eitaa logo
ذاکرین الحسین (نوحه.روضه.مولودی/متن)
5.9هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
23 فایل
هیات و مجموعه آموزشی (جهادتبین) ارتباط با ما🔄 @Adminsafiranzynab اینستاگرام🛜🎦 https://instagram.com/safiranzynab313?igshid=MzMyNGUyNmU2YQ==
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیأت سفیران زینب.mp3
8.49M
🏴 🎤•| |• غم منو باید کتابش کرد آه از دلم دنیا کبابش کرد به‌روی خاک نوشتم اسمت رو سنان رسید با پا خرابش کرد نگاه به این زجر و طنابش کن بابا یدونه زد صدتا حسابش کن بابا فقط همین این حال و روزمه ببین یدونه زد صد دفعه من خوردم زمین عمه شکست غم تو آبش کرد یکی سرو روتو خضابش کرد دم حرم شونه زدم موتو تو قتلگاه شمر خرابش کرد بی‌رحمه شمر بلای جونته هنوز روی عباش لکه‌ی خونته هنوز منو زدن خواستن چیو ثابت کنن کاشکی فقط حرمله رو ساکت کنن 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در گوشه خرابه،کنار فرشته‌ها با ناخنی شکسته،ز پا خار می‌کشد دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح بر روی خاک،عکس علمدار می‌کشد ◼️ سالروز شهادت دردانه اباعبدالله الحسین(ع)، حضرت رقیه(س) تسلیت باد... (س) 📲 @southosein
6_144232837852096074.mp3
4.03M
دنیا هزاران سالشه دنیای ما سه سالشه عشقی که آسون نبوده جون ما در قبالشه سوره عشقو تو سه آیه نوشته سه دفعه عشقو شور و گریه نوشته اگه بشکافه دل ما میبینیم که قلم عباس یا رقیه نوشته 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6_144232837852096841.mp3
4.4M
بابا خوش اومدی روشن شد خرابه عالم بی قراره از بس غصه دیدم این قلبم کبابه اعضای پیکرم نیلی و کبوده توی تب می سوزم زخمام کار دسته زن های یهوده دلم خونه پریشونه خرابه واسم شبیه زندونه دیگه چشمام نمی بینه دارم جون می دم میون ویروونه حسین بابا ... 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•♥️🌱• با‌ تو خوشم... با تو که مدیون توام با تو که عمریه گدای کرم رقیه خاتون توام 🏴 🥀 💔 📲 @southosein
هیأت سفیران زینب.mp3
11.84M
🏴 🎤•| |• بیاین به روضه که حسین دوباره وا کرده بغل ملائکه پای علم سینه زدن روز ازل منادی میزنه صدا حی علی خیر العمل درای حسینیه رو باز خود فاطمه است وا میکنه نوکرای حسینو داره دونه دونه صدا میکنه الله اکبر برکت دعوت زهرا رو ببین الله اکبر خیل نوکرای آقا رو ببین الله اکبر بیا تو روضه با چشم دلت حرم ابی عبدالله رو ببین 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیأت سفیران زینب.mp3
20.87M
🏴 🎤•| |• اسم تو برام پر پروازه رو لبهام قشنگ ترین آوازه از وقتی که یا رقیه گفتم دیدم که خدا برام می‌سازه ای سوره‌ی کوثر ابا عبدالله ای نازنین دختر ابا عبدالله ناز تو رو می‌خره ابا عبدالله یارقیه دینم رقیه آئینم رقیه توی دلواپسی‌ها تسکینم رقیه جانم رقیه ایمانم رقیه توی سختی‌ها پشتیبانم رقیه مولاتی یا رقیه 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 🔰 عنایت حضرت رقیه (سلام‌الله‌علیها) به شیخ عباس میرزاعلی آقا یکی از فرزندان شیخ عباس قمی، می‌گوید: ✍🏻 در ناحیه حنجره‌ام دچار یک گرفتگی شدم به طوری که صدایم گرفته بود. به دکتر مراجعه کردم و دکتر پس از معاینه گفت: بعضی از تارهای صوتی شما فلج شده و دیگر خوب نمی‌شود. فعلاً چند وقتی
منبر نروید، سخنرانی نکنید و حتی با خانواده‌تان هم صحبت نکنید
.
اگر چیزی هم خواستید، بنویسید. اگر این‌ها را انجام بدهی، ممکن است خوب بشوی. ✍🏻 بعد از مدتی، شروع کردم به عمل کردن نسخه دکتر. با هیچ‌کس نمی‌توانستم صحبت کنم، ماه رمضان نزدیک بود. مردم زنگ می‌زدند و مرا به مجالس دعوت می‌کردند. خیلی دلم گرفت. ▫️نماز ظهر و عصر را خواندم و بعد از نماز خیلی گریه کردم. متوسل به امام حسین (علیه‌السلام) شدم و گفتم: "یا امام حسین، ماه رمضان نزدیک است و مردم ما را دعوت کردند. من هر سال منبر می‌رفتم و روضه می‌خواندم برای شما، امسال این توفیق از من گرفته می‌شود. از طرفی با زن و بچه هم نمی‌توانم صحبت کنم. شما به فریاد ما برس." ▫️بعد از نماز ظهر و عصر، طبق معمول هر روز خوابیدم. در عالم رویا دیدم که یک اتاق بزرگی است؛ نصف اتاق روشن و نصف اتاق تاریک است. به آن نیمه روشن اتاق نگاه کردم و دیدم حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) نشسته‌اند، تا چشمم به حضرت افتاد، دوباره همان خواسته‌هایم را عرض کردم. ▫️حضرت فرمودند: "به این سیدی که دم در نشسته است، بگو چند جمله روضه دخترم رقیه را برایت بخواند و چند قطره اشک بریز، ان‌شاءالله خوب می‌شوی." نگاه کردم و دیدم که آن سید، آقای مصطفی طباطبایی قمی شوهر خواهر ماست. به ایشان گفتم: روضه بخوان. دیدم انگار خیلی در همان عالم رویا دوست نداشت روضه بخواند. امام حسین (علیه‌السلام) این‌بار با او فرمودند: "پاشو، روضه دخترم را بخوان." ✍🏻 او شروع کرد به روضه خواندن و من هم در همان عالم رویا شروع کردم به گریه کردن. حال خوشی داشتم که بچه‌هایم من را از خواب بیدار کردند، خیلی ناراحت شدم که چرا مرا از این حال خوش درآوردید. ▫️از خواب که بیدار شدم، رفتم مطب دکتر و از او خواستم که دوباره معاینه کند. دکتر حنجره‌ام را معاینه کرد و گفت: عجیب است حاج آقا، هیچ اثری از بیماری برای شما نمانده است. ماجرا چیست؟ ماجرای خوابم را برای‌شان تعریف کردم. دکتر خیلی گریه کرد و گفت: روضه دختر سه‌ ساله حسین (علیه‌السلام) تو را شفا داد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6_144232837855192129.mp3
6.8M
من از کجا شروع کنم هرچی بگم اضافیه بگید برا هر گرهی خانم رقیه کافیه به خود خدا گرفتم به خدا مریض بودم شفا گرفتم به امام رضا گرفتم من از این سه ساله کربلا گرفتم 📲 @southosein
ای رفیقی که همه زحمت ما گردن توست ما محال است که دست از سر تو برداریم 📲 @southosein
6_144232837852246468.mp3
3.04M
به جون میخرم همه سختیا رو فقط واسه تو میخوام این شبا رو فقط واسه تو خدا آفریده ما ها رو فقط واسه تو 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6_144232837855194111.mp3
4.58M
کوثر یعنی رقیه محشر یعنی رقیه دنیای نا تموم نوکر یعنی رقیه اشبهة الناس به مادره رقیه یاور علیا مخدره رقیه دین و دنیامه یار فردامه به خدا رزق همه کرببلاهامه اونی که فکر شب و روزامه یه نماز تو حرمش آخر رویامه یا رقیه مدد یا رقیه ... 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️اطلاعیه اقامه عزا ویژه بانوان از سه شنبه ۱۶ مرداد ماه تا پایان *بجزجمعه* زمان: ۳:۱۵ الی ۶ عصر عالمه بزرگوار سرکار خانم‌ بروجردی مرثیه خوانی سرکار خانم مداحی ◾️آدرس: تهران پاسداران،خيابان كلاهدوز (دولت سابق)، بلوار كاوه، خيابان شهيد اخلاقی شرقی، خيابان بهرام، خیابان محبوبه دانش پلاك ١٢
6_144232837855194659.mp3
4.33M
دنیا دنیا دنیای من رقیه ساداته دیروز و امروز و فردای من رقیه ساداته آبروی دل رسوای من رقیه ساداته نائبه الزینب، عزیزه الزهرا، رقیه جان سلام الله علیها 📲 @southosein
نشستم گوشه‌ای از سفره‌ی همواره رنگینت چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت به عابرها تعارف می‌کنی دار و ندارت را تو آن باغی که می‌ریزد بهشت از روی پرچینت کرم یک ذره از سرشار، سرشارِ صفت هایت حسن یک دانه از بسیار، بسیارِ عناوینت دهان وا می‌کند عالم به تشویق حسین اما دهانِ رحمة للعالمین واشد به تحسینت تو دینِ تازه‌ای آورده‌ای از دیدِ این مردم که با یک گل کنیزی می‌شود آزاد در دینت معز المؤمنین خواندن، مذل المؤمنین گفتن اگر کردند تحسینت، اگر کردند نفرینت_ برای تو چه فرقی دارد ای والتین و الزیتون! که می‌چینند مضمون، آسمان‌ها از مضامینت بگو تا تیغ برداریم اگر جنگ است آهنگت بگو تا تیغ بگذاریم اگر صلح است آیینت خدا حیران شمشیر علی در بدر و خندق بود علی حیران تیغ نهروانت، تیغ صفینت بگو از زیر پایت جانماز این قوم بردارند محبت کن! قدم بگذار بر چشم محبینت تورا پایین کشیدند از سر منبر که می‌گفتند: چرا پیغمبر از دوشش نمی‌آورد پایینت درون خانه هم مَحرم نمی‌بینی تحمل کن که می‌خواهند، ای تنها‌ترین تنها‌تر از اینت تو غم‌های بزرگی در میان کوچه‌ها دیدی که دیگر این غمِ کوچک نخواهد کرد غمگینت از آن پایی که بر در کوفت بر دل داشتی داغی از آن دستان سنگین بیشتر شد داغ سنگینت سر راهت می‌آمد آنکه نامش را نخواهم برد برای آنکه عمری تازه باشد زخم دیرینت برای جاریِ اشکت سراغ چاره می‌گردی که زینب آمده با چادر مادر به تسکینت به تابوتِ تو حتی زهر خود را کینه خواهد ریخت چه می‌شد مثل مادر نیمه‌ی شب بود تدفینت صدایت می‌زند اینک یتیمت از دل خیمه که اورا راهی میدان کنی با دست آمینت هزاران بار جان دادی ولی در کربلا آخر در آغوش برادر دست و پا زد جانِ شیرینت کدامین دست دستِ کودکت را بر زمین انداخت؟ نمک نشناس آن دستی که روزی بوده مسکینت دعا کن زخم غم‌هایت بسوزاند مرا یک عمر نصیبم کن نمک از سفره‌ی همواره رنگینت ✍ 📲 @southosein
حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن برای این که حسین است سوگوار حسن محرم و صفر اندوهگین غربتِ او دو چشمِ علقمه گریان و اشکبارِ حسن *شاید وقتی بی دست کربلا کنار علقمه به زمین افتاد...وقتی مادرسادات اومد استقبالش...اون وقتی که صدا می میزد:پسرم! عزیزدلم! شاید اونجا (حرف منه...نمیدونم...)حضرت عباس با خودش میگفت:حسنم چه کشیدی...؟ چه دیدی...؟* «حسن جآن....حسن جآن...» پنجره و کبوترا با من...با من... شلوغیِ کرب و بلا با تو... خلوتیِ صحن بقیع با من...با من... *آقا برات بمیرم..ای امام مظلوم...* ضریح کرب و بلا نقره داغِ تربتِ او زهیر و حر و حبیبند داغدارِ حسن اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است امام ها همه جمعند در کنارِ حسن «حسن جآن...حسن جآن...» مزار خاکیِ او شد ابوترابیه محض از آن به بعد نجف گشت خاکسارِ حسن عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز حسین فاطمه برخیزد از جوارِ حسن برایِ غربتِ او بی قرار می گریم شبیهِ شمعِ خیالی، سرِ مزارِ حسن برای داغِ دو تا ماهپاره اش یا که برای لحظه یِ جانسوزِ احتضارِ حسن *دوتا پسر فرستاد کربلا...دوتا دسته گل فرستاد،فدایی بشن...* برای روضه یِ او با کنایه می خوانم مدینه، کوچه، فدک نامه، گوشواره، غریب اونیه که همدمِ اشک و آهه دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه... «حسن،آقام حسن،آقام حسن،حسن جان...» کریم کاری به جز جود و کرم نداره * آقا یه کربلا به ما میدی بریم؟ گدا اومده در خونه ات....* کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقا تو مدینه س ولی حرم نداره *امشب سر و کار ما با کریمه...کریم یعنی چی؟ کریم چه کسیه؟من بگم؟! نه! یه کریم برات تعریف کنه کرم رو... از خودِ امام حسن سوال کردند: آقا! کرم یعنی چی؟فرمودند:"اَلاِبتداءُ بالعطیه قبلَ المسئله"یعنی اینکه قبل از اینکه سائل چیزی ازت بخواد،بهش عطا کنی...* ندهد فرصت گفتار به کریم گوش این طایفه آواز گدا نشنیده ست... »«حسن جآن...حسن جآن...» من میگم خدا رو چه دیدی؟شاید امشب قبل از اینکه بیای روضه،امام حسن اربعینت رو نوشته باشه... به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم... تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست.... : محسن حنیفی