AUD-20220711-WA0070(1).mp3
1.03M
مهدی بیا...😭😭
دلتنگی
#جمعه
جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج #امام_زمان صلوات
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اخرین جمعه ماه شعبان هم رسید😔
میدونی چی تو ذهنم زمزمه میشه :
جمعه ها یکی یکی رفت و خبر از تو نیومد
این فراق و فاصله چه آتیشی به قلبمون زد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۲۱)
#انتشارات_عهدمانا
ای معاویه! وقت آن رسیده که از حقایق آشکار پند گیری ، تو با روش های باطل ، همان راه پدرانت را می پیمایی ، خود را در دروغ و فریب افکنده ای و به آنچه برتر از شأن توست نسبت می دهی و به چیزی دست درازی میکنی که از تو باز داشته اند و هرگز به تو نخواهد رسید.
عصر بود ، معاویه را زمانی دیدم که کمی مست بود . تا مرا دید ، قهقهه ای زد. کنیزکی وحشت زده را نشانم داد و گفت : « بیا روباه پیر ! آهو برایت دارم. » بعد دوباره خندید .
گفتم : « وقتی خود طعمهٔ شیری ، به فکر آهوان نباش .» معاویه کمی به خود آمد گفت : « از کدام شیر حرف می زنی؟»
گفتم : « از شیری حرف میزنم که در جنگ بدر ، بسیاری از بستگانت را درید و حالا منتظر است تا تو تصمیم بگیری ؛ یا با او بیعت کنی یا به زودی دریده شوی. »
بعد نامه ها را از جیب قبایم بیرون آوردم ، آنها را مقابل معاویه بر زمین انداختم و ادامه دادم : « همهٔ این نامه ها را خواندم. در عجبم چرا از بیم حملهٔ علی بیخواب نیستی و قادری شراب بنوشی و خوش باشی ! »
معاویه دستش را جلو آورد ، ریش مرا به دست گرفت و گفت : « ای پدرسوخته ! مرا ترساندی ، گمان کردم علی پشت دروازه های شام است... » حرفش را بریدم و گفتم : « درست پنداشتی ؛ علی پشت دروازه های شام است . هروقت اراده کند ، وارد خواهد شد. » دوباره نشانه های ترس بر چهره اش آشکار شد...
ادامه دارد...
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
دلبخواهی نیست.mp3
6.19M
🍃🌹🍃
استاد شجاعی
فرزندآوری یک مسئله شخصی نیست که هرطور دوست داشتیم تصمیم بگیریم!
یک مسئله استراتژیک و نبض حیات جهان شیعه است!
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
آدمها قند را میشکنند
تا از طعمش استفاده کنند 🌸🍃
رکورد را میشکنند تابه افتخار برسند
هيزم را میشکنند تا به گرمای آتش برسند 🌸🍃
غرور را میشکنند بهافتادگی برسند
سكوت را میشکنند بهآوازی برسند
آدمها برای تمام🌸🍃
شکستنها دلایل خوبی دارند
امــا من هنوز نفهمیدم
که چرا آدمها دل را میشکنند ؟🌸🍃
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی تو خواهی آمد
از کوچه های باران
#امام_زمان
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
🍃🌿🍃☘
سلمانم و با عشق درآمیخته کیشم
دلبسته یاران خراسانی خــویشم
#جانم_سیدعلی
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
💢همه شاعران ، شعرهای عریض و طویلشون رو خوندند، نوبت به یکی از شعرا رسید ایشون رو کرد به حضار و گفت من برای امشب، یک بیت آوردم. حضار زدند زیر خنده،
جمعیت که ساکت شد، گفت:
تازه یک مصرعش هم از حافظ عاریه گرفتم
این بار علاوه بر مردم، خود رهبری هم خندید...
وقتی آروم شدند خواند:
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
همه منتظر مصرع بعدی بودند که خواند:
✨تمام هستی زهرا نصیب نرجس شد✨
تا چندین دقیقه صدای تکبیر و صلوات از همه جا به گوش میرسید ...
#امام_زمان
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خدایا به دلتنگی همه فرزندان شهدای علی طریق القدس، در نابودی رژیم ظالم و غاصب صهیونیستی تعجیل بفرما 🤲😭
#فلسطین | #قدس | #غزه
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
🔺وقتی جهان در خواب غفلت بود، بنیاسرائیل کودکان فلسطینی را به خواب ابدی فرستاد...
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
🔴 اینجا آخر الزمان است......
🔵 یک روایت واقعی .....
🔺 بعد از ۶٠سال زحمت، تو این دنیا ۴ دهنه مغازه دارم و یک باب آپارتمان با همسرم تنها زندگی میکنم و ۴ فرزندم، زندگی تشکیل داده اند. دو تا عروس دارم و دو تا داماد و چند تا هم نوه ی شیرین زبان...
یکی از مغازه ها را خودم میچرخانم و بقیه را اجاره داده ام .
اوایل شروع کرونا، همسرم خیلی اصرار داشت که این روزها مغازه را تعطیل کنم، چون با مشتری های زیادی سر و کار دارم، نکند کرونا بگیرم، اما من گوش نکردم .
همسرم برای اینکه مرا متقاعد کنه، همه ی بچه ها را شام دعوت کرده بود و کلی تدارک دیده بود.
من اطلاع نداشتم و دَم عید مشتری زیاد بود و دیروقت رسیدم خونه. دیدم همسرم خیلی گرفته و غمگین نشسته و کلی غذا و میوه و...
پرسیدم چی شده، مهمان داریم؟ چرا ناراحتی؟
گفت: بشین خستگی رفع کن فعلا شام بخور برات تعریف میکنم.
بعد از شام گفت: امروز زنگ زدم به بچه ها گفتم پدرتون حرف منو گوش نمیکنه میره درِ مغازه با این همه آدم سروکار داره می ترسم کرونا بگیره من نگرانش هستم، امشب همتون بیایید شام خونه ما ببینیم راضیش میکنیم نره مغازه، اما همشون به بهانه های مختلف زنگ زدن و گفتن نمی تونیم بیایم.
گفتم اینکه ناراحتی نداره حتماً کار داشتند.
گفت چه کاری، اونا از ترس اینکه تو کرونا نگرفته باشی نیومدن.
راستش خودم هم حالم گرفته شد و چند تا لعنت و نفرین کردم به کرونا و این وضع که پیش اومده و...
به خاطر نگرانی همسرم، مغازه را تعطیل کردم و بدون اطلاع بچه ها رفتیم کیش. بعد از چند روز یکی از پسرا زنگ زد که بگه مادر بزرگ زنش چشم عمل کرده که بریم بهش سر بزنیم. ولی همسرم حرفشو قطع کرد و از روی دق و دلی و با ناراحتی بهش گفت:
تو به فکر مادربزرگ زنت هستی، نمی پرسی بابات کجاست و حالش چطوره ؟
پسره گفت چطور مگه ؟
همسرم گفت:
راستش بابات گرونا گرفته الآن چند روزه آوردمش بیمارستان حالش وخیمه و احتمالاً یکی دو روز دیگه هم زنده نیست.
پسره مثلاً ناراحت شد و گفت: نمیشه که ما بیایم بهش سر بزنیم، باید چکار کنیم ؟
همسرم گفت: هیچی اگه فوت کرد خودشون دفنش میکنند و مراسم هم که ممنوعه و...
منم کلی خندیم. و گفتم خوب فکری کردی که اینطوری گفتی بهشون، ببینیم چه کار میکنند.!
حدود یه هفته تو کیش موندیم و برگشتیم. البته تو این مدت بچه ها باز هم زنگ میزدند و احوال منو از مادرشون میپرسیدن و ایشون هم روز آخر گفت؛ که من فوت کردم و مشغول کارهای قانونیش برا دفن هست.
آخرین باری که بچه ها به مادرشون زنگ زدند، همه می گفتند:
احتمالاً تو هم گرفتی، آزمایش دادی؟!
ایشون هم گفت:
نه، ممکنه، چون همش پیش باباتون بودم!
بهمین خاطر اصلاً نیامدن که به مادرشون هم سر بزنند تا اینکه یه روز بهشون گفت:
نترسید، آزمایش دادم و خوشبختانه من نگرفتم، اومدن خونه رو ضدعفونی هم کردن و...
گفتن پس شب میاییم پیشت. قرار گذاشتیم من تو اتاق پنهان بشم و بازی را ادامه بدیم.
وقتی بچه ها اومدن، پس از کمی ابراز ناراحتی و پخش یه جعبه خرمایی که یکیشون آورده بود و...
یکی از عروسا گفت:
خدا بیامرزه، عمر خودشو کرده بود، خوب شد بچه ها که جوونن نیومدن که بگیرن.
یکی از دامادا گفت:
خدا رحمتش کنه، حمیدجان دیر وقته، اون برگه ها را نشون مامان بدید...!
یکی از دخترا ناراحت شد و گفت:
حالا چه وقت این کارهاست و...
هر چهارتاشون رفته بودند دنبال انحصار وراثت و بین خودشون مغازه ها را توافق و تقسیم کرده و آپارتمان را برای مادرشون در نظر گرفته بودند و کاغذی هم بین خودشون امضا کرده بودند و حالا سراغ سند ها را میگرفتند...!!!
همسرم گفت؛ حداقل بذارید کفن خدابیامرز خشک بشه و...
تو همین لحظه از اتاق اومدم بیرون و خدمت همه شون رسیدم...
وقتی دیدم به جای 4 تا فرزند، «چهارتا ویروس کرونای پفیوز» بزرگ کردم، همونجا تصمیم گرفتم مغازه ها و آپارتمانم را بفروشم و پولشو برای کمک به بیماران کرونایی اهدا کنم و با همسرم به دیاری دیگر کوچ کنیم، دیاری روستایی و عشایری که چند تا گوسفند بگیریم و تا پایان عمر با احشام و حیوانات زندگی کنیم که «چوپانی گوسفندان» به مراتب از بزرگ کردن این گونه فرزندان بهتر و پر بارتره...
📚 امیرستار نصیریانی، (نیکوکاری که پول فروش چهار مغازه را به بیماران کرونایی کازرون،اهداکرد)
#امام_زمان
#نشانه_های_ظهور
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
کانال سیاست دشمنان مهدویت
🌕 هدیه جمعه های کانال مهدویت (۱۴۹) #هدیه_جمعه #حاجت_روایی 🔴 ختم جهت خلاصی از کلیه شدائد و گرفتاریه
🌕 هدیه جمعه های کانال مهدویت (۱۵۰)
#هدیه_جمعه
#افزایش_رزق
🔴 ختم قرآنی جهت رسیدن به مال و خیرعظیم
🔵 در روایت آمده است هر کس روزهای دوشنبه و چهارشنبه سوره تکاثر را ۴۰ مرتبه بخواند مال و خیر عظیمی به او رسد که در خطور او نیامده باشد.
📚 کتاب درمان با قرآن ص ۱۱
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
🔸 صاحب مکیال میفرماید:
🔴 ... ودعاؤه مفتاح كل خير
🔵 اگر برای حضرت حجت عج دعا کنی پس او برای تو دعا میکند، و دعای او کلید همه خیرات است.
📚 مكيال المكارم ج ١ ص ٣٠٦
#امام_زمان
#ادعیه_مهدوی
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴