🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹برخی را دیدم که مقامشان از
بقیه اهل بهشت برزخی بالاتر بود!
آنها عاشقان امام زمان (عج) بودند.
آنها می دانستند اگر امام زمان خود
را نشناسند، مرگشـان ماننـد مردمان
جاهلیت خواهند بود. آنان در دوران
غـیـبـت، روز خــود را بـا ســلام بــر
امـام زمـان (عج) آغـاز می کردنـد و
همواره در دعاهایشان امام غائب از
نظر را یاد می کردند.
آنها میفهمیدند که هرهفته اعمالشان
بـه امام عصر (عج) عرضـه می شود،
لذا تلاش می کردند تا گـنـاه در نـامـه
عمل شان نباشد.
🔺اینافراد میدانستند اگر آنان امام
خود را نمیبینند، اما امـام زمان (عج)
هر روز آنها را نظاره می کند. البته این
را هم متوجه شدم که
مهمتر از دیدار امامعصر(عج) این است
کـه عمل به دستورات دین داشته باشیم
و شیعه و منتظر واقعی حضرت باشیم.
📚 کتاب با بابا
اَيْنَ مُبيدُ الْعُتاةِ وَالْمَرَدَةِ،
اَيْنَ مُسْتَاْصِلُ اَهْلِ الْعِنادِ وَالتَّضْليلِ وَالْأِلْحادِ🚩
كجاست نابود كننده سركشان و متمردان؟ كجاست ريشه كن كننده ستيزه جويان و گمراهان و بى دينان؟
.
أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَهِ🚩
كجا است آنكسى كه براى بركندن ريشه ظالمان و ستمگران مهيا و آماده گرديده.
انسان مجموعهای از «من»های متفاوت و بلکه متضاد است:من شهوی، من غضبی، من عقلانی، من ملکوتی، من مضطرب، من آرام، و ...
منی پیروز میشود و خود را بر دیگر منها چیره میکند و هویت و شخصیت انسان را شکل میدهد، که بیشترین توجه و تغذیه را از ما ببیند.
احمد حسین شریفی
تمرکز کنترل شده
بیشتر مردم نمی دانند که اگر همه نیروهای خود را بر یک جنبه واحد از زندگی خود متمرکز کنند چه قدرت عظیمی بلافاصله در اختیارشان قرار می گیرد. تمرکز کنترل شده، همچون اشعه لیزر است که از تمام موانعی که ظاهرا غیرقابل نفوذند عبور می کند. هنگامی که خود را بطور مداوم برای بهبود موضوعی متمرکز می سازیم، حدی بی نظیر برای بهبود آن موضوع به وجود می آوریم. اینکه اغلب ما به خواسته های واقعی خود دست نمی یابیم، یک دلیلش این است که نقطه تمرکز خود را درست جهت نمی دهیم و نیروهای خود را هرگز متمرکز نمی سازیم. بسیاری از مردم، وقتی در زندگی خود دچار مشکلی می شوند هرگز به صرافت نمی افتند که عامل خاصی را بکار گیرند و بر آن مداومت کنند. در واقع اغلب مردم به این دلیل در زندگی شکست می خورند که به مسائل کم اهمیت می پردازند و در آن غرق می شوند. در حالی که مشکل حل نشده برقرار است.
مثلا مشکل بی نظمی دارد اما مدام در شبکه های اجتماعی وقت می گذراند. کار مهم این است که با مطالعه و برنامه ریزی. تفکر و اقدام، مشکل را حل کند و به سمت بهبود مداوم حرکت کند. اما به سمت هزار کار بی اهمیت می رود که هیچ نتیجه ای در زندگی اش ندارد.
به نظر یکی از بزرگترین درسهایی که در زندگی می توان آموخت این است که بفهمیم انگیزه و علت کارهایی که می کنیم چیست؟ چه عاملی رفتارهای ما را شکل می دهد؟ پاسخ به این سوال، کلیدی در اختیار ما می گذارد که سرنوشت خود را به دست گیریم.
هیچ کس مثل خود شما نمی تواند به این وضعیت پایان دهد. حضور در این همه کانال و گروه چرا؟ شنیدن یک خبر در ده کانال همزمان چرا؟ در لحظه از همه اخبار و حوادث و وقایع باخبر بودن چرا؟ در حالی که می توانستی در این مدت ده جلد کتاب بخوانی و برای همیشه یک مشکل خیلی جدی در زندگی را حل کنی. می توانستی خانه نامرتب خود را، کارهای نامرتب خود را سامان بدهی و حال آرامش و آسایش را تجربه کنی.
در تمام مواردی که برای مشاوره مراجعه می کنند، می گویند زندگی ام نامرتب است، کارهایم نیمه تمام است و... ولی به راحتی ساعتها در شبکه های اجتماعی در تنوعی از مطالب غرق هستند... عجیب نیست؟
راه نجات بسیار واضح است. به این سبک زندگی که تن داده ای، پایان دهی. و سبکی جدید را آغاز کنی. سبک تمرکز بر مسائل که باید یکی پس از دیگری با دست شما حل شود. و تا روزی که این مسائل کاملا واضح سامان داده نشده، وقت خود را با مطلب خوانی های پراکنده، متنوع، بی ربط و بی ضرورت هدر ندهی.
لطفا شروع کنید...
آغاز سبک جدید...
ما باید بفهمیم چه عاملی سبب می شود که کیفیت و سبک زندگی افراد با هم متفاوت می شود؟ چگونه می شود که برخی از از صفر شروع می کنند و علیرغم همه مشکلات و سختی هایی که در زندگی دارند خود را به جایی می رسانند که زندگی شان الهام بخش ما می شود؟ و در مقابل چگونه است که برخی در شرایط ممتازی بدنیا می آیند و زندگی می کنند. همه امکانات در اختیارشان هست و یا حداقل از یک زندگی معمولی برخوردارند اما به آدمهای ضعیف، بی تفاوت یا بی انرژی تبدیل می شوند؟ چرا برخی پرشور و انگیزه، شادمان و شاکرند و برخی مدام می گویند: « این زندگی کی تمام می شود؟ این زندگی چقدر خسته کننده است. آیا همه زندگی همین است؟»
اولین مشغولیت بزرگ ذهنی ما باید این باشد که چه چیزی این افراد را متفاوت می کند؟ به نظر بحث کشف رسالت زندگی کمک بزرگی می تواند بکند. که ما یک دوره ده جلسه آفلاین برگزار کردیم و الحمدلله بازخوردهای ارزشمندی هم داشت. توصیه جدی می کنم اگر در این بخش دچار بحران هستید این دوره را از طریق ادمین کانال تهیه کنید...
اما در حالت کلی می توان به این فکر کرد که از امروز به بعد اگر بخواهم سبک زندگی ام را تغییر دهم از خود بپرسم: « چگونه می توانم کنترل زندگی خود را به دست بگیرم؟ نحوه برنامه ریزی زندگی من به چه شکل باشد که تغییر ایجاد کند. تغییری که با وضعیتی که الان دارم خداحافظی کنم؟
فهرستی از سبک زندگی فعلی خود ایجاد کنید. ساعات خواب و بیداری. ساعات عبادات و معنویت. ساعات و حجم مطالعات. موضوعات مطالعات. میزان ساعات حضور در فضای مجازی. موضوعاتی که دنبال می کنم. ساعات و میزان معاشرت با دوستان و خانواده. دوستانم چه کسانی هستند؟ میزان ساعتی که برای تفکر و بررسی کارهایی که می کنم صرف می کنم؟ داشتن یا نداشتن دفتر برنامه ریزی؟ سبک و سیاق تفکر کردنم... اینها سبک زندگی ما را تعریف می کند...
حالا فهرستی در مقابل بسازیم که از نگاه همین امروز ما وضعیت مطلوب چه وضعیتی است. بسیاری از بخش های زندگی را می دانیم و متوجه می شویم که غلط است و باید تغییر کند. همه را مکتوب کنیم... طبق موارد بالا هر یک را در مقابل در ستون وضعیت مطلوب ثبت کنیم...
درون ما واقعا نیرویی است که می توانیم همه چیز را دگرگون کنیم...
اینکه شما الان در حال خواندن این نوشته هستید یعنی اعتقاد دارید که می توانید بسیار بهتر از این زندگی کنید و ظرفیت هایی دارید که می توانید آن را فعال کنید. و اینها جملات شعاری و انگیزشی بی پشتوانه نیست. ما معتقدیم که اگر به این جهان آمده ایم، برای کاری آمده ایم. عالَم و آدم در این دنیا هر یک نقشی دارند.
قطره ای کز جویباری می رود
از پی انجام کاری می رود
ما آمده ایم تا کارهایی بزرگ را به انجام رسانیم. در وجود هر یک از ما توان و استعداد و علایق و انگیزه و آرمان هایی هست که محقق شدنش برای رشد و تعالی ما و جهان مفید است. ما باید این نیروهای بالقوه را بالفعل کنیم.
وقتی تفکر ما راهبردی شود، یعنی حقیقتا باور کنیم که قضیه شوخی بردار نیست و واقعا موضوع جدی است و البته فرصت بسیار محدود است. بلند می شویم... قیام می کنیم... همه امکانات و فرصت ها را وسط می گذاریم و تصمیم می گیریم که حرکت را آغاز کنیم.
و البته همه حرکت را آغاز کرده ایم. این آغازی دوباره یا هزارباره است که لازمه استمرار رشد و تعالی تا پایان عمر است. پس بر این مبنا هرگز تصور نشود که ما در جا می زنیم یا بازگشت به عقب داشته ایم و برای هزارمین بار است که کاری تکراری را آغاز می کنیم. نه ما جمعی از تجارب موفقیت و شکست و حرکت و رشد هستیم که همه اینها برای کسی که در این نقطه ایستاده نیاز بوده است.
هرچقدر این نکات را جدی بگیرید همت شما برای خالی کردن زمانی جهت تفکر بیشتر و اقدامات عملی بالاتر می رود...
درون ما واقعا نیرویی است که می توانیم همه چیز را دگرگون کنیم. تغییراتی بزرگ که از اقدامات کوچک آغاز می شود. قدم به قدم آنچه را می آموزید در امور ساده روزمره بکار بگیرید. این آن قدم مهمی است که باید بردارید تا به نیتجه مطلوب برسیم.