♥️#سیـــــدابراهیـم:↯
حیـــــفہ نماز اول وقت مون از دست برهツ
آقای مصباح می گوید: آیت الله بهجت از مرحوم آقای قاضی (ره) نقل می کردند که ایشان می فرمود:
« اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند! و یا فرمودند: به صورت من تف بیندازد. »
#حے_علے_صلاة📿
#التماس_دعـــــا🙏
🕊 @syed21
زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده
کتاب #اسم_تو_مصطفاست
تو به دنبال آن پرنده ای بودی که از هر پرش،صدای ساز می آمد.ساز شهادت!
■■■
باز دوری و تنهایی،باز چشم به در دوختن و منتظر بودن و باز قصه تکراری کاش بیایی.بعد از مدتی بی خبری تماس گرفتی:《عزیز مژده بده،هم گچ پام رو باز کردم و هم راه میرم.》
_بدون عصا؟
_عصا رو دادم به کسی که بهش نیاز داره!
_پس برای آزمایش غربالگری میای؟
_تا خدا چی بخواد!
با مامانم رفتم غربالگری،هفته بعد جوابش آمد:《ممکنه این بچه مشکل ذهنی داشته باشه.》
اشک هایم آمدند.احساس غربت میکردم.زنگ که زدی ماجرا را گفتم:《چه کنم آقا مصطفی؟》
_فکر از بین بردن بچه رو نکن عزیز!
_یعنی راضی هستی یه بچه معلول به دنیا بیارم؟
_اگه قراره با این بچه پیش درگاه خدا امتحان بشیم،باید تسلیم بشیم!
_ولی من باز دکتر دیگری میرم!
_موافقم!
رفتم و باز معرفی شدم برای غربالگری ،هنوز منتظر جواب تست بودم که زنگ زدی.
_عزیز نگران نباشی ها!
_چطور؟
_مطمئنم که سالمه فقط یه شرط داره!
_چه شرطی؟
_خواب دیدم باید او رو در راه خدا بدی!
_یعنی چه؟
_خواب دیدم دستی تکه گوشت قرمزی کف دستم گذاشت و گفت:《این بچه شماست،بگیرش.》گفتم:《نمیخوام،این فقط یک تکه گوشت مُردهس.》اون رو از من گرفت و گفت:《این بچه پسره و سالمه،اگه به ما بدهیدش،قول میدیم دوباره به خودتون برگردونیم.》گفتم:《سالم به من بدید،من هم قول میدم.》
به گریه افتادم.
_حالا خیالت راحت شد سمیه؟این بچه سالمه!
نفس بلندی کشیدم:《آره خیالم راحت شد آقا مصطفی!》
ادامه دارد...
با ما همراه باشید...
#کپیممنوع
@syed213
چه بگویم
سحرت خیࢪ؟
تو خودتـــــ صبح جهانے بانۅ🌤💚
#روزتوݩ_خدایے
🕊@syed213
❤️آقا امام رضا(ع):
مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى.
هركس معصومه را در قم زيارت كند، مانند كسى است كه مرا زيارت كرده است.
📕ناسخ التواريخ، ج٣، ص٦٨، به نقل از كريمه اهل بيت، ص٣٢
میلاد حضرت فاطمه المعصومه(س) و روز دختر مبارک باد.🌸
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
🕊 #نهج_البلاغه ای _شویم
@syed213
♥️#سیـــــدابراهیـم:↯
حیـــــفہ نماز اول وقت مون از دست برهツ
پيامبر اکࢪم ﷺ↯
رَكْعَتَيْنِ بِسِواكٍ اَحَبُّ اِلَى الله عَزَّوَجَلَّ مِنْ سَبْعينَ رَكْعَةً بِغَيْرِ سِواكٍ.
دو ركعت نماز با مسواك، نزد خداوند عزوجل محبوب تر از هفتاد ركعت نماز بدون مسواك است.
#حے_علے_صلاة📿
#التماس_دعـــــا🙏
🕊 @syed21
🌹امیرالمومنین (علیه السلام):
دروغگو با دروغگويى خود سه چيز بدست مى آورد:
خشم خدا را نسبت به خود،
نگاه تحقيرآميز مردم را نسبت به خود
و دشمنى فرشتگان را نسبت به خود.
📗تحف العقول:۲۷۸
@syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز دختر مبارکِ بابایی ترین دختران دنیا 🌹🌺
@syed213
🚨وقتی #وحید_مظلومین که میگفتن #سلطان_سکه است #اعدام شد، #سکه کمتر از ۴ میلیون تومن بود و امروز سکه ۸ میلیون تومنه!
🔹میدونید چرا با اعدام مظلومین، سکه ارزون نشد؟
چون جای کسی که با رانت به امثال مظلومین سکه و دلار میداد، در جایگاه متهم خالی بود!
👈در حالی که #رهبری فرمودن کسی که این سکهها و دلارها رو داده هم باید محاکمه بشه ..!
#اختلاس_طلبان
#باند_💚💜
@syed213
#مهدے_جان❤️
نه راز، نیاز هم به عشق تو خوش است
نه سوز که ساز هم به عشق تو خوش است
اللّهمّ کن لولیّک به قنوت
یعنی که: نماز هم به عشق تو خوش است
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_فرج_صلوات💚
@syed213
زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده
کتاب #اسم_تو_مصطفاست
این بار که برگشتی،سوغاتی ات ساک شهید صابری بود.تو غمگین بودی،اما من خوشحال بودم،چون چراغ خانه ام روشن شده بود.آن روز صبح هنوز خواب بودی که مامان زنگ زد و گفت میخواهد برود نمایشگاه بهاره.یادم افتاد که برای عید هیچ خریدی نکردم.برای فاطمه گرفته بودم اما برای تو نه.نگاهت کردم کنار بخاری زیر پتو مچاله شده بودی .صدایت زدم:《آقا مصطفی میای بریم نمایشگاه بهاره؟》
خواب آلود چشم هایت را باز کردی:《با تو تا اون سر دنیام میام!》
به مامان گفتم که می آییم.صبحانه را خورده و نخورده راه افتادیم.فاطمه را پیش مادرت گذاشتیم و رفتیم.هنوز موقع راه رفتن مشکل داشتی ،آرام راه می رفتی و من هم پا به پای تو.مامان هم برای خودش در نمایشگاه می چرخید.هر چقدر اصرار کردم چیزی بخری قبول نکردی.
_همه چی دارم!
باز که اصرار کردم گفتی:《بسیار خب.یک صندل برمیدارم،یعنی دو جفت چون سایز پاهام باهم نمیخونه.》
سایز یک پایت شده بود ۴۲ و یکی شده بود ۴۳.
صندل ها را خریدیم و یک کیلو هم کُنار خریدیم و رفتیم گوشه ای نشستیم و شروع کردیم به خوردن کنار.
دو تا روسری هم در حال آمدن بودیم که گرفتم.یکی برای عیدی دادن به مادرت و یکی برای مامانم.تازه آن موقع بود که گفتی:《نمیخوای برای عید خرید کنی؟》
خندیدم:《چون خیلی زود یادت افتاد نه!》
از مامان جدا شدیم و سر راه رفتیم خانه مدرت تا فاطمه را برداریم.اصرار کردند بمانیم.بعد از شام که برگشتیم خانه،جلوی در،دوستت را دیدی که در ماشین منتظر تو نشسته بود.گفتی:《شما برو بالا من میام!》
ادامه دارد...
با ما همراه باشید...
#کپیممنوع
@syed213
و شَهآدت نام گِرفت...!
وقتۍ خُـدا کسۍ را کُشت
از شِدت •|عِشـق♥️|•
#روزتوݩ_خدایے🌱
🕊@syed213
دیده را
فایده آن است،
که دلبر بیند...
ور نبیند چه بُود
فایده بینایی را؟!
#رفیق_شهیدم
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
🌹 @syed213🌹
اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید ، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ...
قسمتی از وصیت نامه
#مصطفیصدرزاده
#رفیق_شهیدم
🌸 @syed213 🌸
#شهیدان
✅ رفیق شهید داری؟؟
🌸خاصیت رفیق شهید...
#رفیق_شهید یعنی
تو اوج نا اُمیدی
یه نفر پارتی بین تو و خدا بشه!
وجوری دستت رو بگیره
که متوجه نشی...
#دوست_شهید_من
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
🌹 @syed213
✅تهدید و تحریک به اغتشاش توسط معاون وزیر اصلاحات
💢📢 مردم به شدت ناراضی اند و اگر نظام فکری به حال مردم و مشکلات سرسام آور نکند، اعتراضات آبان تکرار می شود
🗣 مصطفی تاج زاده:
◀️ اعتراضات مردمی دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ زنگ خطر را به طور جدی برای نظام به صدا درآورد.اگر سیستم به طور جدی به فکر چارهجویی و حل مشکلات نباشد، در آینده نه چندان دور ممکن است خدای ناکرده با مشکلات بسیار جدی مواجه شود که بخشی از آن را اخیرا رئیس دولت اصلاحات، آقای خاتمی، در زمینه هشدار دادن در مورد شکل گیری چرخه خشونت بیان کردند که امیدوارم جامعه ما هرگز وارد چنین چرخه شومی نشود.
◀️ این عصیان و سرکشی، دامن کل سیستم را نیز میگیرد و کلیت نظام سیاسی را با بحران مواجه میکند.
◀️ بارها گفتهام مردم از وضعیت موجود به شدت ناراضیاند.خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریمهای نفتی و بانکی علیه ایران، وضعیت اقتصادی کشور را عملا به شرایط دو سال آخر دولت احمدینژاد برگردانده و به سقوط ارزش پول ملی و افزایش جهشی قیمت بسیاری از کالاها و خدمات، همانند سالهای ۹۰ و ۹۱ و بلکه بدتر از آن انجامیده است.
@syed213
❤️#سلام_مولا_جانم ❤️
🌺 ️قاصدک گفتا برایم این خبر
گرکنی صبروتحمّل مختصر
🌺می شودماهی دل آرا،جلوه گر
حضرت مهدی ،امامَ المُنتظَر
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
@syed213
♥️#سیـــــدابراهیـم:↯
حیـــــفہ نماز اول وقت مون از دست برهツ
پیامبراکرم ﷺ↯:
اَحَبُّ الاعمالِ اِلَی اللهِ الصَّلاةُ لِوَقتِها ثُمَّ بِرُّ الوالِدَین ثُمَّ الجِهادُ فی سَبیلِ اللهِ؛
بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است، آنگاه نیکی به پدر و مادر، آنگاه جنگ در راه خدا.
#حے_علے_صلاة📿
#التماس_دعـــــا🙏
🕊 @syed21
زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده
کتاب #اسم_تو_مصطفاست
با فاطمه آمدیم بالا.همین که در را باز کردم دیدم خانه به هم ریخته است،کشوهای میز در آمده بود و لباس ها کف اتاق ریخته بود.دویدم سر صندوقچه کوچکی که در کمد بود، درش باز بود و خالی از هر چه پول وطلا .سیصد دلار تشویقی را هم که برای خوب عمل کردن در عملیات گرفته بودی و روی میز توالت گذاشته بودی،برده بودند.دست فاطمه را گرفتم و دویدم پایین.داخل ماشین دوستت نشسته بودی و حرف میزدی.
_آقا مصطفی،دزد!دزد!
و نشستم روی پله جلوی در.فهمیدی چه اتفاقی افتاده.من و فاطمه را راهی خانه پدرت کردی.رفتم فاطمه را گذاشتم و برگشتم.زنگ زده بودی اداره آگاهی.به دیوار تکیه داده بودی و به ریخت و پاش کف اتاق نگاه میکردی.
_آقا مصطفی حالا چیکار کنیم؟
_شکر!
به زن صاحب خاته که گفت:《خاک عالم آقا مصطفی چیشده؟》
گفتی:《چیزی نشده.خوشبختانه خونه ما رو دزد زده،اگه خونه کس دیگه ای رو میزد چون نزدیک عیده،به نظام بدبین میشد.》
دوری زدی و کیف شهید صابری را که از سوریه آورده بودی،از روی زمین برداشتی:《اگه این رو برده بود،جواب مادرش رو چی میدادم؟》
■■■
شب سال تحویل بود،اما به جای اینکه در خانه بمانی گفتی:《جایی برای سخنرانی دعوتم،نزدیک هشتگرد.》
_اونجا چرا؟
_برای مدافعان حرم مراسم گرفتن،باید برم سخنرانی!
_پس من و فاطمه هم میایم!
_عزیز،تو الان نباید زیاد یک جا بنشینی،خسته میشی!
_نگران نباش،کنار تو راحتم!
با تو آمدم،مراسم که تمام شد گفتی:《برای سال تحویل بریم بهشت زهرا.》
به مامانم هم خبر دادم و همگی رفتیم بهشت زهرا سر مزار شهدا،اما درست لحظه سال تحویل یک دفعه غیب شدی.وقتی آمدی گله کردم:《کجا رفتی آقا مصطفی؟》
_پیش دوستام،اونا که پیش خدا روزی میخورن!
_ولی دلم میخواست وقت سال تحویل پیش من باشی!
جوابم را ندادی.اخم هایم در هم رفت.وقت برگشت وقتی خانواده ام میخواستند بروند خانه خودشان،با یک تعارف رفتی بالا.
_بیا بریم خونه خودمون!
_حرف بزرگتر رو نباید زمین انداخت!
مجبور شدم دنبالت بیایم.شاید میخواستی از اخم و تخم من در بروی.
وقت خواب دوباره پرسیدم:《مصطفی اونجا کار تو چیه؟اعتراف کن چرا مدام میخوای بری سوریه؟》
_بی خیال!
ادامه دارد...
با ما همراه باشید...
#کپیممنوع
@syed213
صبح ات بخیـــــࢪ
شاعࢪ لبخندهاے شـــــهࢪ
#روزتوݩ_خدایے🌱
🕊@syed213
💠 امیرالمومنین (ع):
🍃 به کاری که درستی آن برایت روشن نیست،تصمیم مگیر
📚 غررالحکم
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم
@syed213