💣#بمب_پوشاک_زنانه در ایتا😱 🤩بزرگترین وارد کننده لباسهای ترک 🤩 🇹🇷🇹🇷وارداتی از #ترکیه 🇹🇷🇹🇷 اگر دوست داری خاص باشی کلیک کن👇 https://eitaa.com/joinchat/1787822842C29b5a06d7c https://eitaa.com/joinchat/1787822842C29b5a06d7c 🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵 زود عضو شو تا پاک نشده👆

#سرگذشت_زندگی_شیدا هر بار که به این قضیه فکر می‌کردم، قلبم از درد پر می‌شد. به خودم می‌گفتم که باید انتقام بگیرم، اما… چطور؟ نمی‌دونستم باید چیکار کنم. توی مسیر که به خونمون می‌رسیدیم، هر لحظه که چشمام به جاده می‌افتاد، یه سوال تو ذهنم می‌چرخید: “چطور باید ازش انتقام بگیرم؟” همه چیز پیچیده‌تر از اون چیزی بود که فکر می‌کردم. نمی‌خواستم به همه اینا توی ذهنم گیر کنم، ولی نمی‌تونستم. زندگی‌ام دست خودم نبود. احساس می‌کردم که باید یه کاری بکنم، اما اصلاً نمی‌دونستم کجا شروع کنم. وقتی ماشین جلوی خونمون توقف کرد، رامین یه نگاه عمیق به من انداخت و گفت: «فکر کن، ما باید یه نقشه جدید بکشی. نمی‌تونیم توی این وضعیت همونطور ادامه بدیم.» منم جواب دادم: «آره، دقیقا. نقشه قبلی دیگه به درد نمی‌خوره. همه چی باید عوض بشه. رضا خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر می‌کردم می‌فهمه.» ادامه دارد.....

🔴🔴 ترک اعتیاد در ۵ روز 🔴🔴 🔹 ترک بدون دَرد و خُماری 🔹 ترک بدون نیاز به استراحت 🔹 روشی گیاهی،بدون شبه مخدر 🔹 ارسال و مشاوره به‌ صورت رایگان 💢ادمین و هماهنگ کننده مشاوره اعتیاد 🌱@Darmangarmansori🌱 🌱09196107347🌱 💢 ݪینڪ عُضویت زیر را لَمس کُنید https://eitaa.com/vjvugjgihjethovohe #پیشنهاد_ویژه

اگر زن خیانت کند مهریه دارد⁉️       مشاهده پاسخ وکیل ➡️ آیا رابطه تلفنی یا چتی جرم است ⁉️ مشاهده پاسخ وکیل ➡️ 🧐در چه صورت آقا میتواند بدون اجازه همسر ازدواج کند ⁉️ مشاهده پاسخ وکیل ➡️ اگه به وکالت و پرونده های جنایی علاقه داری بیا👇 https://eitaa.com/joinchat/4076667540C01553f0206

یه اتفاقی برای پدرشوهرم و دوست برادرشوهرم میفته دستشوییشون ازاین درچوبیاست ک باید وقتی میری کلید بچرخوتی دوست برادرشوهرم میره تو یادش میره بچرخونه پدرشوهرمم میره تو خخخ دستشوییشونم ازایناست ک سنگ دستشویی اونوره در یک کیلومتر فاصله داره خخخ فقط دادمیزده اقای فلانی نیا تو   ن میشده پاشه بکشه بالا ن میشده همونجور بشینه تنها راهش داد زدن بوده خخخ پدرشوهرمم درحالتی بوده ک میره تو نگاه نمیکنه میره تو و داشته درومیبسته   #ســــوتی #جوک #خاطره #ارسال_سوتی 👈 @Faati_1374 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @sotikadeh_anlin ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛

آموزش رایگان این مدل‌ها اینجاست👇 کلیک کن و یادبگیر😍 انواع #لیف و #اسکاچ و بافت های مدرن😍 ستیا خانم هستم مربی تخصصی قلاب بافی با ۷هزار هنرجوی موفق😍 #قلاب هم دستت نگرفتی یادت میدم حرفه ای ببافی و کسب درآمد کنی❤️👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2735996945Cf7c9089658 بزودی کلی آموزش های جدیداضافه میشه 😍❤️ آموزشگاه تخصصی ۶۵هزار نفری بافت 😍😍😍

💞💞 فال حافظ 💞💞 💞 ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می‌دهم که هر چه صلاح و مصلحت می‌بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی 💞 💞لطفا نیت کنید یکی از قلب‌های زیر را لمس کنید💞 💗💗 💗💗 💗💗💗 💗💗💗 💗💗💗💗💗💗💗 💗💗💗💗💗💗 💗💗💗💗 💗💗 💗 خدایا به مـن در زندگے آرامـش عطا فرما💕💕

سلام دانشجوی بودم رفتم سرکلاس جلسه اول بود یکم دیر رسیدم ، بچه ها داشتن رو کاغذ اسماشونو مینوشتن که بدن به استاد و استادمون یه آقای جون خوش تیپ بود کنار اسمشون یه شماره نوشته بودن وقتی نوبت به من رسید دیدم همه شماره ایرانسلشونو نوشتن منم شروع کردم اسممو نوشتم کنارشم شماره موبایلمو.داشتم تحویل میدادم لیستو که یه لحظه بیشتر دقت کردم دیدم😳😳 ای واییییی😱😱 همه شماره دانشجوییشونو نوشتن🤦‍♀🤦‍♀  هیچی دیگه منم پاک کردم شمارمو😂 شماره دانشجوییم رو نوشتم اگه استاد میدید شماره دادم چه فکری میکرد #ســــوتی #جوک #خاطره #ارسال_سوتی 👈 @Faati_1374 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @sotikadeh_anlin ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛

. بزرگترین تولید کننده لباس مجلسی در ایتا💯👌 #شومیز ترک حراااج شد💯 انواع مانتو‌ فقط ۴۵۰❌ بلوزهای ترک #تمام نگین مخصوص سایزبزرگا ✅ پرداخت درب منزل ✅تضمین دوخت و کیفیت ✅ارسال رایگان ❤️🌹 لینک کانال برای عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/221380727Cba027fef12 https://eitaa.com/joinchat/221380727Cba027fef12 〰〰〰〰〰〰〰〰 زود عضو شو تاپاک نشده😱

📜شاه‌کلید عجیب علامه‌قاضی برای بازشدن گره‌زندگی 🔐 حاج شیخ علامه انصاری لاهیجی از شاگردان مرحوم قاضی می‌گفت: روزی از ایشان پرسیدم که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن‌بست کارها به چه کاری شوم تا گشایش یابم؟ در جواب فرمودند: «پس از پنج صلوات و آیةالکرسی، در دل خود ........ جهت مشاهده کلیدها رو لمس کن 👇👇👇 🔑🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝️🔑 🔑🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝🔑

#سرگذشت_زندگی_شیدا درسته که همه این مدت فکر می‌کردم می‌تونم رضا رو بازی بدم، ولی حالا که بیشتر بهش فکر می‌کنم، می‌بینم که نمی‌شه به راحتی ازش رد شد. اون یه نفر نیست که بشه بهش اعتماد کرد. از یه طرف دلم می‌خواست بی‌رحمانه ازش انتقام بگیرم، ولی از طرف دیگه می‌دونستم که باید مواظب حرکت‌های بعدیم باشم. وقتی وارد خونمون شدیم، در سکوت به سمت اتاق رفتم. می‌خواستم کمی فکر کنم، تنها. توی این وضعیت، به هیچ چیز نمی‌شد اعتماد کرد، حتی به خودم. درسته که می‌خواستم انتقام بگیرم، ولی نمی‌تونستم به سرعت تصمیم بگیرم. باید نقشه جدیدی می‌کشیدم، ولی این بار همه چیز باید حساب‌شده و دقیق می‌بود. باید می‌فهمیدم که چطور می‌شه این بازی رو برد، بدون اینکه خودم توش گیر کنم. سعی کردم چشمام رو ببندم و یه کم استراحت کنم. سرم به قدری درد می‌کرد که انگار مغزم داشت منفجر می‌شد. دردش انقدر شدید بود که یه حالت تهوع بدی هم پیدا کرده بودم. همینطور که توی تخت دراز کشیده بودم، همه چی مثل یه فیلم از جلوی چشمم رد می‌شد. رضا، پدرم، همه اون اتفاقاتی که پشت سر هم افتاد… ادامه دارد......