آمار وحشتناک از مصرف مشروبات الکلی و خواب علما و مسئولان امنیتی، انتظامی و فرهنگی و…
طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت نشان میدهد سرانه مصرف الکل در ایران یک لیتر است و در میان مصرفکنندگان مداوم نوشیدنیهای الکلی، ایران رتبه نهم را میان ۱۸۹ کشور جهان به خود اختصاص داده است
البته این آمار بر اساس مستندات مسمومیتهای الکی است که گزارش داده میشود
واقیعت تلخ
متأسفانه در کل شهرهای کشور، در هتلهای لاکچری، در هر بزم، مجلس عروسی، جشن و شادی در ویلاها و مراکز تفریحی محال است که مشروبات الکلی مصرف نشود
با این حساب اگر بگویم مصرف این نوشیدنی حرام نسبت به کشورهای دیگر بیشتر است بیراه نیست
نکته قابل ذکر
در کشورهای دیگر مشروبات الکلی طبق استاندارد خاصی از ۱۲ درصد تا ۴۵، ۵۵ یا ۶۰ درصد الکل
و ودکا ۹۵ درصد
و ویسکی ۶۸ تا ۸۰ درصد
توسط کارخانجات بهداشتی تهیه، تولید و استاندارد سازی میشود تا به مصرف برسد
ولی در ایران بیشتر بصورت زیر زمینی آن هم توسط افراد لاابالی (معتاد، دله، ساقیهایی که به هیچ اخلاق خاصی پایبند نیستند و…) و بدون استاندارد و غیر بهداشتی و برای اینکه سود بیشتر به جیب بزنند تولید و عرضه میشود
البته از مواد خالصی میوه کم گذاشته و مواد مضر مثل انواع قرصهای روانگردان، اعتیادآور، خوابآور و… و… به شراب، کونیاک (تفاله شراب) و عرق اضافه میشود
جهت بد مستی و باصطلاح این افراد حال قشنگی
لذا به این علت تلفات جانی بیشتر در ایران با مصرف مشروبات الکلی غیر استاندارد و غیر اصولی و غیر بهداشتی رخ میدهد
حالا سؤال اینجاست بعنوان مثال همانطور که جلوی حجاب و عفاف کوتاه آمدید و کار پیشگیرانه اصولی عقلانی در این ۴۵ سال انجام ندادید و تبدیل شد به یک بحران و افتضاح فرهنگی در یک کشور مسلمانِ پایبند به قوانین مقدس اسلام ناب محمدی، حالا بخوابید و خودتان را بخواب بزنید تا قوانین مقدس شریعت
و سیره و منش اهلبیت علیهمالسلام یکییکی به سخره گرفته شود و معضلاتی از این سبک و گناهان حرام جدیدی در جامعه بیشتر اشاعه و بروز دهد که مصرف مشروبات الکلی یکی از این نوع معضلات است
و…
و…
نسل آفتاب
معجزه قوه قضاییه
حکم اعدام بابک زنجانی که تأیید شده بود و به دلیل برگشت اموال معلق مانده بود نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد که ۱۰ سالش گذشته و طبق قانون اگر محکومی نصف مجازاتش را گذرانده باشد شامل عفو کامل قرار میگیرد
سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به سؤالی درباره آخرین وضعیت بابک زنجانی گفت:
با توجه به همکاری وی و اینکه او بیش از ۱۰ سال در حبس بوده است و اموال این فرد در خارج از کشور شناسایی شد و با اعزام کارشناسان و ارزیابی و صحت سنجی همه اموال از خارج از کشور بازگردانده شد
(سود پول ۱۰ تا ۱۵ سال کو؟؟؟)
درخواست عفو محکومعلیه توسط دادگستری استان تهران از ریاست قوه قضاییه مطرح شد و حکم اعدام وی نقض و حکم وی به ۲۰ سال حبس تبدیل شد
نسل آفتاب
حاکم شرع محترم شیراز
ریاست محترم دادگستری شهر شیراز
اعزهی محترم جامعه روحانیت شیراز
علمای اعلام و حضرات حجج اسلام
و کل مسئولین مملکت اسلامی و مدعی
سلام علیکم
در سال ۱۳۰۵، دبیر کنسولگری انگلستان در شیراز، اقدام به شرابخواری و بدمستی در انظار عمومی کرد و حساسیت و انزجار بدنه متدین این شهر را، بر انگیخت
آقا سید نورالدین -که قدرت و نفوذ اجتماعی فراوان داشت- در حضور مردم، بر این وابسته سفارت انگلستان حد شرعی جاری کرد
به عکاس هم سپرد تا این صحنه را ثبت و پخش کند، که باعث عبرت همگنانِ این عنصر خاطی گردد
و این برگ پر افتخار از غیرت دینی در تاریخ ماندگار شد تا در روزهای سفر مقام معظم رهبری به استان پهناور فارس با این تعابیر مورد تمجید معظمله قرار گیرد:
مرحوم سیدنورالدین حسینی، در همین شهر شیراز عضو سفارت بیگانه را -که به مقدسات مردم اهانت کرده بود- خواباند و با دست خودش به او شلاق زد و حدّ الهی را جاری کرد
۱۳۸۷/۰۲/۱۱بیانات در دیدار مردم شیراز
شما اعزهی محترم بفرمایید هماکنون و با گذشت ۴۵ سال از انقلاب شکوهمند اسلامی و نثار خون هزاران شهید گلگون کفن در راه حفظ شریعت مقدس و اجرای احکام اسلام عزیز باید با این خبر که عالَمگیر شده است، چه کنیم که در شیراز (استثنائاً این بار بخاطر حفظ حرمت حضرات آلالله، نخوانید سومین حرم اهلبیت علیهمالسلام) ۲۹ تن به اصطلاح پزشک، بخاطر شرب خمر در باغی از باغهای اطراف شیراز دچار مشکلات جسمی حاد گشتهاند
آیا با فرض بهبودی جسمی آنها، نیاز به اقامهی احکام شرع مقدس و اجرای حدود الهی نیست تا قبح این حرام قطعی بیش ازین در این شهر و دیار نشکند
نسل آفتاب
هدایت شده از نسل آفتاب
بهمناسبت #روز_معلم
دو تا شلوار توی خشکشویی
شبی کردند با هم گفت و گویی
یکی از آن دو که خیلی شیکتر بود
کمی از آن یکی باریکتر بود
دوتا جیب بزرگ از پشت و رو داشت
همیشه لنگهاش خط اتو داشت
شکیل و خوشگل و ابریشمی بود
از آن اجناس شیک دیلمی بود
خلاصه جنس مرغوبی خفن داشت
کمربندی ز چرم کرگدن داشت
یکی دیگر چروک و سادهتر بود
کمی از آن یکی افتادهتر بود
تمیز و شسته اما بی اتو بود
هم از بالا هم از پایین رفو بود
به قدری کهنه بود و خسته از کار
به زحمت میشد او را گفت شلوار
گذشتِ روزها بی ارزشش کرد
تلاش و کار و زحمت نخکشش کرد
پس از یک شست و شو با خوب رویی
نشسته گوشهای از خشکشویی
به سویش آمد آن شلوار زیبا
به عشوه شانهها را داد بالا
کنار او نشست و با تکبر
به او میگفت از روی تمسخر
که من یک روز در بوتیک بودم
کنار جنسهای شیک بودم
مرا دیدند مردم پشت شیشه
که شلواری گران بودم همیشه
همیشه توی جایی لوکس بودم
کنار جنسهای لوکس بودم
کنار کفشهای چرم اعلا
و کتهایی به قیمتهای بالا
پس از یک دورهی چشم انتظاری
رسید از راه، مرد پولداری
تراولهایی از جیبش درآورد
مرا فوری خرید و با خودش برد
چه جاهایی که با آن مرد رفتیم
میان مردمی بی درد رفتیم
همیشه روی مخمل مینشستم
درون جمع اول مینشستم
به یک چشمک برایم شد مهیا
گرانقیمتترین ماشین دنیا
خوراکم بود چک پول و تراول
تراولهای رنگارنگ و خوشگل
درون خانه دَه شلوار بودیم
که باهم مدتی همکار بودیم
درون ناز و نعمت خواب بودیم
همه در خدمت ارباب بودیم
تو اما ظاهراً شلوار کاری
که روی زانوانت وصله داری
دل شلوار کهنه سخت آزرد
ولی پیش رقیبش کم نیاورد
به حسرت گفت ای شلوار زیبا
لباس مردهای رده بالا
منم مثل تو شلوارم برادر
ولی من آبرو دارم برادر
مرا یک مرد فرهنگی خریده
شبی از جمعه بازاری خریده
نه در عمرم تراول دیدم هرگز
نه ماشینهای خوشگل دیدم هرگز
نه روی مخمل و اطلس نشستم
نه با جمعیتی ناکس نشستم
نه دستی را به نامردی فشردم
و نه پولی ز حقالناس خوردم
خدارا شکر اربابم شرف داشت
نهادش ریشه در آب و علف داشت
همیشه سر به زیر و مهربان بود
تمام عمر وقف دیگران بود
به خوشرویی رفاقت کرد با من
صبورانه قناعت کرد با من
نه در عمرش گناه و معصیت کرد
هزاران مرد دانا تربیت کرد
معلم بود و دانشمند و دانا
نژاد پاک انسانهای والا
معلم در صف وارستگان است
که دریای معلم بیکران است
اگر صد بار جانم را بسوزند
مرا خیاطها زانو بدوزند
اگر یک عمر تنهایی بپوسم
به جز پای #معلم را نبوسم
نسل آفتاب