درباره انتخابات ۱۵ تیر
ادامه بخش اول
مرور پرسش اصلی:
درحالی که نیمی از مردم به پای صندوقهای رأی نیامدند، چه دلایلی باعث شد که همان ۵۰درصد مشارکت کننده، در انتخاب بین تداوم راه #شهید_جمهور و تداوم #دولت_روحانی گزینه دوم را ترجیح دهند؟
اینروزها درباره چرایی رفتار انتخاباتی مردم، دلایل گوناگونی، مطرح میشود بسیاری ازین مطالب، تنها به بخشی از ماجرا پرداختهاند، درحالیکه در این امر ذو ابعاد، باید مجموعهای از علل و عوامل مورد بررسی و دقت قرار گیرند
البته نه به قصد مقصرسازی و تقابل، بلکه به قصد ریشهیابی، عبرتجویی و اصلاح
در اینباره موارد ریز و درشتی را میتوان برشمرد، همچون:
آرای قومیتی/ رقیبهراسی/ شرایط اقتصادی/ اشتباهات در طراحی کمپین تبلیغاتی و برخی اطرافیان نامزدها/ استفاده از روشهای زرد، هیجانی و پوپولیستی/ فعالسازی گسلهای اجتماعی، مذهبی و سیاسی/ تغییرات در سبک زندگی/ ایجاد دوگانههای مرتبط با فیلترینگ، برجام و آزادی بانوان/ ناتوانی در ادراکِ جامعه و برقراری ارتباط مؤثر با عموم مردم و جوانان/ تخریبها، تندرویها و سایشهای درونگفتمانی/ کاراکتر خاص و غیرانتخاباتی سعید جلیلی/ خودبسندگی، استغناء و سیاستورزی ناپختهی برخی مدعیان/ کم رونقی مساجد، تضعیف گروههای مرجع و…
از این میان، سهم هر موضوع نیاز به بررسی دارد و نمیتوان یک مورد را علتِ تامه ماجرا دانست
برخی موارد هم، مثل کم رونقی مساجد، بیش از آنکه علتِ ماجرا باشند، خودشان معلولِ این شرایط هستند
آرای قومیتی نیز اگرچه مؤثر بوده است اما تمامکننده نبوده، چرا که در سال۹۶ نیز آرای روحانی در آذربایجان شرقی و غربی تقریبا ۲برابر رئیسی بود، در این #انتخابات اگرچه فاصله آراء بیشتر شد اما با لحاظ آرای خراسان بزرگ، تفاضل آرای قومیتی، علت تمامکننده در این انتخابات نبوده است
همانطور که آرای #پزشکیان را نمیتوان با وجود مشارکت ۵۰درصدی، صرفاً مرتبط با سبد رأی اصلاحطلبان دانست
کما اینکه وی بارها بر حمایت جمعی از حامیان #شهید_رئیسی و قالیباف از خودش تأکید کرد
اگرچه طیف اصلاحطلب با تمام توان خود را به آب و آتش زد اما توفیق قابل توجهی در جلب فراگیر مردم نداشت و این نکته درجای خود نیاز به تأمل دارد
این مهم را نیز نباید فراموش کرد که با تمام این موارد، فاصله پزشکیان با جلیلی کمتراز ۳میلیون رأی شد
و مهمتر از اینها آن ۵۰درصد خاموش
به هرحال اگر ریشهیابی موضوع را به سطح علتهای فرعی تقلیل دهیم، تحلیل و تدبیر درستی برای این وضعیت نیز نخواهیم داشت
در اینجا میخواهیم نکتهای را مورد توجه قرار دهیم که به نظر میرسد بستر اصلی برای رفتار انتخاباتی طبقه متوسط و محروم بوده است و سایر عوامل نیز در همین بستر، امکان نقشآفرینی مؤثر را یافتهاند
واقعیت آن است که در دولت سیزدهم، با وجود تمام تلاشهای قابل تقدیر در حوزههای گوناگون از جمله در توسعه زیرساختها، تسویه بدهیهای دولت قبل، ارتقاء جایگاه در حوزه بینالملل و دیپلماسی اقتصادی و… درعین حال به دلیل تجویزِ نسخه شوکدرمانی در حوزه #ارز و بروز تورم سنگین بویژه در کالاهای اساسی (که مستقیماً با سفره مردم ارتباط داشت) انتظاری که عموم جامعه از #دولت_مردم و دولتِ محرومین داشتند برآورده نشد و همین موضوع تبدیل به مهمترین اسلحهی سلبی در انتخابات اخیر شد، به طوری که هرگاه پزشکیان با سلاح گوشت ۸۰۰هزارتومانی و تورم کمسابقهی موادغذایی حمله میکرد، پاسخ درخوری دریافت نمیکرد
در واقع همانطورکه رفتار انتخاباتیِ بخشی از جامعه با نگاه منفی نسبت به تداوم #دولت_روحانی شکل گرفت، جماعت بیشتری هم با رویکرد سلبی نسبت به ادامهی شرایط دشوار معیشتی، دست به انتخاب زدند
نگرانی مهمی که #جلیلی نتوانست آن را از مخاطبینش، برطرف کند
وقتی در میان نامزدها، عزم جدی و برنامه روشنی برای مقابله با اقتصاد لیبرالی، سیاست گرانسازی و سیطره ابرسرمایهداران بر اقتصاد مشاهده نشود، طبیعتاً نامزدی ترجیح داده میشود که لااقل در بیان دردهای مردم، بیپرده و شفاف، اعتراض مردم را نمایندگی میکند و در حوزه اجتماعی و فرهنگی نیز نگاه بازتری دارد
از سوی دیگر علیرغم سیطره رویکرد لیبرالی بر اغلب اطرافیان دکتر پزشکیان، خود ایشان، در میان نامزدها، تأکید زیادی بر #عدالت، مقابله با نظام ناعادلانهی طبقاتی (بویژه در آموزش و سلامت) و مخالفت با شوکدرمانی داشت
تیپ ظاهری و رفتاری، نحوه بیان و لحن او نیز به مردم، احساس نزدیکی بیشتری را القاء و ارتباط عاطفی بهتری برقرار میکرد
حال باید ببینیم در عرصه تصمیم و عمل چه اتفاقی خواهد افتاد؛ او چگونه میتواند تعارض بین رویکرد عدالتطلبی و صدای محرومان بودن را با نگاه کارشناسیِ حاکم بر اطرافش، تنظیم کند و در عمل کدام رویکرد غلبه خواهد کرد؟
نسل آفتاب