دستهامو بلند میکنم اما تو دورِ دورِ دوری
به من بگو چطوری قراره دستهامو بگیری؟
یک گربه که خودشو کش میده و خر خر میکنه، و یک شومینهی بزرگ با ترق ترق صدایِ سوختن چوبش، و یک ماگ بزرگ پر از قهوهی وانیلی برای ادامه ی زندگی کافیه ☕🪵
دلسترِلیمو
قراره بعد مدتها تقدیمی بدم 👈🏼👉🏼' این پیامو فوروارد کنید چنلتون و تا موقع آماده شدن تقدیمیتون صبور ب
چشمم همه جارو داره روباه میبینه درحالی که هنوز یه عالمه مونده)))))
هر روز معنای زندگی رو پیدا میکنم و گمش میکنم و باز در یک روز جدید پیداش میکنم و دوباره گمش میکنم و این روند همیشه ادامه پیدا میکنه. وسط پیدا کردنها و گم کردنها زندگی میکنم.