eitaa logo
/ کوچه بن بست.../
347 دنبال‌کننده
493 عکس
132 ویدیو
0 فایل
شبها چقدر قدم زدن میچسبد... آدمی بعد از مرگ در عالم اعمال خود زندگی میکند #شهید_آووینی کانال اشعار سروش وطن پور👤 انتقادی بیشنهادی👇 @s_shab22
مشاهده در ایتا
دانلود
/ کوچه بن بست.../
ابالفضل ای جانم😍
هدایت شده از عنترنشنال | antarnational
🔴 اگه آمریکا ۷۰۰۰ میلیارد دلاری که برای مقابله با ایران تو منطقه خرج کرد و نتیجه ای هم نگرفت رو بین جمعیت ۳۳۰ میلیونی خودش تقسیم می‌کرد به هر نفر ۲۱۰۰۰ دلار یعنی ۶۳۴ میلیون تومن می‌رسید! 🇮🇷 کانال رسمی 👇🏻 @antarnational
نام تو ذکر آل حیدر وقت سختی ذکر ابالفضلی سر در نجف...تو
زایل شده است عقلم از این روکه عاشقم... بی عقلی است اگر بروی کوه قاف عشق
جمعست جمعمان من و تو استکان شعر آن جمع باصفاست که منها نمیشود
در گیر و دار این توطئه‌ی استکباری علیه منطقه اسلامی ماصدایی طنین افکن شد که بنیان آنچه را مستکبران بنا کرده بودند به لرزه انداخت. این صدا از همان پایگاه توطئه ی استکبار جهانی، از همان ایران!!!!! که قرار بود پایگاه آمریکا و صهیونیسم و مزدوران داخلی آنها باشد برخاست... واین حرکت در راستای تحقق فرموده خدای سبحان بود که: سوره نحل (آیه ۲۶) قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْيَانَهُمْ مِنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ بخشی از کتاب:
/ کوچه بن بست.../
در گیر و دار این توطئه‌ی استکباری علیه منطقه اسلامی ماصدایی طنین افکن شد که بنیان آنچه را مستکبران ب
حالا فهمیدین چرا آمریکا و اسرائیل دارن هزینه میکنن که جمهوری اسلامی نباشد؟ چون جمهوری اسلامی زیر هیچ پرچمی و حزبی نیست ومیگوید حزب فقط حزب الله
_شما فلانی هستی؟ +بله. _چرا مردم را تحریک میکنید؟ +شمایید که مردم را تحریک میکنید. معتدل تر نشست؛گویی انتظار چنین پاسخی نداشت.گفت: _چطور؟ +من مسائل دینی و احکام شرعی را برای مردم بیان میکنم.کجای اینکارمردم را تحریک میکند. در خطوط چهره اش نشانه آرامش پدیدار شد و گفت: _ما نمیخواهیم مردم را تحریک کنیم.شما در سخنانت به اصلاحات شاه توهین کردی. +اطلاعاتی که به شما رسیده،دروغ است. لحن سرهنگ عوض شد.از جمله مطالبی که در خلال سخنانش گفت این بود: ماهم مسلمانیم و آقای خمینی را دوست داریم! شکی نیست که این حرف را راست نمیگفت،بلکه قصد فریب وظاهرسازی داشت.در دل گفتم: خدایا تورا شکر که این نظامی مغرور را واداشتی ناچار شود بایک طلبه جوان فقیر که در چنگ اوست،ظاهر سازی کند! بخشی از کتاب:
حضور در کردستان، ایمانی قوی و دلی چون شیر را می طلبید، در اردیبهشت سال 59 و در جریان عملیات آزاد سازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه، مجروح شد و توسط کومله به اسارت گرفته شد. همان لباس با آرم سپاهی که پوشیده بود، کفایت می کرد تا خونخواران کومله تا لحظه شهادت بلاهائی بر سر او بیاورند که باور این رفتارها از یک انسان بسیار سخت است.  بعد از مجروحیت و اسارت سعید، دیگر هیچ خبری از او نبود و نیست و برای همیشه مفقود الاثر شد و تنها سند و حکایت بعد از اسارت ایشان خاطرات یک برادر ارتشی است که از آن دوران دارد:   دشمنان برای اعتراف گرفتن، هر دو دستش را از بازو بریدند. با دستگاه های برقی تمام صورتش را سوزاندند. بعد از آن پوست‌های نو که جانشین سوخته‌ شد همان پوست‌های تازه را کنده و با همان جراحات داخل دیگ آب نمک انداختند. او مرتب قرآن را زمزمه می‌کرد. ‌  سرانجام او را داخل دیگ آب جوش انداخته و همان جا به دیدار معشوق شتافت. کوموله ها جسدش را مثله نموده و جگرش را به خورد هم سلولی‌هایش دادند و مقداری را هم خودشان خوردند! ‌ ‌منبع: روزنامه جام جم