاشت. حضور او شاید ناتمام و با هدف تقویت جریان سیاسی همسو باشد اما با توجه به جایگاه و موقعیت کنونی او در دولت میتواند گزینهای جدی برای تبارشناسی اقتصادی به حساب آید.
تبارشناسی اقتصادی چهرهها یا از میان گفتهها و عملکردها باید صورت گیرد یا بر اساس پژوهش و اقدامات تحقیقی. آنچه در تبارشناسی جهانگیری متر کار قرار گرفته است ردیابی افکار از میان عملکردها بوده است. با توجه به آنکه سند توسعه صنعتی یکی از اقدامات مورد حمایت او بوده و به دلیل آنکه شخص سیاستگذار مخاطب آن بوده انتشار و عمومی کردن آن از سوی وزارت صنعت و معدن وقت به معنای تایید پارادایم حاکم بر آن بوده است. از اینرو در گام اول میتوان نگاه جهانگیری به تعامل اقتصادی را سنجید. سپس رویکرد او به دولت و بخش خصوصی را بررسی کرد.
جهانگیری و نگاه به جهان
رویکرد جهانگیری به اقتصاد در حوزه خارجی تعاملی و برونگرایانه است. تجارب دیگر کشورهای جهان نیز نشان میدهد بدون تعامل و بهرهگیری از تجربه کشورهای دیگر نمیتوان مسیر توسعه را پیمود. او اعتقاد دارد: در این شرایط باید از جامعه جهانی استفاده و با آنها تعامل و تجارت کرد و در عرصه بینالمللی موثر بود و نخبگان در این مقطع باید کمک کنند تا بتوان از این فرصتها استفاده کرد. زیرا اگر به دنبال رونق اقتصادی هستیم، سازوکار آن جذب سرمایه، دادوستد اقتصادی و تعامل موسسات و نهادهای علمی و فرهنگی با خارج از کشور است. جهانگیری میگوید اعتقاد قلبی او این است که توسعه صنعتی بدون توسعه تجارت مثل این است که زندگی را از یک موجود زنده بگیرند. زیرا تجارت، تنفس تولید است و اگر تجارت نباشد، برای چه کسی باید تولید کرد؟ به اعتقاد او از لحظه تولید تا لحظه توزیع، باید سیاستگذاری کرد و نمیتوان تجارت را از تولید جدا دانست. به باور او مهمترین ابزاری که اکنون در سیاستگذاری توسعه صنعتی میتواند کاربرد داشته باشد، بعد از سیاستهای پولی و مالی، سیاستهای تجاری است. یعنی سیاستهای تجاری به یک نسبت از سیاستهای پولی و مالی برای توسعه بخشهای صنعت و معدن موثرتر است. اما جهانگیری در کنار تعامل بر یک نکته کلیدی دیگر نیز تاکید دارد: تعامل جهانی به همراه اصلاحات ساختار اقتصادی. در واقع جهانگیری طرفدار رویکردی است که اقتصاد کشور را برونگرا و در تعامل با اقتصاد جهان میخواهد تا بتواند فناوریها را به کار گرفته و منابع مالی جذب کند اما در عین حال از ظرفیتهای داخلی بهره ببرد و برای به حداکثر رساندن آن ساختار اقتصادی همراستا با این هدف اصلاح و بهروز شود. در ادبیات اقتصادی دو نگرش به دولت وجود دارد: دولت گزینشی و دولت کارکردگرا. دولتی که بهصورت کارکردی در اقتصاد دخالت میکند با دولتی که بهصورت گزینشی چنین وظیفهای برای خود تعریف میکند تفاوت دارد. برخی دولتها نقش خود را در هماهنگی و مراقبت از قواعد بازی و نهادها تعریف میکنند، برخی دولتها اما بهطور کامل نقش هدایت، دخالت، تغییر، اصلاح و بازسازی قواعد بازی و نهادها را بر عهده میگیرند. دولت اول کارکردگراست و دیگری گزینشگرا. خود انتخاب میکند دیگران چه کنند. اولی بهدلیل اهداف غایی برای دولت بهدنبال رشد آن است اما دیگری دولت را ابزاری برای مصرفکنندگان تعریف میکند. در این حالت دو شرح وظیفه برای دولت تعریف میشود: دولت مداخلهگر یا دولت غیرمداخلهگر. البته برخی از تلفیق این دو روش نیز سخن میگویند که بسته به وزن و جایگاه دولت میتواند عناوین جدید بیابد. به نظر میرسد در نگاه جهانگیری نقش و کارکرد دولت بیش از عدم یا مداخله دولت اهمیت دارد.