خلاصه از رمان سفر به راهیان نور💫
ریحانه دختر شیطون و با نمک قصه تصمیم گرفته که امسال همراه با صمیمی ترین دوستش به راهیان نور برود...
معاون کاروان برادر نرگس یعنی امیر حسین است.
در این سفر پر از هیجان امیر حسین در یک اتفاق عاشق این دختر شیطون و البته دلبر قصه می شود:))
آقا امیر حسین قصه ما یک پسر مذهبی و غیرتیِ ولی جلوی دلبری های ریحانه خانم نمی تونه خودش رو کنترل کنه😜😉
در یکی از شب ها بچه های پایگاه تصمیم میگیرند که برای بازدید به کانال کمیل بروند...در آنجا اشکان و چند تا از دوستان او برای امیر حسین جشن تولد مفصلی می گیرند😍ریحانه خانم با دلبری هایش به سمت امیر حسین برای عرض تبریک می رود که ناگهان امیر حسین طاقتش را از دست می دهد و....🙊🙈
#راهیان نور
#خادمین دین
_کپی؟؟
+مجاز نیس.حتی با لینک:)))❤️🩹❤️
https://eitaa.com/az09dw