eitaa logo
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
814 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
73 فایل
🔴کانال رسمی دانشجوی شهید مدافع حریم اسلام #مصطفی_صدرزاده با نام جهادی #سید_ابراهیم #خادمین_کانال مدیرت کانال @Hazrat213 انتقاد و پیشنهاد @b_i_g_h_a_r_a_r
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️:↯ حیـــــفہ نماز اول وقت مون از دست برهツ آقای مصباح می گوید: آیت الله بهجت از مرحوم آقای قاضی (ره) نقل می کردند که ایشان می فرمود: « اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند! و یا فرمودند: به صورت من تف بیندازد. » 📿 🙏 🕊 @syed21
قسمتی از کتاب تقدیم نگاه مهربونتون🌺🌺
زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده کتاب تو به دنبال آن پرنده ای بودی که از هر پرش،صدای ساز می آمد.ساز شهادت! ■■■ باز دوری و تنهایی،باز چشم به در دوختن و منتظر بودن و باز قصه تکراری کاش بیایی.بعد از مدتی بی خبری تماس گرفتی:《عزیز مژده بده،هم گچ پام رو باز کردم و هم راه میرم.》 _بدون عصا؟ _عصا رو دادم به کسی که بهش نیاز داره! _پس برای آزمایش غربالگری میای؟ _تا خدا چی بخواد! با مامانم رفتم غربالگری،هفته بعد جوابش آمد:《ممکنه این بچه مشکل ذهنی داشته باشه.》 اشک هایم آمدند.احساس غربت میکردم‌.زنگ که زدی ماجرا را گفتم:《چه کنم آقا مصطفی؟》 _فکر از بین بردن بچه رو نکن عزیز! _یعنی راضی هستی یه بچه معلول به دنیا بیارم؟ _اگه قراره با این بچه پیش درگاه خدا امتحان بشیم،باید تسلیم بشیم! _ولی من باز دکتر دیگری میرم! _موافقم! رفتم و باز معرفی شدم برای غربالگری ،هنوز منتظر جواب تست بودم که زنگ زدی. _عزیز نگران نباشی ها! _چطور؟ _مطمئنم که سالمه فقط یه شرط داره! _چه شرطی؟ _خواب دیدم باید او رو در راه خدا بدی! _یعنی چه؟ _خواب دیدم دستی تکه گوشت قرمزی کف دستم گذاشت و گفت:《این بچه شماست،بگیرش.》گفتم:《نمیخوام،این فقط یک تکه گوشت مُرده‌س.》اون رو از من گرفت و گفت:《این بچه پسره و سالمه،اگه به ما بدهیدش،قول میدیم دوباره به خودتون برگردونیم.》گفتم:《سالم به من بدید،من هم قول میدم.》 به گریه افتادم. _حالا خیالت راحت شد سمیه؟این بچه سالمه! نفس بلندی کشیدم:《آره خیالم راحت شد آقا مصطفی!》 ادامه دارد... با ما همراه باشید... @syed213
چه بگویم سحرت خیࢪ؟ تو خودتـــــ صبح جهانے بانۅ🌤💚 🕊@syed213
❤️آقا امام رضا(ع): مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى. هركس معصومه را در قم زيارت كند، مانند كسى است كه مرا زيارت كرده است. 📕ناسخ التواريخ، ج٣، ص٦٨، به نقل از كريمه اهل بيت، ص٣٢ میلاد حضرت فاطمه المعصومه(س) و روز دختر مبارک باد.🌸  🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸 🕊 ای _شویم @syed213
♥️:↯ حیـــــفہ نماز اول وقت مون از دست برهツ پيامبر اکࢪم ﷺ↯ رَكْعَتَيْنِ بِسِواكٍ اَحَبُّ اِلَى الله عَزَّوَجَلَّ مِنْ سَبْعينَ رَكْعَةً بِغَيْرِ سِواكٍ. دو ركعت نماز با مسواك، نزد خداوند عزوجل محبوب تر از هفتاد ركعت نماز بدون مسواك است. 📿 🙏 🕊 @syed21
🌹امیرالمومنین (علیه السلام): دروغگو با دروغگويى خود سه چيز بدست مى آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقيرآميز مردم را نسبت به خود و دشمنى فرشتگان را نسبت به خود. 📗تحف العقول:۲۷۸ @syed213
🚨وقتی که می‌گفتن است شد، کمتر از ۴ میلیون تومن بود و امروز سکه ۸ میلیون تومنه! 🔹می‌دونید چرا با اعدام مظلومین، سکه ارزون نشد؟ چون جای کسی که با رانت به امثال مظلومین سکه و دلار می‌داد، در جایگاه متهم خالی بود! 👈در حالی که فرمودن کسی که این سکه‌ها و دلارها رو داده هم باید محاکمه بشه ..! 💚💜 @syed213
❤️ نه راز، نیاز هم به عشق تو خوش است نه سوز که ساز هم به عشق تو خوش است اللّهمّ کن لولیّک به قنوت یعنی که: نماز هم به عشق تو خوش است 💚 @syed213
قسمتی از کتاب تقدیم نگاه مهربونتون🌺🌺
زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده کتاب این بار که برگشتی،سوغاتی ات ساک شهید صابری بود.تو غمگین بودی،اما من خوشحال بودم،چون چراغ خانه ام روشن شده بود.آن روز صبح هنوز خواب بودی که مامان زنگ زد و گفت میخواهد برود نمایشگاه بهاره.یادم افتاد که برای عید هیچ خریدی نکردم.برای فاطمه گرفته بودم اما برای تو نه.نگاهت کردم کنار بخاری زیر پتو مچاله شده بودی .صدایت زدم:《آقا مصطفی میای بریم نمایشگاه بهاره؟》 خواب آلود چشم هایت را باز کردی:《با تو تا اون سر دنیام میام!》 به مامان گفتم که می آییم.صبحانه را خورده و نخورده راه افتادیم.فاطمه را پیش مادرت گذاشتیم و رفتیم.هنوز موقع راه رفتن مشکل داشتی ،آرام راه می رفتی و من هم پا به پای تو.مامان هم برای خودش در نمایشگاه می چرخید.هر چقدر اصرار کردم چیزی بخری قبول نکردی. _همه چی دارم! باز که اصرار کردم گفتی:《بسیار خب.یک صندل برمیدارم،یعنی دو جفت چون سایز پاهام باهم نمیخونه.》 سایز یک پایت شده بود ۴۲ و یکی شده بود ۴۳. صندل ها را خریدیم و یک کیلو هم کُنار خریدیم و رفتیم گوشه ای نشستیم و شروع کردیم به خوردن کنار‌. دو تا روسری هم در حال آمدن بودیم که گرفتم.یکی برای عیدی دادن به مادرت و یکی برای مامانم.تازه آن موقع بود که گفتی:《نمیخوای برای عید خرید کنی؟》 خندیدم:《چون خیلی زود یادت افتاد نه!》 از مامان جدا شدیم و سر راه رفتیم خانه مدرت تا فاطمه را برداریم.اصرار کردند بمانیم.بعد از شام که برگشتیم خانه،جلوی در،دوستت را دیدی که در ماشین منتظر تو نشسته بود.گفتی:《شما برو بالا من میام!》 ادامه دارد... با ما همراه باشید... @syed213
و شَهآدت نام گِرفت...! وقتۍ خُـدا کسۍ را کُشت از شِدت •|عِشـق♥️|• 🌱 🕊@syed213
دیده را فایده آن است، که دلبر بیند... ور نبیند چه بُود فایده بینایی را؟! ♥️ 🌹 @syed213🌹
اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید ، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ... قسمتی از وصیت نامه 🌸 @syed213 🌸
✅ رفیق شهید داری؟؟ 🌸خاصیت رفیق شهید... یعنی تو اوج نا اُمیدی یه نفر پارتی بین تو و خدا بشه! وجوری دستت رو بگیره که متوجه نشی... 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🌹 @syed213
✅تهدید و تحریک به اغتشاش توسط معاون وزیر اصلاحات 💢📢 مردم به شدت ناراضی اند و اگر نظام فکری به حال مردم و مشکلات سرسام آور نکند، اعتراضات آبان تکرار می شود 🗣 مصطفی تاج زاده: ◀️ اعتراضات مردمی دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ زنگ خطر را به طور جدی برای نظام به صدا درآورد.اگر سیستم به طور جدی به فکر چاره‌جویی و حل مشکلات نباشد، در آینده نه چندان دور ممکن است خدای ناکرده با مشکلات بسیار جدی مواجه شود که بخشی از آن را اخیرا رئیس دولت اصلاحات، آقای خاتمی، در زمینه هشدار دادن در مورد شکل گیری چرخه خشونت بیان کردند که امیدوارم جامعه ما هرگز وارد چنین چرخه شومی نشود. ◀️ این عصیان و سرکشی، دامن کل سیستم را نیز می‌گیرد و کلیت نظام سیاسی را با بحران مواجه می‌کند. ◀️ بارها گفته‌ام مردم از وضعیت موجود به شدت ناراضی‌اند.خروج‌ ترامپ از برجام و اعمال تحریم‌های نفتی و بانکی علیه ایران، وضعیت اقتصادی کشور را عملا به شرایط دو سال آخر دولت احمدی‌نژاد برگردانده و به سقوط ارزش پول ملی و افزایش جهشی قیمت بسیاری از کالاها و خدمات، همانند سال‌های ۹۰ و ۹۱ و بلکه بدتر از آن انجامیده است. @syed213
❤️ ❤️ 🌺 ️قاصدک گفتا برایم این خبر گرکنی صبروتحمّل مختصر 🌺می شودماهی دل آرا،جلوه گر حضرت مهدی ،امامَ المُنتظَر 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 @syed213
♥️:↯ حیـــــفہ نماز اول وقت مون از دست برهツ پیامبراکرم ﷺ↯: اَحَبُّ الاعمالِ اِلَی اللهِ الصَّلاةُ لِوَقتِها ثُمَّ بِرُّ الوالِدَین ثُمَّ الجِهادُ فی سَبیلِ اللهِ؛ بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است، آنگاه نیکی به پدر و مادر، آنگاه جنگ در راه خدا. 📿 🙏 🕊 @syed21
قسمتی از کتاب تقدیم نگاه مهربونتون🌺🌺
زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده کتاب با فاطمه آمدیم بالا.همین که در را باز کردم دیدم خانه به هم ریخته است،کشوهای میز در آمده بود و لباس ها کف اتاق ریخته بود.دویدم سر صندوقچه کوچکی که در کمد بود، درش باز بود و خالی از هر چه پول وطلا .سیصد دلار تشویقی را هم که برای خوب عمل کردن در عملیات گرفته بودی و روی میز توالت گذاشته بودی،برده بودند.دست فاطمه را گرفتم و دویدم پایین.داخل ماشین دوستت نشسته بودی و حرف میزدی. _آقا مصطفی،دزد!دزد! و نشستم روی پله جلوی در.فهمیدی چه اتفاقی افتاده.من و فاطمه را راهی خانه پدرت کردی.رفتم فاطمه را گذاشتم و برگشتم.زنگ زده بودی اداره آگاهی.به دیوار تکیه داده بودی و به ریخت و پاش کف اتاق نگاه میکردی. _آقا مصطفی حالا چیکار کنیم؟ _شکر! به زن صاحب خاته که گفت:《خاک عالم آقا مصطفی چیشده؟》 گفتی:《چیزی نشده.خوشبختانه خونه ما رو دزد زده،اگه خونه کس دیگه ای رو میزد چون نزدیک عیده،به نظام بدبین میشد.》 دوری زدی و کیف شهید صابری را که از سوریه آورده بودی،از روی زمین برداشتی:《اگه این رو برده بود،جواب مادرش رو چی میدادم؟》 ■■■ شب سال تحویل بود،اما به جای اینکه در خانه بمانی گفتی:《جایی برای سخنرانی دعوتم،نزدیک هشتگرد.》 _اونجا چرا؟ _برای مدافعان حرم مراسم گرفتن،باید برم سخنرانی! _پس من و فاطمه هم میایم! _عزیز،تو الان نباید زیاد یک جا بنشینی،خسته میشی! _نگران نباش،کنار تو راحتم! با تو آمدم،مراسم که تمام شد گفتی:《برای سال تحویل بریم بهشت زهرا.》 به مامانم هم خبر دادم و همگی رفتیم بهشت زهرا سر مزار شهدا،اما درست لحظه سال تحویل یک دفعه غیب شدی.وقتی آمدی گله کردم:《کجا رفتی آقا مصطفی؟》 _پیش دوستام،اونا که پیش خدا روزی میخورن! _ولی دلم‌ میخواست وقت سال تحویل پیش من باشی! جوابم را ندادی.اخم هایم در هم رفت.وقت برگشت وقتی خانواده ام میخواستند بروند خانه خودشان،با یک تعارف رفتی بالا. _بیا بریم خونه خودمون! _حرف بزرگتر رو نباید زمین انداخت! مجبور شدم دنبالت بیایم.شاید میخواستی از اخم و تخم من در بروی. وقت خواب دوباره پرسیدم:《مصطفی اونجا کار تو چیه؟اعتراف کن چرا مدام میخوای بری سوریه؟》 _بی خیال! ادامه دارد... با ما همراه باشید... @syed213
بہ روے آینهہ ی پرغبارِ مݩ بنویس بدون او جهاݩ جاے زندگانے نیست 💔 🌙 🕊 @syed213
صبح‌ ات بخیـــــࢪ شاعࢪ لبخندهاے شـــــهࢪ 🌱 🕊@syed213
💠 امیرالمومنین (ع): 🍃 به کاری که درستی آن برایت روشن نیست،تصمیم مگیر 📚 غررالحکم 🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸 🕊 ای شویم @syed213