eitaa logo
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
809 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
73 فایل
🔴کانال رسمی دانشجوی شهید مدافع حریم اسلام #مصطفی_صدرزاده با نام جهادی #سید_ابراهیم #خادمین_کانال مدیرت کانال @Hazrat213 انتقاد و پیشنهاد @b_i_g_h_a_r_a_r
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه‌ها...! اگه آدم بشید، گریه کنید، توسل کنید، مراقبت کنید؛ می‌رسیم به نقطه ظهور؛ می‌رسیم به نقطه امام زمان علیه‌السلام. چون آقا لَنگِ آدما نیست که بیان، آقا یه جا وایساده میگه بیا! ما باید بِکِشونیم خودمونو برسونیم به اون بالای قلّه... @syed213
سلام✋ عرض ادب واحترام و شرمندگی بابت اینکه سالروز شهادت ابوعلی(شهید مرتضی عطایی) رو بنده نبودم ک اعلام کنم و گرامی بداریم(روز عرفه)...😞 امیدوارم ک شهید بزرگوار و اعضای محترم قصور بنده رو ببخشند😓🙏
d0cc181f8585c1b3a6a0dcec165ec5c60a329067.m4a
2.05M
حرم شده فکر هر روزم.... همخوانی شهید ابوعلی... #شادی_روحش_صلوات ارسالی از اعضای محترم کانال🌹🙏 @syed213
رفيق چَخ چَخی سید ابراهیم...😉 سلام ما رو به سدابراهیم برسون ،بگو آدم خوب نیست شهید پَستی باشه.... هوای ما رو داشته باش رفیق... فاتحه وصلوات هدیه براشون یادتون نره ها... @syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#شهیدان‌زنده‌اندونزدپروردگارشان‌روزی‌می‌گیرند... #سلام‌برشهدا آنـچـه خـوبـان هـمـه دارنـد، تـو یـکـجـا داری بـی‌سـبـب نـیـسـت کـه در کُـنـجِ دلـم جـا داری... سلام! صبحت بخیر علمدار...🌹 @syed213
🔴دلنوشته دختر گرامى شهيد مدافع حرم مرتضى عطايى (ابوعلى)؛ 📝بسم الله الرحمن الرحیم پدرم را می‌دانستم. او خانواده و ستون خانه‌مان بود. تا او بود غمی را در زندگی حس نمی‌کردم. او شجاع بود و با غیرت. تا آوازه مدافعان حرم به گوشش رسید خود را مشتاقانه به گردان (س) رساند. حدود دو سال با پشتکار عمه جان بود. مدتی که در منطقه بود، چشم می‌کشیدم تا او دوباره بازگردد و زندگی ما رنگ شیرینی و با معنا بودن به خود بگیرد. هر بار که مجروح برمی‌گشت خوشحال می‌شدم، چرا که می‌دانستم به این زودی‌ها از پیشمان نمی‌رود. موج‌های انفجار و دوستان عزیزش جلوی چشمان او، روحیه‌اش را ضعیف کرده بود. از آن و پرانرژی‌ام چیزی باقی نمانده بود. او سعی داشت خود را جلوی‌مان خوب جلوه دهد ولی من می‌دانستم که هیچگاه پدرم با خلق و خوی قبل از ، باز نمی‌گردد. من، علی و مادرم او را همان‌طور هم قبول داشتیم و حضور او را در خانه می‌طلبیدیم، ولی او دیگر مرد ماندن نبود و دلش را در جا گذاشته بود. امروز و فردا می‌کرد تا دوباره بازگردد. انگار نانوشته با خود و خدای خود داشت که امنیت مسلمانان آنجا را وظیفه خود می‌دانست. یک روز به او گفتم مگر ما را دوست نداری که به سوریه می‌روی؟ او به من گفت: شما را خیلی دوست دارم ولی حضرت زینب از شما بیشتر دوست دارم. در آن لحظه بود که فهمیدم هنگامی که می‌خواند و جمله () را بر زبانش جاری می‌کند، از ته دل این جمله و معنایش را به جان خریده است. که نبود سعی می‌کرد مرد خانه باشد و کارها را به تنهایی انجام می‌داد. و با سر می‌کردیم و سعی می‌کردیم طوری وانمود کنیم که در زندگی‌مان کمبودی احساس نمی‌کنیم. را سه‌تایی سپری می‌کرديم و مان را پهن می‌گذاشتیم تا پدر از منطقه بازگردد. آن موقع بود که سال نویمان تحویل می‌شد، آری همان موقعی که جسما او را در کنار خود داشتیم. حالا -سالی می‌شود که فکر می‌کنم سال‌های نو تحویل نمی‌شوند، یعنی این سال‌ها با نبود پدرم ما را تحویل نمی‌گیرند. @syed213
4_5895695654394527883.mp3
857.9K
🌷شهيد مدافع حرم مرتضى عطايى (ابوعلى) در صبح روز شهادت🌷 روز عرفه ... در رحمت خدا هم که باز و ما هم که طمعکار و ... @syed213