امشب عجب از یاد تو ویران و خرابم
برگم که جدا گشته ی از کل کتابم
گیرم که گنه کارم و صد توبه شکستم
با هجر نباید دهی ای عشق عذابم
عمریست که من تشنه دیدار تو هستم
دنبال تو انگار نه...دنبال سرابم
افکار پریشان تو مهمان منند...ای
افکار پریشان! بگذارید بخوابم!
هر روز سلامت بکنم دست به سینه
ای کاش جوابم نکنی...دهی جوابم
شبگردی من باز شد آغاز دوباره
امشب عجب از یاد تو ویران و خرابم...
سروش وطن پور/شبگرد
۱۴۰۰/۱۰/۱۷
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلتو نمیتونن قفل کنن...
گرچه دوریم به یاد تو قدح میگیریم...
یا حسین
اگر غیر از تو امیدم به جایی بود،یک دم، مثل تاجر ها...
به پیشانی زدم گشتم پشیمان که:ضرر کردم ضرر کردم
#شبگرد
#حسبی_الله
باران فقط ببارد، بر حنجرت که خشک است
زینب گلوی خشکت، را کرد بوسه باران
#شبگرد
از بسکه تو خورشیدی و ازبسکه تو ماهی...
تو دلخوشی روز و شب و سالی و ماهی...
یک لحظه نگاه از من دلخسته ندزدان
در تنگ نگاه تو منم شبیه ماهی...
من کفتر چاهی ام و تو چاه غم عشق
من یوسف گم گشته... که افتاده به چاهی😎😅
رسوایی ام از عشق تو پنهان شدنی نیست
چون موی سفیدی به سر زلف سیاهی
شبگردم و روز و شب من گم شده ای وای
از بسکه تو خورشیدی و ازبسکه تو ماهی...
#شبگرد
۱۴۰۱/۶/۲۶
من دفتر شعر غزل هستم بداهه
در جمع کاغذها اگر بحثش بیفتد
#شبگرد
روز ادبیات بر تمام دوستان شاعرم مبارک باد