eitaa logo
سبک زندگی دینی
131 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
25 فایل
آیدی ادمین: @mohammaddostmr
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈• 🔴 نشستن مرد کنار همسرش رسول اکرم (ص) در سخن زیبایی، مردان رو به نشستن در کنار همسرانشون تشویق می کنن و می فرمایند که از اعتکاف در مسجد هم این کار ارزشش بالاتره. خب چرا؟ چرا پیامبرخدا چنین ثوابی رو برای این کار بیان میکنه؟ علتش اینه که: آقایون عزیز؛ زن باید احساس کنه که به کسی تعلق داره! همسرت باید بدونه که مال تویه! ببینه که به عنوان همسر و مرد زندگی در کنارش هستی، به حرفاش گوش میدی و توجه داری که هست. آقای عزیز؛ همسرت نصف زندگی است که توش هستی. نه به دید مادی بلکه به دید واقعی و معنوی و مصداقی. خیلی از بی توجهی های مردان موجب دل زدگی و گرایشات اشتباه زنان میشه. البته نمیخوام بگم که زن کار درستی میکنه و این بهانه خوبی باشه برای بیماردلان. نه! چون زن عاقل هم راه و رسم زندگی رو باید درست انجام بده میخوام بگم زن نیاز دارد به همنشینی زن نیاز دارد به گفتگو زن نیاز دارد به توجه چشمی زن نیاز دارد به حس واقعی حضور همسرش همسر خود را همانطور که هست بپذیرید. هیچ وقت با هدف تغییر همسر بعد از ازدواج، وارد رابطه و ازدواج نشوید. هر فردی ممکن است ویژگی‌های منفی خود را داشته باشد. به عنوان یک قانون این را در ذهن خود نگه دارید؛ شما حق تغییر دادن کسی را ندارید. علاوه بر این، حواستان باشد هر انسانی حق دارد هر احساس یا فکری داشته باشد. هیچ گاه همسرتان را به خاطر داشتن احساس یا عقیده‌ای سرزنش نکنید. ممکن است شما جنبه‌هایی از رفتار فرد مقابل را دوست نداشته باشید؛ اما نباید به دلیل اختلاف فرهنگی در ازدواج به او این احساس را بدهید که دوست داشتنی نیست، مگر شرایطی که شما می‌خواهید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈• 💓 راهکار اول👇 1. از نکات مهم همسرداری این است که در ارتباط با خانواده همسرتان جانب اعتدال را رعایت کنید. ارتباط بیش از حد نزدیک و بدون هیچ حد و مرزی مناسب نیست. نه خیلی نزدیک، نه خیلی دور. •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈• 💓راهکار دوم👇 2_ در مورد توقعات و انتظارات دو طرفه به توافق برسید و حدود رابطه با خانواده همسر و خانواده خودتان را مشخص کنید. برای مثال یک روز در هفته را مشخص کنید که به اتفاق همسرتان به منزل پدری خود بروید و یک روز را هم برای خانواده همسرتان در نظر بگیرید. •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈• 💓راهکار سوم👇 3. بدگویی نکنید. اگر چیزی شما را ناراحت می‌کند، باید آن را به شیوه‌ای سالم، بدون تحقیر و تمسخر مطرح کنید. از بی احترامی به خانواده همسر اجتناب کنید. یعنی برای مثال اگر از حرفی که مادرشوهرتان در جمع به شما زده است ناراحت شده‌اید، به همسرتان نگویید که مادرت همیشه چرت و پرت می‌گوید. می‌توانید از عبارت بهتری استفاده کنید مثلا وقتی مادرت فلان حرف را زد، من ناراحت شدم. •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈• 💓راهکار چهارم👇 4. در بیان اختلافات و انتقاد‌ها از جملات کلی استفاده نکنید. برای گفتگوی موثر و سالم اصول خوب صحبت کردن را یاد بگیرید. مثال واضح و روشن از یک موقعیت بزنید و بحث اختلافات گذشته را به میان نکشید.
شايد داشتن فرزندی محتاط كه قبل از دست زدن به هر چيزی اول به چشمان مادرش نگاه كند، يا بدون اجازه مادرش دست از پا خطا نكند، آرزوی بسياری از والدين باشد.... 👈 اما بد نيست بدانيد كودكی كه حتی برای آب خوردنش هم منتظر گرفتن تأييد از مادرش است، احتمالا در بزرگسالی با اختلال درگير ميشود. ⭕️ مادران مضطربی كه با كنترل كودکشان سعی می‌كنند، خودشان را كنترل كنند، كودكانی پر از ترس و تربيت ميكنند. پس نگذاريد ترس‌های شما اين ويژگی را در فرزندتان تقويت كند. ❀ @madaranee
پدر در حال گفت و گوی تلفنی با دوستش است. حسابی صحبت شان گرم شده که ناگهان عصبانی می شود و به دوستش می گوید: دیوانه! این کار را نکن. دخترک سه ساله هم در حال بازی است؛ اما گوشش به حرف های پدر است. این کلمه را چند بار دیگر هم از پدر شنیده است. گفتگوی پدر تمام می شود. پدر به سراغ کار خود می رود و دخترک با برادرش که سه سالی از او بزرگ تر است مشغول بازی می شود. مادر در آشپز خانه در حال کار است که با کلمه ای که از دخترش می شنود٬ میخ کوب می شود. دختر به برادرش می گوید: دیوانه! مادر کارش را رها می کند و از آشپزخانه بیرون می آید. دختر در حال بازی کردن با برادر است که قیافهٔ عصبانی مادر را می بیند. او نمی داند برای چه مادرش عصبانی است‌. پدر هم سر می رسد. از چهرهٔ در هم رفتهٔ مادر متوجه می شود که باز هم یکی از بچه ها کار بدی کرده است. مادر با صدای بلند به دخترک می گوید: این چه حرفی بود که زدی؟ دخترک با زبان شیرینش می گوید: دیوانه. پدر هم عصبانی می شود و می گوید: دیوانه یعنی چه؟ دیگر نشنوم این حرف را بزنی. دختر گریه اش گرفته همین طور که اشک می ریزد٬ رو به پدرش می گوید: خب شما هم الان گفتید دیوانه. پدر نمی داند چه بگوید.... [کتاب منِ دیگرِ ما] استاد عباسی ❀ @madaranee
🔴 به کودک اجازه نمی دهید! هیچ کس دوست ندارد شاهد فرزند خود باشد، اما باید این نکته را در نظر داشته باشید که اشتباه کردن بخشی از زندگی است و کودکان از اشتباهاتشان درس می گیرند و بهتر است والدین به کودک اجازه اشتباه کردن بدهند تا بتواند از اشتباهاتش درس بگیرد. 👈به کودک فرصت دهید اشتباه کند. به او اجازه دهید دهان شویه را روی دستشویی بریزد، زانوهایش را زخم کند، توپش را در حیاط همسایه بیاندازد و یا جواب خیلی از سوالات را نداند، البته به این نکته دقت کنید که در مورد کارهای خطرناک صحبت نمی کنیم و در صورت وجود کوچکترین خطر برای کودک باید وارد عمل شوید اما اشتباهات ساده، فرصت کسب تجربیات ارزشمندی را به کودک می دهد. ❀ @madaranee
بچه‌های کند ، دست پرورده والدینی هستند که همیشه عجله دارند گاه بدون آن که بدانیم به فرزندمان اضطراب و استرس وارد می کنیم و در انتها از بیقراری او متعجب می شویم : ❌ « زود باش كار دارم»، ❌«زود بگو باید برم» ❌ «بدو دیرم شده» و...استرس را در جان كودك می نشاند. این وظیفه والدين است كه زمان را طوری تنظیم كنید كه مجبور به عجله كردن نباشند . ❀ @madaranee
✅ تشویق کودک بایستی متناسب با سن و سطح توانایی‌های او باشد. زمانی که به یک کودک کم سن می گویید می‌بینم که کفش‌هایت را درست پوشیدی؛ این برای کودک تشویق تلقی می‌شود، اما برای یک نوجوان این حرف یک توهین پنداشته می‌شود. ♨️ تشویق کودک نباید به گونه‌ای باشد که شکست‌های گذشته را نیز به او یادآوری کند: "فکر نمی‌کردم در ریاضی نمره خوبی بگیری ولی گرفتی! " شور و شوق فراوان از طرف والدین می‌تواند مانعی برای کودک محسوب شود گاهی اوقات شور و شوق بیش از حد والدین فشار زیادی به کودک می‌آورد: " تو بالاخره یک دانشمند بزرگ می‌شوی " ❀ @madaranee
✍ به مقداری توجهات پدری نیازمندیم...!!! میشه هر شب یک ربع کمتر اخبار ببینیم و یک ربع هم کمتر با موبایلمون باشیم... در عوض نیم ساعت بیشتر با کودکان باشیم... فقط نباشیم... بلکه همبازی باشیم.... فقط همبازی نباشیم... بلکه همدل باشیم... نقش بازی نکنیم که بازی کرده باشیم، واقعی بازی کنیم، مثل کودکان. بازی با کودکان حال ما را عوض می کند و هوای ما را در دنیای کودکی تازه می کند... پس از همین امروز بیشتر با کودکان باشیم ... ❀ @madaranee
✅ فرزندانمان را کارآفرین بار بیاوریم نه کارمند. سیستم آموزشی ما به بچه ها میگه برید وکیل و مهندس و دکتر بشید، رسانه ها فوتبالیست شدن و هنرمند شدن رو تبلیغ میکنن، تو خونه همه دنبال اینیم که بچه هامون درس بخونن و تحصیل کرده بشن و... 👈 کجای این و تربیت به بچه ها یاد میده کارآفرین باشن؟ برای خودشون کسب و کار داشته باشن؟ شرکت تاسیس کنن و صاحب کار باشن؟ تجارت کنن و تاجر بشن؟ تقریبا هیچ جا... کلا در حال آموزش به بچه هامون هستیم که توی زندگی اصلا نکنن و همیشه توی عافیت زندگی کنن. کارمند جاهای خوبی بشن و حقوق بگیر باشن. ❓چکار کنیم که کار آفرین بار بیاریم بچه هامون رو؟ ✅ ۱. دادن همیشگی به بچه ها عادتیه که ذاتا بچه ها رو غیر مستقل و حقوق بگیر بار میاره. بچه ها رو منتظر پرداخت منظم بار میاره. مواجب بگیر و این دقیقا مخالف روحیه کار آفرینیه. ⏪ مناسب به نظر میرسه این باشه که پول تو جیبی بچه ها مشروط بشه به کمکی که به خانواده میکنن و ارزشی که برای خانواده ایجاد میکنن. یاد بگیرن که در صورت کمک به خانواده و انجام یک کار خلاقانه و خوب میتونن پول توجیبی های متغیر بگیرن. هم پروش پیدا میکنه و هم حقوق بگیر و مواجب بگیر نمیشن. ✅ ۲. هر شب براشون نخونید. چهار شب شما قصه بخونید و ۳ شب بخواهید اونا برای شما قصه بگن. کارآفرین باید بتونه سناریو ایجاد کنه و دیگران رو تحت تاثیر قرار بده. ✅ ۳. بچه ها رو تشویق کنید جلوی دوستاشون راجع به اسباب بازیهاشون و بازی هایی که بلدن کنن. بهشون یاد بدید که روی بقیه تأثیر بزارن و دوستاشون رو با خودشون همراه و هم نظر کنن. ✅ ۴. اگه جایی مثلا توی رستورانی میرید و خدمات نامناسبی میگیرید، به بچه ها یاد بدید که خدمات نامناسب رو تشخیص بدن و بتونن کنن. ✅ ۵. بعضی از ویژگی های که باید در بچه ها تقویت بشن اینها هستند: نتیجه گرایی، استمرار، رهبری، درون نگری، همبسته بودن ❀ @madaranee
امیرالمومنین علیه‌السلام: «لا تَقسِروا [لا تکرهوا] أولادَکُم عَلى آدابِکُم فَإِنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَیرَ زمانِکُم‏» فرزندان‌تان را بر آداب خود تربیت نکنید؛ چرا که آن‌ها برای - آینده و - زمانی غیر از زمان شما آفریده شده‌اند. 🔴 اما سه سوال: 1️⃣ ما در تربیت چه کرده‌ایم و می‌کنیم؟! 2️⃣ آینده چه ویژگی‌هایی دارد؟! 3️⃣ تربیت برای آینده یعنی چه؟! منبع روایت: اِبن‌أبی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج ۲۰، ص ۲۶۷
«نسل زِد» 🔹* نسل زد یا زومرها به متولدین اواسط دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰گفته می‌شود. بر اساس این تقسیم‌بندی متولدین ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۹ در ایران جزو نسل Z قرار می‌گیرند که به دهه هشتادی‌ها مشهور شده‌اند. 🔹بعد از اعتراضات به مرگ مهسا امینی در ایران، کلیدواژه «دهه هشتادی‌ها» و حضور آنها در اعتراضات خیابانی توسط جامعه‌شناسان مطرح شد. اما دهه‌ هشتادی‌ها یا نسل زد چه خصوصیاتی دارند؟ 🔹نسل زد اساساً در بستر اینترنت و دنیای آنلاین رشد کردند. آنها از کودکی در خانواده حق رای و اظهار نظر دارند و بیشترین مراقبت خانوادگی نسبت به نسل قبل را داشته‌اند. 🔹دهه هشتادی‌ها بی‌پروا و سلطه‌گریز هستند. به خاطر شبکه اینترنت و بازی‌های کامپیوتری، دارای ارتباطات بالا بوده و سریع گروه‌سازی می‌کنند. 🔹علاقه‌مند و پیگیر سلبریتی‌ها بوده و معمولا تک‌فرزند هستند. 🔹به خاطر وجود اینترنت و آشنایی با فرهنگ‌ها و کشورهای جهان، ناخواسته یک شهروند جهانی هستند. 🔹آنها هیچ علاقه‌ای به خودسانسوری ندارند و به راحتی احساسات خود را بیان می‌کنند. 🔻مهم‌ترین ویژگی نوجوانان امروز "بی تفاوتی" است. حتی شجاعتش هم ناشی از بی‌تفاوتی است نه نترس بودن به معنایی که ما می‌فهمیم. ناشی از "به حساب نیاوردن" است. زیست آزادانه جنسی‌اش هم لزوما در منطق "آزادی جنسی" نمی‌گنجد. ناشی از همان بی‌تفاوتی است. 🔻ویژگی‌های دیگر نوجوانان: ١-کتاب نخوانده ولی اهل فیلم و سینما است. ٢-مطالعه تئوریک ندارد ولی زبان بلد است. ٣-در یک شبکه ارتباطی قوی و مستمر با هم‌سالانش زیست می‌کند که حتی از سوی اکثر ما مشاهده هم نمی‌شود چه رسد به نظارت. به خاطر همین هم وقتی مشاهده پذیر می‌شود، همه را متعجب می‌کند یا وقتی حرف می‌زند و می‌نویسد، زبانش را نمی‌فهمیم. این شبکه ارتباطی در اینترنت به طور مشخص مبتنی بر سه شبکه اجتماعی یوتیوب، تیک تاک و توییچ (و سایر استریم‌های گیم است) در فضای واقعی هم چون پلتفرم مشترک روزمره دارد (مدرسه و سال‌های ابتدای دانشگاه)، همیشه در ارتباط با هم‌سالان است. ۴-احساساتی است که البته کاملا مطابق سن است و در سایر نسل‌ها هم مشاهده می‌شود. ۵- نظام ارزشی همگون ندارد. مثلا پسرهایشان در مورد حجاب پارتنرهایشان تقیدی ندارند ولی به شدت غیرتی هستند. یا آن معیارهایی که برای نسل من دهه شصتی به عنوان نماد مردانگی، وجود داشت برایشان بازتولید شده است. 🔻تقریبا همه این‌ها خاصیت تربیت این نسل با شبکه‌های اجتماعی و موبایل است. خاصیت توییتر و اینستاگرام و تیک‌تاک، لحظه‌ای بودن است. الگوریتم مبتنی بر مومنت است. آدمی که در لحظه است، در عمق، غور نمی‌کند و بی‌تفاوت می‌گذرد. غواصی نمی‌کند. مثل یک قایق فقط عبور می‌کند. 🔻و یک چیز دیگر. برای این نسل بی تفاوت، تقدس ساختن یک امر محال است. حتی پدر و مادر و معلم هم برایش مقدس نیست چه رسد به بقیه چیزها. این نسل حتی "سلام فرمانده" را ریمیکس می‌کند و در پارتی‌اش می‌خواند و با آن می‌رقصد. نسلی به غایت سکولار حتی در دیندارترین‌هایشان. نسلی که هر نظامی در ایران باشد، باید تقریبا از سال ١۴٠۴، با آن‌ها در عرصه عمومی دست و پنجه نرم کند! بی تفاوتی و به اصطلاح عامیانه بی رگ بودن ویژگی عجیب این نسل است! این ها نه به ما کار دارند و نه مقابل ما، در اغتشاشات اخیر هم نه مساله شان مسیح علینژاد بود نه جبهه انقلاب، آمده بودند وسط تا از فرصت استفاده کند برای تخلیه هیجان، تجربه واقعی از بازی های آنلاین، سر خوش بودن و...، حتی مشکلات اقتصادی که برای دهه هفتادی های معترض در اغتشاشات طرح بود برای این ها زیاد اولویت نبود نسلی که به سرعت در حال تهی شدن از معنی و عمق هستند، نسلی که آرمان شان بی آرمانی است! و این کار را بسیار بسیار سخت میکند. محمدامین_رضایی
🔴 ما همدیگر را نمی‌شنویم ... چهار سال قبل بود که کتاب «توانمندسازی والدین» اثر یوهانس شوپ را به یکی از اساتید معرفی کردم و گفتم برای برگزاری جلسات گروهی و خانوادگی بسیار مدل خوبی دارد. هفته‌ی بعد که دیدم‌شان، کتاب را خوانده بود و وقتی نظرش را خواستم، یک جمله گفت: «به درد ایران نمی‌خورد!!» علت را جویا شدم. گفتند: «جامعه‌ی ما گفتگو را بلد نیست و سال‌ها باید کار کرد تا بتوان جلسات اینچنینی برگزار کرد ..‌.» گفتگو؛ چه واژه‌ی آشنا و غریبی!! گفتگو هم مثل هر کاری آداب و شرایطی دارد که در موردش خواهم نوشت اما عجالتاً بدانیم گفتگو؛ هم گفتن دارد و هم ؛ و جامعه‌ی ما در شنیدن بسیار بسیار عقب است ... موضوع را پیچیده نکنم! به روابط اطرافمان نگاه کنیم. ما یا نمی‌شنویم یا متناسب با دلخواه خود می‌شنویم که عموماً با مراد گوینده فاصله دارد! که هر دو مشکل‌ساز شده مصادیق این نشنیدن هم در طول روز بسیارند: - من و همسرم همدیگر را نمی‌شنویم. - من و پدر و مادرم ... - من و دوستم ... - من و همسایه‌ام ... - من و اساتیدم ... - من و همکارانم ... - من و کارمندان ادارات ... - من و روحانی محله ... - من و پزشکم ... - من و کسبه محله ... و - من و حاکمیت ... 👈 وقتی نمی‌شنویم طبیعتاً نیازهای همدیگر را نیز متوجه نخواهیم شد و طبیعی است شکل نگیرد. بدِ ماجرا هم اینکه ما بسیار پُرگو هستیم. !!می‌گوییم و می‌گوییم و همین گفتن برای ما توقع ایجاد می‌کند! هر کس می‌گوید من که هزار بار گفتم، غافل از اینکه هنوز ارتباط شکل نگرفته و او به خیال خود در حال گفتگوست. شاید وقت آن باشد که خوب و فعال شنیدن را تمرین کنیم. برایش ساز و کار بیندیشیم و تلاش کنیم نیازهای یکدیگر را به درستی بشناسیم. راستی چه دلایلی باعث شده ما همدیگر را نشنویم؟! حمید_کثیری