“دنیارو زیادی بزرگ کردن مامانجون، اونی که باید بزرگ باشه قلبته”

She was cryin' on my shoulder, all I could do was hold her

“گفتم:«خاکت مرده، می‌پوسی.» گفت:«خاکمه، خونمه، جز اون کجارو دارم برم؟» گفتم:«هرجا.» گفت:«هیچجا تهش خونه ی ادم نمی‌شه، اینجاس که بهش تعلق دارم، هرجا برم تهش باز اینجا میام، حتی اگه منو بپوسونه، بازم همینجا میام، برای یه وجبش می‌جنگم، برای مُردشم می‌جنگم، مردشم به سر می‌ریزم، بکشتمم براش می‌جنگم، هم خونمه هم خونم، نباشه منم نیستم. یه وجبشو به هیچی نمی‌دم، می‌مونم و زندش می‌کنم، می‌مونم و برای مردش می‌جنگم، ولی نمی‌رم. ادم خونشو نداشته باشه کجا بره؟»”

خستم

و برای همه چیز صدق می‌کنه

و تازه سر جوونیمه

بعدتر قراره خسته تر هم بشم

برای بار n ام تلگرام چنل زدم خدا بخواد اندفعه جدی می‌گیرمش

t.me/xsquares چنل تلگرام بیاید🤡(اجباری)

دستای تو سرده، و مال من دارن مثل اتیش می‌سوزن، چجوری نمی‌فهمی ناستنکا؟ -شب های روشن

من در حال تصور خودم با یه ادم کاملا خیالی که از تصورات خودم ساختم:💕✨

من مشکلم با انتخاب رشتم نیست من مشکلم اینه که چرا همون نهم نمردم

انقدر دوست داشتنی ای می‌شه برات مرد

0:14 برای دفترچه یادداشت به انجمن داستایوفسکیانِ دیوانه‌وار خوش اومدین. یک انجمن که تعصب خاصی روی یک نویسنده روسی داره کمی هم تاریکِ (هر چند برعکس مدیر انجمن😂!)