اندوهم همیشگی و شبهایم همراه با بیداریست... نهج البلاغه/ خطبه ۲۰۲ #فاطمیه

میمونی بی طرفدار... علی خدا نگهدار...

محشر به پا کنی و به محشر چه محشری وقتی که دانه دانه ی ما راتو میخری ای دانه دار عالم و ای خوب دانه دار افتاده آدم از تو به شوق کبوتری شعر از علاقه به شما جوش میزند ورنه مرا چه کار به شعر است و شاعری وقتی علیست نقطه بسم الله کتاب بی شک به این کتاب جواهر تو جوهری لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای لطف تو فزون شده از مهر مادری چادر نماز را بتکان که به دست توست روزی ما که میرسد از خاک چادری یاس درون شیشه عطر محمدی نزد رسول جور دگر تو معطری ما مورد عنایت زهرا شدیم شکر جاری شداز نگاه غمین حوض کوثری من آمدم به سمت تو با باری از گناه دلخوش که بگذری ز من آسان و سرسری بر سنگ اشک نام تورا حک نموده ایم در نجف تراش غم گریه پروری ما در رکاب حلقه یاران حیدریم همچون توکه به حلقه یاران حیدری #شبگرد 1403/8/24

شد پاره دگر کیسه مجهولاتم انقدر جهان مسئله دارد با من... #شبگرد

میسازمت «وطن»

منظورم خودمم بچه ها صدام میکنن «وطن»😃

‹ یک شب حوالی همین ساعت یک شب بخیر گفتی و یک عمر بیدارم › ‌#شب_بخیر

آرامش مطلق

امشب خرابی است شفا را نیاورید....

‹ باشد بخــــواب ولی بــی وفـــای مـــن یک «شــب بخیـــر» مـگر چنــــد واژه بـــود؟ › #شب_بخیر

تا نگرداند نظر حیدر، نگردد آسمان تا نگوید یا علی، گردون نخیزد از زمین صائب تبریزی