eitaa logo
ایستگاه 34 🇮🇷
79 دنبال‌کننده
402 عکس
23 ویدیو
0 فایل
«در وهله‌ی اول باید داستان نوشت، داستان خالص، باید ساخت، به هر شکل و هر جور....» بهرام صادقی ناشناس: https://daigo.ir/secret/9870724432 ناشناس جایگزین: https://harfeto.timefriend.net/17498192030002 ۴/۸/۱۴۰۴
مشاهده در ایتا
دانلود
درود بر آدمیزادان سرگردان ایتا🍁 اومدیم با یه حمایت کوچولو و گوگولی🎉 برای دریافت حمایتی « 𝑺𝒕𝒂𝒓𝒍𝒊𝒈𝒉𝒕𝒄𝒂𝒄𝒆𝒅 ‌‌» و « کتابخانه خنجرداران » عضو باشید و این پیام رو فور بزنین : تا یه پست از چنلتون فور بزنیم + بگیم اگه شخصیت یه داستان بودین پسر بودن یا دختر و شرور بودین یا قهرمان + یه آهنگ که وایب کانالتون رو میده تقدیمتون میکنیم. ID: @A_arvand ایگنور نکنید که انگورتون میکنم. با تچکر 🎄
هدایت شده از  ɴᴇᴏɴ ʜᴇᴀʀᴛ
به چه می اندیشی؟! به خزانی که گذشت؟ به بهاری که نبود؟ به امیدی که کنون رفته به باد؟ یا به عهدی که دگر رفت زیاد؟ به چه می اندیشی؟! به دوچشمی که تو راهیچ ندید؟ به دودستی که تو راهیچ نخواست؟ به رفیقی که غبار غمت از چهره نرفت؟ یا به قلبی که برایت سخن از عشق نگفت؟ به چه می اندیشی؟! به بهاری دیگر به امیدی دیگر یا رفیقی دیگر...
هدایت شده از کتابخانه✯خنجرداران📚🗡️²
Billie Eilish202030_335309746.mp3
زمان: حجم: 3.9M
- پسر * شرور https://eitaa.com/station34
هدایت شده از شماره "۱"
سلاممم ✨ از دلِ کلبه‌ای مخروبه در اعماق جنگل، قرار است هدیه‌ای کوچک، به ساکنان محترم جنگلِ جادو تقدیم شود. لطفاً این نامه را بر سر درِ مغازه‌ی جادویی خود بچسبانید (در کانال زیبایتان فور کنید🌱) سپس، بر کاغذی از پوست آهو نشانی مغازه‌ی جادویی‌تان را بنویسید و آن را به پستِ سریع‌السیر لاکپشت بسپارید تا نامه‌تان به دست ما برسد. و بعد… ما برایتان نمایشی کوتاه اجرا خواهیم کرد، و در پایان، هدیه‌ی ما این خواهد بود: 🖌 یکی از نقاشی‌های کوچکی که در گوشه‌وکنار دفترم ظاهر شده‌اند، ✨ تصویری از یک پری، 📝و یک شعر یا جمله‌‌که اخیراً دیده‌ام، شاید در محفل جادویی خودتان، جایی میان زمزمه‌ها و نور شمع‌ها. آخرین نامه از طرف ایگدراسیل عضو هاکی بازان شماره ۱ ظرفیت: ۸ تا کانال تا صبح روز چهارشنبه دوست دارم تو کانال ببینمت ولی هیچ اجباری نیست :)
هدایت شده از ارغوان ؛
قطره های روشنی که گویی از ستاره‌شان تراش دادند بر لبان برگ های سبز آمرود. ابر های محو و پاره پاره در شب ستاره بر کران رود. جنگلی که در سحر می‌رود به آن سوی نسیم و دود. لحظه های محو در گذر با هزار گونه خامُشی دهد خبر : کانچه جاودانه تر، جادُوانه تر وآنچه جادُوانه تر، جاودانه تر.