eitaa logo
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
811 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
73 فایل
🔴کانال رسمی دانشجوی شهید مدافع حریم اسلام #مصطفی_صدرزاده با نام جهادی #سید_ابراهیم #خادمین_کانال مدیرت کانال @Hazrat213 انتقاد و پیشنهاد @b_i_g_h_a_r_a_r
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ امروز 40 هزارتا کیت تشخیص کرونا به آلمان صادر شد 60 تا کشورم پشت در منتظرن پ.ن: اقتدار یعنی این نه گدایی و دست دراز کردن جلوی غربی ها ✌🏻🇮🇷✌🏻🇮🇷✌🏻🇮🇷✌🏻🇮🇷✌🏻🇮🇷✌🏻🇮🇷 👤 محمد دانش🚩 💠 @syed213
[ إلهى هَبْ لى ڪمالَ الْانقِطاعِ إلَیْڪَ🍃 ] خُـدٱیـٱ ... ❤️ دنیا شلوغه ، ما را از هر چه حُبِ دنیاست، ردِ کن🌱 اما از بندگی نه :) 📿 ♡...| @syed213 |...♡
قسمتی از کتاب تقدیم نگاه مهربونتون🌺🌺
زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزداه کتاب ماه های اول زندگی مان اینطور گذشت و هر چه بیشتر می گذشت ،علاقه ام به تو بیشتر میشد.صبح ها می رفتی و دوازده یک ظهر می آمدی.خود من هم به پایگاه و حوزه می رفتم،اما سخت دلم برایت تنگ میشد.منِ خجالتی حالا دنبال فرصت می گشتم که بگویم دوستت دارم. گاه اصرار میکردم با هم برویم خرید.مهم نبود چه بخریم،همین که در کنار تو ویترین مغازه ها را نگاه کنم کافی بود.همین که به هنگام غروب یا در یک عصر پرتقالی،شانه به شانه هم راه برویم،کنار ویترینی بایستیم و با هم مجسمه های بلورین ،ظروف کریستال ،لباس ها،کفش ها یا طلاها و بدلیجات را نگاه کنیم جذاب بود.این را اطرافیان هم فهمیده بودند.مثلا پدرم می گفت:《آقا مصطفی،هر وقت خواستی حال سمیه خوش بشه ببرش بازار چرخی بزن .چیزی هم نخریدی ،نخریدی!》 اگر مثلا می گفتی برم سر کوچه یک شیشه شیر بخرم یا میرم هیئت ،می گفتم منم میام.یک بار خواستی به گشت شبانه بروی،آماده شدم که بیایم .با حیرت نگاهم کردی:《عزیز،تو گشت شبونه تو رو کجای دلم بذارم .》اما حریفم نشدی،آمدم و در ماشین گشت نشستم.وقتی پیاده می شدی،در را به رویم قفل میکردی.در این گشت ها دوستانت هم همراهت بودند.یک بار دزدی را در محل گرفته بودید،باید می بردید و تحویلش می دادید. در راه کلی با دوستانت از اتفاقاتی که در وقت دستگیری دزد برایتان افتاده بود،گفتید و خندیدید.دزد را با ماشینی دیگر می بردند و من و تو و چند تا از دوستانت در این یکی ماشین.خنده ام نمی آمد و نمی فهمیدم شما برای چه اینطور قهقهه می زنید،ولی از اینکه در کنار دوستانت شاد بودی،ته دلم شاد بود.وقتی دزد را تحویل دادی و آمدی،اخم هایت درهم بود و دیگر از آن خنده های مستانه خبری نبود.علتش را که پرسیدم گفتی:《مسئول کلانتری جلوی چشم ما ازش تعهد گرفت و آزادش کرد.یعنی آقادزده زودتر از ما از کلانتری بیرون اومد!》 بودن با تو را به تنهایی ترجیح می دادم.از حوزه که می آمدم،سرکی هم به مغازه ات می کشیدم .همین که پشت دخل می دیدمت ،حالم خوب میشد. ادامه دارد... با ما همراه باشید... @syed213
🔺اخراجیِ پُر رو! 🔸پمپئو وزیر خارجه‌ی آمریکا: «ما به روسیه و رژیم سوریه گفته‌ایم که ایرانی‌ها باید از سوریه خارج شوند.» آمریکا که خود در این ماه‌ها با افزایش موج نفرت‌ها علیه خودش در خاورمیانه دچار اخراجِ سیاسی از منطقه شده و هنوز در حال ترک و‌خروج نظامیانش از افغانستان و عراق و سوریه می‌باشد، با نهایت پُررویی باز هم برای ایران تعیین تکلیف می‌کند.‌ واقعاً که دولت ترامپ چه سیاست بچگانه‌ای دارد... ✅ به کانال رسمی شهید صدرزاده در ایتا بپیوندید 👇🏻👇🏻 @syed213
⭕️ حسن روحانی: ۴ تا صفر را که برداریم هم تلفظ آن راحت‌تر است و هم زیباتر است و هم محاسبه آن ساده تر است پ.ن: ببینید خودش آروم نمیشینه‌ها! خداوکیلی اون نسلی که قِران رو به کار می‌بردن هفت کفن پوسوندن بزرگوار، شما دلیلی غیر از خوشکلی پیدا نکردی برای حذف 4 صفر؟ 😕😕 @syed213
⭕️ ایران با فاصله زیاد تو صنعت دفاعی و فضایی از ایتالیا جلوتره ، اونوقت همین ایتالیایی که توانایی ساخت ماهواره و موشک‌های پیشرفته رو نداره خودرو پیشرفته کانسپت جی‌تی می‌سازه و خودروسازهای ما هنوز تو پراید موندن؛ آیالیبرالها که سالهاس بر صنعت خودرو چمبره زدن نمیتوانن مثل سپاه با گرداوری نخبه‌ها ، خط تولید جدید و پیشرفته ایجاد کنن؟؟؟ ‎ 💠 @syed213
قسمتی از کتاب تقدیم نگاه مهربونتون🌺🌺
زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده کتاب بعد می آمدم خانه و ناهاری را که صبح زود درست کرده بودم گرم می کردم،سفره می انداختم و منتظر میشدم تا بیایی.بعضی روزها هم در همان سرک کشیدن به مغازه متوجه میشدم تنهایی و از دوستانت که بیشتر وقت ها می آمدند خبری نیست.آن وقت می آمدم داخل و کنارت می نشستم.همان جا با هم چیزی می خوردیم.اگر هم سر و کله دوستانت پیدا میشد میرفتم پشت مغازه ، همان جایی که برایم درست کرده بودی،و در حالی که به بحث هایتان گوش میکردم،مشغول مطالعه میشدم.هر وقت هم لازم بود از تو مشورت می گرفتم،چون می دیدم هنگام بحث چقدر خوب راهبری میکنی و به نتیجه میرسی. برای همین،هر وقت حتی دوستانم به دنبال راه حل بودند با تو در میان می گذاشتم و نتیجه را به آنها می گفتم.آقا مصطفی،مشورت با تو همیشه به من آرامش میداد.این همان چیزی است که این روزها خیلی آزارم میدهد.اینکه نیستی تا هر وقت سر یک دوراهی سرگردان ماندم،بگویی:《سمیه از این طرف.》هر چند این را قبول دارم که هستی،ولی به وقت مشورت جایت خالی است.خیلی خیلی خالی است. ■■■ فاطمه بیدار شده و صدایم میزند:《مامان خواب بابا رو دیدم.》 میروم بغلش میکنم و میبوسمش :《خب باید خوشحال باشی دخترکم.چرا میلرزی؟》 _برای اینکه رفت.لباس سفیدی تنش بود.به من خندید و رفت. آرام آرام به پشتش میزنم تا دوباره بخوابد .چشمانم را میبندم تا شاید من هم تو را ببینم در لباس سفید و لبخند بر لب،اما این خوشبختی نصیبم نمیشود.فاطمه میخوابد.روی محمدعلی را میکشم و باز می آیم کنار پنجره. باید بقیه خاطراتم از تو را پیش از آنکه غبار فراموشی روی آنها بنشیند،در دل این ضبط کوچک جا بدهم. مدتی که از ازدواجمان‌ گذشت،پدرت پیشنهاد داد:《حالا که سفر ماه عسلتون رو نرفتین،بیایین دسته جمعی بریم کربلا.》 ادامه دارد... با ما همراه باشید... @syed213
⭕️ شکر خدا که در قلبمان مویرگی هست؛ متصل به خون گرم شهدا و از همان خون است که قلبمان میتپد. با شهدا گُم نمیشویم. به کانال رسمی شهید صدرزاده در ایتا بپیوندید 👇🏻👇🏻👇🏻 💠 @syed213
⭕️ خانم زاهدی، دختر طلبه‌ای که با تغسیل داوطلبانه اموات کرونایی مشهور شد، خبر داد که یک برنامه تلویزیونی در شبکه نسیم از وی خواسته‌ بدون در مقابل دوربین ظاهر بشه!! آیا ازاینکه صداو سیما در جریان نفوذه و واجب ترین خرمشهری هست که باید هرچه سریعتر آزاد بشه بازهم شک دارید؟ @seyde213
سلام رفقا✋ یه خادم افتخاری و پایِ کار و فعال موقت میخوایم واسه کانال آیا کسی هست ک یاری دهد؟؟؟ اگر تمایل به همکاری دارین لطفا به آیدی زیر اطلاع دهید⏬⏬⏬ @Ya_fatemeh_3130