#مهارت_گفتگو
سلام بر استاد گرامی.منو همسرم هردو تک فرزندیم من۲۴وهمسرم۲۵ یه پسر۳ساله داریم و همسرم ازکوچیکی پدر نداشته و مادرشون بازنشسته و حقوق بازنشستگی پدرشوهرمو میده به شوهرم وبرامون خونه هم گرفته به اسم خودش شوهرمم سرکار نمیره قبلا در مورد این موضوع ازتون مشاوره گرفتم اما الان مشکلم چیز دیگه هست شوهرم خیلی وسواسیه خالشم وسواسیه کرونا اومده خیلی حساس تر شده هیچ جا نمیریم من خودمم خیلی رعایت میکنم وسواسی شدم همش دستم تو اب وصابونه ولی خانوادم بیخیالن بابام ماسک نمیزنه مادرمم ماسک میزنه ولی تواین کرونا همه جا رفته ومیره مشهد عروسی تهران ...شوهرم به خانوادم خیلی ایراد میگیره البته حقم داره منم نمیدونم چی کنم هروقت ازخونه مادرم میایم دعوا داریم.یه بار رفتیم خونه مادرم بابام وایتکس رفته بود تو حلقش چندبار سرفه کرد یکمم رنگ وروش زرد بود ازخستگی.اومدیم خونه شوهرم باهام دعوا گرفت تا۴صبح که بابات کرونا داشت چرا علایم داشت نگفتن به ما.منم توجیه میارم فکرمیکنه سمت اونام.به مامانم گفتم اگه کوچکترین علایمی دارید به ما بگید نیایم.من بخاطر رضایت شوهرم وسلامتی بچم همیشه به خانوادم میگم گاهی وقتا بین منو مادرم ناراحتی میشه.حالا مشکلم اینه دوهفته پیش رفتیم خونه مادرشوهرم من به شوهرم گفتم نزار فلان چی بچه دست بزنه کثیفه فقط دوبار تکرار کردم داد زد چرا گیر میدی دعوامون شد مادرش ناراحت شدگفت اخه مامان خونه مادرش بیخیاله اینجا فقط اینطوریه درصورتیکه من بخدا همه جا رعایت میکنم ولی چون مامانم اینا بیخیالن هرکار میکنن من جلو شوهرم حرف نمیزنم بهشون که دلشون نشکنه پشت سر به خانوادم میگم شوهرم فکرمیکنه من هیچی به خانوادم نمیگم بعدش مادرش همون حرفای پسرشو تایید کرد بدون اینکه اصلا خودش دیده باشه با پسرش دونفر حرف خانوادمو میزدن منم عصبی شدم گفتم به جهنم باور کنید مادرشم عصبی شد بینمون دعوا شد که بگم طولانیه.فرداش من اشتباه کردم کش دادم چون جلوشوهرم بهم گفت فلانی اگه عروسم میشد بهتر بود قبلا هم چون چندبار تو دعوا گفته بود برا پسرم میخوام زن دیگه صیغه کنم حساس شدم😔 کلا ۵۰سالشه اما عصبی میشه اصلا نمیفهمه چی میگه فشارشم بالای عصبی میشه بدتر😔منم قبول دارم اشتباه کردم ولی چوبشم خوردم شوهرم منو زد و مادرش ترسید اومد خونمون ولی بهم حرف زد کلی بینمون بی حرمتی شد به من فحش داد به خانوادم منم حالم که ازقبل ناخوش بود باحرفاش عصبی شدم منم متاسفانه چندتا جوابشو دادم.الان هیچکدوم میل نداریم رفت وامد کنیم باهم اما من بخاطر اینکه فرداش کش دادم دعوارو وبیشتر عصبیشون کردم وباعث شدم بیشتر هردو بی حرمت بشیم ناراحتم ونمیدونم چی باید بکنم اینم بگم خونشون هروقت میرفتیم سر کوچکترین چیز منو شوهرم بحثمون میشد ولی بعد پای مادرمو میکشه وسط😔 موندم چندماه دیگه باوجود این بی حرمتیا اگه من برم خونشون ولی زود بیام کوچیک نمیشم وبعد اون باحساسیت های اونا نسبت به خانوادم چی کنم؟چون هرچی خونه ی مادرم میشه شوهرم میره برا مادرش میگه مادرشم توحرفاش همش بهم میگفت خانوادت همش میگردن رعایت نمیکنن نوم میبری اونجا مریض میشه من واقعا خسته شدم کمکم کنید.اگه نرمم هرگز نمیگن بیا به نظرتون اگه قطع ارتباط کنم بهتره یا گذشت کنم وچیکار کنم دیگه اونجا بحثمون نشه؟
🌹🍃 پاسخ #مشاور_امین کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم #خسروی👇
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
خواهر عزیزم آنچه واضح هست ضعف مهارت ارتباطی باعث مسائل پیش رو شده است و ضریب خطا و پشیمانی حاصل آن شده است.
در خصوص قطع رابطه با مادر محترم همسر، باید عرض شود اصولا قطع ارتباط با خانواده ها به ضرر زندگی مشترک خواهد بود.
و در خصوص انتقادات ایشان ، خب تا حدودی نقدشان وارد و نگرانی شان به جا اما نحوه بیان و انتقال مطلب وقتی درست نباشد باعث دلخوری خواهد شد.
چه خوب است که خطا و قصور خود را قبول دارید اما اگر این تفکر و تامل قبل از هر واکنش کلامی باشد دچار آسیب کمتری خواهید شد کما اینکه در روایات داریم که تفکر قبل از سخن گفتن باید باشد.
در رابطه با گلایه های همسرتان باید عرض کنم، قاعده این است که وقتی همسر شما در حضور و یا در غیاب والدین شما به آنها نقدی وارد می کنند، شما در لحظه باید جانب همسرتان را بگیرید حتی اگر حق با او نباشد....
33.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ بیان چند مهارت هنگام گفتگو
🎙#دکتر_سعید_عزیزی
#مهارت_گفتگو
بانوی بهشتی
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2