#تلنگر
پیر شدن پدر و مادر را هر کسی نمی بیند.
برخی پدر و مادرشان را در اوج جوانی آنها از دست می دهند.
اگر پدر و مادر پیری دارید، قدر آنها را بدانید. آنها دو فرشته ی زمینی هستند.
خداوند آنها را آفرید که زمین بدون فرشته نباشد. آنها لیاقت بهترین ها را دارند و اگر ذره ای به خاطر شما برنجند، بدانید که بدترین ظلم را در حق خود کرده اید.
چرا که به محض اینکه از دستشان بدهید، متوجه ظلم هایتان خواهید شد و آن زمان برای جبران کردن خیلی دیر است.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
https://eitaa.com/srdarha
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
#تلنگر💥
▫️فضـای مجـٰازی شـاید مجــازی باشـه اما هر کلیکش تو پرونده اعمالمون ثبت میشــه ! هــر چــی نـوشتیـم، دیـدیــم، شنیدیـم...
✍#بایدپاسخگوباشیـمرفیق
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
https://eitaa.com/srdarha
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
#تلنگر
🌸بهار یعنی تحولی در وجود خودت.
👌اگر تحوّلى در دل و زندگیت روى
داد مبارک است.
🌿 راز نو شدن را باید دانست وگرنہ بهار
یک فصلِ تکراریست!
#بهار_دلتون_همیشه_سبز🌸
#عصرتون_بخیر
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
https://eitaa.com/srdarha
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
🖇 #تلنگر 🌱
خدا میگه اینجوری حرف بزن:😍
👈همیشه راستگو باش. آل عمران/۱۷
☁️با آرامش و نرمی حرف بزن. طه/۴۴
👈ازحرف هاۍبیهوده دوری کن. مؤمنون/۳
☁️با زبان خوش سخن بگو. بقره/۸۳
👈حرفهای نیکو ومنطقی بزنی. اِسراء/۵۳
☁️پرخاش نکن. اِسراء/۲۳
#چقدرشبیه_این_آیههاهستیم؟!(:🚶
#اللَّھُـمَعجِّـلْلِوَلیِڪَألْـفَـرَج 🤲🏼♥️
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
https://eitaa.com/srdarha
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
#تلنگر
برحـــــذر باش ازاینڪہ :
#روزه بـــــگیرے
قـــــرآن بخوانے
نـــــماز شب بخوانے
صـــــدقہ وانفاق ڪنے
ڪارهاے مردم را راه بیندازے
اما یڪے دیگہ بیاد با خیال راحٺ
نیڪے ها و حسناٺ تو را بردارد
#غــیبٺ_نڪن☺️
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
https://eitaa.com/srdarha
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
✨✨
#تلنگر
به زنـدگـی فکر کن❗️
ولی براي زندگی غصه نخور.
ديدن حقيقت است، ولي درست ديدن، فضليـت.
ادب خرجی ندارد ولی همه چيز را میـخرد.
مهربان باش و دوست بدار و عاشق باش؛شايد فردايی نباشد. شايد فردايی باشد اما عـزيـزی نباشد...
یادمان باشد؛ با شکستن پای دیگران، ما بهتر راه نخواهیم رفت!
یادمان باشد؛ با شکستن دل دیگران ما خوشبخت تر نمی شویم!
کاش بدانیم اگر دلیل اشک کسی شویم دیگر با او طرف نیستیم؛ با خدای او طرف هستیم....
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
https://eitaa.com/srdarha
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
💢💢
👌#تـلنـگــر
👈به "زُبیر"میگفتن سیف الاسلام،
مِنّا اَهلُ البَیت، فقط زُبیر بود که تو
تشییع جنازه ی حضرت زهرا"س"
شرکت داشت،با شمشیرش چه
گره هایی رو تو راه اسلام باز کرد؟
👈به"ابن ملجم"میگفتن شیعه ی
امیرالمومنین،
خودش به امیرالمومنین گفت،
حُبّ و عشق توست که تو خون و
رگ من هست...
👈"شمر"جانباز جنگ صفین بود که
داشت به درجه ی رفیع شهادت میرسید؛
میدونی که وقتی وارد قتلگاه شد
زانو هاش رو بسته بود؟
از بس که نماز شب خونده بود
زانوهاش پینه شتری بسته بود.
👈میدونستیدکه "عمرسعد"روز عاشورا
نماز صبحش رو که تموم کرد
"قُربتً اِلی الله"گفت و اولین تیر رو
به سوی خیمه ی"سیدالشهدا"نشونه زد؟
👈میدونستید که همه ی اونایی که
اومدن کربلا مسلمون بودن و
اهل نماز و روزه؟
همشونم "قربت الی الله"گفتن و
اومدن برای کشتن" سیدالشهدا"...
👈"زهیر بن قین"عثمانی مسلک بود
و اومد برای یاری ابی عبدالله!
👈"شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش
ترک نمیشد ولی اومد برای کشتن
ابی عبدالله...
💥بصیرت نداشته باشیم...
خسر الدنیا والاخره می شیم...
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
https://eitaa.com/srdarha
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
#تلنگر
🔺همه بایدبترسیم ازظلم🔺
🔥 بعضیامون به کارگرمون کم دستمزد میدیم ولی زیادازش کار میکشیم واین ظلمه!!
🔥 بعضیام حقوق زیردستمون روباتأخیر میدیم واین ظلمه!!
🔥 بعضیامون استادومعلم هستیم،دیر میریم سر کلاس وازاون ور کلاس روطول میدیم و این ظلمه!!
🔥 بعضیامون توی صف میزنیم و این ظلمه!!
🔥 بعضیامون صدای آهنگ ماشینمون توی کوچه و خیابون بلنده و بقیه رو آزار میده و این ظلمه!!
🔥 بعضیامون موتور داریم و توی کوچه گاز میدیم و کسی رو آزار میدیم و این ظلمه!!
🔥 بعضیامون ماشین رو جایی پارک میکنیم که بقیه برای عبور و مرور دچار مشکل میشن و این ظلمه!!
🔥 بعضیامون کارمندیم، دیر میریم سر کار و مردم معطل ما هستن و این ظلمه!!
🔥 بعضیامون استادکاریم چندتا کار با هم قبول میکنیم و صاحب کار ما از تأخیر در انجام کارش ناله میکنه و این ظلمه!!
🔥 بعضیامون توی ادارات تلفن ارباب رجوع رو جواب نمیدیم و اون مجبور میشه کلی راه بیاد تا اداره و این ظلمه!!
🔥 بعضیامون جنس بنجل به جای جنس اصلی میدیم دست مردم و این ظلمه!!
🔥 بعضیامون بیحجاب و بد حجاب توی کوچه و خیابون میچرخیم و به بنیان خانواده و جوانان آسیب میزنیم و این ظلمه!!
🔥 بعضیامون کارمندیم و ارباب رجوع رو امروز و فردا میکنیم و این ظلمه!!
👌و صدها ظلم دیگه که هر روز توی برنامه ما هست و یه روزی دیر یا زود دودش توی چشممون میره و نمیدونیم از کجا داریم میخوریم!!
آن قَدَر گرم است بازار مكافات عمل
/ديده گر بينا بود هر روز ، روز محشر است.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
https://eitaa.com/srdarha
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
#تلنگر
✍️ قدر عمر و زندگی را بدانید
🔹مردی طمعکار همه عمر شب و روز کار میکرد
و بر مال خود میافزود، تا جایی که ۳۰۰هزار سـکه طلا فراهم آورد.
🔸۱۰۰هزار آن را املاک خرید و ۱۰۰هزارش را
زیرزمین پنهان کرد و ۱۰۰هزار دیگر نزد مردم شهر خود گذاشت و آسوده نشست تا باقی عمر را راحت بخوابد.
🔹چون با این خیال بر بالش تکیه کرد، ناگاه عزرائیل را پیش روی خود دید.
🔸التماس کرد و گفـت:
۱۰۰هزار دینار بگیر و مرا سه روز مهلت ده.
🔹عزرائیل این سخن نشنید و بهسویش رفت.
🔸مرد فریاد کشید و گفت:
۳۰۰هزار دینار بگیر و مرا یک روز مهلت بده.
🔹عزرائیل گفت:
در این کار مهلت نیست.
🔸مرد آزمند گفت:
پس اگر چنین است، اجازه بده تا چیزی بنویسم.
🔹عزرائیل گفت:
زودتر بنویس.
🔸مرد نوشت:
ای مردم! من هیچ مقصودی از خریدن عمر و امان و مهلتخواستن نداشتم جز آنکه شما بدانید اگر عمر به سر آید، حتی یک ساعت از آن را به ۳۰۰هزار سکه طلا نمیفروشند.
🔹پس قدر عمر و زندگی را بدانید.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
https://eitaa.com/srdarha
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
#تلنگر.....
✅"داستانی واقعی و تکان دهنده از یک پزشک!"
✍توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم. روزی از روزها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان دادن که باید پایش را بعلت عفونت میبریدیم. دکتر گفت که این بار من نظارت میکنم و شما عمل میکنید.
به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: «برو بالاتر!» بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت: «برو بالاتر!» بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت: «برو بالاتر!!!» تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر. عفونت از این جا بالاتر نرفته!
لحن و عبارت «برو بالاتر» خاطره بسیار تلخی را در من زنده میكرد خیلی تلخ. دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی میکردیم. قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانواییها تعطیل. مردم ایران و تهران بشدت عذاب و گرسنگی میکشیدند که داستانش را همه میدانند.
عدهای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاقشان را تهیه میکردند و عدهای از خدا بیخبر هم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی میکردند.
شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایهمان که دلال بود و گندم و جو میفروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم! پدرم هر قیمتی که میگفت همسایه دلال ما با لحن خاصی میگفت: «برو بالاتر...» «برو بالاتر...!!!»
بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم. چقدر آشنا بود. وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت: «بچه پامنار بودم. گندم و جو میفروختم. خیلی سال پیش. قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم...»
دیگر تحمل بقیه صحبتهایش را نداشتم. خود را به حیاط بیمارستان رساندم.
من باور داشتم که «از مکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید جو ز جو»؛ اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
https://eitaa.com/srdarha
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
#تلنگر
در مسجد و در کعبه
به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین
قلب کسی را نشکستی؟
اینگونه چرا در
پی اثبات خداییم؟
همسایه ی ما گشنه و
ما سیر بخوابیم
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
https://eitaa.com/srdarha
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
#تلنگر
پروانه به خرس گفت: دوستت دارم...
خرس گفت: الان میخوام بخوابم،
باشه وقتی بیدار شم حرف میزنیم ...!
خرس به خواب زمستانی رفت ..
وهیچوقت نفهمید که عمر پروانه
فقط سه روز است ...!
آدمای زنده به گل و محبت نیاز دارن
و مرده ها به فاتحه!
ولی ما گاهی برعکس عمل میکنیم!
به مرده ها سر میزنیم و گل میبریم براشون,
ولی راحت فاتحه زندگی بعضیارو
میخونیم...!
گاهی فرصت باهم بودن کمتر از
عمر شکوفه هاست!
بیائیم ساده ترین چیز رو
ازهم دریغ نکنیم…
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
https://eitaa.com/srdarha
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄