9.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این چرا انقدر اشناستتت وایی نوک زبونمه ها اسمش🤣
ꜱᴛᴀʀ⋆ꜱᴍɪʟܢܚࡅ߳ߊܝܘ⋆ܭࡐܥ݆ܭ
⟅روز پنجم★4بهمن -اینکه صبح زود خالم اینا اومدن خونمون و من اینطوری بودم که حا حاا🚮 -فیفا با پسرخالمم
اونایی که نذاشتم اتفاق خاصی نیوفتاد
ꜱᴛᴀʀ⋆ꜱᴍɪʟܢܚࡅ߳ߊܝܘ⋆ܭࡐܥ݆ܭ
⟅روز پنجم★4بهمن -اینکه صبح زود خالم اینا اومدن خونمون و من اینطوری بودم که حا حاا🚮 -فیفا با پسرخالمم
⟅روز ششم★7بهمن
-اینکه رفتم مدرسه و با اون فرد طوری دعوا کردم که اصن کل مدرسه ریخته بودن که نرم بزنمش😘>>>>
-اینکه بعد دعوا مث سگ حالم بد شد و گریه نمیدونم چرا🎀<<<<<<
-اینکه مهدیه،نرگس،یکتا دلداریم دادن😭>>>>
-یکتا و مهدیه😭🛐🛐🛐>>>>>>
-دیدن برگه های امتحان و ریختن برگای بنده😘<<<
-سرامتحان کلی تقلب کردیم😘😼>>>>>>
-اینکه ساطعی عقدهای سر خندیدن منو مهدیه و نرگس جامونو عوض کرد پدرس_🚮🚮🚮🚮<<<<<<<<<<
-حالمون بدد🚮<<<<<<<
-اینکه اصن نمیتونستم بدون سکینه(نرگس)،مهدیه تحمل کنمم😍<<<<<<<
-خونه>>>
-خلاصه بازی پرسپولیس و اینکه برده بودد و تراکتور سوراخ شده بودد😭>>>>>>
-عموم لایو گرفته بود که در ورزشگاه تشریف داشتن و من تو خونه داشتم جر میخوردم که چرا من اونجا نیستمم<<<<<
-درسو مشق<>
-چنگیز خان نگار😘>>>>>>
-ممد سگ موهامو کشید🎀🎀<
-شاید لالا ولی فعلا خوابم نمیاعیه😘>>
ꜱᴛᴀʀ⋆ꜱᴍɪʟܢܚࡅ߳ߊܝܘ⋆ܭࡐܥ݆ܭ
⟅روز ششم★7بهمن -اینکه رفتم مدرسه و با اون فرد طوری دعوا کردم که اصن کل مدرسه ریخته بودن که نرم بزنم
وایی چرا ساطعی انقدر عقده اییییی
من روز اخر جلوی ساطعی:🤬🤬🤬