eitaa logo
شُــروق‌ الشمس.
133 دنبال‌کننده
110 عکس
0 ویدیو
0 فایل
‌"بزرگترین افسوس آدمی این است که می خواهد اما نمی تواند و به یاد می آورد روزی را که می‌توانست اما نخواست" - میشنوم: https://daigo.ir/secret/42225565
مشاهده در ایتا
دانلود
سرگشته، گمشده، در دریا، خلاف جهت، گمراه، آواره، پریشان، گیج، بی‌خانمان، برگشته. من با این واژه‌های مرتبط ارتباط دارم. این کلمات سکونتگاه منند، تنها سرپناه امن من. همین حوالی – جومپا لاهیری
تمساح – فئودور داستایفسکی
و سوگند به شب که چون تقدیر در آن به پا شد سیاهی براندازی بر سایبان نیستی انداخت و ریسمانی از دلتنگی در درونِ بشریت گسترانید، سپس قرابت و نزدیکی را به‌پا خواست تا نهانی از ترکش‌های درونی نمایان کند. روح قدوس در درون تن به لرزش در آمد و کیمیایی از سیطره‌ی جامه‌و تن خارج شد؛ حتی تک ابر رهنما به کیمیایی دور و بعید بدل شد. رگباری از واپسین نفس‌ها در عرصه‌ی میدان پا گذاشتند، با جامی خالی از بغض‌های درهم تنیده؛ تا غبار مه‌آلود نیستی در بام به فریاد در‌آمد، و برای صبحِ‌محشر و ورودش به دل‌ها اذن دخول طلبید. -
در آفریقا، در دوران قحطى، بچه هاى گرسنه خاک مى خورند. اگر حسابى گرسنه باشى، هرچیزى مى خورى. همان عمل جویدن و قورت دادن چیزى، حتى اگر بدن را تغذیه نکند، رویاهایت را تغذیه مى کند. و رویاى غذا درست مثل رویاهاى دیگر است_مى توانى تا لحظه ى مرگ با آن ها زندگى کنى. فرمین موش کتاب خوان – سم سوج
تفاوت میان خودپسندی و غرور در این است که غرور اعتقاد راسخ به ارزش فوق‌العاده خویش در زمینه‌ای خاص است. اما خودپسندی، خواستِ ایجاد چنین اعتقادی در دیگران است و معمولا با این آرزوی نهان همراه است که در نهایت، خود نیز بتوانیم به همان اعتقاد برسیم. بنابراین غرور از درون انسان نشات می‌گیرد و در نتیجه، قدردانی مستقیم از خویش است. اما خودپسندی کوششی است برای جلب قدردانی از بیرون، یعنی دستیابی غیر مستقیم به قدردانی است. از این رو، خودپسندی آدمی را پرگو، و غرور کم گو می‌کند.  در باب حکمت زندگی – آرتور شوپنهاور
صبح هنگام به وقت گلاویزی صبح و شب نزدیک به قرارِ قرارداد زمین، یعنی طلوع دیواری پرچین شده از ساحره‌های سبز با نوای آهنگین بلبل خوش‌خوان به صدا در امد. آجر‌های خاک خورده از نمای بیرونی بیداد کهنگی و قدمت رگه‌های سفید مو را می‌دادند. ناهنجاری صداهای بی‌وقفه و فریاد‌های راهبانِ راه در پسِ تیری و سبزگی درختان از شیپور به صدای نحیف مورچه می‌رسید، و سرآغاز و اَزل‌گاه کاخ تا اَبد و یک روز بوی سیرابی مُلک و ملکوت خالق را گیرا شد. (ادامه دارد...)
چه کسی می‌تواند بگوید دیدن کدام یک از این دو دهشتناک‌تر است، دل‌های خشکیده یا جمجمه‌های تهی شده؟ بابا گوریو - اونوره دو بالزاک
معتقد بود که سرچشمه همه عیبهای آدمی دو چیز است: یکی بیکاری و دیگری اعتقاد به خرافات. و دو فضیلت نیز بیشتر وجود ندارد: یکی کار و دیگری خرد. جنگ و صلح – لئو تولستوی