هدایت شده از آسمان ِابری ؛
|💘 درودی از سوی چنل آسمان ابری 💘|
شما پیام رو فور کنید ،
منم یکی از متن های چنلتون + اسم چنلتون را با دستخط خودم مینویسم و تقدیم نگاه ِزیبآتون میکنم.
و تگتون؟[ https://daigo.ir/secret/6691948596 ]
- لطفا عضو باشید و صبور!
میزارم صفحه قفلم
بعد که قفل وا شد میرسیم به صفحه اصلی که از دونده هزار تو گذاشتم😁😁
#ویدار
https://eitaa.com/station_34/2738
_________
صفحهی اصلی من دیک گریسونه
ایستگاه 34
#Epic
ماجرا چیه؟
اودیسه و افرادش به پیشنهاد سیرسه به جهان زیرین جایی که در افسانه های یونانی زندگی بعد از مرگ مردههاست میرن تا با پیشگو ملاقات کنند (خود پیشگو یه افسانه جدا داره که توی داستان تاثیری نداره اینجا هم بهش اشاره نشده ولی اگه خیلی کنجکاو بودین میتونم یه خلاصه ازش بزارم)
ادامه: وقتی کشتی اودیسئوس وارد جهان زیرین میشه، اودیسه یاد افرادش و یارانی که در طول سفرش و به خاطر اشتباهاتش از دست داده میافته و به این خاطر احساس گناه میکنه
اودیسه صدای ارواح افرادش رو میشنوه که سرزنشش میکردند که چرا سایکلاپس رو زنده گذاشت و با خشمگین کردن پوسایدون باعث مرگ همشون شد
همون لحظه روح پولیتیس رو میبینه که دوباره open arms رو میخونه تا به اودیسه یادآوری کنه که آروم باشه و با شرایط بد زندگی کنار بیاد
و بعد اودیسئوس روح مادرش رو میبینه (جهت یادآوری توی ساگای سوم بعد از اینکه خدای باد آیولوس کیسهی حاوی باد و طوفان رو به اودیسئوس داد کشتی اودیسه تقریبا به ایتاکا رسیده بود و همه اومدنش رو دیدن) مادر اودیسئوس هم قبل از اینکه به خاطر ندونم کاری افرادش و باز کردن کیسه به وسط اقیانوس برگرده، اومدن پسرش را دیده بود ولی همون موقع قبل از اینکه اودیسه به خونه برسه از دنیا رفته بود، مادر اودیسئوس در حسرت دیدن دوباره پسرش مرده بود
اودیسه کمی با روح مادرش خداحافظی میکنه و دوباره تمرکزش رو روی پیدا کردن پیشگو میزاره