🔹سلام بر محرم 🔸قسمت يازدهم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه @sspadam خواهرشهيد اسماعيلي می‌گفت: رضا از شهادت نمی‌ترسی؟ رضا هم می‌گفت: نه. فقط نگران یک چیز هستم. در اینترنت دیده‌ام که این داعشی‌ها سر مسلمان‌ها را از تن‌شان جدا می‌کنند. فکر می‌کنم چقدر سخت است، چقدر دردناک است. اینها یک ذره انسانیت ندارند که اینطور می‌کنند؟! همیشه می‌گفت: دعا کنید من اسیر نشوم. بعد که نحوه شهادتش را شنیدم، خیلی ناراحت شدم. تا مدتی از نظر روحی به هم ریخته بودم تا اینکه یکی از همرزمانش از سوریه به خانه ما آمد و حرفی زد که آرام شدم. گفت: رضا شب قبل از شهادتش خوابی دیده‌ و همه را بیدار کرده بود. گفته بود بیدار شوید، بیدار شوید من می‌خواهم شهید بشوم. دوستانش گفته بودند حالا نصف شبی چه وقت این کارهاست؟! کو شهادت؟ گفته بود: «من خواب دیدم امام حسین(ع) به خوابم آمد و گفت رضا تو شهید می‌شوی. اگر سرت را بریدند، نترس، درد ندارد.»

📚 #کتابخانه_کلمه 🔻 گزیده کتاب| «ضیافت بلا-مقامات سلوکی در زیارت عاشورا» 🔸 «اگر انسان هوسی در دل داشته باشد این هوس در یک جایی راه او را از اولیای خدا، جدا می‌کند البته ممکن است زمانی همراه با اولیای خدا باشند اما از نقطه‌ای که هوس طغیان می‌کند راه انسان از ولی خدا جدا می‌شود تسویف‌ها، سستی‌ها، کم معرفتی‌ها و از همه مهم‌تر تعلق به دنیا سبب می‌شود که انسان تا مرز ریختن خون ولی خدا پیش برود...» ▫️«برنامه تلویزیونی کلمه» 🏷️@kalame_tv1

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت دوازدهم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه در كربلا سه شهيد ذبيح داريم كه سرشان را براي مادرشان فرستادند يكي وهب، يكي خلف ابن مسلم ابن اوسجع و يكي امر ابن جناده نافع ابن هلال هم بدست شمر ذبح شد دلسوزي براي نفس فايده ندارد جون اخر كشته خواهد شد @sspadam

🔹يك حديث قدسي ناب روايت شده از پيغمبر(صلّى الله عليه و آله)كه خداوند فرمود: من گذاشتم پنج چيز را در پنج چيز اما مردمان در پنج چيز ديگر به دنبال آن هستند، پس نميابند ان را ١_ بدرستى كه من گذاشتم عزت را در طاعت خود اما مردمان طلب ميكنند از دربار پادشاهان پس نميابند آن را ٢_ و بدرستى كه من گذاشتم علم و حكمت را در گرسنگى اما مردمان طلب ميكنند در سيرى پس نميابند آن را ٣_ و من گذاشتم راحت را در بهشت و مردمان طلب ميكنند ان را در دنيا پس نميابند آن را ٤_ و من گذاشته‌ام توانگرى را در قناعت و مردمان طلب ميكنند در تكاثر مال پس نميابند آن را ٥_ و من گذاشته‌ام رضاء خود را در مخالفت با خواهش و هوي نفس و مردمان تبعيت ميكنند از هوي نفس پس نميابند آن را @sspadam

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت سيزدهم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه @sspadam

🔹از محدود مداحي ها براي ياران امام حسين @sspadam

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت جهاردهم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه خانم بحريه بنت مسعود مادر امر ابن جناده بود ابوالهتوف و برادرش از خوارج روز آخر به امام ملحق شدند عبيدالله ابن حر جوفي عثماني مسلك بود. جز خواص بود ولي موضعش بيطرفي بود. امام حسين تصميم كرفت او را دعوت كند و حجاج ابن مسروق هم قبيله اي او را نزدش فرستاد اما انس ابن حارث خودش را رساند @sspadam

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت بانزدهم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه فدتك نفسي هاديا مهديا يزيد ابن محفل جوفي هم همراه حجاج بود بيشنهاد به امام براي نصرت امام است يا براي غلبه ؟ فرق ماجراي زهير و طرماح @sspadam

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت شانزدهم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه @sspadam

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت هفدهم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه @sspadam

برخي انتقاد ميكنند كه چرا مطالب كانال در راستاي نام كانال نيست. ببينيد دوستان خلاصه ميگويم، تحقق ايران قوي نيازمند تصميمات بزرگ و سخت است. همان تصميماتي كه گفتنش هم باعث إخراج از دولت ميشود. لذا اينجا تلاش ميكنيم دور هم خودمان را بسازيم و استخوان هايمان را براي برداشتن بارهاي سنگين تر در آينده قوي كنيم. ان شاء الله @sspadam

🔹تأمل @sspadam

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت هجدهم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه @sspadam

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت نوزدهم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه @sspadam

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت بيستم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه انجا جلو حقايقي است كه اينجا رخ داده است امر ابن قرظه الانصاري @sspadam

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت بيست و يكم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه عمرو بن عبدالله بن کعب معروف به اَبوثُمامه صائِدی ‌ از شهیدان کربلا و از اصحاب امام علی(ع) که در همه جنگ‌های دوران حکومت آن حضرت شرکت کرد. او در قیام مسلم بن عقیل فرماندهی قبیله‌های تمیم و هَمْدان را بر عهده داشت و پس از شهادت مسلم، در مسیر راه به امام حسین(ع) پیوست و روز عاشورا در کربلا به شهادت رسید. كسي بود كه طرح ترور امام توسط كثير ابن عبدالله شعبي را خنثي كرد توسط بسر عمويش شهيد شد @sspadam

🔹سلام دوستان نماز والدین پنجشنبه شب ها فراموش نشود، خیلی سفارش شده است و آثار عجیبی هم دارد. التماس دعا 🌷 🔸 منت می گذارید اگر برای عزیزان سفر کرده ما هم فاتحه ای قرائت کنید🌷 @sspadam

زیبا از حاج محمود کریمی ... السلام علیک یا رحمه الله الواسعه و یا باب نجاه الامه ...

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت بيست و دوم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه جناب حبيب ابن مظاهر از أعضاء شرطه الخميس امام علي بودند. در كنار رشيد حجري و ميثم تمار ياران سر امام علي بودند، جناب حبيب از طايفه بني أسد بود. وصيت مسلم ابن اوسجع به حبيب اين بود كه خودت را براي امام حسين به كشتن بده و حبيب هم گفت چشمت را روشن ميكنم. @sspadam

✅ شعري از دوست خوبمان آقا سيد محمد مهدي شفيعي در وصف جناب حبیب بن مظاهر از برق تیغ او احدی بی نصیب نیست این کیست؟ این که آمده میدان حبیب نیست؟ شمشیر آبدیده ی صفین و نهروان می رقصد و میانه ی میدان رقیب نیست او از فداییان علی بوده سالها(1) این طرز رزم و شوق شهادت عجیب نیست حالا شده فدایی فرزند مرتضی او را برای وعده ی میثم شکیب نیست(2) آن کس که دل به دست امامش سپرد و بس در راه خود اسیر فراز و نشیب نیست از درد مرگ عاقبت او هم نجات یافت این درد را به غیر شهادت طبیب نیست عصر دهم حسین نگاهی به دشت کرد دیگر کسی کنار امام غریب نیست یا مسلم بن عوسجه! یا هانی! یا حبیب! (3) "نام حبیب هست و نشان حبیب نیست" (4) #سیدمحمدمهدی_شفیعی (1) حبیب ابن مظاهر از شرطه الخمیس و اصحاب خاص امیرالمومنین علیه السلام بوده است. ...وَ مِنْ أَصْفِيَاءِ أَصْحَابِهِ... وَ حَبِيبُ بْنُ مُظَهَّرٍ الْأَسَدِيُ‏ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ...وَ كَانَ مِنْ شُرْطَةِ الْخَمِيسِ.. (2) شيخ كشّى از فضيل بن زبير روايت كرده است كه: ميثم تمّار بر اسبى سوار بود. در اين حال حبيب بن مظاهر هم از طرف مقابل بدين سو مى‌آمد و در محلّى كه جمعى از بنى اسد نشسته بودند به هم رسيدند و به‌طورى نزديك با هم به گفتگو پرداختند كه گردنهاى اسبانشان به هم رسيد؛ حبيب گفت: فَكَأنّى بِشَيْخٍ أصْلَعَ ضَخْمِ الْبَطْنِ يبيعُ الْبِطّيخَ عِنْدَ دارِالرِّزْقِ، قَدْ صُلِبَ فى حُبِّ أهْلِ بَيْتِ نَبيِّهِ، وَ يبْقَرُ بَطْنُهُ عَلَى الْخَشَبَةِ. «گويا مى‌بينم پيرمردى را كه شكمش بر آمده و جلوى سرش مو ندارد و در كنار دار الرّزق شغلش خربزه‌فروشى است؛ كه وى را به جرم محبّت اهل بيت پيغمبرش بر دار كوبيده‌اند و بر چوبه دار شكمش شكافته شده است.» ميثم پاسخ داد: وَ إنّى لأعْرِفُ رَجُلاً أحْمَرَ لَهُ ضَفيرَتانِ، يخْرُجُ لِنُصرَةِ ابْنِ بِنْتِ نَبيِّهِ فَيُقْتَلُ وَ يجالُ بِرَأسِهِ فى الْكوفَةِ «و من مى‌شناسم مردى سرخ چهره را كه گيسوانش از دوسو بافته شده است؛ او براى يارى پسر دختر پيغمبرش خروج مى‌كند و كشته مى‌شود و سرش را در محلاّت و كوى و برزن كوفه براى تماشاى مردم مى‌گردانند» (3)ثُمَّ تَوَجَه نَحوَ القَومِ وَ جَعَلَ یَنظُرُ یَمینًا وَ شِمالاً فَلَم یَرَ اَحَداً مِن اَصحابِه وَ اَنصارِه اِلّا مَن صافَحَ التُّرابُ جَبینَهُ وَ مَن قَطَعَ الحُمامُ اَنینَهُ فَنادی: یا هانِی بنِ عُروِه وَ یا حَبیبَ بن مَظاهِر...وَ یا مُسلمِ بنِ عَوسَجِه وَ یا اَبْطالَ الصَّفا وَ یا فُرْسانَ الْهَیْجا مالِی اُنادیکُمْ فَلا تُجیبُونِی... (موسوعه کلمات امام حسین ص۵۸۲) (4) هوشنگ ابتهاج @sspadam

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت بيست و سوم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه @sspadam

زيباترين تنديس يا نمادي كه تا كنون از ‎#حاج_قاسم ديدم. #ميني_سيتي @sspadam

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت بيست و جهارم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه جناب مسلم عوسجه اولين شهيد كربلا است @sspadam

شعر زير از قيصر امين پور است كه در وصف فرزند ١٢ ساله مسلم ابن عوسجه سروده شده است. دشت، ساکت گشت ناگهان هنگامه شد در دشت باز هم سیّاره‌ای دیگر از مدار روشنِ منظومه بیرون جَست کودکی از خیمه بیرون جَست کودکی شورِ خدا در سر با صدایی گرم و روشن گفت: «اینک من، یاوری دیگر» آسمان، مات و زمین، حیران چشم‌ها از یکدگر پرسان: «کودک و میدان؟» کار کودک خنده و بازی‌ست! در دل این کودک اما شوق جانبازی‌ست! از گلوی خستهٔ خورشید باز در دشت آن صدای آشنا پیچید گفت: «تو فرزند آن مردی که لَختی پیش خون او در قلب میدان ریخت! هدیه از سوی شما کافی است!» کودک ما گفت: «پای من در جستجوی جای پای اوست! راه را باید به پایان برد!» پچ پچی در آسمان پیچید: «کیست آن مادر، که فرزندی چنین دارد؟! این زبان آتشین از کیست؟ او چه سودایی به سر دارد؟» و صدای آشنا پرسید: «آی کودک، مادرت آیا خبر دارد؟» کودک ما گرم پاسخ داد: «مادرم با دست‌های خود بر کمر، شمشیر پیکار مرا بسته است!» از زبانش آتشی در سینه‌ها افتاد چشم‌ها، آیینه‌هایی در میان آب عکسِ یک کودک مثل تصویری شکسته در دلِ آیینه‌ها افتاد بعد از آن چیزی نمی‌دیدم خون ز چشمان زمین جوشید چشم‌های آسمان را هم اشک همچون پرده‌ای پوشید من پس از آن لحظه‌ها، تنها کودکی دیدم در میان گرد و خاک دشت هر طرف می‌گشت می‌خروشید و رَجَز می‌خواند: «این منم، تیر شهابی روشن و شب‌سوز! بر سپاه تیرگی پیروز! سرورم خورشید، خورشید جهان‌افروز! برقِ تیغ آبدار من آتشی در خرمن دشمن» خواند و آن‌گه سوی دشمن راند هر یک از مردان به میدان بلا می‌رفت در رجزها چیزی از نام و نشان می‌گفت چیزی از ایل و تبار و دودمان می‌گفت او خودش را ذره‌ای می‌دید از خورشید او خودش را در وجود آن صدای آشنا می‌دید او خدا را در طنینِ آن صدا می‌دید! گفت و همچون شیر مردان رفت و زمین و آسمان دیدند: کودکی تنها به میدان رفت تاکنون در هر کجا پیران، کودکان را درس می‌دادند اینک این کودک، در دل میدان به پیران درس می‌آموخت چشم‌هایش را به آن سوی سپاهِ تیرگی می‌دوخت سینه‌اش از تشنگی می‌سوخت چشم او هر سو که می‌چرخید در نگاهش جنگلی از نیزه می‌رویید کودکی لب تشنه سوی دشمنان می‌رفت با خودش تیغی ز برقِ آسمان می‌برد کودکی تنها که تیغش بر زمین می‌خورد کودکی تنها که شمشیر بلندش کربلا را شخم می‌زد! در زمین کربلا با گام‌های کودکانه دانهٔ مردانگی می‌کاشت گرچه کوچک بود؛ شمشیر بلندی داشت! @sspadam

🔹سلام بر محرم 🔸قسمت بيست و بنجم #اصحاب_الحسين، آشنايي با ياران امام حسين (ع) 🔻حاج آقاي اميني خواه جناب عابس ابي شبيب و شوذب ابن عبدالله از بني شاكر بودند، خيلي با هم رفيق بودند عابس اولين كسي بود كه به مسلم كفت من به اينده مردم كار ندارم، اما اكر شما دعوت كنيد من حتما هستم. حدود ٧٥ سال سن داشت. اولين كسي بود كه با مسلم بيعت كرد. بعد از عابس، حبيب بيعت كرد. عابس كفت حب الحسين اجنني، يعني محبت حسين مرا مجنون كرده @sspadam