eitaa logo
سبک زندگی دینی
126 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
24 فایل
آیدی ادمین: @mohammaddostmr
مشاهده در ایتا
دانلود
مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند: "خدایا من از این فرزندم نمی گذرم" یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید کاری کنی. پدر حاج شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان، پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله می گفت. پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود. حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که "بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید؟ بیا و بنشین و بفهم!" حاج شیخ عباس قمی به پدرش گفت:"پدر جان! دعا کن بفهمم" نگفت این کتاب را من خودم نوشتم، نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت: "پدر جان! دعا کن بفهمم" ˝آیت الله (ره)˝
✨﷽✨ ✅اثر رضایت پدر در قبر! ✍️آیت‌الله آقا سیّد جمال‌الدّین عارف بزرگی بودند. ایشان می‌فرمودند: در تخت‌ فولاد اصفهان - که معروف به وادی‌السّلام ثانی است، حالات عجیبي دارد و بزرگان و عرفای عظیم‌ الشّأنی در آن‌جا دفن هستند - جوانی را آوردند. من در حال سیر بودم، گفتند: آقا! خواهش می‌کنیم شما تلقین بخوانید. ايشان فرمودند: آن جوان ظاهر مذهبي داشت و خیلی از مؤمنین و متدّینین براي تشييع جنازه او آمده‌ بودند. وقتی تلقین می‌خواندم، متوجّه شدم که وقتی گفتم: «أفَهِمتَ»، گفت: «لا»، متعجّب شدم! بعد دیدم که دو سه بچّه شیطان دور بدن او در قبر می‌چرخند و می‌رقصند! از اطرافيان پرسیدم: او چطور بود؟ گفتند: مؤمن. گفتم: پدر و مادرش هم هستند. گفتند: بله، ديدم مادر او خودش را می‌زد و پدرش هم گریه می‌کرد. پدر را کنار کشيدم و گفتم: قضیه این است. گفت: من یک نارضایتی از او داشتم. گفتم چه؟ گفت: چون او در چنين زماني (زمان طاغوت) متدیّن بود، به مسجد و پای منبر می‌رفت و مطالعه داشت، احساس غرور او را گرفته بود و تا من یک چیزی می‌گفتم، به من می‌گفت: تو که بی‌سواد هستی! با گفتن این مطلب چند مرتبه به شدّت دلم شکست! ايشان مي‌فرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت: راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید - معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد. پدر و مادر‌ها هم توجّه کنند، به بچّه‌هایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا این‌گونه می‌خواهد وقتي می‌خواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند: نچینید! مجدّد خود آقا پاي خود را برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند. ايشان مي‌فرمايند: اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لب‌هایش به خنده باز شد و دیگر از آن‌ بچّه شيطان‌ها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را می‌دیدم، دیدم وجود مقدّس اسدالله‌الغالب، علی‌بن‌ابی‌طالب فرمودند: ملکان الهی! دیگر از این‌جا به بعد با من است ... 💢لذا او جواني خوب، متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود امّا فقط با یک حرف خود (تو كه بی‌سواد هستی) به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم، دل پدر را شکاند و تمام شد! شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اين‌قدر حسّاس، ظریف و مهم است.
نگرش غرب به زن (٢) 💠زن را به چشم یک انسان والا نگاه کنید تا معلوم شود که و و آزادی او چیست. 💠زن را به عنوان موجودی که می‌تواند مایه ای برای اصلاح جامعه با پرورش انسان های والا شود نگاه کنید تا معلوم شود که زن چیست و او چگونه است. 💠زن را به چشم آن عنصر اصلی تشکیل در نظر بگیرید؛ که خانواده اگرچه از مرد و زن تشکیل می شود و هر دو در تشکیل خانواده و وجودیت آن موثرند اما آسایش فضای خانواده، و سکوتی که در فضای خانه است به برکت و طبیعت زنانه است با این چشم به زنان نگاه کنند تا معلوم شود که او چگونه کمال پیدا میکند و حقوقش در چیست. 💠از روزی که اروپایی ها صنایع جدید را به وجود آوردند در اوایل قرن نوزدهم که سرمایه داران غربی کارخانه های بزرگ را اختراع کرده بودند و احتیاج به نیروی کار ارزان و بی توقع و کم دردسر داشتند زمزمه «آزادی زن» را بلند کردند برای اینکه زن را از داخل خانواده‌ها به درود کارخانه‌ها بکشاند به عنوان یک کارگزار ارزان از او استفاده کنند جیب های خودشان را پر کنند و زن را از کرامت و منزلت خود بیندازند.
✨ زنان مربی نسل آینده ✨ 💠 آیة الله مصباح یزدی(ره): 🔸 دنیا طلبی، تجمل گرایی و توجه بیش از حد به ظواهر به جای توجه به وظایف مهم دینی در حال پررنگ شدن است و ارزش‌های اسلامی در حال فراموش شدن. 🔸 زنان از آن جا که مربی نسل آینده هستند، در این زمینه وظیفه مهم تری نسبت به مردها دارند و باید خود را برای تربیت نسل آینده و جامعه آماده کنند؛ 💎 این تکلیف، مانند خواندن نماز بر شما واجب است.
حضرت علی (؏) فرمودند: (ارزش) جوانى را جز پیران نمى شناسند؛ (ارزش) آرامش را جز گرفتاران نمى شناسند (ارزش) سلامت را جز بیماران نمى شناسند (ارزش) زندگى را جز مُردگان نمى دانند
پیامبر : برای دروغ‌گو بودن یک فرد همین کافی است که هر چه می‌شنود، نقل کند. قال رسول الله صلی‌اللَّه‌علیه‌واله‌: «کَفَی المرءُ کِذْباً أنْ یحدثَ بِکُلّْ ما یَسْمَعُ» معانی الاخبار، شیخ صدوق: ص 159؛بحارالانوار، علامه مجلسی: ج 2 ص 159
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 ♨️صدیقه کبری قهرمان تواضع 🎤حجت الاسلام
امام عليه السلام: هر كه مى خواهد آب روى خود را نگاه دارد ، بايد از جدال بپرهيزد. مَن ضَنَّ بِعِرضِهِ فَلْيَدَعِ المِراءَ
🔴"" شش چیزمهم "" ♦️خداوند متعال به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام فرمود : اي موسي ! ♦️من شش چيز را در شش جا قرار دادم؛ ولي مردم در جاي ديگر آنها را جست و جو می کنند و این درحالی است که هرگز آنها را در آنجا نخواهند يافت : 1- راحتي و آسایش مطلق را در '' آخرت'' قرار دادم، ولي مردم در '' دنيا '' به دنبال آن مي‌گردند! 2- عزت و شرف را در ''عبادت'' قرار دادم، ولي مردم آن را در '' پست و مقام '' ميجويند! 3- بي‌نيازي را در ''قناعت'' قرار دادم، ولي مردم آن را در ''زيادي مال و ثروت'' جستجو مي‌كنند! 4- رسیدن به بزرگی و مقام را در ''فروتني'' قرار دادم، ولي مردم آن را در'' تكبّر و خودبرتر بيني'' می جویند! 5- کسب علم را در ''گرسنگي و تلاش'' قرار دادم، ولي مردم با ''شکم سیر'' دنبال آن مي‌گردند! 6- اجابت دعا را در "" لقمه حلال "" قرار دادم، ولي مردم آن را در ''طلسم و جادو'' جست و جو میکنند! 📚مستدرك الوسائل ، ج 12 ، ص 173 ، باب 101
📌چگونه مطالعه کنیم؟
✨﷽✨ 🌼کمک به مردم ✍ يكى از دستورهاى مؤكد شيخ رجبعلى خياط، احسان به مردم بود و براى اين مهم ارزش زيادى قائل بود. وى احسان به خلق را يكى از راه‌‏هاى بسيار خوب و مؤثر در سير الى الله می‌‏دانست، به طورى كه اگر كسى از سير و سلوك عاجز بود، به او توصيه می‌‏كرد: «از احسان كوتاهى نكن و تا می‌توانى احسان كن». يكى از شاگردان شيخ می‌گويد: مرحوم سهيلى [از ياران بسيار نزديك شيخ] ـ رضوان الله تعالى عليه ـ می‌‏گفت:... روزى در هواى گرم تابستان ديدم كه شيخ نفس‌زنان به مغازه من آمد و ضمن دادن مبلغى پول گفت: «معطل نكن، فورا اين پول را برسان به سيد بهشتى.» او امام جماعت مسجد حاج امجد در خيابان آريانا بود. من به هر نحو شده، فورا خود را به منزل ايشان رساندم و پول را به ايشان دادم. بعدها از ايشان پرسيدم كه جريان آن روز چه بود؟ پاسخ داد: آن روز مهمان برايم آمده بود و هيچ چيزى در منزل نداشتم. رفتم در اتاق ديگر و به حضرت ولى عصر عليه‏‌السلام متوسل شدم كه اين حواله به من رسيد. جناب شيخ هم گفت: حضرت ولى عصر عليه‌السلام به من فرمودند: «زود به سيد بهشتى پول برسانيد.» 📚 برگرفته از کتاب کیمیای محبت؛ شرح حال شيخ رجبعلى خياط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا