📲 ایران را فتح خواهیم کرد https://eitaa.com/stuuri

شش ماه بعد از ازدواجم شوهرم فوت شد! نامادریم گفت من پسر بزرگ دارم بیوه تو خونم راه نمیدم ! با هر بدبختی بود یه اتاق تو طبقه سوم یه آپارتمان تو رباط کریم اجاره کردم. ترسی نداشتم از غربت چون صاحبخونم یه پیرزن با یه پسر بشدت مذهبی و خدا شناس بودن. شیش ماه گذشت دریغ از حتی یه مهمون ک خونه ی من بیاددد... شنبه صبح بود که صاحبخونم با پسرش راهی قم میشدن... موقع رفتنشون یه کاسه آب گرفتم دستمو با بغض نگاهشون میکردم... واسه اولین بار یه لحظه با پسرش چشم تو چشم شدم که چشمای خیسمو دید... تسبیحو تو مشتش فشار داد ...آروم اومد جلو و پرسید میترسی از تنهایی؟ یهو دلم هُری به صدای مردونش و توجهش ریخت.. ولی سرمو انداختم پایین و چیزی نگفتم... رو به مادرش کرد و گفت مادر اجازه میدید ببریمش؟ مادرش گفت قم؟ باصدای مردونش که اینبار حیا قاطیش بود جواب داد قم نه اول بریم....😳😳😍🙈 ادامه ی داستان👇 https://eitaa.com/joinchat/3847160068C1b22445f5a

مذهبی ها عشقشون واقعی تره😍😍😍

📲اگه طالبان همین جوری ادامه می‌داد😎 ..https://eitaa.com/stuuri

تازه عقد کرده بودم که گفتند مادرشوهرم افتاده و پاش شکسته...شوهرم بهم گفت باید بیای خونه ما و به مادر مریضم کمک کنی...شوهرم اکثر وقتها میرفت ماموریت کاری.‌..توی خونه من و مادرشوهرم تنها بودیم... اونروزم صبح همسرم برای مأموریت رفته بود شمال کشور‌‌... از مادرشوهرم اجازه گرفتم یکساعتی به مادرم سربزنم و برگردم...چندتا خیابون اونطرفتر یادم اومد گوشیمو با خودم نبردم برای همین فورا برگشتم خونه مادرشوهرم..کلید رو انداختم و‌در رو باز کردم... ولی توی هال با دیدن اون صحنه تا مدت زیادی نمیتونستم حرف بزنم👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d

🔊مولودی شور 💐 شاپرک‌ها با نسیم هم‌دست‌اند کربلایی‌سیدرضا نریمانی ولادت امام رضا علیه السلام .

📲 من خرج امام میشم نه امام خرج من❤️... https://eitaa.com/stuuri

📲فرق نمای دید ما از موشک خرمشهر ۴ با نمای دشمنانمان از موشک خرمشهر https://eitaa.com/stuuri

📲 یکی بزنه ۱۰ تا میخوره.. https://eitaa.com/stuuri

📲ایران vs سرزمین اشغالی https://eitaa.com/stuuri

#سلام‌امام‌زمانم💞 چنین نوشتہ خدا در شناسنامہ ے دل منم غلام مہ و بنده زاده ے خورشید سلام مے دهم از عمق این دلِ تاریڪ بہ آخرین پسر خانواده ے خورشید سلام صبحت بخیر آقاے من الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج .

📲آشنایی با نظام توانمند طالبان https://eitaa.com/stuuri

📲 کی خفن تر میزنه؟؟😎 https://eitaa.com/stuuri

•• #به‌توازدورسلام✋🏻🕊 سلام میکنم از دور بر تو و حرمت سلام من به بلندای بیرق و علمت🌱 السلام عليك يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائك عليك مني جميعا سلام الله أبدا ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم السلام علي الحسیـن وعليٰ عليِ ابن الحسين وعليٰ اولادِ الحسین وعليٰ اصحابِ الحسین...✨✋🏻 .

📲کیفیت اتفاقی نیست😂 https://eitaa.com/stuuri

⁨قربانِ سر کویِ حبیبی که به بویی دیوانه‌ی خود کرده تمامِ عقلا را.. ‌. #استوری .

📲مگه زور چند تا مرد تو سر پنجه پوریا هست؟... یا علی مدد❤️❤️ https://eitaa.com/stuuri

⏯ #واحد احساسی 🍃 امام رضا دوای دردهای بی شماره 🍃هر کسی داره حاجت پیش شما میاره 🎙 #جواد_مقدم 👌بسیار دلنشین .

📲 #استوری | امام رضا دوای دردهای بی شماره🕊 هر کسی داره حاجت پیش شما میاره🕊 #السلام_علیک_یا_سلطان✋ .

📲هنوز کار داره به ما برسید...😎😂 #فیلترینگ https://eitaa.com/stuuri

🌺 #میلاد_امام_رضا(ع) 💐صدای بارون خوبه 💐نغمه‌ی اذون خوبه 🎙 #سید_مجید_بنی_فاطمه 👏 #سرود 👌فوق زیبا 🌷مرجع رسمی #مولودی های روز .

📲ایران vs سرزمین اشغالی https://eitaa.com/stuuri

🍃حرف‌هایی تأمل برانگیز از احمد العوضي، بازیگر و بوکسور مصری که بخشی از نمایشنامه‌‌ی ممنوعه "حسین شهید" را به نویسندگی عبدالرحمن الشرقاوی، بازگو می‌کند... عبدالرحمن الشرقاوى شاعر و محقق نامدار مصرى، در سال ۱۹۶۹ میلادی نمايشنامه‌ی مشهورش به نام "ثأرالله" كه از دو قسمت الحسين ثائراً - الحسين شهيداً، تشکیل شده است را تالیف کرد .

آقا، خانوم لطفا با تمساح بازی نکن 🚫❌ کار خیلی زشتیه ببینید سر این بنده خدا چی میاد https://eitaa.com/joinchat/463929393Cb190038d3c کانال پر از کلیپ های ناجوره 😢👆👆

📲فرق نمای دید ما از موشک خرمشهر ۴ با نمای دشمنانمان از موشک خرمشهر ۴😎 https://eitaa.com/stuuri

📲چه حرم نازی داری.. https://eitaa.com/stuuri

میلاد با سعادت امام رضا مبارک باد❤️😍 https://eitaa.com/stuuri

شهدا یه دعا یه دعا یه نگاه که ما هم برسیم به شما کربلایی محمدحسین‌حدادیان پنجشنبه .

#خواستگاری_از_خواهر_معلولم 😳👇 روزیکه مامان گفت پسر پاسدار همسایه اومده خواستگاری خواهرم که از من کوچکتره، بقدری حسودیم شد که تصمیم گرفتم برم پیش پسره و بهش بگم خواهرم مادرزادی یه گوشش ناشنواست منتظر ایستاده بودم سر کوچه تا بیاد، اذان ظهر پیداش شد، نزدیکم که رسید قبل از اینکه صداش بزنم دستشو اورد بالا و گفت:_قصد داشتم بیام خواستگاری شما ولی دیشب خواب دیدم که ....👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1301217443C537a3627f0 #منکه_باورم_نمیشه😔 #خانومای_مجرد_بخونید_ناامید_نباشید